استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟

یکی دیگر از معایب اصلی میانگین کم کردن این است که ممکن است منجر به وزندهی بیشتر سهم یک دارایی در سبد سرمایه گذاری شما شود.
همایش جامع استراتژی های سرمایه گذاری در سال ۱۴۰۰ و تحلیل اقتصاد دهه ۹۰
تاریخ برگزاری: ۳۰ و ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ مدت زمان: ۱۲ ساعت / ۱۳:۰۰ تا ۱۹:۰۰
انصراف و عودت وجه تا یک هفته پیش از آغاز دوره، با کسر ۳۰% از مبلغ ثبتنام و پس از آن، با معرفی فرد جایگزین امکانپذیر است.
در انبار موجود نمی باشد
توضیحات
مقدمه
دهه ۹۰ دارای ویژگیهایی است که سبب شده این دهه تبدیل به نقطه عطفی در اقتصاد ایران شود؛ نقطه عطفی که اگر به خوبی شناخته نشود و تدابیر لازم اندیشیده نشود، میتواند آغازی باشد بر افول اقتصاد ایران و اگر این تدابیر و اصلاحات به خوبی انجام شود میتواند شروعی باشد بر رشد پایدار و خروج از مشکلات اقتصادی.
مشکلات اقتصاد ایران در دهه ۹۰ به خصوص در سه سال اخیر تشدید شدند و اکنون مردم، فعالان اقتصادی، کسب و کارها و با مشکلات عدیدهای مواجه هستند. با توجه به شرایط فعلی، موضوع کسب سود و حفظ ارزش سرمایه از اهمیت خاصی برخوردار است. این موضوع در سال ۱۴۰۰ اهمیت ویژهای دارد؛ سالی که در آن تغییرات اساسی در پارامترهای سیاسی و اقتصادی همچون انتخابات ریاست جمهوری، احیای برجام، استمرار کرونا و … و تغییر فرصتهای سرمایهگذاری قابل پیشبینی است.
بر این اساس تصمیم بر این شده است که در همایشی جامع و کاربردی به بررسی چشمانداز اقتصاد ایران و بازارهای مختلف با توجه به روند سالهای اخیر پرداخته شود. در این همایش ۲ روزه، شرکتکنندگان با نقطه نظرهای کارشناسی در خصوص تحلیل شرایط فعلی حاکم بر اقتصاد ایران و فرصتهای سرمایهگذاری در حوزههای مسکن، طلا، ارز، بازار سرمایه، بازار رمزارزها و … آشنا خواهند شد.
استراتژی سرمایهگذاری پارسیان برای نوآوری در معادن
زهرا مسافر : شرکت سرمایهگذاری پارسیان برای اولین بار در کشور سند استراتژی خود را در افق ۱۴۰۵ بر مبنای رویکرد نوآورانه موسوم به پسنگری (backcasting) طرحریزی کرده است. این شرکت با تمهید یک چارچوب منسجم حمایتی از استارتآپها از مراحل اولیه تهیه برنامه کسبوکار تا بازاریابی محصولات طی برنامه استراتژی افق ۱۴۰۵ قصد دارد شرایط را برای استارتآپهای توانمند در بخش معادن و صنایع معدنی تلطیف و برای آنها امکان تمرکز بر تحقیق و توسعه را فراهم کند. در مرحله اول عمده تمرکز شرکت سرمایهگذاری پارسیان بر دانشکدههای فنی دانشگاههای موفق کشور خواهد بود تا با برقراری پیوند میان اقدامات این مراکز دانشگاهی با نیازهای عاجل و استراتژیک صنایع زیرمجموعه، هم نوعی همافزایی میان شرکتها و تیم مهندسی بومیسازی این صنایع با استارتآپها شکل بگیرد و هم بستر برای ورود به حوزههای جدید فعالیت استارتآپی فراهم شود. به گفته محمدجواد نیری، معاون سرمایهگذاری و فناوری شرکت سرمایهگذاری پارسیان، در رئوس کلی سند برنامه استراتژی ۱۴۰۵ این شرکت مجموعا حدود ۵۰۰ میلیارد تومان برای توسعه و به بلوغ رساندن استارتآپهای دانشبنیان طی پنج سال دیده شده است که بستر مناسبی برای شروع همکاری با استارتآپهای علاقهمند خواهد بود. متن زیر گفتوگوی ما با معاون سرمایهگذاری فناوری شرکت سرمایهگذاری پارسیان است.
حضور شرکتهای دانشبنیان در صنایع مختلف ایران عمر کوتاهی دارد و بیشتر این شرکتها در بخش خدمات حضور داشتهاند. آیا زمینه لازم برای ایجاد استارتآپها در بخش معدن فراهم است؟
با وجود آنکه ترکیب صنایع موفق ایران بیشتر متشکل از صنایع سنگین است تا صنایع سبک و رشد صنعتی پاییندستی در ایران روند نزولی داشته است، اما اساسا عمر کوتاه استارتآپها در صنایع مختص ایران نیست و در همه جای دنیا استارتآپها بیشتر مبتنی بر خدمات هستند تا تولید صنعتی؛ به طور قطع سهم بالای دانش در بخش خدمات اقتصادهای پیشرفته (حدود ۷۰درصد) نباید موجب شود اهمیت بخش خدمات را که از طراحیهای پیچیده صنعتی تا خدمات قابلعرضه به مشتریان خصوصی را دربر میگیرد نادیده بگیریم. ذکر این نکته نیز لازم است که کسبوکار دانشبنیان و استارتآپ با هم تفاوت دارند؛ هنگامی که تولید یک کالا یا خدمت دانشبنیان باشد به این معنا است که محتوای دانش مستتر (یا در نهایت سرمایه انسانی مستتر) در محصول ارزش بیشتری نسبت به محتوای غیردانش آن کالا یا خدمت دارد. اصطلاح استارتآپ ناظر بر اندازه یک بنگاه نوپا، اندازه بازار آن و ابعاد مالی آن است. بنابراین یک استارتآپ لزوما نباید دانشبنیان باشد و یک کسبوکار دانشبنیان نیز لزوما استارتآپی نیست، اما درصورتیکه کسبوکار نوپا دانشبنیان نیز باشد احتمال موفقیت آن بیشتر است. طبق مطالعات جهانی نرخ شکست استارتآپها حدود ۹۰درصد است؛ از این میزان، شکست حدود ۷۰درصد از استارتآپها ۱۰ سال پس از شروع به کار نمود پیدا میکند. در ادبیات استارتآپی شکست بخشی جداییناپذیر از فرآیند رشد و سوددهی است؛ اما طبق برآورد جهانی، این شکست در تولید صنعتی کالاها شکنندگی بیشتری برای بنگاههای صنعتی به همراه میآورد تا در کسبوکارهای نرمافزاری و خدمات (مشخصا SaaS). بخش معدن بهعنوان یک بخش بالادستی تامینکننده نیاز اولیه صنایع و مبتنی بر صنایع سنگین به دلیل احجام بالای تولیدی و مالی به نظر یکی از بهترین نقاط شروع برای پذیرش ریسک استارتآپهای دانشبنیان صنایع سنگین و خصوصا معادن است. ترکیب کسبوکار دانشبنیان و نوپا بیشترین احتمال رشد و پیشرفت را برای این صنایع داراست.
آیا طی سالهای گذشته در بخش معادن کشور شرکتهای دانشبنیان قوی ایجادشده است؟ تا چه حد فعالیت شرکتهای دانشبنیان در بخش معادن را کاربردی و مفید میدانید؟
تمایل به حمایت از ایجاد چنین شرکتهایی از سالیان پیش در بین مدیران وجود داشته است؛ شاید اولین گروه این اقدامات در دانشکدههای فنی کشور و بهصورت غیررسمی در رابطه با صنایع معدنی بزرگمقیاس بهویژه صنعت مس شکل گرفت. بعدها جشنوارهها و طرحهای رسمی نیز مانند جشنواره اینوماین یا بعضی شتابدهندهها شکل گرفتند که همین اقدامات غیررسمی را بهصورت رسمی بازتاب دادند، اما متاسفانه بهصورت مستقل و اصیل نتوانستند باعث انگیزش و حرکت بنیادین روبهجلو در بین جامعه دانشگاهی، صنایع و استارتآپهای دانشبنیان بشوند و عملا در سطح بازتاب ایدهها در جا زدند. طرحهای فنیای که برنده جشنوارهها شدند بهصورت مستقلی شکل گرفته بودند و مکانیزم موفق و منسجمی برای کنار هم قرار دادن صنایع و استارتآپها از مرحله خلق ایده تا توسعه محصول اندیشیده نشد. هرچند صنایع تولیدی اولیه اساسا به دلیل بالادستی بودن مانند صنایع سبک وابسته به محتوای مهندسی نیست، اما در ایران به دلیل آنکه در مسیر توسعه فناوریهای بومی ماشینآلات و تجهیزات همزمان با عملیات عمرانی بومی قرار گرفتهایم، فعالیت شرکتهای دانشبنیان ایرانی قطعا کاربردی و مفید خواهد بود. بعضا تمام آنچه برای شکلگیری یک محصول نوآورانه موردنیاز است آشنایی نوآوران به مسائل مبتلابه شرکتها است؛ یک نمونه از این امر فناوری کاهنده استهلاک ماشینآلات شاول بزرگ مقیاس در معادن سنگآهن کشور است که در مجموعه شرکت سرمایهگذاری پارسیان با درگیر کردن یک شرکت دانشبنیان حوزه IT توانستیم یک فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی را برای حداقلسازی آسیب به سرمایه فیزیکی و استراتژیک معادن راهاندازی کنیم. استارتآپهای دانشبنیان به دلیل بهرهمندی از وقفه زمانی توسعه ایده در جهان و بهرهمندی از سرمایه انسانی بسیار ارزشمند و کارآ در داخل کشور قادر به حل بسیاری از ناکارآمدها در بخش معادن و صنایع معدنی کشور هستند.
لازمه حضور قوی دانشبنیانها در بخش معادن و تاثیراتی که میتوانند در رشد معادن داشته باشند، چیست؟
به نظر میرسد ما در مراکز دانشگاهی، مراکز پژوهشی و بخش خصوصی از سرمایه دانش بالایی برخوردار هستیم، اما نتوانستهایم با تمهید یک شیوه منسجم برای کنار هم قرار دادن این مراکز با بخش معادن و صنایع معدنی کشور، به توسعه محصولات دانشبنیان حوزه معدن در سطح رضایتبخشی دست بیابیم. یک استراتژی خوب برای شروع بومیسازی فرآیندها و فناوریهای معدنی با برونسپاری مهندسی معکوس قطعات پیچیده و هایتک به استارتآپها است؛ اما این رویکرد هرچند لازم است کافی نیست. دنیا در حال گذار به هوشمندسازی معادن (intelligent mining) است که نیازمند حرکت استارتآپها به سمت توسعه محصولات نرمافزاری و سختافزاری در مرز دانش مهندسی و مدیریتی جهانی است که بتوانند کارآیی، بهرهوری و پایداری بخش معدن و صنایع معدنی کشور را به سطوح بالاتری جهش دهند. بنابراین لازمه حضور قوی دانشبنیانها در بخش معدن و صنایع معدنی طراحی یک سازوکار برای برقراری پیوند بین انواع استارتآپهای فعال در حوزههای مختلف فنی-مهندسی و مدیریت با شرکتهای فعال در صنایع معدنی و اطلاع استارتآپها از نیازهای این صنایع و چشمانداز فناوری آنها است.
نقش حضور دانشبنیانها به بومیسازی در قطعات چیست؟ شما برای سرمایهگذاری در این بخش چه اهدافی را دنبال میکنید؟
اصلیترین رکن در بومیسازی موفق، توجه به محتوای دانش مستتر در ماشینآلات و تجهیزات است که در مهندسی معکوس نمود پیدا میکند. صنایع سنگین معدنی به دلیل حجمهای بالا و مقیاس بزرگ، با قطعات و ماشینآلات زیادی روبهرو هستند که فناوری ساده بسیاری از اقلام مصرفی میشود مهندسی معکوس در مراحل ابتدایی با سرعت بسیار زیاد و نسبتا بهآسانی صورت بپذیرد؛ اما آنچه اهمیت دارد افزایش تدریجی پیچیدگی اقلام بومیسازی شده و حرکت به سمت ماشینآلات با فناوری پیشرفتهتر است که علاوه بر ابعاد فنی مانند تمهید یک سیستم تحقیق و توسعه (R&D) کارآ و برونسپاری گسترده بومیسازی به استارتآپها در حوزههای مختلف فنی و مدیریتی، نیازمند عزم جدی مدیران صنایع برای اعتماد به توانمندی شرکتهای دانشبنیان نیز هست. در صنایع زیرمجموعه شرکت سرمایهگذاری پارسیان از سال ۹۸ تاکنون بیش از ۱۰هزار قطعه (بیش از هزار ردیف کالا) مهندسی معکوس و بومیسازی شده است که برای همه این اقلام با استفاده از بنیه مراکز دانشبنیان نقشههای مهندسی معکوس قابل اتکایی تهیه شده است. در حال حاضر بیش از ۴.۹۰۰ ردیف ماشینآلات و تجهیزات در صنایع زیرمجموعه شرکت سرمایهگذاری پارسیان شناساییشده است که در تکتک این ردیفها جای کار برای استارتآپهای علاقهمند وجود دارد. مهمترین جنبه اقدامات شرکت سرمایهگذاری پارسیان تمرکز بر افزایش پیچیدگی محتوای دانش مستتر در محصولات بومیسازی شده است بهگونهای که تنها در صنایع سنگین معدنی منطقه سنگان (شرکت اپال پارسیان سنگان) تنها در سال ۹۹ حدود ۱۵هزار نفر ساعت عملیات مهندسی صورت پذیرفته است که طبق برنامه این رقم در سال ۱۴۰۰ به حدود ۲۸هزار نفر ساعت خواهد رسید. درنتیجه تمرکز بر ابعاد دانشبنیان بومیسازی، درصد بالایی از ماشینآلات با فناوری پیشرفته مانند الکتروموتورها و گیربکسها (مجموعا حدود ۱.۹۰۰ قطعه) بومیسازی شده است و اکنون در مرحله بومیسازی ابزار دقیق، تجهیزات الکترونیکی و فناوری اتوماسیون صنعتی و معدنی مبتنی بر هوش مصنوعی هستیم.
ایجاد استارتآپها تا چه حد میتواند در تکمیل زنجیره تولیدی شما موثر باشد؟ در این زمینه چه الگویی را از بازارهای جهانی دنبال میکنید؟
همانگونه که میدانید تمرکز اصلی شرکت سرمایهگذاری پارسیان تاکنون زنجیره ارزش فولاد بوده است، اما ورود به صنایع سنگین معدنی در حوزه فلزات پایه بهویژه مس در دستور کار جدی این شرکت قرار دارد؛ درمجموع نگاه ما به رشد صنعتی نگاه زنجیرهای است و معتقد هستیم با نگاه زنجیرهای میتوان علاوه بر خلق ارزش بیشتر، سودآوری حلقههای پسینی (پاییندستی) یا پیشینی (بالادستی) را تا حد زیادی تضمین کرد. استارتآپهای دانشبنیان با افزایش کارآیی فرآیندها و کمک به تولید ماشینآلات و قطعات پیشرفته بهصورت بومی میتوانند نقش کلیدی در به ثمر نشستن پروژههای جدید داشته باشند. افزایش کارآیی از طریق دیجیتالی کردن معادن و صنایع معدنی از مرحله اکتشاف، استخراج و فرآوری تا لجستیک حمل محصول، مرز فناوری جهانی است و ما در همه حوزههای فعالیت خودمان علاقهمند به پیگیری راهکارهای نوآورانه خصوصا صنعت نسل چهارم (IIoT) هستیم.
با توجه به اهمیت ورود کسبوکارهای نوین در حوزه معدن و صنایع معدنی تا چه میزان شرکت سرمایهگذاری پارسیان در این زمینه سرمایهگذاری خواهد کرد؟
شرکت سرمایهگذاری پارسیان برای اولین بار در کشور سند استراتژی خود در افق ۱۴۰۵ را بر مبنای رویکرد نوآورانه موسوم به پسنگری (backcasting) طرحریزی کرده است که علاوه بر نگاه زنجیرهای، دربرگیرنده استراتژی توسعه استارتآپها نیز هست؛ خلق ارزش بهصورت زنجیرهای و ایجاد سیگنال سوددهی فعالانه در شرایط عدم قطعیت و نوسانات محیط کسبوکار یکی از راههای کلیدی موفقیت کسبوکارهای جدید است که علاوه برافزایش کارآیی و بهرهوری گروه سرمایهگذاری پارسیان نویدبخش رشد پایدار استارتآپها است. در رئوس کلی سند برنامه استراتژی ۱۴۰۵ این شرکت مجموعا حدود ۵۰۰ میلیارد تومان برای توسعه و به بلوغ رساندن استارتآپهای دانشبنیان طی پنج سال دیدهشده است که بستر مناسبی برای شروع همکاری با استارتآپهای علاقهمند خواهد بود. نکته مهم دیگر در این زمینه این است که استراتژی خروج شرکت سرمایهگذاری پارسیان از ابتدا برای استارتآپها مشخص خواهد شد و پس از به ثمر رساندن محصولات دانشبنیان، در بستر بازار سرمایه عرضه خواهند شد.
شرکتهای دانشبنیان در کنار سرمایهگذاری نیاز به نوآوری و تخصص و دانش روز دارند؛ در این زمینه فضای موجود در کشور را چگونه میبینید؟ با چه دانشگاههایی بهصورت جدی همکاری خواهید داشت؟
در سطح جهانی، مشخصا کمبود تحقیق و توسعه نهتنها برای بنگاههای بزرگمقیاس صنعتی بلکه برای استارتآپها نیز یک گلوگاه کلیدی است که البته در فضای متلاطم کسبوکار و کمبود سرمایه در گردش، کار را برای شرکتهای نوآور دشوارتر میکند. همانگونه که اشاره شد در بعد جهانی، حدود ۹۰درصد از استارتآپها با شکست روبهرو میشوند که طبق یک مطالعه یکی از دلایل کلیدی آن عدم وجود تحقیق و توسعه است. در ایران با شکلگیری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در میانه دهه ۸۰، هماهنگیها و تمهیدات خوبی برای پشتیبانی از طرحهای پژوهشی استارتآپها در سطح دانشگاههای فنی کشور شکل گرفته است، اما کافی نیست و بخش خصوصی نیز باید حلقههای مستحکم و پایداری با مراکز دانشگاهی ایجاد کند. آخرین گزارش شاخص آسانی کسبوکار بانک جهانی در سال ۲۰۲۰، کشور را در رتبه ۱۲۷ از میان ۱۹۰ کشور دنیا قرار داده است و طبیعتا استارتآپها که ذاتا نوپا هستند با موانع زیادی روبهرو هستند که بعضا مانع توجه کافی آنها به تحقیق و توسعه میشود.
تجاریسازی درواقع گام بعدی است اول خود دانش روز مهم هست، در این زمینه توضیح بفرمایید.
اصطلاحا گفته میشود که هرکسی در دنیا یک ایده میلیون دلاری دارد، اما این تبدیل آن ایده به واقعیت ملموس و موفق است که اهمیت دارد و ندرتا اتفاق میافتد. البته استارتآپهای دانشبنیان قطعا به دلیل پایههای دانش مستتر در محصولاتشان بخش زیادی از مرحله اول که مرحله پژوهش و طراحی مفهومی است انجام دادهاند؛ مراحل بعدی مانند تبدیل ایده به محصول، تلاش برای ایجاد اعتبار برای محصول خلقشده، بهینهسازی محصول، افزایش مقیاس و تبدیل به یک عامل اثرگذار در بازار همه وابسته به مرحله اولیه هستند که همانا تحقیق و پژوهش در مرز دانش جهانی است. ترکیب عناصر دانشبنیان و استارتآپی که مورد تمرکز شرکت سرمایهگذاری پارسیان است موجب میشود که موفقیت این شرکتها تا حد زیادی تضمین شود و ما این امر را در برنامه استراتژی ۱۴۰۵ دیدهایم؛ همچنین سازوکار نوآورانه تامین مالی (seed) و ایجاد پیوندهای پیشینی و پسینی میان محصول استارتآپها و صنایع زیرمجموعه تا حد زیادی از عدم قطعیت در بازاریابی محصولات خواهد کاست و امیدواریم با ایجاد ارتباط موثر و کارآ با استارتآپهای دانشبنیان علاقهمند به فعالیت در حوزه صنایع سنگین معدنی و زنجیره ارزش فولاد بتوانیم روزنههای امید جدیدی به روی استارتآپها بگشاییم.
مدل اجرای اثربخش استراتژی سرمایهگذاری خطرپذیر فناورانه ( مورد مطالعه؛ بانک آینده)
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این Paper را که دارای 21 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
Authors
Abstract:
بر خلاف مدلهای تدوین و پایش استراتژی، که غالباٌ به صورت عمومی برای صنایع مختلف قابل بکارگیری است، مدلهای مرحله جاریسازی استراتژی همواره تابعی از ویژگیهای خاص هر بنگاه میباشد، بنابراین در این پژوهش، محقق به دنبال طراحی مدل بومی برای یکی از استراتژیهای وظیفهای بانک، در حوزه استراتژی سرمایهگذاری خطرپذیر فناورانه مالی است. پژوهش حاضر توصیفی است که از روشهای آمیخته کیفی-کمی استفاده میگردد. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل شناسایی شده در پژوهشهای پیشین اولویتبندی شده سپس با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی، روابط نهایی مشخص گردید. به منظور بررسی تغییرات عوامل و تاثیر آنها بر میزان اثربخشی مدل پژوهش، از رویکرد پویایی سیستم و نرم افزار ونسیم استفاده شد. سپس با تنظیم پروتکل مصاحبه با 12 نفر از خبرگان، در جلسات هماندیشی با اضافه نمودن متغیر اثربخشی جاریسازی استراتژی به عنوان متغیر وابسته، اثربخشی حاصل از تغییرات عوامل و زیر مولفهها در سناریوهای مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. عوامل؛ ارزیابی طرحهای سرمایهگذاری خطرپذیر، ویژگیهای تجاری و عملیاتی طرحهای سرمایهگذاری، عوامل کارآفرینی و زیرمولفه-های سرمایهگذاری خطرپذیر به عنوان عوامل و زیر مؤلفههای مدل حائز اهمیت است.
Keywords:
Paper COI Code
This Paper COI Code is JR_FEJ-11-45_012. Also You can use the following address to link to this article. This link is permanent and is used as an article registration confirmation in the Civilica reference:
How to Cite to This Paper :
If you want to refer to this Paper in your research work, you can simply use the following phrase in the resources section:
سعادت نژاد، عبدالمجید و سهرابی، طهمورث و طلوعی اشلقی، عباس و شادنوش، نصرت اله،1399،مدل اجرای اثربخش استراتژی سرمایهگذاری خطرپذیر فناورانه ( مورد مطالعه؛ بانک آینده)،https://civilica.com/doc/1146674
Research Info Management
اطلاعات استنادی این Paper را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟
کتاب استراتژی سرمایهگذاری در بازار مسکن ایران
مسکن در همه اقتصادها از اهمیت بالایی برخوردار است و مورد توجه است، ولی میزان نقش و حساسیت آن در اقتصاد ایران در سالهای اخیر بسیار بالاتر بوده است. تحلیل بازار مسکن نیز میتواند برای گروههای مختلف و با اهداف مختلفی صورت گیرد. مخاطب اصلی این کتاب، گروههای سرمایهگذار و مالکان و مستاجران در بازار مسکن است و به دنبال پاسخگویی به سوالات کاربردی مختلفی است که این گروهها عموماً در ذهن دارند.
کتاب استراتژی سرمایهگذاری در بازار مسکن ایران: با تمرکز بر تحولات و چشمانداز 1393 و 1394
هدف کتاب استراتژی سرمایهگذاری در بازار مسکن ایران: با تمرکز بر تحولات و چشمانداز 1393 و 1394 نوشتهی هادی کوزه چی، افزایش مهارت و بازدهی سرمایهگذاری در بازار مسکن در دوران رکود و رونق برای مالکان، خریداران و سازندگان است که در این راستا 20 استراتژی عمومی استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ سرمایهگذاری در مسکن ایران برای اولین بار ارائه شده است.
مسکن در همه اقتصادها از اهمیت بالایی برخوردار است و مورد توجه است، ولی میزان نقش و حساسیت آن در اقتصاد ایران در سالهای اخیر بسیار بالاتر بوده است. تحلیل بازار مسکن نیز میتواند برای گروههای مختلف و با اهداف مختلفی صورت گیرد. مخاطب اصلی این کتاب، گروههای سرمایهگذار و مالکان و مستاجران در بازار مسکن است و به دنبال پاسخگویی به سوالات کاربردی مختلفی است که این گروهها عموماً در ذهن دارند.
بر اساس تحلیل آماری این کتاب، میزان رشد قیمت مسکن در دو سال آتی از شاخص تورم به میزان ملموسی عقب خواهد ماند تا حباب قیمتی تخلیه شود. این امر در کنار اندک بودن بازدهی دریافت اجاره به این معنی خواهد بود که داشتن ملک در دوره 1393-1394 عموماً حالت غیراقتصادی خواهد داشت و نگهداری و یا خرید ملک به معنی کاهش نسبی ثروت دارندگان مسکن در مقابل تورم و سایر گزینههای سرمایهگذاری خواهد بود. خروج از مسکن و کاهش فعالیتها، تنها استراتژی مناسب در چنین شرایطی به صورت عام است و یافتن فرصتهای اقتصادی برای فعالیت بسیار دشوار خواهد بود. به صورت خاص دریافت تسهیلات گران برای خرید و یا نگهداری ملک اصلاً پیشنهاد نمیشود.
مرحوم کوزه چی، نویسندۀ این کتاب، دانش آموخته رشته مدیریت اجرایی بود و با ذکاوت خود دریافت که هیچکس در کشور به طور سیستماتیک روی سرمایهگذاری در بخش مسکن فعالیت نمیکند. لذا آستین همت را بالا زد و ابتدا جزوهای را منتشر کرد که با استقبال گسترده روبرو شد. ایشان این استقبال را نشانه هدفگیری درست خود قلمداد کرد و به ارائه کارگاههای مختلف در اقصا نقاط کشور پیرامون بازار مسکن همت گماشت و به شرکتهای مختلف مشاورههای خود را عرضه کرد. به تدریج بر پختگی خود وی افزوده شد و حاصل این امر آن بود که ویرایش دوم آن جزوه به شکلی بسیار بهتر و به روزتر و غنیتر به شکل کتاب استراتژی سرمایهگذاری در بازار مسکن منتشر شد.
چارچوبی که مرحوم کوزه چی در این کتاب مورد استفاده قرار داده چارچوب دورههای رکود و رونق در بازار مسکن است. وی با استفاده از ارقام و آمار نشان داده که در طی سالهای گذشته بخش مسکن پیوسته دورههای رونق و رکود را از سر گذرانده است. لذا در فصل دوم و فصل پنجم کتاب این دورهها را به تفصیل تشریح میکند. متناسب با این تعریف تلاش میکند استراتژیهای موفق و ناموفق بر حسب زمان ورود و خروج در دورههای رکود و رونق را شناسایی کند. در فصل چهارم و ششم تلاش میکند عوامل اقتصاد کلان موثر بر رفتار نوسانی بخش مسکن را شناسایی کرده و از این شناسایی برای پیشبینی روند بخش مسکن در سال 1393 و 1394 استفاده کند. با توجه به ابعاد و اهمیت مسکن مهر یک فصل نیز به این موضوع اختصاص یافته است. در نهایت فصل هشتم آخرین وضعیت بازار مسکن را مرور کرده و فصل سیزدهم پیشبینیهای نویسنده از بازار مسکن در سال 1393 و 1394 را عرضه میکند.
در حسن کتاب همین بس که اولین کتابی است که به شکل نسبتا جامع و در عین حال ساده و همه فهم به موضوع بخش مسکن پرداخته است و به همین دلیل مورد استقبال قرار گرفت. امر دیگری که بر مزیت این کتاب میافزاید صحت پیشبینی آن برای سال 1393 است. شاید در کشور ما کمتر محققی حاضر شود که پیشبینی خود را مکتوب کند چه رسد که آن را به شکل کتاب در معرض داوری همگان قرار دهد.
در نهایت به همه کسانی که قصد دارند به شکل جدی در عرصه مسکن سرمایهگذاری کنند و تحولات آن را دنبال میکنند خاطرنشان میشود که این کتاب تنها کتاب موجود برای شروع تفکر سیستماتیک در مورد این بخش است. در عین حال باید هشدار داد که نباید روی تحلیلهای موجود در آن دگم شد اما پیش بینیهای آن برای سال 1394 نیز کماکان قابل اتکا است.استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟
در بخشی از کتاب استراتژی سرمایهگذاری در بازار مسکن ایران میخوانیم:
یکی از مهمترین عوامل واقعی که زمینه بروز و ظهور حباب دارایی را فراهم مینماید، خلق و تزریق پول به اقتصاد در مقیاسی وسیع است. در عموم تجزیه و تحلیلهای اقتصادی، این فرض ضمنی وجود دارد که مقدار پول اضافی که وارد سیستم اقتصادی میشود، به طور متناسب بین همه افراد و نیز به طور متناسب بین همه بازارها تقسیم میگردد. در این شرایط با افزایش موجودی پول، با وجود اینکه درآمد پولی همه افراد افزایش مییابد، اما سهم همه افراد از کل درآمد پولی ثابت باقی خواهد ماند؛ اینکه به لحاظ نظری این پول اضافی در بازارها و عملکرد کل اقتصاد چه اثری باقی خواهد گذارد، به مفروضات ما در مورد اقتصاد و عوامل اقتصادی بر میگردد؛ اگر فروض کلاسیکها و نئوکلاسیکها مبنی بر عدم توهم پولی فعالان اقتصادی و تسویه مداوم و پیاپی بازارها و در نتیجه اشتغال کامل صادق باشد، آنگاه این پول اضافی بدون تغییر دادن قیمتهای نسبی، صرفا به افزایش سطح عمومی قیمتها در تمامی بازارها و به عبارتی تورم منجر خواهد شد و در نتیجه بر متغیرهای واقعی اعم از تولید کل جامعه و اشتغال بیتأثیر است. از طرف دیگر اگر اقتصاد در شرایط رکودی قرار داشته باشد یا درجاتی از توهم پولی حاکم باشد، تحت نگرش کینزینها و مکتب پولی، این پول اضافی میتواند منجر به افزایش تولید و اشتغال اقتصاد گردد.
اما مساله مهم این است که علاوه بر میزان پول اضافی که وارد سیستم اقتصادی میگردد، اینکه پول اضافی چگونه و از چه مسیری وارد سیستم اقتصادی شده و راه خود را در سیستم اقتصادی پیدا مینماید، در نحوه اثرگذاری آن بر عملکرد اقتصادی نقشی تعیین کننده دارد. این مساله مورد توجه مکتب اتریشی بوده است، به نحوی که میزس در این مورد میگوید، مقدار اضافی پول در وهله اول به جیب تمامی افراد راه پیدا نمیکند. با تزریق پول جدید، با توجه به نحوه توزیع و انتشار پول اضافی در سیستم اقتصادی، علاوه بر کاهش قدرت خرید پول (تورم)، قیمتهای نسبی نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. بنابراین نه تنها بازارهای مختلف با تزریق پول در اقتصاد به یک میزان تحت تأثیر قرار نمیگیرند، بلکه نحوه تخصیص منابع، توزیع درآمد و توزیع ثروت نیز تغییر مییابد.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: اهمیت مسکن در اقتصاد ایران
سهم املاک از ثروت خانوار ایرانی
مقایسه ساختار ثروت خانوار ایرانی با دنیا
تفاوت ساختاری سرمایهگذاری در املاک و مستغلات و داراییهای مالی
روش تحلیل
تحلیل فنی یا تکنیکال
تحلیل بنیادین یا فاندامنتال
چارچوب تحلیل
مخاطبان کتاب
فصل دوم: تاریخچه تحولات بازار مسکن و اپیزودهای هر سیکل
معنای رکود و رونق در مسکن
دستهبندی خریداران مسکن به 4 گروه و تحلیل نحوه رفتار آنها
داستانی کوتاه در رابطه با روش کار سوداگران
روند قیمتی مسکن
رشد تاریخی قیمت مسکن، اجاره بها و تورم عمومی
رشد تاریخی قیمت مسکن در مناطق مختلف شهر تهران
پنج اپیزود هر سیکل و زمان حضور گروههای خریدار
تعداد معاملات
تاریخچه سیکلهای بازار مسکن
18 نکته آموزنده از بررسی تاریخچه سیکلها
فصل سوم: استراتژیهای پیشنهادی برای سرمایهگذاری در مسکن
انواع روشهای سرمایهگذاری در املاک
20 استراتژی عمومی سرمایهگذاری در مسکن
استراتژی سرمایهگذاری درست در اپیزودهای مختلف هر سیکل
محاسبه بازدهی 4 استراتژی متفاوت خرید مسکن
محاسبه بازدهی در اپیزود رونق اندک
محاسبه بازدهی در اپیزود رونق شدید
محاسبه بازدهی در اپیزود رکود شدید
فصل چهارم: تأثیر عوامل اقتصاد کلان بر روی بخش مسکن
الف) نفت، بودجه دولت و شرایط اقتصادی کشور
ب) نقدینگی و تسهیلات بانکی؛ سیاست های پولی
تحلیل عبارت «نقدینگی در اقتصاد کم است»
داستانی آموزنده از اثر چرخش نقدینگی
آیا تقاضای مصرفی و سرمایهگذاری توان خرید دارد؟
نقش تسهیلات بانکی
اوراق گواهی حق تقدم تسهیلات مسکن
ج) تغییرات قیمت نهادههای تولید و هزینه ساختوساز؛ تورم
انواع تورم و نوع تورم تأثیرگذار بر روی قیمت مسکن
سه دوره متفاوت اقتصاد ایران در بازهء 1391-1392
اثرات رکود غیرتورمی
اثر مرحله دوم هدفمندسازی یارانهها بر مسکن
د) تأثیر رونق و رکود و جذابیت سایر بازارهای سرمایهگذاری بر مسکن
جمعبندی عوامل تاثیرگذار بر 4 دوره جهش قیمتی مسکن
جمعبندی عوامل تأثیرگذار بر 4 دوره رکود مسکن
فصل پنجم: مرور تحولات سالهای اخیر و وضعیت عرضه
اپیزود رونق شدید؛ سال 1386
اپیزود چرخش بازار؛ بهار و تابستان 1387
اپیزود رکود شدید؛ نیمه دوم 1387 و 1388
اپیزود رکود اندک؛ سال 1389
اپیزود رونق اندک؛ سال 1390
اپیزود رونق شدید؛ سال 1391
اپیزود چرخش بازار؛ نیمه اول 1392
ده نکته طلایی در رابطه با دینامیک سیکلها
بررسی تعداد پروانه و جوازهای صادر شده
نیاز سالانه شهر تهران به واحدهای مسکونی
تعداد واحدهای تکمیل شده
بررسی میزان سرمایهگذاریها
فصل ششم: حباب قیمتی مسکن در ایران
حبابها چگونه به وجود میآید؟
داستان آموزنده از نحوه شکل گیری و ترکیدن حباب
نقش رشد نقدینگی و نرخ سود در شکلگیری حبابها
تأثیر بروز حبابها بر اقتصاد
حبابهای مسکن ایران
نمونه حباب مسکن در سایر کشورها
سیاستگذاری برای مدیریت حبابهای دارایی
فصل هفتم: تحولات بازار رهن و اجاره
بازدهی اقتصادی اجاره مسکن
تحولات بازدهی اجاره در اپیزودهای هر سیکل
رفتار گروههای خریدار در مواجه با تحولات بازار رهن و اجاره
ویژگیهای ملک برای افزایش میزان بازدهی حاصل از اجاره
تاریخچه رشد اجاره بها در تهران
فصل هشتم: آخرین وضعیت بازار مسکن
آرامش اجارهبها
تداوم افت قیمتها
تعداد بسیار اندک معاملات
وضعیت پول لازمها
وضعیت سرمایهگذاری بخش خصوصی
وضعیت انواع گروههای متقاضی
واحدهای ساخته شده بدون مشتری
تفاوت رکود انواع املاک و مناطق مختلف شهری
رفت و آمد به مشاوران املاک
وضعیت تقاضا برای وام مسکن
جمعبندی
فصل نهم: مسکن مهر
تاریخچه
آمار مسکن مهر و پیشرفت آن
تأثیر مسکن مهر بر روی بانک مسکن
چالشهای طرح مرتبط با مباحث سرمایهگذاری
سیاستهای جدید در رابطه با مسکن
جمعبندی
فصل دهم: برخی تحلیلهای نادرست در رابطه با بازار مسکن
فصل یازدهم: استراتژیهای بلندمدت پیشنهادی برای بازار مسکن
تحولات ساختار جمعیتی کشور و میزان تقاضای واقعی مسکن
وضعیت آتی انواع املاک
فصل دوازدهم: پیشنهادهای سیاستگذاری
فصل سیزدهم: تحولات بازار مسکن 1393-1394
پیشبینی روند ساختوساز و سرمایهگذاری و تأثیر بر اقتصاد کلان
پیشبینی بازار رهن و اجاره
پیشبینی تعداد معاملات
پیشبینی قیمت خرید و فروش
دریافت بازخورد؛ مسئولیت نویسنده و ناشر و مراجع
دریافت بازخورد
مسئولیت نویسنده و ناشر
مراجع
مشخصات کتاب
نام کتاب:
کتاب استراتژی سرمایهگذاری در بازار مسکن ایران: با تمرکز بر تحولات و چشمانداز 1393 و 1394
نویسنده:
هادی کوزه چی
ناشر چاپی:
انتشارات دنیای اقتصاد
سال انتشار:
۱۳۹۳
تعداد صفحات:
۲۳۸
زبان:
فارسی
شابک:
978-600-7106-33-4
چه زمانی از میانگین کم کردن به عنوان استراتژی سرمایه گذاری استفاده کنیم؟
به عنوان یک استراتژی سرمایهگذاری، میانگین کم کردن شامل سرمایهگذاری بیشتر روی یک دارایی است که پس از سرمایهگذاری اصلی، قیمت آن دارایی کاهش چشم گیری داشته باشد. اگرچه این میتواند متوسط قیمت خرید آن دارایی را کاهش دهد که منجر به بازدهی (درآمد) چشم گیری خواهد شد. از طرفی این کار ممکن است منجر به این شود که سرمایه گذار سهم بیشتری از سرمایه خود را در یک معامله از دست بدهد. به همین دلیل اختلاف نظر زیادی بین سرمایه گذاران و تریدرها درباره منطق استفاده از میانگین کم کردن وجود دارد.
طرفداران روش میانگین کم کردن آنرا به عنوان یک رویکرد مقرون به صرفه برای کسب ثروت میدانند. این روش اغلب توسط معامله گران بلندمدت و کسانیکه خلاف جهت روند غالب بازار معامله میکنند، پذیرفته میشود.
مثالی برای روش میانگین کم کردن
برای مثال، فرض کنید که یک سرمایه گذار بلندمدت، هولدر بیت کوین است و معتقد است که چشم انداز این ارز دیجیتال مثبت است. این سرمایه گذار ممکن است تمایل داشته باشد که کاهش شدید قیمت رمز ارز را به عنوان یک فرصت خرید در نظر بگیرد، در حالیکه که احتمالا سایر سرمایه گذاران نسبت به چشم انداز بلندمدت این سهم بدبین هستند (یک دیدگاه مخالف).
سرمایه گذاری که استراتژی میانگین کم کردن را اتخاذ کرده است، ممکن است تصمیمش را اینگونه توجیه کند که کاهش قیمت یک دارایی معادل تخفیف برای قیمت آن سهم نسبت به قیمت ذاتی یا بنیادیاش است.
برعکس، سرمایه گذاران و تریدرها با افقهای سرمایه گذاری کوتاهمدت، احتمالا کاهش قیمت یک دارایی را نشان از عملکرد آینده سهم تلقی کنند. این سرمایه گذاران معمولا در خلاف جهت روند معامله میکنند و احتمالا برای توجیه دلیل سرمایه گذاری خود به ابزارهای تکنیکال متوسل میشوند.
با توجه به مثال فوق، یک تریدر با افق کوتاه مدت که در ابتدا بیت کوین را در قیمت ۵۰۰۰ دلار خریده است، ممکن است حد ضرر خود را روی ۴۵۰۰ دلار قرار داده باشد. اگر قیمت بیت کوین زیر ۴۵۰۰ دلار معامله شود، این سرمایه گذار با ضرر از پوزیشن خرید خارج خواهد شد.
مزایای میانگین کم کردن
مزیت اصلی میانگین کم کردن این است که سرمایه گذار میتواند میانگین قیمت هولد کردن رمز ارز خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. با فرض بازگشت روند قیمت، این روش نقطه سر به سری (نقطه خروج از بازار بدون سود و زیان) بهتر و سود دلاری بیشتری را تضمین میکند (نسبت به حالتی که از روش میانگین کم کردن استفاده نشود).
برای مثال یک دارایی فرضی را در نظر بگیرید که قیمت آن ۵۰ دلار است. فردی در این قیمت، تعداد ۱۰۰ عدد از این دارایی را خرید کرده است. سرمایه گذار میتواند از طریق خرید ۱۰۰ سهم اضافی در قیمت ۴۰ دلار (علاوه بر ۱۰۰ سهمی که در قیمت ۵۰ دلار خریه بود)، نقطه سر به سر را به ۴۵ دلار کاهش دهد:
دلار ۵۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۰ = دلار (۵۰۰–) + دلار ۵۰۰
اگر قیمت دارایی فوق در ۶ ماه بعدی در قیمت ۴۹ دلار معامله شود، سرمایه گذار حالا سود بالقوه ۸۰۰ دلاری را بدست خواهد آورد (علیرغم اینکه سهام هنوز در قیمت زیر نقطه ورود یعنی ۵۰ دلار معامله میشود).
دلار ۱۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۹) × سهم ۱۰۰
دلار ۹۹۰ = دلار (۴۰ – ۴۹) استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ × سهم ۱۰۰
دلار ۸۰۰ = دلار (۱۰۰–) + دلار ۹۰۰
اگر قیمت این دارایی به رشد خود ادامه داده و به ۵۵ دلار برسد، سود بالقوه ۲،۰۰۰ دلار خواهد بود. با میانگین کم کردن، سرمایه گذار در واقع از این موقعیت سرمایه گذاری دو بار استفاده کرده است:
دلار ۵۰۰ = دلار (۵۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۱۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۲۰۰۰ = دلار ۱۵۰۰ + دلار ۵۰۰
وقتی قیمت دارایی فوق به ۴۰ دلار ریزش میکرد، اگر این سرمایه گذار از میانگین کم کردن استفاده نکرده بود، ، سود بالقوه پوزیشن فقط ۵۰۰ دلار بود.
معایب میانگین کم کردن
میانگین کم کردن وقتی موثر است که روند قیمتی در نهایت بازگردد؛ چراکه بر بزرگنمایی سود تاثیر دارد. به هر حال، اگر قیمت دارایی به نزول خود ادامه دهد، باعث افزایش ضرر خواهد شد. در مواردی که سهام همچنان به روند نزولی خود ادامه میدهد، یک سرمایه گذار ممکن است از تصمیم خود برای میانگین کم کردن به جای خروج از پوزیشن، منصرف شود.
بنابراین، برای سرمایه گذاران مهم است که به درستی ریسک میانگین کم کردن روی رمز ارزها را برآورد کنند. با این وجود، گفتن این حقیقت از انجام آن سختتر است و حتی برآورد این ریسک حین ریزش بازار و روند نزولی مشکلتر است. برای مثال، همزمان با بحران مالی سال ۲۰۰۸، سهامهایی مانند Fannie Mae، Freddie Mac، AIG و Lehman Brothers، در طی چند ماه، بیشتر حجم بازار خود را از دست دادند. این میتواند حتی برای سرمایه گذاران مجرب سخت باشد که ریسک این سهام را قبل از ریزش آنها، به صورت دقیق برآورد کنند.
یکی دیگر از معایب اصلی میانگین کم کردن این است که ممکن است منجر به وزندهی بیشتر سهم یک دارایی در سبد سرمایه گذاری شما شود.
برای مثال، حالتی را تصور کنید که در اوایل سال ۲۰۰۸ یک سرمایه گذار ۲۵ درصد سبد خود را به سهام بانکهای آمریکا اختصاص داده باشد. اگر سرمایه گذار پس از کاهش چشم گیر سهام بانکها در آن سال، از روش میانگین کم کردن استفاده کرده بود، این سهمها ممکن بود ۳۵ درصد از کل سبد دارایی آن سرمایه گذار را شامل میشد. این نسبت نشان دهنده درجه بیشتری از آسیب پذیری نسبت به آن چیزی بود که سرمایه گذار انتظار داشت.
نکاتی برای استفاده از میانگین کم کردن
بسیاری از سرمایه گذاران خبره در جهان، از جمله وارن بافت، با موفقیت از روش میانگین کم کردن استفاده کردهاند. روش میانگین کم کردن میتواند روشی کارا باشد، در صورتی که نکات زیر مد نظر قرار گرفته شوند.
روش میانگین کم کردن را برای داراییها و سهامهای ممتاز بکار ببرید
میانگین کم کردن میتواند به صورت انتخابی برای سهامهای خاصی استفاده شود، نه اینکه به عنوان یک استراتژی جذاب برای هر سهامی در سبد سهام اعمال شود. روش میانگین کم کردن بهتر است برای سهام شرکتهایی که از نظر اقتصادی ممتازاند و ریسک ورشکستگیشان کم است، استفاده شود. برای سهامهای بلو چیپ (سهامهای ممتاز) معیارهای مشخصی صدق میکند، مانند سابقه طولانی مدت، مزیت رقابتی قوی، بدهیهای بسیار کم یا فاقد بدهی، کسب و کار پایدار، جریان نقدینگی ثابت و مدیریت صحیح. شرکتهایی که این معیارها را در نظر گرفتهاند، میتوانند برای میانگین کم کردن گزینه مناسبی باشند.
وضعیت بنیادی شرکت را مد نظر قرار دهید
قبل از استفاده از میانگین کم کردن، اصول بنیادی شرکت باید کاملا برآورد شود. سرمایه گذار باید اطمینان حاصل کند که آیا ریزش قابل توجه قیمت سهام موقتی است یا نشانهای از مشکل جدی برای سهام است. حداقل این موارد باید مورد ارزیابی قرار گیرند: مزیت رقابتی شرکت، چشم انداز درآمد بلندمدت، پایداری کسب و کار و ساختار سرمایه.
زمانبندی را فراموش نکنید
این استراتژی ممکن است محدود به زمانهای خاصی باشد؛ به ویژه برای مواقعی که میزان ترس و وحشت فاحشی در بازار وجود دارد. به عنوان مثال، در تابستان سال ۲۰۰۲، برخی از سهامهای شرکتهای بزرگ فناوری در قیمتهای پایینتر معامله میشدند. در حالیکه سهام بانکهای آمریکا و بانکهای بینالمللی، در نیمه دوم سال ۲۰۰۸، به فروش میرسیدند. راه حل، قضاوت محتاطانه در انتخاب سهمهایی است که موقعیت بهتری در مقابل نوسانات دارند.
سخن پایانی
میانگین کم کردن یک استراتژی سرمایه گذاری مناسب برای سهام، صندوقهای سرمایه گذاری و صندوقهای قابل معامله در بورس است. با این حال، سرمایه گذاران باید در تصمیم گیری برای اینکه در چه سناریویی از میانگین کم کردن استفاده کنند، محتاط باشند. این استراتژی بیشتر مناسب سهامهای ممتازی است که وضعیت بنیادی خوبی داشته باشند. استفاده از این روش در مورد بیت کوین و اتریوم و سایر داراییهای دیجیتال که بنیاد قوی تری دارند نیز مورد استفاده قرار میگیرد.