الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند

هر آنچه باید از الگو w ارز دیجیتال بدانید
الگوی سقف و کف دوقلو (الگوی w در ارز دیجیتال) ازجمله قوی ترین الگوهایی هستند که درگروه الگوهای بازگشتی قرار دارند که درصورت حرکت بلندمدت و شدید قیمت، نتیجه بهتری دارند.
الگوی سقف دوقلو (کندل دوقلو) نشان دهنده روند نزولی بازار و الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند الگوی کف دوقلو نشان دهنده یک سیگنال صعودی است. الگوی سقف دوقلو، کاهش قیمت و در الگوی کف دوقلو افزایش قیمت را در پی دارند. در ادامه با ما همراه باشید تا توضیحات کامل در مورد سقف و کف دوقلو را برای شما بیان کنیم.
الگوی سقف دو قلو (الگوی دو سر)
الگو سقف دوقلو الگویی بسیار قوی است که در انتهای یک روند صعودی ایجاد می شود.و درواقع یک الگوی نزولی برگشتی است و ممکن است بازار را منفی کند.
الگوی سقف دو قلو با نام های الگوی سقف مضاعف، الگوی دوگانه سقف، الگوی سقف دوگانه، الگوی دوقلوی سقف، الگوی دو سر (در الگوی سقف دوقلو (الگوی دو قله)، به قله ها head «سر» گفته می شود) و الگوی M (که برعکس همان الگوی w در ارز دیجیتال) شناخته می شود.
سقف دو قلو در تحلیل تکنیکال می گوید: این الگو حاصل از دو قله با سطح یکسان و مشابه بوده که مجاورهم و با اندازه یکسان هستند.و نشانگر برخورد قیمت به سطح مقاومت هستند. لازم است که هر نوک دو قله، علاوه بر ماژور و اصلی بودن، ارتفاع یکسانی داشته باشند و این اندازه ها تفاوت حداقلی داشته باشد.
در بازار صعودی انتظار بر این است که سقف الگو و کف آن بالاتر بیاید. هنگام از دست رفتن کف قبلی الگو.در بازار و در آخرین روند نزولی، معامله گر از اتمام روند صعودی مطمئن می شود.و در این شرایط فروش همگانی معامله گرها، افزایش فشار نزولی شدیدی را در پی دارد و به دنبال آن یک روند نزولی جدید و قوی (سقف دوقلو) ایجاد می شود.
در وسط الگو دره ای مشاهده می شود که «گردن» نام دارد و نشانگر آخرین کف دست نخورده بازار است که پس از شکستن خط گردن سیگنال فروش به انجام می رسد. پس از این موارد بلافاصله یا متعاقباً ریزش قیمت اتفاق می افتد.
شکست گردن در بازارهای دوطرفه مانند فارکس، موجب افزایش حجم معاملات و.افزایش سرعت حرکت قیمت می شود لذا شیب نزولی به سمت خط گردن، از شیب صعود آخر بیشتر خواهد شد.
در نهایت در این الگو به سه حالت می توان معامله انجام داد. اولین روش این است که در نقطه شکست گردن معامله صورت گیرد. دومین روش این است که با مشاهده کندل نزولی، در دومین سقف از بازار بیرون رفت که البته این روش پرطرفدارتر است.
درواقع در صورت کاهش قیمت و شکست گردن، افزایش سود را در پی دارد و طبق روش سوم پس.از شکسته شدن خط گردن، برای بازگشت مجدد قیمت به این سطح باید منتظر مانده و آن را تست کرد. سپس با رؤیت الگوی کندل بازگشتی، می توان از بازار بیرون رفت.
الگوی کف دو قلو - کف دوقلو چیست
کندل کف دوقلو تکنیکال (الگوی دو دره) برخلاف الگوی سقف دوقلو در انتهای یک روند نزولی ایجاد می شود.و درواقع یک الگوی بازگشتی صعودی است که ممکن است بازار را مثبت کند. این الگوی w در تحلیل تکنیکال با نام های الگوی کف دوگانه، الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند الگوی دوگانه کف، الگوی دو دره شناخته می شود.
این الگو زمانی ایجاد می شود که بعد از غلبه.فروشنده بر بازار، فروشنده به وضعیتی می رسد توانایی به پایین کشاندن آخرین کف را ندارد.در الگو کف دو قلو انتظار بر این است که.قیمت بعد از شکست خط گردن، دست کم به اندازه حد فاصل دره ها.از این خط، روند صعودی و رو به بالا داشته باشد.
در بورس ایران این حدفاصل بایستی 10% باشد و تفاوت جزئی(5-2%) اولین و دومین کف (از نظر ارتفاع)، بلامانع است. همچنین فاصله زمانی بین دو دره می تواند 2 الی 6 هفته باشد.
نکته قابل توجه دیگر این است که شیب آخرین صعود از شیب آخرین نزول بیشتر است.و نیز حجم معاملات دومین دره از اولین دره کمتر است که نشان دهنده کاهش روند نزولی و بیرون شدن فروشندگان است.
و در نهایت می توان گفت که پس از شکست خط گردن و کسب اطمینان از اعتبار این خط، می توان خرید را انجام داد.که برای کسب این اطمینان قیمت بایستی 4-3% از خط عبور کند و در بالای خط، حداقل یک روز ثابت بماند. برخلاف الگوی سقف دوقلو، این الگو در بازارهای یکطرفه مانند بورس ایران استفاده می شود.
در این مطلب سعی کردیم تا به بررسی الگوی کف و سقف دوقلو (الگوی w در ارز دیجیتال) بپردازیم و کاربردهای آن را در تحلیل تکنیکال بیان کنیم. از اینکه با سی سی لند همراه بودید از شما متشکریم. برای آگاهی هر چه بیشتر درباره الگوها پیشنهاد می کنیم الگو مستطیل را نیز مطالعه کنید.
آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
چه در بازار سهام معامله کنید و چه در بازارهای ارز بینالمللی و یا ارز دیجیتال، جهت تشخیص زمان مناسب برای خرید و فروش، باید با اصول و قواعد تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشید. الگوهای قیمتی یکی از مهمترین و کاربردیترین اصول در تحلیل تکنیکال هستند که تغییر روند از نزولی به صعودی و بالعکس، توسط آنها مشخص میشود. الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال به دو دستهی الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده، تقسیم میشوند. در مقاله آموزشی آشنایی با الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال، راجع به الگوی ادامه دهندهی مثلث و انواع آن صحبت کردیم. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ قصد داریم تا راجع به یکی دیگر از الگوهای ادامهدهنده به نام الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال و انواع آن صحبت کنیم.
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال به چه شکل میباشد
الگوی مستطیل را در نمودارهای مختلف زیاد میبینید و از جمله الگوهای بسیار مهم در تحلیل تکنیکال (بهویژه در تایمفریمهای پایین) میباشد. زمانی که این الگو در نمودار شکل میگیرد، در اصطلاح گفته میشود که بازار «رنج» شده و در حال نوسان و درجا زدن میباشد. اما اصلاً الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال چیست؟ این الگو همانطور که از اسمش پیداست، یک مستطیل است که شامل کفها و قلههای متوالی میباشد که به موازات هم شکل گرفتهاند. در الگوهای مستطیلی کفها و قلهها به صورت افقی قرار میگیرند. در واقع، الگوی مستطیل نشاندهندهی یک توقف در روند میباشد که وقتی عرضه و تقاضا نسبتاً با هم برابرند، قیمت حرکتی افقی بین دو سطح موازی پشتیبانی و مقاومت داشته باشد. معمولاً، این الگو یکپارچه شدن قیمت قبل از ادامه در جهت روند فعلی را نشان میدهد. الگوی مستطیل را گاهی «محدوده معامله» یا «ناحیه تراکم» نیز مینامند.
نکته: با تشخیص صحیح الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال میتوانید به سود خوبی دست پیدا کنید. زمانی که این الگو را روی نمودار مشاهده کردید، میتوانید در کف آن اقدام به اخذ پوزیشن خرید نمایید و یا اینکه در سقف آن پوزیشن فروش کسب کنید و این روند را تا زمانیکه الگو از یک طرف شکسته شود، ادامه دهید.
انواع الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
مدلهای مختلف الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
بهطور کلی ۲ نوع الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال داریم که شامل مستطیل صعودی و مستطیل نزولی میباشد. در این بخش به معرفی هر یک از این الگوها بهصورت جداگانه میپردازیم.
۱. الگوی مستطیل صعودی
الگوی مستطیل صعودی، یک الگوی ادامهدهندهی روند میباشد که در طی یک روند قوی صعودی تشکیل میشود. زمانیکه در بازار و در طی یک روند صعودی، ببینیم که بازار در یک روند رنج در حال نوسان میباشد، الگوی مستطیل از نوع صعودی را خواهیم داشت. اصطلاحاً میتوان گفت که در این حالت بازار در حال استراحت میباشد و در یک محدودهی حمایتی و مقاومتی مشخص نوسان میکند. در اینجا باید منتظر ماند تا الگو به صورت کامل تشکیل شود و بازار یکی از خطوط حمایت و یا مقاومتی که رسم کردیم را بشکند. بعد از شکست یکی از این خطوط، انتظار پیشرفت قیمت در آن جهت را خواهیم داشت. دقت داشته باشید که اندازهی این پیشرفت به اندازهی عمق الگو مستطیلی است که توانستیم آن را تشخیص دهیم.
۲. الگوی مستطیل نزولی
الگوی مستطیل نزولی، درست برعکس الگوی مستطیل صعودی میباشد. این نوع از الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال با یک کاهش قیمت آغاز میشود و سپس قیمت در یک محدودهی مشخص نوسان کرده و مستطیل تشکیل میشود. در این حالت هم پس از کاهش قیمت، نمودار بین خطوط حمایتی و مقاومتی در یک روند رنج یا خنثی نوسان میکند. باید منتظر ماند تا الگو به صورت کامل تشکیل شود و بازار یکی از خطوط حمایت و یا مقاومتی رسم شده را بشکند و در همان جهت حرکتش را ادامه دهد. اندازهی حرکت هم به اندازهی عمق الگوی مستطیل خواهد بود.
برای معامله با الگوی مستطیل، چه مراحلی را باید طی کرد؟
جهت معامله با الگوی مستطیل، چه مراحلی را باید انجام داد
حالا که با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال و انواع آن آشنا شدید، وقت آن فرا رسیده تا نحوهی معامله با استفاده از این الگو را نیز بیاموزید. برای معامله با الگوی مستطیل باید ۵ مرحلهی مهم را طی کنید که در ادامه راجع به این مراحل دقیقتر صحبت خواهیم کرد.
۱. مرحله اول: شناسایی الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
برای شناسایی الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال در گام نخست باید بتوانید تا یک نمودار با روند مشخص را بیابید که در حال تجدید قوا (تراکم قیمت) باشد. سپس باید حداقل دو کف و دو قلهی قیمتی را پیدا کنید که بهصورت افقی و در موازات هم ایجاد شدهاند. این قلهها و کفهای قیمتی، نشاندهندهی سطوح مقاومت و حمایت در الگوی مستطیل شما هستند.
۲. مرحله دوم: مشخص کردن شکست الگو
همانطور که پیش از این هم گفتیم، شکست در الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال در یکی از خطوط حمایتی و یا مقاومتی اتفاق میافتد. اگر مستطیل صعودی باشد، باید به دنبال شکست از بالای الگو بود. در این حالت میتوان انتظار داشت که روند صعودی ادامهدار باشد. اما اگر مستطیل نزولی باشد، قیمت، سطح حمایت (کف مستطیل) را خواهد شکست و بهعنوان الگوی مستطیل شناسایی میشود. در این حالت، شما سیگنالی مبنی بر این دریافت میکنید که قیمت در حال شروع یک روند نزولی جدید خواهد بود.
۳. مرحله سوم: ورود به معامله با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
بهمنظور ورود به معامله با کمک با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال ابتدا باید این موضوع مشخص شود که آیا شکست در همان جهتی که روند مکث داشته اتفاق افتاده یا خیر. بعد از آن میتوان سهام مورد نظر را خریداری کرد و یا اگر الگو، یک مستطیل نزولی باشد وارد معاملهی فروش استقراضی شد.
۴. مرحله چهارم: امن کردن معامله با تعیین حد زیان
برای معامله به کمک الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال باید برای معاملهی خودتان حد زیان تعیین نمایید. همزمان با تشخیص شکست الگو، بایستی مسافت بین سطح حمایت و مقاومت را در مستطیل اندازهگیری کنید. سپس حد زیان خود را درست در نقطهی وسط این مسافت قرار دهید. به این ترتیب، معاملهی شما امن خواهد شد. بنابراین شما میدانید که حداکثر زیان این معامله برابر با نصف اندازهی الگو خواهد بود. دلیل اینکه حد زیان را در وسط الگو قرار میدهند این است که نمودار قیمت، پیش از ادامهی روند، امکان دارد که تکانههایی را تجربه کرده و نوسان داشته باشد. با این حساب هنگامی که حد زیان را دقیقاً قبل از شکست قرار داده باشید، احتمالاً معاملهی شما با یک نوسان کوچک بسته خواهد شد.
۵. مرحله پنجم: حد سود در الگوی مستطیل
زمانیکه از الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال استفاده میکنید، یک قانون ساده جهت خروج از معامله وجود خواهد داشت. وقتی شما از این الگو برای ورود به معامله استفاده میکنید، باید معامله را حفظ نمایید تا نمودار، حداقل هدف قیمت که به اندازهی الگو میباشد را سپری کند. منظور از اندازهی الگو، تفاضل بین سطح حمایت و سطح مقاومت در مستطیل میباشد. این تفاضل با قیمت در نقطهی شکست جمع میشود و حداقل هدف قیمتی به دست میآید. از آنجاییکه حد زیان موقعیت معاملاتی در وسط الگو قرار گرفته است، حد سود شما به اندازهی ۲ برابر حد زیان شما خواهد بود. بدین ترتیب، نسبت ریسک به ریوارد برابر ۲ می باشد که رقم قابل قبولی است. (در مقاله آموزشی آشنایی با مفهوم نسبت ریسک به ریوارد گفتیم که هرچقدر میزان ریسک به ریوارد یا R/R برای یک سهم عدد کمتری باشد، آن سهم برای خرید مناسبتر خواهد بود.)
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به یکی دیگر از الگوهای مهم قیمتی یعنی الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال صحبت کردیم و به معرفی انواع آن پرداختیم. شما میتوانید با استفاده از این الگوی ساده و در عین حال کاربردی به معامله در بازار بورس بپردازید و سود خوبی کسب نمایید. الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند. اما برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید. توصیه میکنیم برای آگاهی بیشتر در رابطه با عملکرد نمودارها در تحلیل تکنیکال، از فیلمهای آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته استفاده نمایید. چراغ، به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم کمک کند.
تحلیل تکنیکال چینلینک+ نمودار و قیمت LINK
رمزارز چینلینک رتبه ۲۲ را در بازار به خود اختصاص داده است. میزان سکههای در گردش معادل ۴۶۷ میلیون و کل عرضهها برابر با یک میلیارد خواهد بود. حجم بازار چینلینک برابر با ۷.۵ میلیارد دلار است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، براساس الگوی سر و شانه درصورتیکه محدوده حمایتی چینلینک ۱۴ دلار از دست برود، پیشبینی میشود تا قیمت چهار الی پنج دلار افت کند. رمزارز چینلینک رتبه ۲۲ را در بازار به خود اختصاص داده است، میزان سکههای در گردش معادل ۴۶۷ میلیون و کل عرضهها برابر با یک میلیارد خواهد بود و حجم بازار چینلینک برابر با ۷.۵ میلیارد دلار است.
درباره چین لینک
تحلیل تکنیکال چین لینک
در رمزارز چین لینک، شاهد یک الگوی سرو شانه هستیم که از دسته الگوهای بازگشتی است. پیشبینی میشود در صورتی که سطح ۱۴ دلار از دست برود، ریزش این رمزارز همچنان تداوم داشته باشد، البته در همین سطح حمایتی در ۲۴ ساعت اخیر شکل گرفته و قیمت این رمزارز تا محدوده ۱۶ دلار رشد کرد است. این رمزارز پابهپای بازار طی چند روز اخیر ریزش کرده است و در صورتی که روند بازار تغییر کند، به احتمال زیاد روند آن نیز تغییر خواهد یافت و تا محدوده ۲۲ دلار رشد خواهد کرد.
اخبار چین لینک
چینلینک با عبور از پالیگان به پرمعاملهترین توکن در میان نهنگهای اتریوم تبدیل شد.
براساس دادههای تحلیلی ارائهشده توسط ویلاستاتس (WhaleStats)، توکن چینلینک، توانسته از پالیگان پیشی بگیرد و به پرمعاملهترین ارز دیجیتال در میان نهنگهای بزرگ اتر تبدیل شود. در همین حال، ۱,۰۰۰ آدرس بزرگ شبکه اتریوم همچنان به خرید این دو توکن ادامه میدهند و هر دوی آنها همچنان در لیست ۱۰ توکن برتر در میان داراییهای نهنگها باقی ماندهاند. نهنگهای برتر اتر با رتبههای ۴، ۱۴۰ و ۱۴۱ طی ۲۴ ساعت ۳۸۶,۴۶۴ توکن LINK خریداری کردهاند که ارزشی معادل ۷,۳۲۷,۴۱۴ دلار دارد. همچنین نهنگ رتبه ۱۵۸ اتر نیز ۲,۱۱۰,۰۰۰ واحد پالیگان ، معادل ۳,۵۲۳,۷۰۰ خریداری کرده است.
الگوهای هارمونیک | 6 الگوی هارمونیک پر کاربرد در تحلیل تکنیکال!
ممکن است درک این الگوهای هارمونیک کمی سخت باشد ولی وقتی شکل آنها را درک کنید سود بسیار خوبی به دست میآورید!
کل ایدهی این الگوهای هارمونیک این است که به تریدرها کمک کند تا نقاط احتمالی بازگشت روندها را پیدا کنند.
در واقع از ابزارهای دیگری که قبلاً یاد گرفتیم – مثل فیبوناچی – هم استفاده میکنیم!
با ترکیب این ابزارهای فوق العاده برای پیدا کردن این الگوهای هارمونیک، میتوانیم حوزههای احتمالی برای ادامه روند را هم تشخیص دهیم.
در این درس در مورد الگوهای هارمونیک زیر بحث میکنیم:
- الگوی ABCD
- الگوی سه محرک
- الگوی گارتلی
- الگوی خرچنگ
- الگوی خفاش
- الگوی پروانه
کار را با الگوهای هارمونیک ABCD و سه محرک شروع میکنیم که سادهترند و بعد به سراغ گارتلی و حیوانات دیگر میرویم.
بعد از این که نگاهی به آنها داشتیم به ابزارهای مورد نیازتان برای استفاده موفقیت آمیز از این الگوها در معاملات میپردازیم.
در تمام این الگوهای هارمونیک باید صبر کنید تا کل الگو کامل شود تا بتوانید از آنها برای معامله استفاده کنید.
الگوی ABCD
بیایید این درس را با سادهترین الگو از الگوهای هارمونیک آغاز کنیم. چه چیزی سادهتر از ABC خودمان است؟ فقط یک حرف دیگر هم به آن اضافه میکنیم و الگوی نمودار ABCD را داریم!
برای پیدا کردن این الگوی نمودار تنها چیزی که نیاز دارید چشمان تیزبین عقاب مانند و ابزار فیبوناچی است. برای روندهای صعودی و نزولی الگوی نمودار ABCD ،خطوط AB و CD پایهها و BC اصلاح روند و بازگشت است. اگر از ابزار بازگشتی فیبوناچی در پایه AB استفاده کنید، BC بازگشتی باید تا سطح 0.618 از ضلع AB را اصلاح کند. بعد ضلع CD ، به وسیله فیبوناچی اکسپنشن در سطح 1.272 از ضلع BC قرار میگیرد .
تنها کاری که باید بکنید این است که صبر کنید تا کل الگو کامل شود (به نقطه ی D برسد) و بعد پوزیشن خرید یا فروش بگیرید.
اما اگر بخواهید دقت بسیار زیادی داشته باشید، چند قاعده دیگر برای الگوی ABCD معتبر وجود دارد:
- طول خط AB باید با طول خط CD برابر باشد.
- زمانی که طول میکشد تا قیمت از A به B برود، باید برابر با زمانی باشد که قیمت از C به D برسد. این موضوع را از طریق شمارش کندلها میتوانید بدست آورید.
الگوی ۳ محرک یا تری درایو (Three-Drive)
الگوی سه محرک شباهت زیادی به الگوی ABCD دارد. در واقع این الگوهای هارمونیک سه پایه دارد (که حال به آنها محرک می گوییم). این الگو هم به صورت بازگشتی است و هم اصلاحی. در واقع الگوی سه محرک بر اساس الگوی امواج الیوت است.
طبق معمول به چشمان عقاب، ابزار فیبوناچی و کمی صبر و حوصله نیاز دارید.
در این الگو نقطه A باید به اندازه 61.8٪ از ضلع ۱ باشد. به همین شکل نقطه B باید باز گشت 0.618 از ضلع ۲ باشد. بنابراین ضلع ۲ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع A و ضلع ۳ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع B باشد.(در صورت نیاز به درسنامه های فیبوناچی مراجعه نمایید)
وقتی که کل الگوی سه محرک کامل شود، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معمولاً وقتی قیمت به نقطه B میرسد، میتوانید بر اساس روند صعودی و یا نزولی الگو، پیشبینی انجام داده و وارد پوزیشن شوید. برای مثال در 3 محرک صعودی زمانی که ضلع B به اندازه مشخص شده( %1.272اکسپنشن از ضلع2 ) گسترش یافت میتوانید وارد معامله خرید شوید و بالعکس.
اما اول بهتر است چک کنید و ببینید آیا این قواعد برقرار هستند:
- زمانی که طول میکشد تا قیمت ضلع ۲ را کامل کند باید برابر با زمانی باشد که ضلع ۳ را کامل میشود.
- همچنین زمانی که برای کامل شدن بازگشتهای A و B طول میکشد باید یکسان باشد.
الگوی گارتلی و حیوانات
در گذشته تریدر بیش از حد باهوشی به نام هارولد مکینلی گارتلی بود.
او در اواسط دهه ۱۹۳۰ خدمات مشاوره بازار بورس ارائه میداد الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند و محبوبیت زیادی داشت.
این فرد یکی از اولین تحلیلگرانی بود که از روشهای علمی و آماری برای تحلیل رفتار بازار بورس استفاده میکرد.
به گفته گارتلی، او بالأخره موفق شد دو مورد از بزرگترین مسائل تریدرها را حل کند: چه سهمی را، در چه زمانی بخرند.
خیلی زود معاملهگران متوجه شدند که این الگوها را میتوان در بازارهای دیگر نیز الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند به کار برد.
از آن زمان، کتابها، نرم افزارهای ترید و الگوهای مختلف دیگری (که در ذیل در موردشان توضیح میدهیم) بر اساس گارتلیها تهیه شدهاند.
الگوی گارتلی یا ۲۲۲
الگوی ۲۲۲ نامش را از صفحهای که در کتاب گارتلی به نام “سود در بازار بورس یافت میشود” گرفته است. گارتلیها الگوهایی هستند که شامل الگوی پایه ABCD که قبلاً مطرح کردیم میشوند اما قبل از آنها یک بالا یا پایین بزرگ وجود دارد.
حال این الگوها معمولاً وقتی شکل میگیرند که اصلاحی از روند کلی اتفاق افتاده و به شکل M است (برای الگوهای نزولی به شکل W است.) این الگوها برای کمک به معاملهکنندگان در یافتن نقاط ورود خوب و پیوستن به روند کلی به کار میروند.
گارتلی وقتی شکل میگیرد که قیمت روند رو به بالا (یا رو به پایین) را طی کرده اما شروع به دادن نشانههای اصلاح کرده است.
آنچه باعث میشود گارتلی در زمان تشکیل شدن آرایش خوبی داشته باشد؛ این است که نقاط وارونگی در سطوح بازگشتی و گسترشی فیبوناچی هستند.
این الگو را به سختی میتوان پیدا کرد و وقتی آن را پیدا کردید ممکن است استفاده از آن همه ابزار فیبوناچی برایتان گیج کننده باشد. کلید اجتناب از این همه سردرگمی این است که قدم به قدم پیش بروید.
در هر حال الگو شامل یک الگوی ABCD صعودی یا نزولی است؛ اما قبل از آن نقطه X وجود دارد که فراتر از نقطه D است. الگوی گارتلی «کامل» ویژگیهای زیر را دارد:
- ضلع AB باید در سطح باز گشت 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید باز گشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر بازگشت ضلع BCبه اندازه 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 1.272 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BCبه اندازه0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 0.618 از ضلع BC گسترده شود.
- ضلع CD باید بازگشت 0.786 از ضلع XA باشد.
الگوی خرچنگ
در سال ۲۰۰۰ یکی از پیروان الگوهای هارمونیک،الگوی «خرچنگ» را کشف کرد.
به گفته او این الگو از دقیقترین الگوهای هارمونیک هماهنگ است .
این الگو نسبت سود به ریسک بالایی دارد چون میتوانید استاپ لاس بسیار کوچکی داشته باشید. الگوی خرچنگ «بهینه» باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید یا بازگشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر اندازه بازگشت ضلع BC، 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 2.24 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 3.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش 1.618 از ضلع XA نیز باشد.
الگوی خفاش
در سال ۲۰۰۱ اسکات کارنی یک الگوی دیگ از الگوهای هارمونیک به نام «خفاش» را ارائه داد. خفاش عبارت است از بازگشت 0.886 ضلع XA به عنوان منطقه وارونگی بالقوه. الگوی خفاش خصوصیات زیر را دارد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.500 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند بازگشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BCبازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. و اگر ضلع BC.0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید گسترش 2.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید باز گشت.0.886 از ضلع XA باشد.
الگوی پروانه
الگوی کامل پروانه که برایس گیلمور آن را خلق کرده عبارت است از بازگشت 0.786 ضلع AB با توجه به ضلع XA.
الگوی پروانه ویژگیهای خاص زیر را دارد:
- ضلع AB باید باز گشت.0.786 ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند باز گشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BC بازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC بازگشت 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD بایدگسترش 2.18 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش1.27 یا 0.618. از ضلع XA باشد.
سه مرحله در معامله با الگوهای هارمونیک
همانطور که احتمالاً حدس زدهاید، استفاده از الگوهای هارمونیک یعنی این که بتوانیم این الگوهای کامل را پیدا کنیم و با کامل شدن آنها خرید و فروش کنیم.
سه مرحله اساسی در پیدا کردن الگوهای هارمونیک وجود دارد:
- مرحله ۱: پیدا کردن الگوی هارمونیک
- مرحله ۲: اندازه گیری نسبت های اضلاع الگوی هارمونیک
- مرحله ۳: معامله خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
با پیروی از این سه مرحله اساسی احتمالا میتوانید سودهای خوبی به دست آورید.
مرحلهٔ 1: پیدا کردن الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
این شبیه یک الگو از الگوهای هارمونیک است! در این مرحله هنوز کاملاً مطمئن نیستیم که چه الگویی است. اما شبیه به سه محرک است. با این حال میتواند خفاش یا خرچنگ هم باشد…
در هر حال بیایید این نقاط وارونگی را نام گذاری کنیم.
مرحلهٔ ۲: اندازه گیری الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
با استفاده از ابزار فیبوناچی، قلم و کاغذ، مشاهداتمان را یادداشت میکنیم.
- حرکت BC باز گشت.0.618 از حرکت AB است.
- حرکت CD افزونهٔ 272 از حرکت BC است.
- طول AB تقریباً برابر با طول CD است.
این الگو یک الگوی ABCD مترقی است و نشانهٔ قوی خرید میدهد.
مرحلهٔ ۳: خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
وقتی الگو کامل شد، تنها کاری که باید انجام دهید این است که اقدام به خرید یا فروش کنید.
در این مورد باید در نقطه D خرید کنید که گسترش 1.272 فیبوناچی از ضلع CB است و حد ضررتان را چند واحد پایینتر از قیمت ورودتان قرار دهید.
آیا واقعاً اینقدر آسان است؟
مشکل الگوهای قیمت هارمونیک این است که به قدری کامل هستند که پیدا کردنشان سخت است، مثل پیدا کردن الماس در یک صخره.
بیشتر از اطلاع از مراحل باید چشمان تیزبینی داشته باشید تا بتوانید الگوهای هارمونیک را پیدا کنید و باید بسیار صبور باشید تا زود شروع نکنید و قبل از کامل شدن الگو وارد نشوید.
آشنایی جامع با الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای نموداری عصای دست تحلیلگران فنی است؛ چرا که شاخص خوبی برای پیش بینی رفتار بازار در آینده هستند و اگر تغییری در کمین روند بازار باشد، الگوهای نموداری بلافاصله سیگنال میدهند. مهمترین الگوهای نموداری قیمت، الگوهای بازگشتی و ادامه دهنده نام دارند که پیش نیاز آنها وجود یک روند قبلی در بازار است. در این مقاله قصد داریم به طور کامل با انواع رایج الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال آشنا شویم. اگر قصد دارید از این الگوها در معاملات هوشمندانه خود استفاده کنید، با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله :
الگوی بازگشتی به چه معناست؟
در تجزیه و تحلیل فنی، تغییر بین روندهای صعودی و نزولی با الگوهای قیمت نشان داده میشود. الگوی بازگشتی نوعی الگوی قیمت است که از تغییر در روند خبر میدهد. دورههایی که قدرت و انرژی گاوها یا خرسها (در روندهای صعودی یا نزولی) ته کشیده و روند متوقف میشود. سپس نیروی حریف، جان تازه گرفته و روند در جهت جدیدی (گاوی یا خرسی) حرکت میکند. به عنوان مثال یک روند صعودی که با قدرت و انرژی گاوها پشتیبانی میشود، میتواند متوقف شده و در نهایت جای خود را به خرسها بدهد که منجر به تغییر مسیر حرکت روند به سمت مخالف میشود.
سادهتر بگوییم، هر زمان که قیمت پس از وقفه، یک روند معکوس را پیش رو میگیرد، الگوی قیمت به عنوان الگوی بازگشتی شناخته میشود. شکل گیری این الگو نسبت به الگوهای ادامه دهنده به زمان بیشتری نیاز دارد. در ادامه نمونههایی از رایجترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال را معرفی خواهیم کرد.
انواع الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که میتواند معمولی یا معکوس باشد. معامله گران در روندهای صعودی بازار به دنبال الگوی سر و شانه کلاسیک و در روندهای نزولی به دنبال الگوی سر و شانه معکوس میگردد که البته چندان رایج نیست.
در الگوی سر و شانه کلاسیک:
- بازار ابتدا به اوج میرسد و سپس سقوط میکند، بدین ترتیب اولین شانه تشکیل میشود.
- در مرحله بعد قیمت ارز بار دیگر صعود میکند و به بالاترین سطح خود میرسد، سپس مجدداً سقوط میکند و سر را تشکیل میدهد.
- شانه دیگر زمانی تشکیل میشود که قیمتها مجدداً بالا رفته و تقریباً هم سطح قیمت ارز در مرحله اول (شانه اول) میشود.
پس شکل هندسی نمودار الگوی سر و شانه کلاسیک (معمولی)، از سه قله تشکیل میشود که قله مرکزی (سر) از دو قله دیگر (شانهها) بلندتر است، به همین ترتیب الگوی سر و شانه معکوس از سه دره رو به پایین تشکیل میشود که دره مرکزی از باقی درهها عمیقتر است.
- در الگوی سر و شانه کلاسیک، خط گردن، پایینترین نقاط دو طرف سر را به هم وصل میکند. در این الگو هرجا که خط قیمت، خط گردن را قطع کند، آن نقطه یک «فرصت فروش» مناسب خواهد بود.
- در الگوی سر و شانه معکوس، خط گردن، بالاترین نقاط دو طرف سر را به هم وصل میکند. در این الگو هر جا که خط قیمت، خط گردن را قطع کند، آن نقطه یک «فرصت خرید» مناسب خواهد بود.
الگوی دره یا کنج در روند صعودی
الگوی دره یا کنج یک الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که به دلیل شکل ظاهری آن بر روی نمودار، به عنوان «گوه صعودی» نیز شناخته میشود. این الگو زمانی اتفاق میافتد که سهام در بازار صعودی یا نزولی باشد، یعنی خطوط صعودی حمایت و مقاومت بالا و پایین، در یک نقطه به هم برسند و یک کنج تشکیل دهند. این الگو یکی از الگوهای بازگشتی است که در انتهای روند پدیدار میشود. شیب هر دو خط در این الگو به سمت بالا (صعودی) و شیب خط پایینی (خط حمایت) بیشتر از خط بالایی (خط مقاومت) است.
این شاخص بسیار قابل اعتماد و یکی از بهترین الگوهای بازگشتی موجود است، البته میتوان آن را در رده شاخصهای ادامه دهنده نیز قرار داد. به هرحال مهم نیست که این سیگنال بازگشتی یا ادامه دهنده است، در هر دو مورد، کنج صعودی خبر از احتمال خرسی شدن بازار میدهد.
الگوی دره یا کنج در روند نزولی
هنگامی که در یک روند نزولی کلی، یک الگوی دره یا کنج نزولی رخ میدهد، نشانه کند شدن حرکت نزولی و یکی از انواع الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال است. در این صورت اگر قیمتها بالا رفته و از الگو خارج شود، میتوان یک افزایش شدید قیمت را پیش بینی کرد. اما زمانی که الگوی دره در روند صعودی رخ میدهد، نشان میدهد که قیمت و حرکات قیمت رو به کاهش است. اگر قیمتها افزایش یافته و از محدوده الگو خارج شود، احتمالاً روند صعودی ادامه خواهد یافت.
این شکل زمانی اتفاق میافتد که خطوط حمایت و مقاومت در نقطهای به هم میپیوندند و یک گره نزولی ایجاد میکنند. در این حالت شیب هر دو خط به سمت پایین و شیب خط پایینی (خط حمایت) کمتر از خط بالایی (خط مقاومت) است.
الگوی سقف و کف دوقلو
الگوی سقف و کف دوقلو یکی از شناخته شدهترین و قدرتمندترین تکنیکهای پولسازی است که معامله گران فارکس تاکنون شناختهاند. به این شکل که بازار دو صعود یا نزول متوالی در تقریباً در یک سطح قیمت ایجاد میکند. الگوی الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند سقف و کف سه قلو نیز مشابه همین الگو است، با این تفاوت که سه قله و سه دره دارد، در ادامه با آن بیشتر آشنا میشویم.
الگوی سقف دوقلو
این الگو زمانی رخ میدهد که قیمت سعی دارد از بیشترین حد اخیر عبور کند، اما شکست میخورد. سقف دوقلو از دو قسمت با ارتفاع تقریباً مساوی تشکیل میشود و در طول یک روند صعودی شکل میگیرد.
دو قسمت بالا و پایین نشان دهنده دو تلاش ناموفق بازار برای شکستن سطح حمایت یا مقاومت است. در مورد دو سقف که در کنارهم شبیه حرف M به نظر میرسند، یک فشار اولیه تا سطح مقاومت با تلاش ناموفق دوم دنبال میشود، در نتیجه روند معکوس خواهد شد.
الگوی کف دوقلو
عکس الگوی سقف دوقلو، الگوی کف دوقلو است که یک نمودار رو به بالا و مشابه شبیه حرف W است. این الگو همیشه به دنبال یک روند نزولی عمده یا جزئی اتفاق میافتد و نشان دهنده یک سیگنال صعودی قوی است. الگوی کف دوقلو کلاسیک معمولاً نشان دهنده یک تغییر متوسط یا بلند مدت در روند است و زمانی رخ میدهد که قیمت سعی میکند سطح حمایتی را پشت سر بگذارد و دومین تلاش ناموفق را برای شکستن سطح حمایت انجام میدهد. به طور کلی اگر فاصله نقاط مساوی از یکدیگر زیاد باشد، الگوی سقف دوقلو (به شکل M) و الگوی کف دوقلو (به شکل W) قدرتمندتر خواهند بود.
الگوی سقف سه قلو
الگوی سقف سه قلو نوعی الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که در زمینه تحلیل فنی و پیش بینی حرکت بازگشتی قیمتها با استفاده از نمودارها مورد استفاده قرار میگیرد. این الگو از سه قله تشکیل میشود و حاکی از آن است که احتمالاً قیمت آن ارز دیگر افزایش نخواهد یافت و کاهش قیمت در راه است.
الگوی سقف سه قلو پس از یک روند صعودی رخ میدهد و نقطه مقابل آن الگوی کف سه قلو است که نشان میدهد قیمت دارایی دیگر کاهش نمییابد و ممکن است بالاتر برود.
عملکرد الگوی سقف سه قلو
الگوی سقف سه قلو یا (Triple Top Pattern) زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی (ارز یا سهام) سه قله تقریباً هم سطح ایجاد کند. مساحت این قلهها مقدار مقاومت آنها است. پس از اوج سوم، اگر قیمت سقوط کرده و به پایینترین حد خود برسد، الگو کامل تلقی شده و معامله گران منتظر حرکت نزولی قیمتها خواهند بود.
این الگو به ما میگوید که پس از چند بار تلاش پیاپی، دارایی در این رنج قیمت، خریدار زیادی ندارد. با پایین آمدن قیمتها، همه آن معاملهگرانی که در طول این الگو دارایی مورد نظر را خریداری کرده بودند، آن را به فروش میگذارند. زمانی که قیمتها از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند پایینترین سطح ممکن عبور میکنند، میزان فروش دارایی افزایش یافته و خریداران موقعیت خود را رها میکنند.
البته هیچ الگویی همیشه کاربردی نیست و ممکن است در این میان شاهد استثناهایی باشیم. گاهی اوقات الگوی سقف سه قلو تشکیل و تکمیل میشود و معامله گران باور میکنند که دارایی درحال سقوط است و به این روند ادامه خواهد داد؛ اما پس از مدتی قیمت بهبود یافته و به بالای ناحیه مقاومت حرکت میکند.
الگوی کف سه قلو
الگوی کف سه قلو نیز یکی از الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال و نوعی نمودار صعودی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و با سه سطح پایین و سپس یک شکست بالاتر از سطح مقاومت شناخته میشود. این الگو معمولاً پس از یک روند نزولی طولانی مدت در بازار خرسی ظهور میکند.
اولین کف میتواند نشان دهنده حرکت عادی قیمت باشد، دومین کف نشان دهنده افزایش سرعت گاوها و آمادگی آنها برای بازگشت احتمالی است، کف سوم نیز نشان میدهد که پشتیبانی (Support) قوی در راه است و احتمالاً خرسها زمانی که قیمت از سطوح مقاومت بگذرد، تسلیم خواهند شد. به طور کلی برای شناسایی الگوی کف سه قلو، چند قاعده اصلی وجود دارد:
- قبل از وقوع الگو، باید یک روند نزولی وجود داشته باشد.
- قیمت در سه سطح پایین باید تقریباً مشابه باشد و فاصله نقاط کف از یکدیگر زیاد باشند. دقت کنید که لازم نیست قیمتها دقیقاً برابر باشند، کافی است به حدی نزدیک باشند که یک خط روند افقی را تشکیل دهند.
- مقدار حجم (Volume) باید در سراسر الگو کاهش یابد، به این معنی که خرسها درحال از دست دادن قدرت خود هستند.
الگوی کازیمودو (Quasimodo)
کازیمودو قطعاً معتبرترین و قدرتمندترین نوع الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال برای شناسایی موقعیتهای بازگشتی است که اگر بعد از یک روند صعودی یا نزولی چشمگیر رخ دهد، قابلاطمینانتر و قویتر است. ساختار این الگو بسیار ساده است.
روند صعودی: قیمت در روند صعودی، نقاط پیک (بیشینه) و نقاط کف (کمینه) بالاتری ایجاد میکند. سپس قیمت از آخرین نقطه بیشینه سقوط کرده و یک نقطه کمینه جدید تشکیل میدهد که مقدار آن از نقطه کف قبلی کمتر است. نقطه کمینه جدید نشان میدهد که بازار از گاوی به خرسی تغییر کرده است.
روند نزولی: قیمت در روند نزولی، نقاط پیک (بیشینه) و نقاط کف (کمینه) پایینتری ایجاد میکند. سپس قیمت از آخرین نقطه کمینه صعود کرده و یک نقطه بیشینه جدید تشکیل میدهد که مقدار آن از نقطه بیشینه قبلی بیشتر است. نقطه بیشینه جدید نشان میدهد که بازار از خرسی به گاوی تغییر کرده است.
الگوی بازگشتی اسپایک (V)
بیشتر الگوهای بازگشتی اسپایک (که V-Reversal نیز نامیده میشوند) پس از یک روند شدید و تندوتیز شکل میگیرند و در آنها جهت قیمتها بدون هیچگونه علامتی معکوس میشوند. چنین شرایطی اصلاً زمان مناسبی برای معامله نیست و توصیه میشود در طول آن تا حد امکان از بازار دور بمانید. گاهی اوقات زمانی که یک اسپایک رخ میدهد، تنها کاری که از دستمان برمیآید بررسی عوامل نوسانسازهای بازار است.
الگوی بازگشتی نعلبکی
الگوی ته گرد (نعلبکی) نوع دیگری از الگوهای بازگشتی است که برخلاف الگوی اسپایک، شکلگیری آن بیشتر طول میکشد و قیمتها به تدریج تغییرجهت میدهند. این الگو معمولاً در نمودارهای هفتگی یا ماهانه چندین سال را بررسی میکنند، قابل مشاهده است.
کلام آخر
الگوهای بازگشتی نسبت به سایر الگوهای قیمت نادرتر هستند. از طرف دیگر قابلیت اطمینان و نسبت پاداش به ریسک در آنها بسیار زیاد است، زیرا این الگوها میتوانند مقدمه یک روند جدید باشند و چه موقعیتی بهتر از شناسایی یک روند از نقطه شروع؟
البته معامله گران باید به خاطر داشته باشند که الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال صرفاً نشانههایی برای تحلیل فنی بازار و پیش بینی روند قیمتها بوده و نمیتوان به آنها به چشم قوانین مطلق اقدامات بعدی خود نگاه کرد؛ همچنین درست مثل سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی، از الگوهای بازگشتی میتوان به صورت مجزا یا در کنار سایر ابزارهای موجود برای تحلیل و تقویت فرضیات معاملاتی خود استفاده کرد.
شما برای پیشبینی بازار کدامیک از الگوهای معرفی شده را ترجیح میدهید؟ علت آن چیست؟ اگر تجربهای در این زمینه دارید، نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.