تجزیه و تحلیل فنی بازار فارکس در زمان واقعی

تجزیه و تحلیل فنی بازار فارکس در زمان واقعی
یکی دیگر از تحلیل های بازار و تکنیک های معامله گری پرایس اکشن می باشد. پرایس اکشن امکان این را می دهد تا معامله گر تصمیمات خود را بر اساس حرکت های واقعی قیمت برای انجام معاملات بگیرد. بر خلاف تریدرها تحلیل حرکات قیمت را با استفاده از اندیکاتورهایی که از قیمت فعلی بازار همیشه عقب تر می باشد, می کنند. «پرایس اکشن» (Price Action) یک روش معاملهگری در بازارهای مالی است که براساس ماهیت قیمت داراییها و تغییرات آن کار میکند. نمودار قیمت یک معاملهگر به روش پرایس اکشن، در اصطلاح لُخت و خلوت بوده و فقط ممکن است در برخی مواقع، از یکی از اندیکارتورهای ساده مثل «میانگین متحرک» (Moving Average = MA) استفاده شود. خطوط روند اصلی و سطوح «حمایت و مقاومت» (Support & Resistance) اصلیترین پارامترهایی هستند که در این روش از آنها استفاده میشود. پرایس اکشن روشی است برای معاملات در بازار مالی که شامل تجزیه و تحلیل حرکت اساسی قیمت در طول زمان است. پرایس اکشن توسط بسیاری از معامله گران خرد یا بزرگ و یا مدیران صندوقهای بین المللی استفاده می شود تا مسیر آینده قیمت یک بازار مالی را پیشبینی کنند. پرایس اکشن در عین سادگی، استراتژیهای مختلفی برای معاملهکردن در اختیار ما قرار میدهد و همهی آنها فقط با بررسی رفتار نمودار قیمت عمل میکنند.
موسسه آموزش عالی آزاد ویژگان تلاش می کند تا دانشجو این دوره آموزش جامع پس از گذراندن دوره و انجام تمرین ها ♦ به فردی متخصص در حوزه بازار های مالی تبدیل می شود و ابعاد مختلف بازارهای مالی را بصورت تخصصی می شناسد. ♦ سرمایه گذاری های سود دهی برای خود رقم می زند. ♦ نحوه معاملات پرایس اکشن را فراگرفته و معامله گری نوینی را آغاز می کند. ♦ با دانش و مهارت کسب شده، معامله گری و سرمایه گذاری را به عنوان شغل و درآمد دوم خود و یا حتی درآمد اصلی خود بداند.
واگرائی در تحلیل تکنیکال (Divergence) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
بررسی نمودار قیمتی داراییها، تاثیر بسزایی در تحلیل بازارهای مالی دارد. یکی از موارد مورد بررسی، مشاهده واگرایی در نمودارها میباشد. در این مقاله در ابتدا به مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال میپردازیم و در ادامه انواع واگراییهای موجود را به همراه شکل توضیح خواهیم داد.
تعریف واگرایی و کاربردها
واگرایی چیست؟
واگرایی حالتی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک اندیکاتور یا برخلاف سایر دادهها حرکت میکند. همچنین هشداری است مبنی بر ضعف یا تایید روند فعلی قیمت میباشد و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
دو نوع واگرایی مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت احتمال رشد قیمت و واگرایی منفی حاکی از افت قیمت میباشد.
شکل زیر نمایش واگرایی در سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) میباشد.
به طور کلی واگرایی هنگامی اتفاق میافتد که نمودار قیمت خلاف جهت اندیکاتور تکنیکال (Technical Indicator) حرکت کند.
واگرایی به شما چه میگوید
واگرایی در تحلیل تکنیکال یک ابزار کمکی است در جهت نشانه هایی مبنی بر ضعف روند جاری قیمت یا تایید ادامه حرکت قیمت با توجه به روند جاری بازار می باشد. یک واگرایی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی در حال افت است، در حالی که اندیکاتور شروع به صعود میکند. برعکس، واگرایی منفی زمانی است که قیمت در حال افزایش است اما اندیکاتور شروع به نزول مینماید.
معامله گران از واگرایی تجزیه و تحلیل فنی بازار فارکس در زمان واقعی ها برای ارزیابی رفتار قیمت دارایی در جهت مشخص نمودن نقاط چرخش قیمت استفاده میکنند. به عنوان مثال، معامله گران و تحلیل گران میتوانند با استفاده از اندیکاتور (RSI) روی نمودار قیمت واگرایی را بررسی نمایند. اگر در نمودار قیمت شاهد ایجاد کف و سقفهای بالاتر باشیم، در حالت ایده آل اندیکاتور RSI نیز همان رفتار مشابه قیمت را دنبال میکند. اما اگر اندیکاتور RSI شروع به ساختن کف و سقفهای پایینتر نماید، هشداری بر ضعف روند و واگرایی منفی را نشان میدهد. سپس معاملهگر میتواند تعیین کند که آیا میخواهد از موقعیت خارج شود یا در صورتی که قیمت شروع به کاهش کند، یک حد ضرر جدید تعیین کند.
واگرایی مثبت وضعیت مخالف است. تصور کنید که قیمت یک سهم در حال افت و ایجاد کف و سقفهای پایینتر باشد، در حالی که اندیکاتور RSI در حال ایجاد کف و سقف بالاتر باشد. معامله گران ممکن است به این نتیجه برسند که به زودی روند قیمت معکوس شود.
تفاوت بین واگرایی و تایید
واگرایی حالتی است که نمودار قیمت و اندیکاتور خلاف یکدیگر رفتار نمایند. تایید حالتی است که اندیکاتور و نمودار قیمت یا چند اندیکاتور هم جهت یکدیگر حرکت نمایند. اگر قیمت در حال حرکت به سمت بالا باشد، معاملهگران تمایل به تایید رفتار قیمت توسط اندیکاتورها دارند.
محدودیت های استفاده از واگرایی
با توجه به استراتژی های مختلفی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد معامله گران نباید صرفا از واگراییها به منظور دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده نمایند بلکه باید سایر گواه های تحلیلی در کنار واگراییها بررسی شود تا بتوانند با دقتی بالاتر نقاط چرخش قیمت و تغییر روند را درک کنند چرا که زمانی که واگرایی اتفاق میافتد، به این معنی نیست که قیمت معکوس میشود یا به زودی یک حرکت معکوس رخ میدهد. واگرایی میتواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد.
انواع واگرایی
سه نوع واگرایی وجود دارد: واگرایی منظم یا کلاسیک (RD) و واگرایی مخفی(HD) و واگرایی مبالغه شده (ED). واگرایی کلاسیک یا منظم در پایان یک روند یافت میشود، در حالی که واگراییهای مخفی مثبت (HD+) و مخفی منفی (HD-) الگوهای قدرتمندی هستند که در میانه روند مشاهده میشوند. آنها نشانگر ادامه روند اصلی هستند. تشخیص واگرایی مخفی کمی دشوارتر است، اما می تواند یک الگوی قدرتمند در جهت تایید روند جاری قیمت باشد.
هر سه نوع واگرایی اغلب در نمودارهای قیمت ظاهر میشوند. معاملهگران با شناسایی این واگراییها، میتوانند فرصتهای معاملاتی خوبی را ببینند.
واگرایی منظم یا کلاسیک (RD) چیست؟
واگرایی منظم زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی در حال ایجاد کف و سقف بالاتر باشد، اما اندیکاتور در حال افت باشد که به آن واگرایی منفی(RD-) گفته می شود. همچنین در صورتی که قیمت در حال ایجاد کف و سقف پایین تر باشد و اندیکاتور در حال صعود باشد واگرایی مثبت(RD+) دیده می شود.
شکل زیر یک واگرایی مثبت(RD+) در نماد شرکت ملی صنایع مس ایران (فملی) را نشان میدهد.
همین اتفاق می تواند در جهت مخالف نیز رخ دهد.
شکل زیر بیانگر واگرایی منفی (RD-) در نماد شرکت ایران خودرو (خودرو) میباشد.
واگرایی مخفی (HD) چیست؟
همانطور که گفته شد، واگرایی مخفی (HD) در طول یک روند تشکیل شده و نشان دهنده ادامه روند میباشد. از نظر تأیید ادامه روند میتوان گفت که واگرایی مخفی همانند الگوهای ادامه دهنده عمل میکنند. برای بررسی این واگرایی در روند صعودی دو کف متناظر ابتدای روند و در روند نزولی دو سقف متناظر اول در نمودار قیمت و اندیکاتور با یک خط به هم وصل شده و شیب این دو خط نسبت به هم سنجیده میشود. هنگامی که شیب دو خط غیر هم علامت باشند، واگرایی مخفی ایجاد میشود.
به بیان دیگر، در روند صعودی کفهای بالاتر تشکیل میشود، در حالی که در اندیکاتور کفهای پایینتر ایجاد میشود و در روند نزولی سقفهای پایینتر را در نمودار قیمت شاهد هستیم، در حالی که در اندیکاتورها سقفهای بالاتری شکل گرفته است.
واگرایی مخفی مثبت (HD+)
اکنون با مفهوم واگرایی مخفی آشنائی لازم پیدا شده است، به بررسی چند مثال در بازار سرمایه میپردازیم تا تأثیر این واگراییها بررسی گردد. در ابتدا به بررسی واگرایی مخفی مثبت (HD+) میپردازیم:
مثال زیر بیانگر رفتار قیمت در ماههای خرداد و تیر سال ۱۳۹۷ در شاخص کل بورس میباشد، شاخص پس از یک صعود دو هفتهای وارد فاز اصلاح شد و تا سطح ۳۸.۲ فیبوناچی جنبش قبل ریزش داشت. در انتها با ساخت کف و سقفی مینور شروع به صعود کرد که با توجه به شکل واگرایی مخفی شکل گرفته در این برهه زمانی نشاندهنده ادامه روند صعودی بوده است.
واگرایی مخفی منفی (HD-)
اکنون به بررسی واگراییهای مخفی منفی در بازار سرمایه میپردازیم:
بعد از شروع ریزش بزرگ بیت کوین در دسامبر سال ۲۰۱۷، در دسامبر سال ۲۰۱۸ یک صعود اتفاق افتاد که برای بسیاری شروع جنبش جدید را نوید میداد. ولی این صعود در ژوئن سال ۲۰۱۹ به اتمام رسید و ریزش بعد از خود را با دو واگرایی مخفی حول سطح استاتیک روانی ۱۰.۰۰۰ دلار تأیید کرد که تا مارس ۲۰۲۰ ادامه داشت و سپس مجدداً شروع به افزایش قیمت کرد.
زمان استفاده از واگرایی منظم یا مخفی
واگراییها در نقاط مختلف یک روند شناسایی میشوند و هر کدام می تواند برای یک معامله گر به عنوان ابزار کمکی در کنار تحلیل مورد استفاده قرار گیرند.این ابزار زمانی کاربردی خواهد بود که بر اساس تحلیل، قیمت در یک محدوده یا سطح حمایت و مقاومت قرار گرفته باشد. واگراییهای منظم در انتهای یک روند شناسایی شده و نشاندهنده تغییر روند هستند. در حالی که واگرایی مخفی در طول روند شکل میگیرد و نشاندهنده ادامه روند مدنظر میباشد.
اندیکاتورهای مورد استفاده در واگرایی
از اندیکاتورهای مورد استفاده برای بررسی واگرایی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- MACD (Moving Average Convergence Divergence)
- RSI (Relative Strength Index)
- Stochastic Oscillator
واگرایی مخفی با استفاده از MACD
اندیکاتور مکدی (MACD) دارای سه بخش است:
۱.MACD line
۲. MACD signal line
۳. هیستوگرام (Histogram)
هنگام استفاده از اندیکاتور مکدی (MACD) برای شناسایی واگراییها، میتوانید از هر یک از این سه بخش استفاده کنید. برای تشخیص واگرایی به همه آنها نیاز ندارید.
بعد، جهت روند را تعیین کنید. اگر روند صعودی باشد، ما به دنبال واگرایی مخفی مثبت (HD+) خواهیم بود. اگر روند نزولی است، به دنبال واگرایی مخفی منفی (HD-) باشید.
شکل زیر بیانگر واگرایی مخفی مثبت (HD+) در روند صعودی نماد شرکت ملی صنایع مس ایران (فملی) است.
شکل زیر نشان دهنده واگرایی مخفی منفی (HD-) در نماد شرکت ایران خودرو (خودرو) میباشد.
تشخیص واگرایی مخفی با استفاده از Stochastic Oscillator
اندیکاتور Stochastic یک نوسان گر یا اسیلاتور می باشد که توسط دو خط در زیر نمودار ترسیم می شود. مقدار ورودیها را میتوان به صورت 14-3-3 تنظیم نمود.
در بالا، شاهد یک واگرایی مخفی منفی (HD-) در نمودار بیت کوین در تایم فریم روزانه در یک روند نزولی است.
این الگو نشان می دهد که تثبیت روند نزولی قبلی به پایان رسیده است و بیت کوین ممکن است به سقوط ادامه دهد.
استفاده از واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال
یادگیری شناسایی واگرایی مخفی در نمودارها دشوار نیست، زمانی که الگو را دیدید، چه اقدامی انجام می دهید؟
مراحل زیر را برای انجام معاملات خود در نظر گیرید.
مرحله ۱: معاملات خود را فیلتر کنید
همواره روند اصلی نمودار قیمت را بررسی نمایید، اگر روند اصلی صعودی است، به دنبال واگرایی مخفی مثبت (HD+) باشید و از آن به عنوان سیگنال خرید استفاده کنید. الگوهای واگرایی مخفی منفی (HD-) را در یک روند صعودی نادیده بگیرید.
در روند نزولی برعکس عمل کنید: به دنبال واگرایی مخفی منفی (HD-) باشید و الگوهای صعودی را نادیده بگیرید. وقتی الگوی واگرایی مخفی منفی (HD-) را دیدید، به دنبال فروش باشید.
اگر الگوی واگرایی مخفی با جهت روند بزرگتر همسو شود، سیگنال قابل اعتمادتری دریافت خواهید کرد.
مرحله ۲: حد ضرر داشته باشید
بعد از اینکه واگرایی مخفی را دیدید که با روند بزرگتر مطابقت دارد، میتوانید برنامه ریزی معاملاتی مناسب داشته باشید.
پس از مشاهده واگرایی مخفی، حد ضرر را درست فراتر از حد نوسان قیمت اخیر قرار دهید. در مورد واگرایی مخفی مثبت (HD+)، حد ضرر را آخرین کف قیمتی، جایی که سیگنال خرید نشان میدهد قرار دهید. در مورد واگرایی مخفی منفی (HD-)، حد ضرر را سقف پیوت، جایی که سیگنال فروش رخ داده است قرار دهید.
مرحله ۳: هدف خود را تعیین کنید
همانطور که میدانید، بازارهایی نظیر بازار فارکس و ارزهای دیجیتال و یا حتی بورس ایران میتوانند با نرخهای شگفت انگیزی رشد داشته باشند. معاملهگرانی که رویای سودهای بیپایان را در سر میپرورانند، معاملاتی با پایان باز و بدون برنامه خروج انجام میدهند، که این اشتباه میباشد.
بنابراین توصیه میشود همواره در معاملات خود هدف قیمتی را مشخص کنید.
محدودیت های یک واگرایی مخفی
با کمی تمرین، الگوهای واگرایی مخفی را میتوان در بسیاری از نمودارهای قیمت پیدا کرد. با این حال، چند محدودیت وجود دارد که باید از آنها آگاه بود.
اولاً، تشخیص الگوهای واگرایی در آینده آسان است، اما به طور بالقوه تشخیص آن در زمان واقعی دشوار است. این به دلیل هیجانات حاکم بر بازار است که شما را در زمان رشد قیمت هیجان زده میکند، اما بعداً متوجه خواهید شد که این یک واگرایی پنهان مخفی منفی (HD-) بوده است. سعی کنید احساسات خود را از بازار دور نگه دارید، آشنایی با تجزیه و تحلیل فنی بازار فارکس در زمان واقعی روانشناسی بازار برای فعالان بازار سرمایه مهم میباشد.
ثانیاً، زمانی که واگرایی مخفی در اواخر روند ظاهر میشود، نسبت ریسک به بازده چندان جذاب نخواهد بود.
در نهایت، به عنوان مثال در بازار ارزهای دیجیتال، الگوهای قیمت برای ارزهای دیجیتال کوچکتر ممکن است به اندازه الگوهایی که در بازارهای بزرگتر مانند بیت کوین و اتریوم پیدا میکنید قابل اعتماد نباشد. خریداران و فروشندگان کمتری به بازار کوچکتر علاقهمند هستند و این باعث میشود که این بازار بیشتر مستعد نوسانات و هیجانات باشد.
واگرایی مبالغه شده(شبهه واگرایی) ED
نوع دیگری از واگرایی نیز با نام واگرایی اغراق آمیز وجود دارد. واگراییهای اغراق آمیز شبیه به واگراییهای معمولی یا منظم هستند، اما تغییرات ضعیفتر و کمتر پیش بینی کننده در نظر گرفته میشوند. اصطلاح اغراقآمیز به شرایطی اشاره دارد که در آن نوسانگر یا قیمت یک مقدار بالا یا پایین را برابر میکنند یا در اصطلاح واگرایی با تردید یا شبهه برای معامله گر محسوب می شود.
واگراییهای مثبت (RD) و واگراییهای منفی منظم هر دو دارای دو تغییر اغراق آمیز (ED) هستند، بنابراین در مجموع چهار تغییر اغراق آمیز وجود دارد. در این مورد، ما به یک روند صعودی نگاه میکنیم که در آن قیمت در حال تثبیت است اما RSI افزایش در حرکت را نشان میدهد.
شکل زیر نمایش واگرایی مبالغه شده( شبهه واگرایی) ED ( واگرایی مبالغه شده مثبت) در نمودار شرکت ایران خودرو(خودرو) میباشد.
جمع بندی
زمانی میتوان گفت در نمودار واگرایی مشاهده می شود که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک اندیکاتور یا برخلاف سایر دادهها حرکت میکند. واگرایی هشداری بر ضعف یا تایید روند فعلی قیمت میباشد و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود. به طور کلی واگرایی هنگامی اتفاق میافتد که نمودار قیمت خلاف جهت اندیکاتور تکنیکال (Technical Indicator) حرکت کند.
دو نوع واگرایی وجود دارد: واگرایی منظم یا کلاسیک و واگرایی مخفی. واگرایی کلاسیک یا منظم در پایان یک روند یافت میشود، در حالی که واگراییهای مخفی مثبت (HD+) و مخفی منفی (HD-) الگوهای قدرتمندی هستند که در پایان تثبیت مشاهده میشوند. آنها نشانگر ادامه روند اصلی هستند.
با این حال، شناسایی آنها در زمان واقعی میتواند چالش برانگیز باشد. علاوه بر این، اگر واگرایی مخفی در اواخر روند کشف شود، معامله سود کمتری خواهد داشت.
کلید موفقیت در معامله واگرایی مخفی این است که معاملات خود را در جهت روند بزرگتر فیلتر کنید. همیشه احساسات بازار را تجزیه و تحلیل کنید، و بهتر است یک ابزار دنبال کننده روند برای تأیید سیگنالها باشد.
منابع
“📖 A Guide to RSI Divergences – By Trading-Guru”, TradingView, 2022.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی بوجود آمده است. برای انجام این کار از تجزیه و تحلیل روند آماری که از فعالیت های تجاری جمع شده است استفاده می شود که از جمله آنها می توان به حرکت و حجم قیمت اشاره کرد.
تحلیلگران بر این باورند: فعالیت معاملاتی که در گذشته انجام شده و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می توانند شاخص های ارزشمندی برای حرکت های بعدی تعیین قیمت محسوب شوند. دقت کنید تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل بنیادی، که بیشتر به الگوی قیمت های شرکت یا روند سهام اشاره دارد، تضاد داشته باشد.
درک کامل تحلیل تکنیکال
بر خلاف تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را بر اساس نتایج آماری تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال برای بررسی و تحلیل قیمت و ظرفیت استفاده می شود و در این زمینه متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال جهت بررسی دقیق روشهای بدست آوردن و درخواست برای یک اوراق بهادار براساس تغییرات قیمت، ظرفیت و نوسانات استفاده می شود.
تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنال های ترید کوتاه مدت از ابزارهای مختلفی مانند نمودار استفاده میکند، اما همچنین می تواند به بهبود ارزیابی میزان قوت یا ضعف یک مورد تجاری در بازار های تجاری عظیم یا یکی از بخش های آن کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا تخمین کلی ارزیابی را به صورت کلی بهبود بخشند.
تحلیل تکنیکال را می توان در هر زمینه مهم و امنیتی با داده های موجود مربوط به ترید استفاده کرد. این شامل سهام، معاملات تجاری آتی، کالاها، درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار می شود. در این آموزش، ما معمولاً سهام موجود در مثال های خود را تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل فنی بازار فارکس در زمان واقعی می کنیم، اما بخاطر داشته باشید که این مفاهیم را می توان در هر نوع مورد تجاری دیگری به کار برد. در واقع، تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معامله گران (تریدرها) بر حرکت های کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، بیشتر استفاده می شود و کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال اولین بار توسط شخصی به نام چارلز داو و نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون، رابرت رئا، ادسون گولد و جان مگی کسانی بودند که به شکل گیری مفاهیم نظریه داو و در نتیجه ارائه تحلیل تکنیکال کمک کردند. اساس آن در دوران مدرن، تحلیل تکنیکال تکامل یافته است که صدها الگو و سیگنال ایجاد شده طی سالها تحقیق را شامل می شود.
تحلیل تکنیکال با این فرض انجام می شود که کمکی برای تحلیل و تشخیص قیمت و روند فعالیت در معاملات تجاری آینده باشد. چرا که معاملات تجاری که در گذشته انجام شده است و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می تواند شاخص های ارزشمندی برای حرکات آتی قیمت و تصمیم های تجاری آینده محسوب شود. این تنها در صورتی است که حرکات و تصمیم ها با قوانین سرمایه گذاری یا معاملات مناسب مرتبط شود. تحلیل گران حرفهای در اکثر مواقع از تحلیل تکنیکال همراه با دیگر روش های تحقیق به این منظور استفاده می کنند. معامله گران خرده فروش ممکن است فقط بر اساس نمودارهای قیمت یک اوراق بهادار و آمار مشابه تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران صاحبان سهام به ندرت تحقیقات خود را فقط به تجزیه و تحلیل بنیادی یا تکنیکال محدود می کنند.
در میان تحلیل گران حرفه ای که در حال حاضر وجود دارد، انجمن CMT از بزرگترین مجموعه تحلیلگران خبره یا مجاز است که با استفاده از تحلیل تکنیکال به طور حرفه ای در سراسر جهان فعالیت می کند.
مشخصات تکنیکال انجمن Chartered Market (CMT) را می توان پس از سه سطح آزمون بدست آورد که نگاهی گسترده و عمیق به ابزارهای تحلیل تکنیکال را پوشش می دهد. تقریباً یک سوم دارندگان منشور CMT نیز دارندگان منشور تحلیلگر خبره مالی (CFA) هستند. این نشان می دهد که این دو رشته چقدر یکدیگر را تقویت می کنند و به هم مرتبط هستند.
تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکت قیمت را در هر نوعی پیش بینی کند. تقریباً هر ابزار قابل معامله ای را که عموماً در معرض نیروهای عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز را در فعالیت خود می گنجاند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه محرک های عرضه و تقاضا می دانند که در حرکت قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً برای تغییرات قیمت اعمال می شود، اما برخی از تحلیلگران، اعداد دیگری غیر از قیمت را نظیر حجم معاملات یا سود باز را با این روش دنبال می کنند.
به صورت کلی صدها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از تحلیل تکنیکال تولید شده است. همچنین تحلیلگران انواع مختلفی از سیستم های معاملاتی را به همین منظور برای پیش بینی معاملات در مورد تغییرات قیمت ایجاد کردهاند. برخی از شاخص ها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار متمرکز هستند از جمله مناطق پشتیبانی و مقاومت. برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن متمرکز هستند. شاخص های فنی و الگوهای نمودار مورد استفاده را می توان در خط روند، کانال ها، میانگین های متحرک و شاخص های حرکت خلاصه کرد.
در کل تحلیلگران تکنیکال انواع گسترده ای از اندیکاتور ها یا شاخص های زیر را بررسی می کنند:
• روند قیمت
• الگوهای نمودار
• شاخص های اندازه گیری و حرکت نوسانگرها
• میانگین متحرک
• سطح حمایت و مقاومت
فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال
برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در این زمینه ها دو روش اصلی وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. تجزیه و تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش واقعی یک معامله یا تجارت تعریف میشود، در حالی که تحلیل تکنیکال قیمت یک اوراق بهادار را توسط تمام اطلاعات قدیمی که در دسترس عموم قرار دارد منعکس می کند و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری حرکت قیمت متمرکز می شود. تحلیل تکنیکال سعی دارد با استفاده از جستجوی الگوها و روندها، نه تجزیه و تحلیل ویژگی های اساسی امنیت، احساسات بازار در پشت روند قیمت را درک کند.
چارلز داو مجموعه ای از سرمقاله ها را منتشر کرده که در مورد تئوری تحلیل تکنیکال در آنها به بحث و گفتگو پرداخته است. نوشته های او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای تجارت تحلیل تکنیکال باقی مانده است.
۱- بازارها زمانی می توانند کارآمد باشند که مقادیر نشان دهنده عواملی که بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می گذارند را نشان دهند.
۲- به نظر می رسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار در الگوها و روندهایی حرکت می کنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.
امروزه زیرساخت های تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیل گران حرفهای معمولاً سه فرضیه کلی را برای این رشته می پذیرند:
۱- در بازار برای همه چیز تخفیف وجود دارد: تحلیلگران مربوط به تحلیل تکنیکال بر این باورند که همه چیز، یعنی اصول یک شرکت، عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار از قبل در سهام موجود است. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمت ها مطرح می کند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده تجزیه و تحلیل حرکت قیمت است که تحلیلگران فنی آن را محصول عرضه و تقاضای یک سهام خاص در بازار می دانند.
۲- حرکت قیمت در روندها: تحلیلگران فنی انتظار دارند که قیمت ها، حتی در حرکات تصادفی بازار بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر قیمت سهام بیش از نشان دادن حرکت نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه می دهد. بیشتر استراتژیهای معاملات فنی بر اساس این فرضیه انجام می شود.
۳- تاریخ تمایل به تکرار دارد: تحلیلگران فنی عقیده دارند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت را اغلب به روانشناسی بازار نسبت میدهند؛ بدین صورت که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی خواهد بود. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و از حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده می کند. در حالی که بیش از ۱۰۰ سال از انواع تحلیل تکنیکال به منظور های مختلف استفاده شده است، اما هنوز هم اعتقاد بر این است که همه آنها مهم هستند زیرا الگوهای تکراری حرکات قیمت را نشان می دهند.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، بزرگترین منابع فکری برای نزدیک شدن به تحلیل بازارها، محسوب می شوند. هر دو روش برای تحقیق و پیش بینی روند آینده قیمت سهام استفاده می شوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی یکی از روش های ارزیابی اوراق بهادار است که با استفاده از اندازه گیری ارزش ذاتی سهام این کار را انجام می دهد. تحلیلگران بنیادی همه چیز را بررسی می کنند، از اقتصاد کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها. درآمد، هزینه ها، دارایی ها و بدهی ها از ویژگی های مهم تحلیلگران بنیادی است.
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی در تحلیل تکنیکال محسوب می شود. فرض اصلی این است که تمام اصول شناخته شده با توجه به قیمت تعیین می شوند. بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نخواهد بود. تحلیلگران فنی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار کاری را انجام نمی دهند، بلکه در عوض از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می کنند که نشان می دهد سهام های مربوط به آینده کدامند.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
برخی از تحلیلگران و محققان دانشگاهی انتظار دارند که EMH به آنها اطلاعات عملی از داده های تاریخی مربوط به قیمت و حجم موجود را نشان دهد. اگرچه با توجه به این استدلال، هیچ یک از مبانی تجارت نباید به صورت عملی وجود داشته باشند. این دیدگاه ها به عنوان نمونه ضعیف و نیمه قوی EMH شناخته می شود.
انتقاد دیگر به تحلیل تکنیکال این است که تاریخ در آن دقیقاً تکرار نمی شود، بنابراین مطالعه الگوی قیمت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و نمی توان آن را نادیده گرفت. به نظر می رسد قیمت ها با فرض یک محدوده تصادفی بهتر مشخص شوند.
سومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که از آن تنها در برخی موارد می توان استفاده کرد به این دلیل که به عنوان یک پیشگویی عمل می کند. برای درک بهتر برای شما یک مثال می زنیم. بسیاری از تریدر هایی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند سفارش توقف ضرر را زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه مربوط به یک شرکت خاص ثبت می کنند. توجه کنید که اگر تعداد زیادی از معامله گران این کار را انجام داده باشند و سهام به قیمت مورد نظر برسد، تعداد زیادی سفارش فروش وجود دارد که سهام را به سمت پایین سوق می دهد. این می تواند یک تایید برای حرکت پیش بینی شده توسط تریدرها باشد.
در این مرحله سایر معامله گران کاهش قیمت را مشاهده می کنند، همچنین موقعیت های خود را می فروشند و قدرت روند را بدین صورت تقویت می کنند. این فشار فروش کوتاه مدت را می توان خود برآورده دانست، اما تأثیر چندانی در تعیین قیمت دارایی در هفته ها یا ماه ها نخواهد داشت. در مجموع اگر تعدادی افراد مشخص از سیگنال های مشابه استفاده کنند، می توانند باعث حرکت پیش بینی شده سیگنال ها شوند، اما در طولانی مدت این گروه از معامله گران نمی توانند قیمت را افزایش دهند.
مسیر کسب درآمد دلاری در بازار فارکس
اگر شما هم اهل معامله در بازارهای معاملاتی باشید، احتمالا تاکنون نام «فارکس» را شنیدهاید. فارکس بزرگترین بازار مالی دنیاست که شرکتکنندگان میتوانند در آن ارزهای خود را خریداری، فروش، مبادله و گمانهزنی کنند. بازار فارکس از بانکها، شرکتهای تجاری، بانکهای مرکزی، شرکتهای مدیریت سرمایهگذاری، صندوقهای تامینی و کارگزاران و سرمایهگذاران خرده فروشی فارکس تشکیل شدهاست.
معاملاتی که روزانه در این بازار انجام میگیرد، بیشتر از ۵ تریلیون دلار گزارش شدهاست؛ که این مبلغی بیشتر از مجموع معاملات بازارهای آتی و سهام است! در حقیقت هر کسی میتواند در این بازار ارزی معامله کند، اما فقط از طریق واسطههایی که به آنها بروکر معتبر فارکس میگویند این کار امکانپذیر است. به عبارت سادهتر بروکر که همان شرکت کارگزاری است، دسترسی شما به بازار فارکس را برایتان فراهم میکند.
انتخاب بروکر معتبر فارکس
هنگام ورود به بازار فارکس و انجام معاملات ارزی، مطمئنا اولویت اصلی شما، انتخاب بروکر فارکس از میان صدها شرکت کارگزاری موجود است، زیرا این نقش واسطه است که کل تجربه موفقیتآمیز معامله را، برایتان تعیین میکند.
در واقع، انجام تحقیق و مقایسه تعداد زیادی از کارگزاران فارکس با بسیاری از جنبهها، که شاید کار چندان سادهای نباشد، میتواند آینده معاملات ارزی و سودآوری شما را رقم بزند. با وجود تنوع زیاد شرکتها و نمایندگیهای کارگزاری، ممکن است برای انتخاب بروکر فارکس دچار سردرگمی شوید و ندانید که کدام یک از شرکتهای کارگزاری را برای انجام معاملاتتان انتخاب کنید.
نگران نباشید! ایران بروکر مرجع بررسی بروکرها، با ارائه اطلاعات صحیح و بهروز، این کار را برای راحتی شما انجام داده و شما میتوانید تنها با یک کلیک به کل اطلاعات بررسی و مقایسه بروکرهای فارکس دست پیدا کنید و با دقت نظر و آگاهی کامل بروکر مدنظرتان را انتخاب کنید.
مزایای معامله در بازار فارکس
مزایای متعددی برای معامله در بازار فارکس وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
- بازار ۲۴ ساعته
- هزینههای پایین معامله
- بازاری متناسب با سبکهای مختلف تجاری
- حجم معاملات و نقدینگی بالا
- بازار غیرمتمرکز
- ارائه اهرم
- نیازمند سرمایه کم
- سهولت ورود
- ارائه حساب آزمایشی بدون ریسک
کسب درآمد دلاری در فارکس
با وضعیتی تأسفبرانگیزی که برای پول ملی کشورمان ایران شاهد هستیم، بسیاری از افراد به درآمد دلاری فکر میکنند. اگر بتوانید به درآمد مستمر دلاری برسید، چون هزینههای شما در ایران ریالی است از بسیاری از افراد دیگر جلوتر خواهید بود. فراموش نکنید ۱۰۰۰ دلار معادل ۲۵ میلیون تومان پول ریالی است. اما چگونه؟ در دسترسترین راه برای درآمد دلاری در ایران بازار فارکس است.
بسیاری از افراد معامله ارزهای خارجی در بازار ارز (فارکس) را دوست دارند؛ زیرا برای شروع معاملات روزانه در فارکس به سرمایه چندانی نیاز نیست. حتی با ۱۰ دلار هم میتوان فارکس را شروع کرد. همچنین در طول هفته و 24 ساعت شبانهروز معاملات ارزی در فارکس انجام میگیرد و به دلیل اهرمی که توسط بروکر معتبر فارکس ارائه میشود، ظرفیت بالایی برای کسب سود وجود دارد. البته معاملات فارکس دارای ریسک است و یک تریدر بیتجربه و طمعکار میتواند مبالغ قابل توجهی را از دست بدهد.
ریسکهای موجود در معاملات
یکی از مهمترین عناصر سودآوری مداوم این است که هر معاملهگر بتواند ریسک معاملات روزانه خود را مدیریت کند. حتی شما به عنوان یک معاملهگر مبتدی، باید ریسک خود را در هر معامله بسیار ناچیز و در حدود ۱٪ در نظر بگیرید. یعنی اگر حساب ۳۰۰۰ دلاری دارید، نباید در یک معامله بیشتر از ۳۰ دلار ضرر کنید. ممکن است به نظرتان مبلغ کمی باشد، اما به مرور ضررها جمع میشوند و حتی یک استراتژی مناسب برای معاملات روزانه، شاهد خسارات زیادی خواهد بود. در واقع میتوان ریسک را با استفاده از یک دستور توقف ضرر، مدیریت کرد. یادتان باشد که شما ابزارهای کاملی برای کنترل ضررهایتان دارید.
فراموش نکنید که معاملات فارکس با ریسک همراه است، به این معنی که شما باید قبل از شروع معامله، آموزشهای لازم را ببینید و خود را آماده کنید. شما باید مبانی معاملات فارکس، نحوه کارکرد و عوامل تاثیرگذار بر آنها را بدانید و با شاخصهای تجزیه و تحلیل فنی و بنیادی آشنا باشید. این موارد به شما کمک میکند مدیریت مالی خوبی را تنظیم کنید و با همه سرمایه خود، یکباره ریسک نکنید. یادتان باشد که سود بیشتر شامل ریسک بالاتر است، بنابراین مدیریت ریسک بخش مهمی از معاملات است!
بنابراین برای اینکه بتوانید ریسکهای بازار را شناسایی کنید و یک استراتژی معاملاتی برای خود اتخاذ کنید، نیاز به آموزش صفر تا صد فارکس دارید. ایران بروکر مرجع بررسی بروکرها، پیشتاز حوزه آموزش فارکس است و با آموزش رایگان فارکس، خدمات ارزندهای را ارائه میدهد. شما میتوانید علاوهبر انتخاب بروکر معتبر فارکس، از طریق آموزشهایی که به طور رایگان در مدرسه فارکس ایران بروکر ارائه میشود، دانش و آگاهی کافی در زمینه معاملات فارکس کسب کنید.
شرکتهای کارگزاری نامعتبر
متأسفانه، کلاهبرداری برخی از شرکتهای کارگزاری بیشتر از چیزی است که بسیاری از سرمایهگذاران فکر میکنند. به طور کلی، سرمایهگذاران وجود ریسکهای مرتبط با خرید و فروش اوراق بهادار و نوسانات بازار را درک میکنند. حتی اگر آنها به عنوان یک سرمایهگذار مهارت زیادی در معاملات داشته باشند، باز هم خطر در کمین آنهاست. زیرا گاهی اوقات نمیتوان ضررهای سرمایهگذاری را ناشی از شانس بد و شرایط بازار دانست، چراکه ممکن است شرکت کارگزاری انتخاب شده، دستی در میان داشته باشد.
طبق آمارها، بسیاری از سرمایهگذاران سالانه بخش قابل توجهی از درآمد خود را به دلیل سهلانگاری یا کلاهبرداری انجام شده توسط کارگزار سهام خود، از دست میدهند و قربانی کلاهبرداری بروکر انتخابی خود میشوند. بنابراین ضروری است که برای ورود به بازار فارکس و تجارت در این بازار ارزی، در پی انتخاب یک بروکر معتبر فارکس باشید.
تجارت در فارکس
اگر شما یک معاملهگر حرفهای آشنا به بازار ارزی باشید، معاملات فارکس میتواند شما را ثروتمند کند؛ اما برای یک تاجر مبتدی که اطلاعاتی درباره بازار ندارد، به جای اینکه راهی آسان برای کسب ثروت باشد، معاملات فارکس میتواند شاهراهی سنگین برای زیانهای هنگفت و خسارت احتمالی باشد.
با این وجود بسیاری از معاملهگران مبتدی در جستجوی کسب درآمد دلاری در فارکس به این بازار مالی روی میآورند. آمار نشان میدهد که اینگونه افراد شکست میخورند و حتی برخی از آنها مقدار زیادی پول از دست میدهند.
اگر میخواهید برای کسب معاملات دلاری در فارکس اقدام کنید، استفاده از چند راهکار محافظه کارانه زیر، به نفع شما خواهد بود:
- در وبسایت ایران بروکر، آموزش صفر تا صد فارکس را ببینید
- ریسک معاملاتتان را تعیین کنید
- از یک بروکر معتبر فارکس استفاده کنید
کلام آخر
اگر یک معاملهگر مبتدی هستید و قصد دارید وارد بازار فارکس شوید، چندین مرحله پیشروی شماست که باید قبل از شروع معامله در بازار فارکس، آنها را انجام دهید. ابتدا باید در مورد بازارهای مالی و اطلاعاتی که برای تدوین استراتژی معاملاتی لازم دارید، دانش و آگاهی کسب کنید. سعی کنید هم در مورد تحلیل بنیادی و هم در مورد تجزیه و تحلیل تکنیکال، اطلاعات کسب کنید. یک بروکر معتبر فارکس پیدا کنید که قابل اعتماد باشد و اطلاعات زیادی را در اختیار شما قرار دهد. در آخر، قبل از شروع معامله با پول واقعی، از یک حساب آزمایشی استفاده کنید.
نگران نباشید، تیم حرفهای و معتبر ایران بروکر که ارائهدهنده خدمات آموزش رایگان فارکس و مرجع بررسی و انتخاب بروکرهاست، تمامی این اطلاعات را در اختیار شما قرار میدهد و شما میتوانید به تمامی این چشماندازها دست بیابید. با ما همراه باشید.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (FA) چیست؟
تجزیه و تحلیل بنیادی ارز دیجیتال شامل بررسی عمیق اطلاعات موجود در مورد یک دارایی مالی است. هدف از تحلیل بنیادی این است که به این نتیجه برسید که ارزش دارایی شما چقدر است؟ بعد از تحلیل و بررسی، می توانید از بینش های خود برای اطلاع از موقعیت های معاملاتی خود استفاده کنید. معامله دارایی ها به اندازه نوسانات ارزهای رمزنگاری شده به مهارت خاصی نیاز دارد. داشتن استراتژی، درک دنیای وسیع معاملات و تسلط بر تجزیه و تحلیل فنی، می تواند به عنوان راه حلی برای انجام معاملات باشد.
وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال می شود، می توان از برخی تخصص ها در بازارهای مالی قدیمی استفاده کرد. بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتال از همان شاخص های فنی استفاده می کنند که در معاملات فارکس، سهام و کالا وجود دارد. ابزارهایی مانند RSI ،MACD و Bollinger Bands به دنبال پیش بینی رفتار بازار بدون در نظر گرفتن دارایی مورد معامله هستند. به این ترتیب، این ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی در فضای رمزنگاری نیز بسیار محبوب هستند.
تحلیل بنیادی (FA) چیست؟
تجزیه و تحلیل بنیادی روشی است که توسط سرمایه گذاران برای تعیین "ارزش ذاتی" یک دارایی یا شرکت های بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی تحلیل بنیادی تعیین این است که دارایی یا مشاغل مزبور بیش از حد ارزش گذاری شده یا کم ارزش هستند. سپس معامله گران می توانند از این اطلاعات برای ورود یا خروج استراتژیک موقعیت های معاملاتی استفاده کنند.
البته این نکته را در نظر داشته باشید که علم دقیق و مشخصی برای معامله کردن در بازارهای مالی از جمله بورس، سهام و بازار ارز دیجیتال وجود ندارد که اگر چنین استراتژی دقیقی وجود داشت، قطعا تاکنون بازیگران وال استریت توانسته بودند فرمول های دقیق برای خرید و فروش بیت کوین یا هر ارز دیجیتال دیگری را داشته باشند. آن دسته از افرادی که تحلیل بنیادی یا فاندامنتال انجام می دهند نیاز به داشتن یک سری ابزار و روش های تحلیل فاندامنتال به جای فرمول های دقیق دارند. کاربران تحلیل تکنیکال می توانند روند قیمت آینده را براساس عملکرد گذشته دارایی ها پیش بینی کنند. این کار را با استفاده از الگوهای شمعدانی و شاخص های اساسی بدست می آورند.
تحلیلگران بنیادی عموماً به معیارهای معامله نگاه می کنند تا ارزش واقعی شاخص های مورد استفاده که شامل سود هر سهم، یا نسبت قیمت به درآمد است. در ادامه به بررسی برخی معیارهای تحلیل بنیادی ارز دیجیتال می پردازیم که از جمله این معیارها می توان به معیارهای درون زنجیره ای و تعداد تراکنش ها اشاره کرد. برای آشنایی بیشتر با این معیارها ادامه مقاله را با ما همراه باشید.
معیارهای درون زنجیره ای
ابزارهای درون زنجیره ای معیارهایی هستند که با ارائه داده های ایجاد شده توسط بلاک چین قابل مشاهده هستند. ما می توانیم خودمان با اجرای یک گره برای شبکه مورد نظر و سپس صادر کردن داده ها این کار را انجام دهیم، اما این کار می تواند وقت گیر و هزینه بر باشد. به خصوص اگر ما فقط سرمایه گذاری را در نظر داریم و نمی خواهیم زمان یا منابع خود را در این کار هدر دهیم.
یک راه حل ساده تر این است که اطلاعات را از وب سایت ها یا API هایی که به طور خاص برای اطلاع از تصمیمات سرمایه گذاری طراحی شده اند، کسب کنید. برای مثال، تحلیل درون زنجیره ای CoinMarketCap از بیت کوین اطلاعات بیشماری را در اختیار ما قرار می دهد. منابع اضافی شامل نمودارهای داده Coinmetrics یا گزارش پروژه Binance Research است.
تعداد تراکنش ها
تعداد تراکنش ها معیار خوبی برای انجام فعالیت در یک شبکه است. اما باید یک نکته را در مورد این معیار در نظر گرفت که ممکن است در مورد آدرس های فعال، یک طرف برای افزایش فعالیت های زنجیره ای، به انتقال پول بین کیف پول خود بپردازد.
حجم معامله
حجم معامله نباید با تعداد تراکنش اشتباه گرفته شود، حجم معامله به ما می گوید که چقدر حجم ارز در یک دوره معامله شده است. به عنوان مثال، اگر در مجموع ده معامله اتریوم، به ارزش هر کدام 50 دلار در همان روز ارسال شود، می گوییم حجم معاملات روزانه 500 دلار بود. ما می توانیم آن را با ارز فیات مانند USD اندازه گیری کنیم، یا می توانیم آن را در واحد اصلی پروتکل اتریوم اندازه گیری کنیم.
آدرس های فعال
آدرس های فعال آدرس های بلاک چین هستند که در یک دوره معین فعال هستند. رویکردهای محاسبه این امر متفاوت است اما یک روش رایج این است که فرستنده و گیرنده هر تراکنش را در دوره های معین (به عنوان مثال، روزها، هفته ها یا ماه ها) شمارش کنیم. برخی همچنین تعداد آدرس های منحصر به فرد را به صورت تجمعی مورد بررسی قرار می دهند، به این معنی که آنها کل آدرس را در طول زمان ردیابی می کنند.
هزینه های پرداخت شده
شاید برای برخی از دارایی های رمزنگاری، هزینه های پرداخت شده می تواند در مورد تقاضای فضای بلوک به ما اطلاعاتی بدهد. ما می توانیم آنها را به عنوان یک پیشنهاد در حراج در نظر بگیریم: کاربران با یکدیگر رقابت کرده تا معاملات آنها به موقع ثبت شود. کسانی که مزایده بیشتری را انجام می دهند، معاملات خود را زودتر تأیید (استخراج) می کنند، در حالی که پیشنهاد دهندگان پایین تر باید منتظر بمانند.
برای ارزهای رمزنگاری شده با کاهش برنامه های منتشر شده، این یک معیار جالب برای مطالعه است. بلاک چین های اثبات کار پاداش بلاک ارائه می دهند. در برخی موارد، از پاداش بلوک و هزینه های معامله تشکیل شده است. پاداش بلاک به صورت دوره ای کاهش می یابد (در مواردی مانند نصف شدن بیت کوین).
از آنجا که هزینه استخراج به مرور زمان افزایش می یابد، پاداش بلوک به آرامی کاهش می یابد. منطقی است که هزینه معاملات باید افزایش یابد. در غیر این صورت، استخراج کنندگان با ضرر کار کرده و شروع به قطع شبکه می کنند. این کار تاثیر منفی بر روی امنیت معیارهای درون زنجیره ای دارد.
هش ریت و حجم استیک شده
بلاک چین ها امروزه از الگوریتم های اجماع متفاوتی استفاده می کنند که هر یک مکانیزم های خاص خود را دارند. با توجه به اینکه این ها نقش مهمی در ایمن سازی شبکه دارند، استفاده از این داده ها می تواند نقش مهمی در تجزیه و تحلیل داشته باشد.
نرخ هش به عنوان معیاری برای کیفیت شبکه در ارزهای رمزنگاری شده اثبات کار استفاده می شود. هرچه نرخ هش بیشتر باشد، احتمال انجام حمله 51٪ در شبکه بلاک چین دشوارتر است.
عواملی که می توانند هزینه های کلی استخراج را تحت تأثیر قرار دهند شامل قیمت فعلی دارایی، تعداد معاملات پردازش شده و هزینه های پرداخت شده است. البته، هزینه های مستقیم استخراج (برق، قدرت محاسبه) نیز می تواند اثرگذار باشد.
معیارهای پروژه
در مورد معیارهای زنجیره ای با داده های قابل مشاهده بلاک چین، معیارهای پروژه شامل یک رویکرد کیفی است که به عواملی مانند عملکرد تیم (در صورت وجود) و وایپ پیپر توجه می کند.
وایت پیپر
توصیه می شود قبل از سرمایه گذاری، وایت پیپر هر پروژه ای را مطالعه کنید. وایت پیپر، سندی است که به ما یک نمای کلی از پروژه ارزهای رمزنگاری شده می دهد. یک وایت پیپر خوب باید اهداف شبکه را مشخص کند و در حالت ایده آل به ما بینشی در مورد موارد زیر ارائه دهد:
- تکنولوژی کاربردی
- موارد استفاده مورد نظر برای رسیدگی به آن
- نقشه راه برای ارتقاء و ویژگی های جدید
- طرح عرضه و توزیع سکه یا توکن
تیم پشتیبانی
اگر یک تیم خاص در پشت شبکه ارزهای رمزنگاری شده وجود داشته باشد، سوابق اعضای تجزیه و تحلیل فنی بازار فارکس در زمان واقعی آن می تواند نشان دهد که آیا این تیم مهارت های لازم را برای به ثمر رساندن پروژه دارد یا خیر. آیا اعضا قبلاً در این صنعت موفق عمل کرده اند؟ آیا تخصص آنها برای رسیدن به مراحل پیش بینی شده آنها کافی است؟ آیا آنها در پروژه های مشکوک یا کلاهبرداری مشارکت داشته اند؟
در صورتی که تیمی وجود نداشته باشد، باید در مورد اینکه جامعه توسعه دهندگان چگونه است، بررسی کرد. در صورتی که پروژه دارای GitHub عمومی است، بررسی کنید که چه تعداد مشارکت کننده وجود دارد و چقدر فعالیت وجود دارد.
بررسی رقبا
یک وایت پیپر قوی باید به ما کاربردهای یک ارز دیجیتال و ویژگی های آن را نشان دهد. در این مرحله، شناسایی پروژه هایی که با آنها رقابت می کند و همچنین زیرساخت های قدیمی که به دنبال جایگزینی آن است مهم است. در حالت ایده آل، تجزیه و تحلیل بنیادی این موارد باید به همان اندازه دقیق باشد. ممکن است یک دارایی به خودی خود جذاب به نظر برسد، اما همان شاخص هایی که در دارایی های رمزنگاری مشابه اعمال می شود، می تواند نشان دهد که دارایی ما ضعیف تر از سایرین است.
توکنیزه و توزیع اولیه
برخی از پروژه ها به عنوان یک راه حل یک مشکل، توکن ایجاد می کنند. به این معنا که پروژه به تنهایی قابل اجرا نیست، اما نشانه مربوط به آن ممکن است در این زمینه کاربرد چندانی نداشته باشد. به این ترتیب، مهم است که تعیین کنیم آیا این توکن از کاربرد واقعی برخوردار است یا خیر و به طور کلی، آیا این ابزار چیزی است که بازار وسیع آن را تشخیص می دهد و چقدر به احتمال زیاد به این ابزار ارزش می بخشد.
یکی دیگر از عوامل مهم در این زمینه نحوه توزیع وجوه در ابتدا است. آیا از طریق ICO یا از طریق IEO بوده است یا کاربران می توانند با استخراج از آن استفاده کنند؟ در مورد مورد اول، وایت پیپر باید مشخص کند که چه مقدار برای بنیانگذاران و تیم نگهداری می شود و چه مقدار در دسترس سرمایه گذاران است. در مورد مورد دوم، ما می توانیم به شواهدی مبنی بر پیشرفت سازنده دارایی نگاه کنیم.
تمرکز بر توزیع ممکن است به ما در مورد هر گونه ریسک موجود کمک کند. به عنوان مثال، اگر اکثریت قریب به اتفاق عرضه شده فقط متعلق به تعداد کمی از طرفین باشد ممکن است به این نتیجه برسیم که این یک سرمایه گذاری خطرناک است زیرا این طرفین در نهایت می توانند بازار را دستکاری کنند.
معیارهای مالی
اطلاعات مربوط به نحوه معامله دارایی در حال حاضر و آنچه قبلاً در آن معامله می شد، نقدینگی و غیره همه می توانند در تجزیه و تحلیل اساسی مفید باشند. با این حال، معیارهای جالب دیگری که ممکن است در این دسته قرار گیرند، معیارهایی هستند که به مسائل اقتصادی و انگیزه های پروتکل دارایی رمزنگاری شده مربوط می شوند.
ارزش بازار
ارزش بازار با ضرب عرضه در گردش با قیمت فعلی محاسبه می شود. در اصل، این هزینه فرضی را برای خرید هر واحد در دسترس دارایی رمزنگاری نشان می دهد. سرمایه بازار به خودی خود می تواند گمراه کننده باشد. از نظر تئوری، صدور یک توکن بی فایده با عرضه ده میلیون واحد آسان خواهد بود. اگر تنها یکی از این توکن ها با 1 دلار معامله شود، ارزش بازار 10 میلیون دلار خواهد بود.
با این وجود، ارزش بازار به طور گسترده ای برای تعیین پتانسیل رشد شبکه ها مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال احتمال رشد ارزهای دیجیتالی که ارزش بازار پایینی دارند در مقایسه با رمز ارزهای با ارزش بازار زیاد، بیشتر می دانند. برخی دیگر معتقدند که ارزهای دیجیتالی دارای ارزش بازار بالا، دارای اثرات قوی تری در شبکه هستند، بنابراین شانس بیشتری نسبت به ارزهای دیجیتالی با ارزش بازار کم دارند.
نقدینگی و حجم
نقدینگی معیاری است برای سهولت خرید یا فروش دارایی. نقدینگی دارایی هایی هستند که هیچ گونه مشکلی برای خرید و فروش آن وجود ندارد. در واقع بازار نقدینگی بازار رقابتی است که مملو از درخواست ها و پیشنهادات است (که منجر به گسترش محدودتر پیشنهادات درخواست می شود).
مشکلی که ممکن است در بازارهای غیر نقدینگی با آن روبرو شویم این است که نمی توانیم دارایی های خود را با قیمت "عادلانه" بفروشیم. در واقع نشان دهنده این است که هیچ خریداری مایل به انجام معامله نیست و دو گزینه برای ما باقی می ماند: درخواست را پایین بیاورید یا منتظر افزایش نقدینگی باشید.
حجم معاملات شاخصی است که می تواند به ما در تعیین نقدینگی کمک کند. می توان آن را به چند روش اندازه گیری کرد و نشان می دهد که چقدر ارزش در یک بازه زمانی معامله شده است. به طور معمول، نمودارها حجم معاملات روزانه را نشان می دهند. آشنایی با نقدینگی می تواند در زمینه تحلیل بنیادی مفید باشد.
اختلاف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل بنیادی بر اساس پارامترهای شرکت است. از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل تکنیکال فقط تغییرات قیمتها و داده های قیمتهای گذشته را در نظر می گیرد.
سرمایه گذاران تجزیه و تحلیل تکنیکال را بر روی نمودار انجام می دهند. هدف از تجزیه و تحلیل تکنیکال، ایجاد فرضیه هایی بر اساس شاخص های قیمت گذشته سهام است. تحلیلگران تکنیکال به داده ها و بنیادهای شرکت اعتماد ندارند. آنها نمودارها مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و در تلاش هستند که الگوهایی برای شناخت شرایط بازار پیدا کنند.
در نگاه اول، تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است غیر منطقی به نظر برسد. با این حال، ارتباط روانشناختی قوی بین تغییرات قیمت و روانشناسی شرکت کنندگان در بازار وجود دارد. از آنجا که قیمت سهام بر اساس عرضه (تقاضا) و تقاضا (خرید) تعیین می شود، نقاط عطف قیمت سهام به احتمال زیاد بر نگرش فعالان بازار تأثیر می گذارد.
در تحلیل تکنیکال برای بررسی شرایط بازار از ابزارهای مختلفی استفاده می شود که شامل موارد زیر است:
- خطوط روند یا ترند
- کانال ها
- نوسان
- الگوهای شمع یا کندل
- اندیکاتورها
- اسلاتورها
- حجم معاملات
هر یک از این شاخص ها، معنای متفاوتی داشته و برای بررسی شرایط خاصی مورد استفاده قرار می گیرند.
نتیجه گیری
در این مقاله متوجه شدیم که تحلیل بخشی از بازار سرمایه محسوب می شود که بدون آن نمی توان وارد بازار سرمایه شد. از طریق تحلیل می توان دید بهتری برای خرید و فروش ارز دیجیتال داشت. به صورت کلی دو روش برای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و هر یک از این روش ها مکمل روش دیگری است. برای تحلیل های بلند مدت، نیاز به بررسی داده های کلان و تاثیرگذار است که تحت این شرایط نیاز به تحلیل فاندامنتال است. تحلیل فاندامنتال به بررسی شرایط کلی ارز های دیجیتال، آینده آن ها و آمار و ارقام پروژه ها می پردازد.