ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی

تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری: حقایقی که کمتر کسی به شما خواهد گفت!
خانه > مقالات آموزشی > سرمایهگذاری و معاملهگری > تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری: حقایقی که کمتر کسی به شما خواهد گفت!
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری را میتوان بهسادگی و تنها با انجام “آزمون توانایی خواب راحت در شب” سنجید. درحالیکه بسیاری از افراد هنوز سر خود را بر روی بالش نگذاشته به خواب فرو میروند، افراد بسیار زیادی نیز هستند که بهدشواری خوابشان میبرد. سرمایه گذاران بورسی بیشتر در دسته دوم جای دارند تا در دسته اول و علت آن نیز عمدتاً در عدم تعادل بین ریسک و بازده آنها قابلمشاهده است.
درحالیکه بعضی از مردم حاضرند تا بدون ترس و واهمه به دریای متلاطم بورس شیرجه بزنند، اما افرادی هم از اینکه بدون رعایت نکات ایمنی از نردبان بورس بالا بروند، وحشت دارند. تصمیم درباره اینکه چه مقدار ریسک تحمل کنید و در قبال آنچه مقدار سود به دست آورید و خیالتان از سرمایه گذاریتان راحت باشد، تصمیم بسیار مهمی است.
اما تعریف ریسک چیست؟
فرهنگ لغت سرمایه گذاری واژه ریسک را اینطور تعریف کرده است: احتمال آنکه بازده واقعی یک سرمایه گذاری ازآنچه قبلاً پیشبینی شده است، متفاوت باشد. ازنظر فنی و آماری، این معیار از طریق محاسبه انحراف معیار بازده سرمایه گذاری اندازهگیری میشود؛ اما ریسک به زبان ساده و قابلفهم یعنی شما علیرغم اینکه پیشبینی میکنید سود خوبی از خرید سهم شرکت موردنظر خود به دست خواهید آورد، ولی این امکان نیز وجود دارد که بخشی یا حتی همه سرمایه گذاری اولیه خود در سهام شرکت را از دست بدهید.
نکته بسیار مهمی که در ارتباط با ریسک وجود دارید، میزان سود (بازدهی) است که در قبال آن به دست خواهید آورید. وقتی شما پول خود را در حساب های کوتاهمدت بانکی قرار میدهید، ریسک شما تقریباً صفر است و در قبال آن سود سالیانه کمتر از ۱۰ درصد به دست میآورید. حالا تصور کنید پول خود را در بورس سرمایه گذاری کنید. در این بازار هیچ تضمینی برای حفظ اصل و سود سرمایه شما وجود ندارد. پس ریسک بیشتری نسبت به بانک خواهید داشت، اما ممکن است همان سود چند درصدی حساب های بانکی را ظرف مدت سه روز به دست آورید نه یک سال!
رابطه ریسک و بازده در سرمایه گذاری به چه معناست؟
رابطه ریسک و بازده در سرمایه گذاری به ما میگوید که ریسک کمتر با بازده بالقوه پایینتر همراه است و برعکس ریسک بیشتر با بازده های بالاتر مربوط میشود.
حال تعادل ریسک و بازده معرف توازن بین پذیرش کمترین ریسک و به دست آوردن بیشترین بازده ممکن است. این تعادل بهصورت گرافیکی در نمودار زیر نشان داده شده است. در این نمودار، انحراف معیار بالاتر به معنی ریسک بیشتر و امکان بازده بیشتر است.
نکته مهمی که باید آن را به خاطر بسپارید یک تصور غلط رایج است که عنوان میکند ریسک بیشتر برابر بازده بیشتر است. درحالیکه تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری به شما میگوید افرادی که ریسک بالاتری را میپذیرند، احتمالاً بازده بیشتری نیز کسب میکنند، اما هیچ تضمینی برای آن وجود نخواهد داشت. توجه داشته باشید که درست همانطور که ریسک بالاتر به معنی احتمال بازده بیشتر است، معنی احتمال ضرر بیشتر هم دارد.
اما چطور ریسک و بازده در سرمایه گذاری را باهم مقایسه کنیم؟
برای مقایسه باید محاسبات سادهای را انجام دهیم. برای این کار ما به نرخ بازده بدون ریسک احتیاج داریم که میتوانیم از نرخ بهره بانکی استفاده کنیم، چون شانس شما برای از دست دادن پساندازتان در بانک تقریباً صفر است. اگر نرخ سود فعلی ۷ درصد باشد، این یعنی، تقریباً بدون هیچ ریسکی میتوانیم سالیانه ۷ درصد روی پولمان درآمد داشته باشیم.
سؤالی که در اینجا به وجود میآید این است که چه کسی سود ۷ درصد میخواهد، وقتی صندوق های سرمایه ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی گذاری بورسی طبق آمار مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران بهطور میانگین سود ۲۵ درصد را در سال گزارش کردهاند؟
پاسخ آن است که حتی سرمایه گذاری در صندوق ها هم بدون ریسک نیست. بازده صندوق های بورسی هرسال ۲۵ درصد نیست، بلکه یک سال ممکن است ۱۰ درصد و سال بعد ۲۵ درصد و همینطور در نوسان باشد. پس شاید این نوسانات بازده برای شما موردقبول نباشد و ترجیح دهید نرخ ثابتی را به دست آورید. سرمایه گذاران معمولاً هزینه بازگشت صرف ریسک خود را محاسبه میکنند و بعد تصمیم میگیرند. هزینه بازگشت صرف ریسک در این مورد ۱۸ درصد بوده که رقم نسبتاً چشمگیری است. (۷%-۲۵%)
چه سطحی از ریسک برای شما مناسب است؟
تعیین اینکه چه سطحی از ریسک برایتان مناسب است، سؤال آسانی برای پاسخ دادن نیست. پذیرش و تحمل ریسک از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. تصمیمات شما در مورد اهداف و برنامههای آتی خود، میزان درآمد ماهیانه و سالیانه و موقعیت شخصی و شغلی شما در میزان ریسک پذیری شما تأثیر بسیاری خواهد داشت. در اقتصادهای پیشرو، معمولاً قبل از هر نوع مشاوره مالی به افراد، آزمونهایی از آنها گرفته میشود تا میزان ریسک پذیری و ریسک گریزی آنها مشخص شود.
سپس افراد ریسک پذیر به سمت بازارهایی نظیر بورس، ارز و طلا هدایت میشوند و افراد ریسک گریز به سمت سرمایه گذاری در صندوق ها، سهام شرکتهای بزرگ و همینطور اوراق قرضه معتبر میروند.
در ایران هنوز این آزمونهای مقدماتی چندان جدی گرفته نمیشوند و معمولاً مشاوران برای همه یک نسخه و آنهم سرمایه گذاری در بورس را میپیچند. به همین دلیل شما باید بدانید که بورس جای مناسبی برای سرمایه گذاری کوتاهمدت نیست. چون در کوتاهمدت قیمتها بهصورت غیرعقلانی بالا و پایین میروند و مدام نوسان دارند. اگر میخواهید پول خود را برای یک سال در جای مطمئنی سرمایه گذاری کنید، بهتر است به بانک مراجعه کرده و در سپردههای کوتاهمدت یکساله سرمایه گذاری کنید.
(پایان درس اول دوره آموزشی آشنایی با مفاهیم مالی)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
بررسی ارتباط خرید و فروش پرشدت سرمایهگذاران حقیقی و بازده سهام در بازار سهام ایران
در حالی که سرمایهگذاران حقوقی، نهادهای دارای اطلاعات مرتبط شناخته میشوند، سرمایهگذاران حقیقی دارای جهتگیریهای روانی و معاملهگران اختلالزا تلقی میشوند. در این پژوهش آثار متقابل رفتار معاملاتی (خرید و فروش) پرشدت سرمایهگذاران حقیقی و بازده سهام در بازار سرمایۀ ایران بررسی میشود؛ به طوری که ابتدا، ارتباط خرید و فروش پرشدت اشخاص حقیقی با بازده گذشتۀ سهامی که در آن رفتار ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی پرشدت دیده شده است، بررسی میشود و اینکه آیا سرمایهگذاران فوق معاملهگران مومنتوم [1] یا معاملهگران خلافگرای [2] محسوب میشوند. در این پژوهش از سه روش برای تحلیل دادهها استفاده شده است که عبارتند از: میانگین سری زمانی [3] ، چینش دوگانۀ دادهها [4] و رگرسیون فاما مکبث [5] . یافتهها نشان میدهد سرمایهگذاران حقیقی به بروز بازده معنادار طی چند هفتۀ متوالی واکنش نشان میدهند و در صورتی که طی بروز این بازدهها در هفتههای ماقبل هفتۀ معاملاتی پرشدت بررسیشده، افزایش قیمت بیشتری رخ دهد، تمایل آنها به فروش بیش از خرید است؛ به عبارت دیگر بازده گذشتۀ سهام قابلیت پیشبینی بروز رفتار معاملاتی پرشدت از سرمایهگذاران حقیقی را دارد؛ اما قابلیت پیشبینی جهت آن را ندارد؛ سپس بررسی میشود آیا این معاملات پرشدت سرمایهگذاران حقیقی قابلیت پیشبینی بازده کوتاهمدت آینده سهام را دارد که پاسخ این پژوهش منفی است. این یافته برخلاف یافتههای پژوهشهای اخیر انجامشده در بستر بازارهای مالی توسعهیافته است و نشان میدهد بازگشت بازده [6] متعاقب معاملات پرشدت سرمایهگذاران حقیقی انتظار میرود.
کلیدواژهها
- رفتار معاملاتی
- سرمایهگذاران حقیقی
- بازده کوتاهمدت
- معاملهگری مومنتوم
- معاملهگری خلافگرا
- بازارهای نوظهور
20.1001.1.23831170.1400.9.1.6.8
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Individual Investors’ Intensive Trading and Stock Returns: Evidence from Tehran Stock Exchange TSE
نویسندگان [English]
- Seyyedeh Elham Tabatabaei 1
- Ali Ebrahimnejad 2
- Masoud Talebian 3
1 MBA, Graduate School of Management and Economics, Sharif University of Technology, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Graduate School of Management and Economics, Sharif University of Technology, Tehran, Iran
3 Assistant Professor, Graduate School of Management and Economics, Sharif University of Technology, Tehran, Iran
چکیده [English]
An extensive literature going back to De Long et al. (1990) views individual investors as noise traders with low information and behavioral biases, who can move prices away from the intrinsic value. The goal of this study was to assess the interaction between individual investors and stock returns in the Iranian stock market along the following dimensions: First, the relation between the individuals’ intensive trading and the past returns was evaluated to see whether those investors were momentum or contrarian traders. Second, the predictability of subsequent short-term returns by the individual investors’ intensive trading was investigated. The individuals were found to have reacted to high past returns with more trading in the consecutive weeks. More specifically, the short-term returns of stocks could predict the eruption in the individuals’ intensive trading, but not necessarily their directions (buying or selling). However, contrary to some studies, no relation was found between the short-term returns and the individual investors’ intensive trading.
کلیدواژهها [English]
- Trading Behavior
- Individual investors
- Short-Term Returns
- Momentum and Contrarian Trading
- Emerging Markets
مراجع
تهرانی، رضا. و اسماعیلی، محمد. (1391) بررسی تأثیر استفاده از شاخصهای مهم تحلیل تکنیکی بر بازدهی کوتاهمدت سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامۀ علمی پژوهشی دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، 5(13)، 21-33.
جمشیدی، ناصر. و فدایی نژاد، محمد اسماعیل. (1398) بررسی عملکرد سرمایهگذاران حقیقی فعال و منفعل در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکردهای مطالعۀ سبد و بازده غیر نرمال خودمعیار. مدیریت دارایی و تأمین مالی، 7(2)، 25-40.
دولو، مریم. و پاپائی، سید سجاد. (1396) رفتار جمعی سرمایهگذاران در سطوح خرد و کلان و تأثیر آن در نوسانهای بازار. مدیریت دارایی و تأمین مالی، 5(2)، 149-166.
رحمانی، علی. و سرهنگی، حجت. (1390) تحلیل عوامل مؤثر بر استراتژیهای معاملاتی مبتنیبر بازده سهام. مجلۀ مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 2(9)، 79-104.
سیفالدینی، جلال.، رهنمای رودپشتی، فریدون. و نیکومرام، هاشم. (1396) برآورد اخلال ریزساختاری قیمتها و بررسی اثر آن بر بازده سهام با استفاده از پرتفولیوسوئیچینگ و دادههای پربسامد، فصلنامۀ علمی پژوهشی دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، 10(34)، 12-1.
موسوی شیری، محمود.، صالحی، مهدی.، شاکری، مریم. و بخشیان، عسل. (1394) . سودآوری راهبرد مومنتوم و تأثیر حجم معاملات سهام بر آن در بورس اوراق بهادار تهران. مجلۀ مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 6(25)، 107-123.
نیکومرام، هاشم.، رهنمای رودپشتی، فریدون.، هیبتی، فرشاد. و یزدانی، شهره. (1391) تأثیر سوگیری شناختی سرمایهگذاران بورس اوراق بهادار تهران بر ارزشیابی سهام. فصلنامۀ علمی پژوهشی دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، 5(13)، 65-81.
Barrot, J. N., Kaniel, R. & Sraer, D. A. (2016). Are retail traders compensated for providing liquidity? Journal of Financial Economics, 120(1), 146-168. https://doi.org/10.1016/j.jfineco.2016.01.005.
Black, F. (1986). Noise. Journal of Finance, 41(3), 528-543. doi.org/10.1111/j.1540-6261.1986.tb04513.x.
Boehmer, E. & Kelley, E. K. (2005). Institutional investors and the informational efficiency of prices. Review of Financial Studies, 22(9), 3563-3594. http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.687110.
Campbell, J. Y., Ramadorai, T. & Schwartz, A. (2009). Caught on tape: Institutional trading, stock returns and earnings announcements. Journal of Financial Economics, 92(1), 66-91. https://doi.org/10.1016/j.jfineco.2008.03.006.
Campbell, J. Y., Grossman, S. J. & Wang, J. (1993). Trading volume and serial correlation in stock returns. Quarterly Journal of Economics, 108(4), 905–939. http://doi.org/10.2307/2118454.
Conrad, J. S., Hameed, A. & Niden, C. (1994). Volume and autocovariances in short-horizon individual security returns. Journal of Finance, 49(4), 1305–1329. https://doi.org/10.1111/j.1540-6261.1994.tb02455.x.
Davallou, M. & Papaei, S. S. (2017). Micro and macro herding by investors and their effects on market volatility. Journal of Asset Management and Financing, 149-166. http://10.22108/amf.2017.21578. (In persian)
Gervais, S., Kaniel, R. & Mingelgrin, D. H. (2001). The high-volume return premium. Journal of Finance, 56(3), 877–919. http://doi.org/10.1111/0022-1082.00349.
Grossman, S. j. & Miller, M. H. (1988). Liquidity and market structure. Journal of Finance, 43(3), 617–633. https://doi.org/10.1111/j.1540-6261.1988.tb04594.x.
Hirshleifer, D., Myers, J. N., Myers, L. A. & Teoh, S. H. (2008). Do individual investors drive post-earnings announcement drift?” The accounting Review, 83(6), 1521-1550.
Hirshleifer, D., Seongyeon L. S. & Hong T. S. (2009). Driven to distraction: Extraneous events and underreaction to earnings news. Journal of Finance, 64(5), 2289-2325. http://doi.org/10.1111/j.1540-6261.2009.01501.x.
Jamshidi, N. & Fadaeinejad, M. E. (2019). Investigating the performance of active and passive individual investors in tehran stock exchange by using portfolio study and own benchmark abnormal return approaches. Journal of Asset Management and Financing, 7(2). 149-166. http://10.22108/amf.2019.113182.1308. (In Persian)
Jegadeesh, N. (1990). Evidence of predictable behavior of security returns. Journal of Finance, 45(3), 881–898. http://doi.org/10.1111/j.1540-6261.1990.tb05110.x.
Jegadeesh, N. & Titman, S. (1995). Short-horizon return reversal and the bid ask spread. Journal of Financial Intermediation, 4(2), 116-132. http://10.1006/jfin.1995.1006.
Kaniel, R., Saar, G. & Titman, S. (2008). Individual investor trading and stock returns. Journal of Finance, 63(1), 273-310. http://doi.org/10.1111/j.1540-6261.2008.01316.x.
Kyle, A. S. (1985). Continuous auctions and insider trading, Econometrica. Journal of the Econometric Society, 53(6), 1315-1335. http://doi.org/10.2307/1913210.
Lee, C. M. C. (1992). Earnings news and small traders: An intraday analysis. Journal of Accounting and Economics, 15(2-3), 256-302.
Lehmann, B. N. (1990). Fads, martingales, and market efficiency. Quarterly Journal of Economics, 105(1), 1–28. http://doi.org/10.2307/2937816.
Guillermo, L., Michaely, R., Saar, G. & Wang, J. (2002). Dynamic volume-return relation of individual stocks. Review of Financial Studies, 15(4), 1005–1047. http://doi.org/10.1093/rfs/15.4.1005.
Malmendier, U. & Shanthikumar, D. M. (2007). Are small investors naive about incentives? Journal of Financial Economics, 85(2), 457-489.
Merton, R. C. (1987). A simple model of capital market equilibrium within complete information. Journal of Finance, 42(3), 483-510. http://doi.org/10.1111/j.1540-6261.1987.tb04565.x.
Mousavi Shiri, M., Salehi, M., Shakeri, M. & Bakhshiyan, A. (2015). Profitability of momentum strategy and the impact of stocks’ trading volume on it in Tehran Stock Exchange (TSE). Quarterly Journal of Financial Engineering and Portfolio Management (FEJ), 6(25), 107-123. (In Persian)
Ng, L. & Wu, F. (2005). The trading behavior of institutions and individuals in Chinese equity markets. Journal of Banking and Finance, 4(2), 175-192. http://10.1016/j.pacfin.2005.10.001.
Nikoumaram, H., Rahnamaye Roudposhti, F., Heybati, F. & Yazdani, S. (2011). Impacts of cognitional bias of investors on price assessment in Tehran Stock Exchange (TSE). Quarterly Journal of Financial Knowledge of Securities Analysis (JFKSA), 5(13), 65-81. (In Persian)
Rahmani, A. & Sarhangi, H. (2011). Analysis of effective factors on trading strategies based on stocks’ returns. Quarterly Journal of Financial Engineering and Portfolio Management (FEJ), 2(9), 79-104. (In Persian)
Seifoddini, J., Rahnamaye Roudposhti, F. & Nikoumaram, H. (2017). Assessment of infrastructural price noises and research on stocks’ returns using switching portfolios and High frequency data. Quarterly Journal of Financial Knowledge of Securities Analysis (JFKSA), 10(34), 1-12. (In Persian)
Stoll, H. )1978(. The supply of dealer services in securities markets. Journal of Finance, 33(4), 1133-1151. http://doi.org/10.1111/j.1540-6261.1978.tb02053.x.
Subrahmanyam, A. (2005). Distinguishing between rationales for short-horizon predictability of stock returns. Financial Review, 40(1), 11-35. http://doi.org/10.1111/j.0732-8516.2005.00091.x.
Tehrani, R. & Esmaeili, M. (2012). Investigation on the impacts of key indicators of technical analysis on short-term returns of investors in Tehran Stock Exchange (TSE). Quarterly Journal of Financial Knowledge of Securities Analysis (JFKSA), 5(13), 21-33. (In Persian)
بازار مالی چیست؟
بازارهای مالی به طور گسترده به هر بازاری اطلاق میشود که در آن معاملات ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی اوراق بهادار انجام میشود؛ از جمله بازار سهام، بازار اوراق قرضه و بازار مشتقات و غیره. بازارهای مالی برای عملکرد روان اقتصادهای سرمایه داری حیاتی هستند.
درک بازار مالی
بازارهای مالی با تخصیص منابع و ایجاد نقدینگی برای کسب و کارها و کارآفرینان، نقشی حیاتی در تسهیل عملکرد روان اقتصاد های سرمایه داری ایفا می کنند. بازارها نقل و انتقال دارایی های مالی را برای خریداران و فروشندگان آسان می کنند. بازارهای مالی محصولات اوراق بهاداری را ایجاد می کنند که برای کسانی که وجوه اضافی دارند (سرمایه گذاران / وام دهندگان) بازدهی ایجاد می کند و این وجوه را در اختیار کسانی قرار می دهد که به پول اضافی (قرض گیرندگان) نیاز دارند.
بازار سهام تنها یکی از انواع بازارهای مالی است. بازارهای مالی با خرید و فروش انواع مختلفی از ابزارهای مالی از جمله سهام، اوراق قرضه، ارزها و مشتقات ساخته می شوند. بازار مالی به شدت به شفافیت اطلاعاتی متکی است تا اطمینان حاصل کند که بازارها قیمت هایی را که کارآمد و مناسب هستند، تعیین می کنند. قیمت بازار اوراق بهادار ممکن است به دلیل نیروهای اقتصاد کلان مانند مالیات، نشان دهنده ارزش ذاتی آنها نباشد.
برخی از بازارهای مالی کوچک با فعالیت اندک هستند و برخی دیگر مانند بورس نیویورک (NYSE) روزانه تریلیون ها دلار اوراق بهادار معامله می کنند. بازار سهام یک بازار مالی است که سرمایه گذاران را قادر می سازد تا سهام شرکت های سهامی عام را خرید و فروش کنند. بازار سهام اولیه جایی است که انتشارات جدید سهام، به نام عرضههای اولیه عمومی (IPO) به فروش میرسند. هر گونه معامله بعدی سهام در بازار ثانویه اتفاق می افتد؛ جایی که سرمایه گذاران اوراق بهاداری را که قبلاً توسط شرکت عرضه اولیه شده اند، خرید و فروش می کنند.
انواع بازارهای مالی
بازار سهام
شاید فراگیرترین بازار مالی، بازار سهام باشد که شرکتها سهام خود را در آن فهرست میکنند و سهام آنها توسط معاملهگران و سرمایهگذاران خرید و فروش میشوند. بازارهای سهام، توسط شرکتها برای تامین سرمایه از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) استفاده میشوند و سهام متعاقباً بین خریداران و فروشندگان مختلف در بازاری که به عنوان بازار ثانویه شناخته میشود، معامله میشود.
سهام ممکن است در ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی بورس های فهرست شده، مانند بورس نیویورک (NYSE) یا نزدک، یا خارج از بورس (OTC) معامله شود. بیشتر معاملات سهام از طریق بروکرها یا کارگزاری های مورد تایید قانون انجام می شود و اینها نقش مهمی در اقتصاد به عنوان معیاری برای سنجش سلامت کلی در اقتصاد و همچنین تأمین بازده سرمایه گذاری و سود تقسیمی برای سرمایه گذاران ایفا می کنند. شرکتکنندگان معمولی در بازار سهام شامل سرمایهگذاران و معاملهگران (هم ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی خردهفروشی و هم نهادی) و همچنین بازارسازها (MM) و متخصصانی هستند که نقدینگی را حفظ میکنند و بازارهای دوطرفه را ارائه میکنند. کارگزاران نیز اشخاص ثالثی هستند که معاملات بین خریداران و فروشندگان را تسهیل میکنند.
بازارهای خارج از بورس
بازار خارج از بورس (OTC) یک بازار غیرمتمرکز است - به این معنی که مکان های فیزیکی ندارد و معاملات به صورت الکترونیکی انجام می شود - که در آن فعالان بازار، اوراق بهادار را مستقیماً بین دو طرف بدون کارگزار معامله می کنند. در حالی که بازارهای خارج از بورس ممکن است معاملات سهام خاصی را انجام دهند (به عنوان مثال، شرکت های کوچکتر یا پرریسک تر که معیارهای فهرست بندی بورس ها را ندارند)، بیشتر معاملات سهام از طریق بورس انجام می شود. با این حال، برخی از بازارهای مشتقه منحصراً خارج از بورس هستند و بنابراین بخش مهمی از بازارهای مالی را تشکیل می دهند. به طور کلی، بازارهای خارج از بورس و معاملاتی که در آنها رخ می دهد، بسیار کمتر تنظیم و قانونگذاری شده و دارای نقدشوندگی و شفافیت کمتر هستند.
بازارهای اوراق قرضه
اوراق قرضه، اوراق بهاداری است که در آن سرمایه گذار پول را برای مدت معینی با نرخ بهره از پیش تعیین شده وام می دهد. ممکن است یک اوراق قرضه را به عنوان توافقی بین وام دهنده و وام گیرنده در نظر بگیرید که شامل جزئیات وام و پرداخت های آن است. اوراق قرضه توسط شرکت ها و همچنین توسط شهرداری ها، ایالت ها و دولت های مستقل برای تامین مالی پروژه ها و سایر موارد منتشر می شود. به عنوان مثال، بازار اوراق قرضه، اوراق بهاداری مانند اسناد صادر شده توسط خزانه داری ایالات متحده را می فروشد. بازار اوراق قرضه، بازار بدهی، اعتباری یا با درآمد ثابت نامیده می شود.
بازار پول
معمولاً بازارهای پول محصولاتی با سررسید کوتاه مدت بسیار نقدشونده (کمتر از یک سال) را معامله میکنند و با درجه بالایی از ایمنی و بازده نسبتاً کم مشخص میشوند. در سطح عمده فروشی، بازارهای پول شامل معاملات با حجم بالا بین مؤسسات و معامله گران است. در سطح خرده فروشی، آنها شامل صندوق های متقابل بازار پول هستند که توسط سرمایه گذاران فردی خریداری می شوند و حساب های بازار پول که توسط مشتریان بانک افتتاح می شوند. افراد همچنین ممکن است با خرید گواهی سپرده کوتاه مدت (CD) یا اسناد خزانه داری ایالات متحده، در میان نمونه های دیگر، در بازار پول سرمایه گذاری کنند.
بازارهای مشتقات
مشتقه قراردادی است بین دو یا چند طرف که ارزش آن بر اساس یک دارایی مالی اساسی مورد توافق (مانند اوراق بهادار) یا مجموعه ای از دارایی ها (مانند یک شاخص) است. اوراق مشتقه، اوراق بهادار ثانویه ای هستند که ارزش آنها صرفاً از ارزش اوراق بهادار اساسی که به آن مرتبط هستند، ناشی می شود. یک مشتقه به خودی خود بی ارزش است. به جای معامله مستقیم سهام، در یک بازار مشتقه قراردادهای آتی و اختیار معامله و سایر محصولات مالی پیشرفته معامله می شود که ارزش خود را از ابزارهای اساسی مانند اوراق قرضه، کالا ها، ارزها، نرخ ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی های بهره، شاخص های بازار و سهام به دست می آورند.
بازارهای آتی جایی هستند که قراردادهای آتی فهرست شده و مورد معامله قرار می گیرند. بازارهای آتی از مشخصات قراردادهای استاندارد شده استفاده میکنند، به خوبی تنظیم میشوند و از اتاقهای پایاپای برای تسویه و تایید معاملات استفاده میکنند. بازارهای اختیار معامله، به طور مشابه قراردادهای اختیار معامله را فهرست و تنظیم می کنند. هر دو بازار آتی و اختیار معامله ممکن است قراردادهایی را در طبقات مختلف دارایی، مانند سهام، اوراق بهادار با درآمد ثابت، کالاها و غیره فهرست کنند.
بازارهای کالا
بازارهای کالا مکان هایی هستند که تولیدکنندگان و مصرف کنندگان برای تبادل کالاهای فیزیکی مانند محصولات کشاورزی (مانند ذرت، دام، سویا)، محصولات انرژی (نفت و گاز)، فلزات گرانبها (طلا، نقره، پلاتین)، یا کالاهای دیگر (مانند پنبه، قهوه و شکر) با یکدیگر رو به رو می شوند. اینها به عنوان بازارهای کالای اسپات شناخته می شوند، جایی که کالاهای فیزیکی با پول مبادله می شوند.
با این حال، عمده معاملات در این کالاها در بازارهای مشتقه انجام می شود که از کالاها به عنوان دارایی های اساسی استفاده می کنند. معاملات آتی و اختیار خرید کالاها هم در خارج از بورس و هم در بورس های فهرست شده در سراسر جهان مانند بورس کالای شیکاگو (CME) و بورس بین قاره ای (ICE) مبادله می شوند.
بازار ارزهای دیجیتال
در چند سال گذشته شاهد معرفی و ظهور ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم، دارایی های دیجیتال غیرمتمرکز مبتنی بر فناوری بلاک چین، بوده ایم. امروزه، صدها توکن ارزهای دیجیتال در دسترس هستند و در سراسر جهان در مجموعه ای از صرافی های ارز دیجیتال مستقل آنلاین معامله می شوند. این صرافی ها میزبان کیف پول های دیجیتالی هستند تا معامله گران بتوانند یک ارز دیجیتال را با ارز دیگر یا پول های فیات مانند دلار یا یورو مبادله کنند.
از آنجایی که اکثر صرافی های رمزنگاری پلتفرم های متمرکز هستند، کاربران در معرض هک یا کلاهبرداری هستند. صرافی های غیرمتمرکز نیز در دسترس هستند که بدون هیچ مرجع مرکزی کار می کنند. این صرافی ها امکان تجارت مستقیم همتا به همتای (P2P) ارزهای دیجیتال را بدون نیاز به یک مرجع واقعی مبادله برای تسهیل تراکنش ها فراهم می کنند. معاملات آتی و اختیار معامله در برخی از ارزهای دیجیتال نیز موجود است.
مثالهایی از بازارهای مالی
مطالب فوق روشن می کند که بازارهای مالی از نظر دامنه و مقیاس گسترده هستند. برای ارائه دو مثال عینی دیگر، نقش بازارهای سهام را در آوردن یک شرکت به عرضه اولیه عمومی سهام و نقش بازار مشتقه خارج از بورس در بحران مالی 09-2008 را در نظر خواهیم گرفت.
بازارهای سهام و عرضه اولیه های عمومی
هنگامی که یک شرکت تأسیس می شود نیاز به دسترسی به سرمایه ی سرمایه گذاران دارد. همانطور که شرکت رشد می کند، اغلب خود را نیازمند دسترسی به مقادیر بسیار بیشتری از سرمایه ای می بیند که می تواند از عملیات جاری یا وام بانکی سنتی به دست آورد. شرکت ها می توانند این حجم از سرمایه را با فروش سهام به مردم از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) تامین کنند. این وضعیت شرکت را از یک شرکت "خصوصی" که سهام آن در اختیار چند سهامدار است به یک شرکت سهامی عام تغییر می دهد که سهام آن متعاقباً در اختیار افراد زیادی از عموم مردم خواهد بود.
IPO همچنین به سرمایه گذاران اولیه در شرکت فرصتی را ارائه می دهد تا بخشی از سهام خود را نقد کنند و اغلب در این فرآیند پاداش های بسیار خوبی را دریافت می کنند. در ابتدا، قیمت IPO معمولاً توسط پذیره نویسان از طریق فرآیند قبل از بازاریابی تعیین می شود.
هنگامی که سهام شرکت در بورس عرضه می شود و معاملات در آن آغاز می شود، قیمت این سهام با ارزیابی مجدد ارزش ذاتی و عرضه و تقاضای آن سهام در هر لحظه از زمان توسط سرمایه گذاران و معامله گران، تغییر می کند.
بازارهای مشتقه خارج از بورس و بحران مالی 09-2008
در حالی که بحران مالی 09-2008 در ایالات متحده توسط چندین عامل ایجاد و بدتر شد، یکی از عواملی که به طور گسترده شناسایی شده است، بازار اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن (MBS) است. اینها نوعی مشتقات خارج از بورس هستند که در آن جریانهای نقدی ناشی از وامهای مسکن فردی دستهبندی میشوند و به سرمایهگذاران فروخته میشوند. این بحران نتیجه توالی وقایع بود که هر کدام محرک خاص خود را داشت و با فروپاشی تقریبی نظام بانکی به اوج خود رسید. استدلال شده است که بذرهای این بحران در دهه 1970 با قانون توسعه جامعه کاشته شد که بانک ها را ملزم می کرد اعتبارات مورد نیاز خود را برای مصرف کنندگان کم درآمد کاهش دهند و بازاری برای وام های مسکن ویژه ایجاد کنند.
مقدار بدهی وام مسکن ویژه که توسط Freddie Mac و Fannie Mae تضمین شده بود، تا اوایل دهه 2000، زمانی که هیئت مدیره فدرال رزرو شروع به کاهش شدید نرخ بهره برای جلوگیری از رکود کرد، ادامه یافت. ترکیبی از الزامات اعتباری سست و بی پایه و پول ارزان باعث رونق مسکن شد که باعث افزایش سفته بازی، افزایش قیمت مسکن و ایجاد حباب در املاک شد. در این میان، بانکهای سرمایهگذاری که به دنبال سود های آسان در پی رکود سال 2001 بودند، نوعی MBS به نام تعهدات بدهی وثیقهشده (CDOs) از وامهای خرید شده در بازار ثانویه ایجاد کردند.
از آنجایی که وامهای مسکن ویژه با وامهای اصلی همراه بودند، هیچ راهی برای سرمایهگذاران وجود نداشت که ریسک های مرتبط با محصول را درک کنند. زمانی که بازار CDO ها شروع به گرم شدن کرد، حباب مسکن که چندین سال ایجاد شده بود، سرانجام ترکید. با کاهش قیمت مسکن، وام گیرندگان با قیمت پایین شروع به کوتاهی در پرداخت وام هایی کردند که ارزش آن ها بیشتر از خانه هایشان بود و کاهش قیمت ها را تسریع کرد.
زمانی که سرمایه گذاران متوجه شدند که MBS و CDO به دلیل بدهی مسمومی که نمایندگی می کنند، بی ارزش هستند، سعی کردند تعهدات را تخلیه کنند. با این حال، بازاری برای CDO ها وجود نداشت. آبشار بعدی ورشکستگی وامدهندگان وام های ویژه، سرایت نقدینگی ایجاد کرد که به سطوح بالای سیستم بانکی رسید. دو بانک بزرگ سرمایهگذاری، Lehman Brothers و Bear Stearns، تحت فشارِ قرار گرفتن در معرض بدهیهای وام های ویژه سقوط کردند و بیش از 450 بانک طی پنج سال آینده شکست خوردند. چندین بانک بزرگ در آستانه شکست بودند و با کمک مالی مالیات دهندگان نجات پیدا کردند.
سوالات پرتکرار در مورد بازارهای مالی
انواع مختلف بازارهای مالی چیست؟
برخی از نمونههای بازارهای مالی و نقشهای آنها شامل بازار سهام، بازار اوراق قرضه، کالاها و بازار املاک و مستغلات و چندین مورد دیگر است. این بازارها را می توان به بازار سرمایه در مقابل بازار پول، بازارهای اولیه در مقابل ثانویه و بازارهای فهرست شده در مقابل بازارهای خارج از بورس تقسیم کرد.
بازارهای مالی چگونه کار می کنند؟
علیرغم پوشش بسیاری از طبقات دارایی های مختلف و داشتن ساختارها و مقررات مختلف، همه بازارهای مالی اساساً با گرد هم آوردن خریداران و فروشندگان در یک دارایی یا قرارداد و اجازه دادن به آنها برای تجارت با یکدیگر کار می کنند. این اغلب از طریق یک مزایده یا مکانیزم کشف قیمت انجام می شود.
کارکردهای اصلی بازارهای مالی چیست؟
بازارهای مالی به دلایل مختلفی وجود دارند، اما اساسی ترین کارکرد این است که امکان تخصیص کارآمد سرمایه و دارایی ها در یک اقتصاد مالی را فراهم کنند. بازارهای مالی با اجازه دادن به یک بازار آزاد برای جریان سرمایه، تعهدات مالی و پول، اقتصاد جهانی را روانتر میکنند و در عین حال به سرمایهگذاران اجازه میدهند تا با هدف رشد سرمایه خود در طول زمان مشارکت کنند.
چرا بازارهای مالی مهم هستند؟
بدون بازارهای مالی، سرمایه نمی تواند به طور کارآمد تخصیص یابد و فعالیت های اقتصادی مانند بازرگانی و تجارت، سرمایه گذاری و فرصت های رشد به شدت ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی کاهش می یابد.
شرکت کنندگان اصلی در بازارهای مالی چه کسانی هستند؟
شرکت ها از بازارهای سهام و اوراق قرضه برای جذب سرمایه از سرمایه گذاران استفاده می کنند. سفته بازان به طبقات مختلف دارایی نگاه می کنند تا روی قیمت های آینده شرط بندی کنند. پوششدهندهها از بازارهای مشتقه برای کاهش ریسکهای مختلف استفاده میکنند و آربیتراژورها به دنبال سود بردن از قیمتگذاری نادرست یا ناهنجاریهای مشاهده شده در بازارهای مختلف هستند. کارگزاران ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی اغلب به عنوان واسطه ای عمل می کنند که خریداران و فروشندگان را با هم جمع می کنند و برای خدمات خود کارمزد یا هزینه ای را دریافت می کنند.
جمع بندی
در این مطلب به طور کامل با بازارهای مالی، کارکردهای آنها، نقش مهم آنها در اقتصاد و انواع آنها آشنا شدیم. بازارهای مالی را به روش های مختلف می توان دسته بندی کرد؛ مثلا بازار مالی را می توان به دو دسته ی بازار پول و بازار سرمایه تقسیم کرد. دسته بندی بر اساس دیگر موارد نیز وجود دارد. همچنین بعضی از این بازارها مانند بازار بورس به طور کامل قانونگذاری و تنظیم می شوند. برخی دیگر مانند بازار های خارج از بورس ویا ارزهای دیجیتال از قانونگذاری کمتری برخوردار هستند. در هر صورت فعالیت در هر کدام از آنها نیازمند دانش کافی و مهارت های لازم می باشد.
دانلود پروپوزال ارتباط شاخص های توانایی مدیریتی و اهرم مالی با بازده حقوق سهامداران
مطالعه ای بر ارتباط شاخص های توانایی مدیریتی و اهرم مالی با بازده حقوق سهامداران در شرکت های بورس
A Study on the Relationship between Managerial Capacity Indices and Financial Leverage with Return on Equity in Stock Exchanges Companies
سفارش پاورپوینت این پروپوزال
1. بیان مساله 2. اهمیت و ضرورت تحقیق 3. پیشینه تحقیق 4. اهداف تحقیق 5. فرضیه های تحقیق 6. مدل تحقیق 7. سوالات تحقیق 8. تعریف واژگان و اصطلاحات فنی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی) 9. بیان جنبه نوآوری تحقیق 10. روش تحقیق 11. منابع فارسی و انگلیسی
این پروپوزال دارای یک مقاله بیس نیز می باشد که در انتهای همین صفحه می توانید به طور رایگان، اقدام به مشاهده و دریافت آن نمایید.
اهرم مالی (Financial Leverage)، میزان استفاده یک شرکت از اوراق بهادار درآمد ثابت خود مانند بدهی یا دارایی ویژه ترجیحی می باشد. یک شرکت هرچه تامین مالی بدهی بیشتری را استفاده کند، اهرم مالی اش بیشتر است. میزان زیاد اهرم مالی به معنای پرداخت سود زیاد است که این اثری منفی بر درآمدهای انتهایی شرکت به ازای سهام می گذارد.
ریسک مالی، ریسک مربوط به ذینفعان است که ناشی از افزایش بدهی و دارایی های ویژه ترجیحی در ساختار سرمایه یک شرکت می باشد. هنگامی که یک شرکت بدهی و دارایی های ویژه ترجیحی خود را افزایش دهد، پرداخت سود افزایش می یابد، و EPS کاهش می یابد. در نتیجه، ریسک به بازده ذینفعان، افزایش می یابد. یک شرکت باید ساختار سرمایه بهینه خود را هنگام گرفتن تصمیمات تامین مالی مدنظر قرار دهد تا اطمینان حاصل کند که هرگونه افزایش بدهی و دارایی ویژه ترجیحی، ارزش شرکت را افزایش می دهد.
این پروپوزال نیز به بررسی مفهوم اهرم مالی و تاثیر آن روی بازده حقوق صاحبان سهام (Return on equity) پرداخته و با رعایت تمامی چارچوب های پروپوزال نویسی، برای مقطع کارشناسی ارشد رشته حسابداری آماده شده است. ساختارهای پروپوزال از جمله مدل مفهومی، ابزارهای جمع آوری و تحلیل داده ها، پرسش های تحقیق و جنبه های تازگی تحقیق در آن رعایت شده اند. محققین زیادی به بررسی نقش اهرم مالی در سازمان ها پرداخته اند و مقالات زیادی در این زمینه به چاپ رسیده است که در آماده سازی این پروپوزال نیز به تعدادی از این منابع رجوع شده است. مطالعه این محصول می تواند برای محققین و دانشجویان در کسب ایده های جدید، مفید باشد، همچنین دانشجویان می توانند با مطالعه آن، آشنایی بیشتری با این ساختارهای استاندارد، یافته و پروپوزال مناسبی را برای اهداف دانشگاهی خود آماده نمایند.
در ادامه نیز بخشی از این پروپوزال که در محیط ورد (WORD) آماده شده، و همچنین فایل مقاله بیس قرار داده شده است:
ریسک و بازده در بورس و سرمایهگذاری
ریسک و بازده از مفاهیم اصلی در سرمایهگذاریاند. تقریباً تمام افراد با این واژهها آشنا هستند و میدانند که برای سرمایهگذاری در یک بازار خاص، میبایست به ریسک و بازده آن توجه داشته باشند. هرچند بسیاری از افراد، بدون شناخت صحیح ریسک و تنها با سنجش میزان بازدهی آن، وارد سرمایهگذاری در یک زمینهی خاص میشوند؛ این امر میتواند به روحیهی آنها و همچنین سرمایهی در نظر گرفته شده، آسیب و خسارت وارد سازد. در این مطلب، تمام آنچه را که پیرامون مفاهیم ریسک و بازده مطرح میشود بیان خواهیم نمود.
گام ۱ آشنایی با مفهوم ریسک و بازده: ریسک چیست؟
ریسک از ضروریترین مفاهیمی است که سرمایهگذار باید بداند. بدون شناخت و سنجش میزان ریسک، ورود به حوزهی سرمایهگذاری ناممکن یا آسیبزا خواهد بود. «ریسک» به عدم اطمینان در خصوص یک موضوع اشاره میکند. زمانی که شما در یک بازی، تاس را پرتاب میکنید، ریسک بالایی برای به دست آمدن عدد ۶ وجود دارد. یعنی احتمال کمی وجود دارد تا تاس از سمت عدد شش نشان داده شود. ریسک در بازی دارت نیز وجود دارد؛ پرتاب دارت به سمت صفحهی سیبل، با ریسک همراه است، اینکه دارت به نقطهی هدف برخورد کند یا نکند!
در سرمایهگذاری نیز شما یک هدف خاص دارید. بنابراین پیش از حصول نتیجه، شما بهعنوان سرمایهگذار، یک تصویر را بهعنوان بازده هدف ترسیم خواهید کرد؛ اما میدانید که این احتمال نیز وجود دارد که تصویر ترسیمشدهی شما (در چهارچوب مورد انتظار)، به وقوع نپیوندد؛ بهعبارتدیگر، میدانید که ریسک نیز وجود دارد.
ریسک و بازده، میانگین و شاخصهای مرکزی
برای شناخت بهتر مفهوم ریسک، لازم است تا با برخی از شاخصهای آماری مانند میانگین و انحراف معیار آشنا شویم. برای درک سادهتر مطلب، این موضوع را در قالب یک مثال ارائه کردهایم: تصور کنید دو کلاس درسی داریم؛ کلاس «الف» و کلاس «ب». اکنون در نظر بگیرید که نمرات دانشآموزان در این دو کلاس را لیست کردهایم. قیاس این نمرات به صورت دانه به دانه، تقریباً ناممکن است؛ به خصوص اگر تعداد دانشآموزان زیاد باشد. بنابراین باید شاخص دیگری داشته باشیم که بتوانیم مقایسه را انجام دهیم.
یکی از این شاخصها، میانگین است. میانگین از جمله شاخصهای آماری مرکزی است. بهعبارتدیگر، عدد میانگین، بیان میکند که دادهها، حول چه مرکزیتی هستند. داشتن میانگین نمرات برای کلاس «الف» یک عدد خواهد بود که با عدد به دست آمده بهعنوان میانگین نمرات کلاس «ب» کاملاً قابل قیاس خواهند بود. در واقع با داشتن میانگین نمرات، میتوان عملکرد دانشآموزان هر کلاس را بررسی کرد. شاخص آماری مرکزی نظیر میانگین را میتوان برای بررسی بازدهی به کار برد.
ریسک و بازده، انحراف معیار و شاخصهای پراکندگی
انحراف معیار، پارامتر دیگری است که عملکرد دانشجویان یک کلاس را بهتر نشان میدهد. انحراف معیار، یک شاخص پراکندگی است که بیان میکند دادهها چه فاصلهای از مرکزیت اصلی دارند. تصور کنید دامنهی نمرات کلاس «الف» چیزی در محدودهی نمرات ۸ الی ۱۲ باشد. هرچند این نمرات، بهعنوان نمرهی ضعیف شناسایی میشود اما عملکرد دانشآموزان را بسیار نزدیک به هم نشان میدهد؛ این یعنی انحراف معیار در نمرات دانشآموزان این کلاس پایین است، بهعبارتدیگر میتوان گفت نمراتی در این حد فاصل یا نزدیک به آن، از استاندارد خارج نیستند و در سطح بقیهی نمراتاند. شاخص آماری پراکندگی نظیر انحراف معیار را میتوان برای بررسی و سنجش ریسک به کار برد. بدین ترتیب که اگر میزان بازده در یک زمینه از سرمایهگذاری چندان از بازده استاندارد آن صنعت فاصله نداشته باشد، سرمایهگذاری نرمال و کم ریسکی محسوب میشود.
مفهوم بازده در رابطهی ریسک و بازه
مفهوم دیگری که در کنار مفهوم ریسک مطرح میشود، «بازده» است. بازده پاداشی است که با تحمل ریسک، به دست خواهد آمد. همانطور که بیان کردیم، سرمایهگذار با ورود به سرمایهگذاری در یک بازار خاص، اهدافی را ترسیم میکند. در این اهداف، میزان سود مورد انتظار وی مشخص میشود. حال با گذشت زمان، سرمایهگذاری او نتیجه واقعی خود را نشان خواهد داد؛ یعنی در نهایت سرمایهگذاری منجر به سود یا زیان خواهد شد. این سود به دست آمده را بازده واقعی مینامند. بازده واقعی میتواند با بازده مورد انتظار (ترسیم شده و فرض شده توسط سرمایهگذار) یکسان یا مختلف باشد. روشن است که هر سرمایهگذار انتظار دارد که بازده واقعی به دست آمده، حداقل برابر با بازده مورد انتظار وی یا بیش از آن باشد.
برای درک واضحتر، مثالی از سرمایهگذاری در یک بازار خاص میآوریم: تصور کنید با مقدار معینی سرمایه، وارد بازار خرید و فروش سهام میشوید، در این صورت میخواهید در ازای پرداخت سرمایهی خود، سهام بخرید. طبیعتاً به دنبال خرید سهامهایی خواهید بود که سودآوری بالایی داشته باشند. اما باید بدانید که در کنار سودآوری، ریسک نیز بههماننسبت وجود دارد.
حال شما با خرید سهام خاصی، پیشبینی میکنید که بعد از گذشت زمان ۶ ماه، به ۲۰ درصد سود میرسید. این ۶ ماه و این ۲۰ درصد، کاملاً تخمینی است. شما میتوانید این اعداد را برحسب نمودارها و روند رفتاری ارزش آن سهام در گذشته، تخمین بزنید. این عدد، سود مورد انتظار شما را از این سرمایهگذاری بیان میکند. اکنون تصور کنید که ۶ ماه از زمان خرید سهام شما گذشته است. طبیعتاً شما به یک سودآوری میرسید (البته ممکن است سودآوری ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی شما منفی و زیانده نیز باشد)؛ بنابراین رقم سودآوری و بازده واقعی بهدستآمده، میتواند از بازده مورد انتظار شما (که ۶ ماه قبل پیشبینی کرده بودید) کمتر یا بیشتر باشد.
ارتباط بین ریسک و بازده
از مفاهیم بالا، چنین برداشت میشود که «بازده» و «ریسک» دو مفهوم مقابل هم هستند. در بازار سرمایهگذاری، بازده به جنبهی سودآوری و ریسک به جنبهی خطرات یک سرمایهگذاری اشاره میکند. جالب است بدانید که میان این ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی دو مفهوم، ارتباط مستقیمی وجود دارد. یعنی در یک موضوع سرمایهگذاری خاص، ریسک و بازده متناسب با هم رشد میکنند؛ به همین دلیل است که در سرمایهگذاریهای با بازده بالا، احتمالاً مجبور به متحمل شدن ریسک بالایی نیز خواهید شد.
بنابراین با افزایش بازده، ریسک نیز افزایش پیدا میکند؛ به همین دلیل است که معاملاتی که ریسک پایینی دارند، سوددهی چندان بالایی نیز نخواهند داشت. از طرف دیگر معاملاتی میتوانند سوددهی کلانی داشته باشند که سرمایهگذار احتمال زیان بالا (ریسک بالا)ی آن را نیز بپذیرد.
معاملات ریسک -بازده
در قسمت قبلی، به ارتباط مستقیم میان ریسک و بازده در یک سرمایهگذاری اشاره کردیم. در این قسمت، قصد داریم معاملات ریسک–بازده را معرفی کنیم. این معاملات، براساس ارتباط میان ریسک و بازده شکل میگیرند و در حقیقت سبب میشوند تا ریسک بالا به پاداش (بازدهی) بالا پیوند بخورد. بر اساس این قاعده سرمایهگذار باتوجهبه پارامترهای مختلف میتواند تصمیم بگیرد که در کدام زمینه سرمایهگذاری کند. بهعنوان مثال، توان تحمل ریسک، یکی از پارامترهایی است که در سرمایهگذاران مختلف، تفاوت دارد. یکی دیگر از این پارامترها، زمان است. سرمایهگذارانی که قادر به سرمایهگذاریهای بلند مدت هستند، میتوانند از ریسک سرمایهگذاری بازار نزولی و صعودی نجات پیدا کنند. این درحالی است که برای نوسانگیران با سرمایهگذاریهای کوتاه مدت، ریسک بالاتری وجود دارد.
معاملات ریسک -بازده، یکی ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی از مهمترین قواعد برای تصمیمگیری در سرمایهگذاریهای مختلف به شمار میآید. با این نوع معامله، سرمایهگذار قادر است در زمینهی ارزش و اهمیت موضوع مورد نظر برای سرمایهگذاری، تصمیمگیری کند.
چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟
در بازار سرمایهگذاری، آنچه بهعنوان هدف تعیین میشود، سودآوری و کسب بازده بالاتر است؛ بنابراین یک سرمایهگذار باید بازده مورد انتظار خود را تعیین نماید. در حقیقت بدون شناخت مفهوم بازده، سرمایهگذار قادر به تشخیص و انتخاب گزینهی برتر برای سرمایهگذاری نخواهد بود.
البته سرمایهگذار بهتناسب موجودی سرمایهی در گردش، همچنین خلقیات خود، میتواند گزینههای سرمایهگذاری با بازده کمتر را انتخاب کند تا ریسک کمتری را نیز متقبل شود؛ چرا که همانگونه که در قسمتهای قبلی شرح دادیم، ریسک و بازده ارتباط مستقیم دارند.
ریسک و بازده بورس ایران در سالهای گذشته
در بررسی ریسک و بازده بورس ایران، یکی از سادهترین کارها بررسی بازدهی سالانهی این بازار در سالهای گذشته است. در جدول زیر بازدهی بازار سرمایه در ۲۰ سال اخیر آورده شده است. هرچه نوسانات این بازدههای سالانه بیشتر باشد، میتوانیم بگوییم ریسک این بازار هم بیشتر بوده است.
ریسک و بازده بورس ایران در سالهای گذشته
نمودار خطی زمانی شاخص کل بورس در سالهای گذشته هم راه سادهی دیگری برای بررسی بازده شاخص کل بورس خواهد بود. نوسانات این بازار در نمودار به سادگی نمایش داده شده است.
نمودار خطی زمانی شاخص کل بورس طی 20 سال گذشته
مقایسهی ریسک و بازده بازارهای گوناگون سرمایهگذاری در ایران
برای بررسی ریسک و بازده بازارهای سرمایهگذاری در ایران، نگاه مقایسهای به بازدهی سالانهی انواع بازارها در کنار هم یکی از سادهترین امور است.
مقایسهی ریسک و بازده بازارهای گوناگون سرمایهگذاری در ایران
با نگاه به این جدول و نوسانات بازدهی سالانهی بازارهای مختلف، مقایسهی ریسک و بازده انواع سرمایهگذاریها در ایران و تشخیص پربازدهترین و پرریسکترین بازارها امکان پذیر است. برای مثال شما میتوانید بازدهی و نوسانات بازار مسکن را با بازار بیت کوین مقایسه کنید. هرچه بازدهی سالانه نوسان بیشتری داشته باشد میتوانیم بگوییم ریسک سرمایهگذاری یا به زبان سادهتر احتمال ضرر بالاتر خواهد بود.
جمعبندی آکادمی دانایان
ریسک و بازده، دو مفهوم اصلی در تمام ارکانهای زندگی و کارهای روزمرهی ما هستند. در اینکه شما امروز از مسیر «الف» به ارتباط دانش مالی و بازدهی مالی سمت محل کارتان بروید یا از مسیر«ب»، ریسک و منافع مختلفی وجود دارد. در بازار مالی و سرمایهگذاری نیز ریسک همواره وجود دارد؛ نکتهی قابل توجه میزان ریسکی است که در این موارد با آن روبهرو خواهیم بود. همچنین در پارهای از کارها، ریسکها غیر قابل اجتناب هستند. در برخی از مسائل نیز ریسک مطرحشده به قدری ناچیز است که تقریباً برابر با صفر در نظر گرفته میشود. همچنین مواردی وجود دارد که میتوان ریسک را در آنها مدیریت نمود.
با شناخت مفهوم ریسک و مدیریت آن، در بازار مالی و سرمایهگذاری، میتوان عملکرد بهتری را رقم زد. در غیر این صورت، احتمال شکستهای سنگین مالی وجود دارد؛ شکستهایی که میتواند خسارات سنگین مالی و روحی را به دنبال داشته باشد؛ بنابراین، برای رسیدن به اهداف مالی و سودآوری مطلوب، باید ریسک و بازده و روشهای مدیریت ریسک را بهتر بشناسیم.