فارکس فکتوری

الگوهای بازگشت روند

آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایج‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرن‌هاست که برای شناسایی و پیش‌بینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. در ادامه می‌توانید با برخی از مهم‌ترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آن‌ها کمک بگیرید.

سرفصل‌های این آموزش

چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟

در واقع الگوهای شمعی بی‌شماری وجود دارد که معامله گران می‌توانند به کمک آن‌ها، ناحیه‌های موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیم‌گیری کنند. از این موارد می‌توان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطه‌نظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشان‌دهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیم‌گیری باشند.

باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آن‌ها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانه‌ای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده می‌شود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانه‌های گسترده‌تر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، می‌تواند در این الگوها نمود پیدا کند.

به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیه‌وتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روش‌ها و تکنیک‌ها، کاربرد دارند. این تکنیک‌ها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.

مشهورترین الگوهای نمودار شمعی

الف – الگوهای بازگشت صعودی

چکش (Hammer)

شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیل‌شده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی می‌کند.

چکش نشان می‌دهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. به‌طورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش می‌تواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکش‌های سبز نشان‌دهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه می‌توان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.

چکش وارونه

این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته می‌شود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل می‌شود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.

یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و می‌تواند نشان‌دهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیل‌شده در شمع نشان می‌دهد که اگرچه فروشندگان تلاش کرده‌اند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. به‌این‌ترتیب، چکش وارونه ممکن است نشان‌دهنده این باشد که خریداران به‌زودی کنترل بازار را به دست می‌گیرند.

سه سرباز سفید

الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل می‌شود، هر یک از آن‌ها در بدنه شمع قبلی باز می‌شوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته می‌شوند.

به طور ایده آل، در این شمع‌ها نباید فتیله‌های بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمع‌ها و اندازه فتیله‌ها می‌توان بازار را قضاوت کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی، تشکیل‌شده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک الگوهای بازگشت روند شمع سبز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا می‌شود.

هارامی صعودی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش به‌زودی پایان یابد.

ب – الگوهای وارونه نزولی

مرد به دار آویخته (Hanging Man)

الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. به‌طورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنه‌ای کوچک در بالای شمع و فتیله‌ای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل می‌گیرد.

فتیله به سمت پایین نشان‌دهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانی‌مدت، فروش این‌چنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران به‌زودی کنترل بازار را از دست می‌دهند و روند نزولی آغاز می‌شود؛ تلقی شود.

ستاره دنباله‌دار

الگوی ستاره دنباله‌دار نوعی از شمع‌ها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمی‌شود. بدنه شمع در اندازه‌ای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل می‌شود. ستاره دنباله‌دار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل می‌شود.

این الگو نشان می‌دهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پس‌ازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول داده‌اند. برخی از معامله گران ترجیح می‌دهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابت‌شده و بر اساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند.

سه کلاغ سیاه (Three black crows)

الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساخته‌شده است که هر یک از آن‌ها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز می‌شوند و در سطحی پایین‌تر از سطح شمع قبلی بسته می‌شوند.

این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمع‌ها نباید دارای فتیله‌های بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمع‌ها و طول فتیله‌ها می‌توان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی نزولی

هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا می‌شود.

هارامی نزولی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار می‌شود.

پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)

الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیل‌شده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز می‌شود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته می‌شود.

اغلب این الگو می‌تواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشان‌دهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.

پ – الگوهای ادامه‌دار

الگو سه‌گانه صعودی(Rising three methods)

این الگو در یک روند صعودی اتفاق می‌افتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنه‌هایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر می‌شوند. در حالتی ایده آل، شمع‌های قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.

ادامه‌دار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنه‌ای بلند تائید می‌شود، که نشان‌دهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.

الگو سه‌گانه نزولی (Falling three methods)

این الگو نقطه عکس الگو سه‌گانه صعودی است و نشان‌دهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.

دوجی (Doji)

الگو دوجی زمانی تشکیل می‌شود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت می‌تواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته می‌شود. به‌این‌ترتیب،از یک الگو دوجی می‌توان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.

در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق می‌افتد ، می‌توان دوجی را به شکل‌های زیر تفسیر کرد:

۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :

شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیل‌شده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر می‌شود.

۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :

شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر می‌شود.

۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :

الگویی است که بسته به شرایط هم می‌تواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساخته‌شده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان می‌شود.

طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجایی‌که بازار رمزارزها می‌تواند بسیار بی‌ثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ می‌دهد. به‌این‌ترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده می‌شود.

سخن پایانی

حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آن‌ها برای هر معامله‌گری ضروری است.

علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آن‌ها نیز به‌هیچ‌عنوان توصیه نمی‌شود. آن‌ها می‌توانند بدون شک برای تجزیه‌وتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونی‌ای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.

الگوی کندل هارامی (Harami) در تحلیل تکنیکال چیست؟

کندل هارامی

نمودارهای شمعی که به آن‌ها کندل یا کندل استیک «Candlestick» گفته می‌شود، یکی از اساسی‌ترین ابزارهای تحلیل فنی هستند. این نمودارها می‌توانند اطلاعات مفید و کارآمدی درباره قیمت را در اختیار تریدرها قرار دهند. در میان الگوهای شمعی متنوع، کندل هارامی از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ به همین دلیل قصد داریم در ادامه به بررسی انواع الگوی هارامی صعودی و نزولی بپردازیم، اما پیش‌ازآن، تعریفی از الگوی هارامی داریم. درنهایت نیز به بررسی چند روش‌‌ مختلف معامله گری و مهمترین اصل معامله‌گری با این الگو می‌پردازیم. اگر شما نیز می‌خواهید اطلاعاتی درباره چگونگی استفاده از کندل هارامی به دست بیاورید، با ما همراه شوید.

الگوی هارامی چیست؟

کندل هارامی کراس «Harami Cross Pattern» یکی از الگوهای مشهور تحلیل تکنیکال است. این کندل شامل یک کندل بزرگ در جهت روند بازار است که یک کندل دوجی‌شکل نیز کنار آن وجود دارد. کندل دوجی کوچک به‌صورت‌کامل در محدوده کندل بزرگ‌تر قرار دارد. این الگو بیشتر نشان‌دهنده بازگشت روند در بازارهاست؛ بنابراین کندل هارامی می‌تواند نشان‌دهنده آغاز روند نزولی یا آغاز روند صعودی باشد. نکات کلیدی که در درک مفهوم این کندل مؤثرند، به‌صورت‌زیر بیان شده‌است:

  1. هارامی در زبان ژاپنی به معنای «باردار» است؛ زیرا در این الگو، کندل بزرگ‌تر به‌عنوان مادر و کندل کوچک‌تر هم به‌عنوان فرزند شناخته می‌شوند.
  2. هرگاه کندل هارامی در نمودار یک دارایی خاص شکل بگیرد، تریدرها منتظر پایان روند هستند.
  3. اجباری به آغاز معامله در هنگام شکل‌گیری این کندل نیست. معمولاً هنگام شکل‌گیری این الگو از آن به‌عنوان یک هشدار برای تغییر خط روند نیز استفاده می‌کنند.
  4. کندل صعودی معمولاً به رنگ سبز و کندل نزولی نیز به رنگ قرمز است.

تااینجا متوجه شدیم که کندل هارامی چیست. حالا درادامه با بررسی انواع الگوهای هارامی، بیشتر پی‌می‌بریم که چطور می‌توانیم از آن استفاده کنیم.

الگوی هارامی صعودی و نزولی

الگوی هارامی صعودی و نزولی

این الگو انواع گوناگونی دارد که به کمک آن‌ها می‌توان به موقعیت دارایی‌های مختلف در بازار پی‌برد. کندل هارامی به‌صورت‌کلی دارای دو نوع است که به‌صورت‌زیر می‌توان آن‌ها را بررسی کرد:

این کندل درحقیقت یک الگوی بازگشتی صعودی است که در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود. پس از تشکیل این کندل، بازار صعودی (گاوی) خواهد شد. در برخی بازارها مانند بورس، کندل‌ها به‌صورت روزانه ثبت می‌شوند. در هارامی‌های صعودی، کندل مادر به رنگ قرمز و کندل فرزند به الگوهای بازگشت روند رنگ سبز ظاهر می‌شوند. کل کندل دوم همراه با سایه و شاخ و برگ‌هایی که دارد، در کندل هارامی صعودی، در محدوده کندل مادر قرار دارد.

این کندل می‌تواند نوعی سیگنال خرید هم باشد. درواقع قبل از شروع روند صعودی می‌توان به خرید اندیشید و با صعودی‌شدن بازار از خرید خود سود گرفت. باید توجه داشت که هرچقدر کندل فرزند به اواسط کندل مادر نزدیک‌تر باشد، قدرت صعودی بازگشت کندل نیز بالاتر خواهد بود. در الگوهای هارامی صعودی که فرزند در ارتفاع پایین و نزدیک به انتهای کندل مادر شکل می‌گیرد، روند بازگشتی صعودی قدرت چندانی ندارد.

الگوی هارامی نزولی را می‌توان دقیقاً برعکس الگوی هارامی صعودی درنظر گرفت؛ به‌طوری‌که در آن، کندل مادر به رنگ سبز و کندل فرزند به رنگ قرمز خواهندبود. این الگو نشان می‌دهد بازار از روند صعودی به سمت روند نزولی (خرسی) تمایل پیداخواهدکرد. طبیعتاً این الگو در انتهای روندهای صعودی شکل می‌گیرد. الگوی هارامی نزولی می‌تواند در شرایط خاص به معنای سیگنال فروش باشد.

البته گاهی تریدرها صبر می‌کنند تا قیمت یک دارایی خاص در بازار پس از کندل به دوران نزول برسد تا بتوانند در کف قیمت به خرید بپردازند. در این الگو نیز فاصله و ارتفاع کندل فرزند می‌تواند مقدار قدرت روند نزولی پس از شکل‌گیری کندل را تا حدی زیادی مشخص کند. الگوی هارامی نزولی را می‌توان در تمام نمودارهای مالی مشاهده کرد.

الگوی هارامی کراس

الگوی هارامی صعودی و نزولی یکی از بهترین ابزارهای تکنیکال هستند که تریدرها می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند و معاملات خرید و فروش خود را در بازار استارت بزنند. الگوی هارامی در بورس نیز بسیار مورد توجه تریدرهاست، اما این الگو در بورس نمی‌تواند برای فروش دارایی خریداری‌نشده استفاده شود؛ زیرا با مطالعه روانشناسی بازار بورس متوجه می‌شویم که بازار بورس یک بازار یک‌طرفه است و عمل فروش یک دارایی بدون خرید آن را می‌توان در بازارهای فارکس و فیوچرز انجام داد. درهرصورت، باید توجه‌داشت که غیر از الگوی هارامی صعودی و نزولی، الگوی هارامی دیگری نیز وجود دارد که از آن به‌عنوان الگوی هارامی کراس صلیبی یاد می‌شود. درادامه به بررسی این الگو نیز می‌پردازیم.

الگوی صلیب هارامی

این الگو را نمی‌توان یک الگوی هارامی کراس مستقل درنظرگرفت؛ چراکه این الگو می‌تواند روی الگوی هارامی صعودی و نزولی شکل‌بگیرد. درواقع هنگامی‌که قیمت بازشدن دارایی مالی در بازار به قیمت بسته‌شدن آن بسیار نزدیک باشد، کندل دوم یا فرزند که همان کندل قیمت است، بدنه بسیار کوتاهی خواهد داشت؛ به‌طوری‌که این کندل کلاً شبیه یک صلیب دیده می‌شود. این مورد را در بازار بورس می‌توان با شفافیت بیشتری مشاهده کرد؛ چراکه بازار بورس از ساعت ۹ تا ۳۰/۱۲ ظهر هر روز باز است و روزانه یک الگوی جدید برای آن شکل می‌گیرد. این اتفاق می‌تواند هم در الگوی هارامی کراس صعودی و هم در الگوی هارامی کراس نزولی نیز رخ دهد؛ پس دو حالت زیر را می‌توان در رابطه باآن درنظرگرفت:

  1. زمانی که کندل هارامی صلیبی در کف روند سهم در بورس اتفاق بیفتد، یک الگوی هارامی صلیبی صعودی خواهد بود.
  2. زمانی که کندل صلیبی در سقف روند سهم در بورس اتفاق بیفتد، یک الگوی هارامی صلیبی نزولی خواهد بود.

دو حالت فوق را می‌توان در سایر بازارهای مالی نیز مشاهده کرد؛ بنابراین اکنون با الگوهای harami صعودی، نزولی و صلیبی نیز آشنایی داریم، اما صرفاً زمانی می‌توانیم از آن‌ها در تحلیل‌های خود بهره بگیریم که اطلاعات بیشتری درباره آن داشته باشیم؛ بنابراین درادامه، روش‌های معامله‌گری با الگوی harami را بررسی می‌کنیم.

الگوی هارامی در بورس

روش معامله‌گری با الگوی هارامی

طبیعتاً الگوی هارامی کراس که بیشتر به الگوی هارامی صلیبی اطلاق می‌شود، می‌تواند به ‌صورت‌های مختلفی به تریدرها سیگنال بدهد. برای این‌که بدانیم به‌صورت‌کلی روش معامله‌گری با الگوی harami به‌چه‌صورت است، می‌توانیم موارد زیر را بررسی کنیم:

  1. غیر از بحث الگوهای تکنیکال، اندیکاتورها در تعیین نقاط ورود و خروج از معاملات نقش اساسی دارند؛ بنابراین یکی از بهترین روش‌های معامله‌گری با الگوهای هارامی، استفاده از آن‌ها در اندیکاتورهاست.
  2. معمولاً الگوی هارامی کراس بر پایه اندیکاتور RSI تحلیل می‌شود.
  3. اندیکاتور RSI در دو سطح ۷۰ و ۳۰ بررسی می‌شود؛ به‌طوری‌که اگر این الگو پایین‌تر از سطح ۳۰ اندیکاتور باشد، در منطقه اشباع فروش و در سطح بالاتراز۷۰ نیز در منطقه اشباع خرید قراردارد.
  4. در تحلیل الگوی هارامی بر پایه اندیکاتور نام‌برده، قرارگیری در منطقه اشباع خرید می‌تواند به معنای سیگنال فروش باشد. هم‌چنین قرارگیری در منطقه اشباع فروش می‌تواند سیگنالی برای خرید محسوب شود.
  5. با توجه به روانشناسی معامله‌گری روش دیگر معامله‌گری با الگوی هارامی، بررسی آن روی نمودار قیمت و توجه به نقاط حمایت و مقاومت است؛ یعنی در بیشتر مواقع، سطح مقاومتی در نمودار قیمت، سیگنالی برای فروش و سطح حمایتی نیز سیگنالی برای خرید را نشان می‌دهد.
  6. برای بررسی دقیق‌تر نتایج حاصل از الگوهای هارامی می‌توان از انواع فیلتر الگوی هارامی استفاده کرد. این فیلتر می‌تواند بدون نیاز به دقت زیاد در نمودارها، نقاط موردنظر ما را در تمام روندهایی که تعیین کرده‌ایم نشان‌دهد؛ بنابراین استفاده از یک فیلتر الگوی هارامی می‌تواند روش دیگری برای معامله‌گری با این الگو باشد! اگرچه موارد فوق می‌توانند راهنمای مفیدی برای تریدرهای مبتدی باشند، با حرفه‌ای‌شدن در امر ترید می‌توان از حالت‌های فوق، نتایج ارزشمندتری دریافت‌کرد که درنهایت به سودگیری بیشتری از معاملات می‌انجامد!
سخن نهایی

الگوی هارامی «Harami» یکی از الگوهای بازگشتی تحلیلی است که می‌تواند تغییر روند نمودار را به ما نشان‌دهد. با مشاهده کندل هارامی می‌توان فهمید که روند میل به صعود یا نزول دارد. صعودی یا نزولی‌بودن این مهم را می‌توان از روی کندل‌های الگوی هارامی مشخص کرد که به‌صورت یک کندل بزرگ و یک کندل کوچک درکنار‌هم شکل‌ می‌گیرند. دراین‌مطلب با بررسی انواع کندل هارامی، با شیوه معامله‌گری با این الگو نیز آشنا شدیم. احتمالاً شما نیز به این شیوه‌ها علاقه پیدا کرده‌اید. هر نظر، ایده، سؤال، ابهام یا تجربه‌ای در رابطه با کندل هارامی دارید، حتماً آن را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

آموزش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال

کندل دوجی نام بخشی از الگوهای شمعی است که در تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی دارند. در کندل دوجی قیمت باز و بسته شدن سهم تقریبا با یکدیگر مساوی است و اغلب در الگوها به صورت ترکیبی ظاهر می‌شوند. کندل دوجی شبیه یک علامت مثبت است. با اینکه دوجی‌ها یک الگوی الگوهای بازگشت روند الگوهای بازگشت روند خنثی هستند، اما در گروه مهم‌ترین الگوهای شمعی قرار دارند.

کندل استیک دوجی زمانی شکل می‌گیرد که در یک تایم فریم زمانی قیمت باز و بسته شدن سهم تقریبا مساوی است و عموما نشان از وجود نااطمینانی و سردرگمی در بازار هستند.

هر کندل استیک در نمودار تکنیکال، تعدادی اطلاعات در تایم فریم مشخص خود شامل قیمت شروع کندل، بالاترین قیمت کندل، پایین‌ترین قیمت کندل و آخرین قیمت کندل استیک ارائه می‌دهد.

اگر قیمت باز و بسته شدن سهم بسیار به یکدیگر نزدیک باشد یا حتی هر دو یک قیمت باشند، شمع شکل گرفته را دوجی می‌نامند. بسته به اینکه بالاترین و پایین‌ترین قیمت دوجی چقدر از بدنه بسیار کوچک آن بالاتر یا پایین‌تر باشد، اندازه سایه‌های آن متفاوت خواهد بود.

ساختار شکل‌گیری کندل دوجی

در زبان ژاپنی، دوجی به معنای خطا یا اشتباه است و معطوف به نادر بودن شباهت زیاد قیمت باز و بسته شدن سهم است. بر‌اساس قیمت باز و بسته شدن سهم و شکل‌گیری سایه‌ها، دوجی به سنگ قبر، پایه بلند و سنجاقک تقسیم می‌شود.

انواع دوجی در نمودار تحلیل تکنیکال

چه زمانی الگوی دوجی اتفاق می‌افتد؟

پس از یک روند طولانی صعودی، ظهور کندل استیک دوجی می‌تواند یک نشانه اخطار باشد که روند به قله رسیده یا نزدیک به اتمام قرار دارد.

دوجی‌ها نباید به صورت مکانیکی ارزیابی شوند، هرچند که پس از یک روند قوی، اغلب یک نشانه بزرگ برای برگشت هستند.

همیشه برای تشخیص کندل دوجی، اجازه دهید به‌طور کامل تشکیل شود تا بتوانید رفتار مناسب را در مقابل آن انجام دهید. اینکه چقدر برای اخطار تغییر روند باید صبر کرد بستگی به نسبت ریسک به بازدهی معامله دارد.

اگر فردی محافظه‌کار هستید، پس از وقوع یک کندل دوجی به خصوص در روند صعودی باید صبر بیشتری برای تایید تغییر روند داشته باشید تا ریسک کمتری را متحمل شوید.

براساس تئوری حراج، دوجی نشان‌دهنده نوعی بی‌تصمیمی بین خریداران و فروشند‌گان است. همه با هم برابرند، پس قیمت به هیچ سمتی نمی‌رود و خریداران و فروشند‌گان سهم سردرگم هستند.

با اینکه تحلیل‌گران دوجی را نشانه تغییر روند تفسیر می‌کنند، اما برخی معتقدند که ممکن است در زمان‌هایی دوجی حاکی از افزایش حرکت توسط خریداران و فروشندگان برای ادامه روند باشد.

محدودیت‌های دوجی

به‌تنهایی کندل دوجی یک الگوی خنثی است که اطلاعات کمی را فراهم می‌کند. علاوه بر آن دوجی یک رخداد متداول نیست و در بازارهایی اهمیت دارد که تعداد زیادی از شمع‌های دوجی وجود ندارند. بنابراین دوجی یک ابزار قابل اعتماد برای در نظر گرفتن موضوعاتی نظیر بازگشت قیمت نیست. وقتی این اتفاق می‌افتد، همیشه نیز قابل اعتماد نیست.

اندازه سایه بالا و پایین دوجی که تایید کننده وقوع آن است، گاهی موجب می‌شود که نقطه ورود به معامله تا محدوده حدضرر فاصله زیادی داشته باشد. پس بهتر است معامله‌گران یا جای بهتری را برای انتخاب حدضرر بیابند یا از انجام معامله صرف نظر کنند تا موقعیت بهتری برای معامله نصیب‌شان شود.

دوجی پایه بلند

تعریف دوجی پایه بلند: دوجی پایه بلند یک کندل استیک با سایه‌های بالا و پایین بسیار بلند و قیمت باز و بسته شدن بسیار نزدیک به یکدیگر است. این الگو نشان از بی‌تصمیمی بازار دارد. این الگو یک اخطار بی‌تصمیمی برای ورود به بازار پس از یک روند اصلی قدرتمند است. همچنین از یک دوره بی‌تصمیمی در روند نزولی، برای شروع یک روند صعودی خبر می‌دهد. پس این الگو هم در سقف و هم در کف دیده می‌شود. تشکیل یک یا چند دوجی پایه بلند یک شروع برای شکست و خروج از الگو در یک روند جدید است.

ساختار دوجی پایه بلند. قیمت ابتدایی و انتهایی بازار بسیار به یکدیگر نزدیک هستند.

چرا دوجی پایه بلند تشکیل می‌شود؟

زمانی که قیمت در یک روند قوی صعودی یا نزولی قرار دارد، دوجی پایه بلند یک نشانه تلقی می‌شود. تشکیل این دوجی نشان می‌دهد فشار عرضه و تقاضا نزدیک به حالت تساوی قرار دارند و امکان برگشت روند وجود دارد. این تساوی و بی‌تصمیمی به این علت است که قیمت هیچ فشاری از سمت روند قبلی خود دریافت نمی‌کند و احساسات روانی بازار در حال تغییر است.

در یک روند صعودی، فشار خرید بیشتر از فروش است، پس قیمت باز شدن کندل بعدی پایین‌تر از قیمت بسته شدن آن است. اما با شکل‌گیری دوجی پایه بلند، جنگ ناتمام بین خریداران و فروشندگان در حال پایان است.

روندی که قبلا خریداران کنترل بازار را در آن به دست داشتند، اکنون به یک حالت برابری فشار عرضه و تقاضا رسیده است. پس قیمت در کندل دوجی پایه بلند پس از باز شدن به سمت بالا حرکت می‌کند، اما فشار فروش اجازه بسته شدن در همان قیمت را نمی‌دهد و ریزش آن تا قیمت شروع بازار ادامه دارد و در نهایت در همان قیمت آغازین بسته می‌شود.

کارایی دوجی پایه بلند در روندهای صعودی بهتر عمل می‌کند و احتمال برگشت روند را به همراه دارد.

معامله با کندل دوجی پایه بلند

معامله در الگوی دوجی پایه بلند، به دو تاکتیک بازگشتی و عملکردی تقسیم می‌شود که در هر دو تاکتیک نرخ بازگشت روند اهمیت ویژه‌ای دارد. با این حال معامله‌گران خیلی به یک کندل اکتفا نمی‌کنند، چراکه الگو تنها با یک کندل تشکیل می‌شود و نیازمند روش‌های دیگر برای ترید هستند.

نمودار هفتگی فولاد و دوجی پایه بلند که در سقف تشکیل شده و با یک دوجی پایه بلند دیگر با بسته شدن قیمت پایانی زیر قیمت پایانی شمع قبلی تایید شده است

پس از اینکه الگوی دوجی پایه بلند به عنوان بی‌تصمیمی بازار تشکیل شد، در کندل بعد باید استراتژی معاملاتی خود را بچینیم. اگر قیمت به بالاتر از کندل صعود کرد، خرید و اگر به پایین‌تر از دوجی نزول کرد، فروش را ثبت می‌کنیم. در غیر این صورت منتظر می‌مانیم تا ساختار شمع‌های بعد از الگو، حرکت بعدی قیمت را پیش‌بینی کند.

دوجی سنگ قبر

دوجی سنگ قبر یک الگوی شمعی معکوس نزولی است. سایه بلند بالایی نشان می‌دهد پیشرفت صعودی در ابتدای دوره به نزول در انتهای دوره ختم می‌شود که اغلب این کاهش قیمت، یک نزول بلند مدت است.

الگوی سنگ قبر در هر دو روند صعودی و نزولی رخ می‌دهد، اما هنر خود را در روند صعودی با برگشت آن روند به نمایش می‌گذارد.

این الگو نشان‌دهنده یک روند معکوس نزولی است؛ اما احتمال برگشت روند ۵۰-۵۰ است و ۵۰ درصد احتمال ادامه روند موجود، امکان دارد.

در حالی که قیمت آغازین کندل، پایین‌ترین قیمت و قیمت بسته شدن نباید برای اعتبار آن برابر باشند، اما باید یک دم نسبتاً کوچک وجود داشته باشد. در غیر این صورت این الگوی را می‌توان به عنوان یک چکش معکوس، ستاره ثاقب یا یک دوجی با بدنه بسیار کوچک که در سقف شکل می‌گیرد، طبقه‌بندی کرد.

ساختار دوجی سنگ قبر

چرا کندل دوجی سنگ قبر در نمودارهای شمعی تشکیل می‌شود؟

علت روانشناسی این الگو نیز مانند بقیه الگوهای دوجی نوعی بی‌تصمیمی در بازار را نشان می‌دهد که قیمت به سمت بالا حرکت کرده، اما نتوانسته خود را حفظ کند و به نوعی می‌توان گفت که قیمت‌ها پس زده شده‌اند. نظر تحلیل‌گران بازار این است که فروشندگان تلاش می‌کنند تا در طول تشکیل کندل به سقف‌های جدیدی برسند، اما خریداران نزدیک قیمت پایانی سهم خرید می‌کنند. بنابراین سایه بلند بالا نشانگر شکست حرکت گاوها است. شاید یکی از دلایل نامگذاری این الگو نیز همین باشد.

در حالی‌که دوجی سنگ قبر را می‌توان در انتهای روند نزولی یافت، اما معمولا در انتهای روند صعودی یافت می‌شود. اگرچه دوجی سنگ قبر محبوب است، اما باز هم به طور کامل مورد اعتماد نیست و به طور کلی معامله‌گران تنها با سیگنال دوجی سنگ قبر عمل نمی‌کنند، مگر اینکه شمع بعدی تأیید معکوس را ارائه دهد.

معامله با دوجی سنگ قبر

معامله‌گران پس از شناسایی الگوی سنگ قبر یا از موقعیت‌های خرید خارج می‌شوند یا اقدام به فروش سهام خود می‌کنند.

اگرچه می‌بایست از الگوهای دیگر شمعی نیز در ارتباط با این تحلیل به عنوان تاییدیه نیز استفاده کرد. در بعضی مواقع، معامله‌گران نیز جهت اطمینان از الگو، به حجم معاملات و همچنین حجم روزهای قبل نیز دقت می‌کنند.

بیشترین سیگنالی که این الگو به برگشت روند منجر می‌شود، پس از گذشت دو تا چهار روز است. شکست رو به پایین بیشتر از شکست رو به بالا رخ می‌دهد، چرا‌که در این کندل قیمت پایانی، در پایین کندل قرار دارد.

برای معامله با این الگو احتمال بیشتر باید برای برگشت روند صورت گیرد؛ چرا که بهتر است بگذاریم تا کندل تایید تشکیل شود و ببینیم روند به کدام سمت می‌رود تا بتوانیم استراتژی معاملاتی خود را پیاده کنیم. همه این توضیحات به نسبت ریسک به بازدهی معاملات ما بستگی دارد.

از مهم‌ترین تاییدیه‌ها برای الگوی سنگ قبر، شکاف قیمتی کندل بعدی است که قیمت شروع آن پایین‌تر باید باشد.

از دوجی سنگ قبر جهت پیدا کردن مکان حدضرر و نیز سود در روند نزولی می‌توان استفاده کرد، اما این روش نسبت به سایر اندیکاتورهای تکنیکال ارزش کمتری دارد. اگرچه قابلیت اطمینان با حجم و کندل های شمعی تأیید‌کننده افزایش می‌یابد‌، اما دوجی سنگ قبر بهترین همراه کننده سایر ابزارهای تکنیکال برای راهنمایی معاملات است.

پ دوجی سنگ قبر را نشان می‌ دهد که با کندل بعدی تایید شده است.

دوجی سنجاقک

دوجی سنجاقک یک الگوی شمعی است که بسته به رفتار قیمت گذشته سهم می‌تواند یک سیگنال بازگشت روند در قیمت به سمت نزول یا صعود را داشته باشد. هنگامی تشکیل می‌شود که قیمت‌های بالا، باز و بسته شدن سهام یکسان باشد. اعتقاد بر این است که این شمع به ندرت تشکیل می‌شود، اما در نمودارهای تکنیکال به کرات می‌توان این الگو را مشاهده کرد.

سایه بلند پایین نشان می‌دهد که فروش بی‌وقفه در طول کندل رخ داده است، اما قیمت پایانی نزدیک به قیمت آغازین است و نشان می‌دهد که خریداران نیروی فروش را به خود جذب کرده‌اند و قیمت را به سمت بالا سوق داده‌اند.

به دنبال روند نزولی، سنجاقک شمعی ممکن است نشانگر افزایش قیمت در آینده نزدیک باشد. پس از روند صعودی، این نشان می‌دهد که فروش بیشتری وارد بازار شده و ممکن است کاهش قیمت در پی داشته باشد.

ساختار الگوی دوجی سنجاقک

روانشناسی کندل دوجی سنجاقک

الگوی دوجی سنجاقک به‌طور مکرر اتفاق نمی‌افتد، اما وقتی در یک روند ظاهر می‌شود، یک علامت هشدار است که روند موجود ممکن است تغییر جهت دهد یا فقط قدرت روند کاهش یافته است. به دنبال پیشروی قیمت، سایه پایین و بلند سنجاقک نشان می‌دهد که فروشندگان قادر به کنترل حداقل بخشی از دوره معاملات بودند. در حالی که قیمت پایانی بدون تغییر بسته شد، افزایش فشار فروش در این مدت یک علامت هشداردهنده است.

کندل بعدی الگوی سنجاقک، باید طوری تشکیل شود که برگشت روند را تایید کند. کندل بعدی می‌بایست افت کرده و زیر الگوی شمعی سنجاقک بسته شود.

اگر در الگوی شمعی تاییدیه رشد قیمت صورت گیرد، سیگنال برگشت قیمت نامعتبر بوده و سهم به رشد خود ادامه می‌دهد.

در زمان کاهش قیمت، دوجی سنجاقک نشان می‌دهد که فروشندگان در اوایل دوره با قدرت بودند، اما تا پایان معاملات خریداران قیمت را به بازار بازگردانده‌اند. این نشان‌دهنده افزایش فشار خرید در طی روند نزولی است و می‌تواند باعث افزایش قیمت شود.

اگر بسته شدن سهام در کندل تاییدیه سنجاقک، بالای بسته شدن الگوی سنجاقک باشد، سیگنال مورد تایید است. هرچه رشد سنجاقک در روزها بیشتر باشد، واژگونی و حرکت معکوس سهم نیز محتمل‌تر است.

معامله با کندل دوجی سنجاقک

معامله‌گران معمولا در زمان تکمیل یا پس از تکمیل کندل تاییدیه اقدام به خرید می‌کنند. در صورت خرید برای برگشت به روند صعودی، حد ضرر معامله را زیر سایه پایین کندل سنجاقک در نظر بگیرید و در صورتی که در روند نزولی این الگو ظاهر شد و قصد فروش سهم خود را داشتید، حد ضرر معامله باید بالاتر از کندل سنجاقک باشد.

سنجاقک دوجی وقتی بهتر کار می‌کند که از سایر ابزار تکنیکال استفاده شود، خصوصا در جایی که در الگوی شمعی نشانه تردید و نزول وجود داشته باشد.

تشکیل الگو با حجم سنگین، عملکرد الگو را در شکست روند به خصوص در بازار نزولی افزایش می‌دهد. اگر منتظر بازگشت روند پس از مشاهده الگوی سنجاقک هستید، حتما رخ خواهد داد. معمولا حدود سه روز زمان می‌برد تا قیمت پایین‌تر یا بالاتر از الگوی سنجاقک بسته شود تا بتواند روند فعلی خود را بشکند.

با کاربردهای الگوی چکش در تحلیل تکنیکال آشنا شوید

الگوی چکش در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال یک رویکرد تحلیل قیمت سهام است که به کمک آن روند قیمت دارایی‌ها در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت و بلندمدت پیش‌بینی می‌شود. در همین راستا ابزارهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوی چکش یا Hammer یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار می‌رود. الگوی چکش زیرمجموعه کندل‌ استیک ها یا همان الگوهای شمعی است. موضوع اساسی در کندل چکش این است که نوسان قیمت در زمان شروع معاملات تا پایان آن‌ها را نشان می‌دهد. نکات مهمی را می‌توان از تحلیلگری به کمک الگوی چکش در تحلیل تکنیکال استخراج کرد. اما الگوی چکش چیست و چه مشخصات ظاهری دارد؟ شیوه کار کردن با این الگو به چه صورت است؟ چه پیام‌هایی از این الگو برای تحلیلگر قابل استخراج است؟ آیا نقاط ضعفی هم می‌توان برای این الگوی تحلیل تکنیکال برشمرد؟ این‌ها سؤالات مهمی است که در ادامه مقاله به طور مفصل مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرند.

الگوی چکش چیست و چه مشخصات ظاهری دارد؟

نام‌گذاری الگوی Hammer یا چکش کاملاً به واسطه شکل ظاهری کندل‌ها در این الگو است. در حالت کلی کندل‌های چکش از یک بدنه چهارگوش مربعی تشکیل می‌شوند که به یک میله یا دم بلند در پایین متصل هستند. معمولاً طول این دم متصل حدود 2 تا 3 برابر پهنای بدنه چهارگوش است. از این جهت شکل این کند‌ل‌ها کاملاً مشابه چکش هستند.

به کمک این الگو تحلیلگر می‌تواند تشخیص دهد که یک روند نزولی تغییر جهت داده و یک روند صعودی آغاز شده است. معمولاً در نمودار این چکش‌ها با رنگ‌های سبز یا قرمز دیده می‌شوند که در خصوص اهمیت این رنگ‌ها در ادامه بیشتر توضیح داده می‌شود. اما بدنه و دم هر یک نشان‌دهنده چه مفاهیمی هستند؟

بدنه الگوی چکش نشانه تفاوت بین قیمت باز شدن و بسته شدن یک دارایی در طول مدت معامله در بازار است. این در حالی است که اندازه دم نشان‌دهنده تفاوت بین بالاترین و پایین‌ترین قیمت روز یک دارایی است. نکته مهم این است که کندل‌های چکش همواره در روندهای نزولی قیمت دارایی شکل می‌گیرند اما ایجاد آن‌ها همواره به منزله پایان روند نزولی نیست. بلکه باید فاکتورهای دیگری نیز در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان در خصوص پایان روند نزولی و آغاز یک روند رو به رشد تحلیل درستی ارائه کرد.

نگاهی به فلسفه روانشناسی الگوی چکش در تحلیل تکنیکال

نگاهی به فلسفه شکل‌گیری الگوهای مختلف در بازار می‌تواند در ایجاد درک و شناخت صحیح از آنچه در بازار رخ می‌دهد، مؤثر باشد. این نکته درباره ابزارهای تحلیل تکنیکال که بیشتر مبتنی بر آمار و احتمالات هستند، بیشتر صدق می‌کند. الگوی چکش در تحلیل تکنیکال نیز از این موضوع مستثنی نیست؛ بنابراین لازم است کمی درباره فلسفه و مفاهیم مرتبط با این الگو بیشتر بحث و بررسی صورت بگیرد.

الگوی چکش در تحلیل تکنیکال

هر روند نزولی قیمت در یک بازار یک روز به پایان می‌رسد. تلاش برای تشخیص این نقطه پایان از این جهت اهمیت دارد که می‌توان موقعیت مناسبی برای ورود به بازار پیدا کرد. شکل‌گیری کندل چکش نیز به عنوان یک نشانه مهم از پایان روند نزولی بازار نشانه بسیار مثبتی به شمار می‌رود.

تشکیل الگوی چکش نشان‌دهنده آن است که قیمت دارایی وارد محدوده حمایتی شده و به این ترتیب خریداران ابتکار عمل را در بازار از فروشندگان گرفته‌اند. شاید یک مثال بتواند تصویر بهتری از کاربرد این الگو به نمایش بگذارد. تصور کنید الگوهای بازگشت روند که بازار آغاز به کار می‌کند و قیمت یک دارایی روند نزولی به خود می‌گیرد.

اما پس از مدتی خریداران به یکباره وارد بازار شده و با خرید سنگین به یکباره روند کاهشی قیمت را به روند افزایشی تغییر می‌دهند. حتی گاهی اوقات قدرت خریداران به حدی زیاد است که قیمت پایانی پس از یک افت شدید مجدداً اوج گرفته و به نزدیکی قیمت بازگشایی می‌رسد.

چه نشانه‌هایی اعتبار الگوی چکش را افزایش می‌دهد؟

در تحلیل تکنیکال باید به دنبال راه‌هایی برای بررسی میزان اعتبار نتایج به دست آمده بود. الگوی چکش زمانی از اعتبار بالایی برخوردار است که چند نشانه به وقوع بپیوندد که عبارت‌اند از:

  1. انتهای دم الگو نشان‌دهنده محدوده حمایتی قیمت دارایی است. توجه به این نکته ضروری است که هرچه طول این دم بالاتر باشد، بدون شک اعتبار این الگو بیشتر خواهد بود.
  2. یکی دیگر از نشانه‌هایی که موجب افزایش اعتبار الگوی چکش است، شکل‌گیری 3 کندل نزولی پیش از چکش است. منظور از کندل نزولی، آن است که سطح قیمتی کندل پایین‌تر از کندل قبلی خود باشد.
  3. مهر تأیید بر کندل چکش زمانی می‌خورد که کندل‌های بعد از آن کاملاً حالت صعودی به خود بگیرند.

با وجود سه نکته‌ای که در بالا اشاره شد، نمی‌توان با الگوی چکش به تنهایی برای خرید و فروش سهام استفاده کرد و باید به کمک سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نسبت به صحت و اعتبار نتایج اعتماد بیشتری حاصل نمود.

انواع کندل الگوهای بازگشت روند چکش به چند دسته تقسیم می‌شود؟

تا اینجا بررسی شد که الگوی چکش چیست. در ادامه لازم است تا نسبت به بررسی انواع کندل چکش در تحلیل تکنیکال بحث و بررسی صورت بگیرد. همان‌طور که اشاره شد این کند‌ها به دو صورت سبزرنگ و قرمزرنگ در نمودارها ظاهر می‌شوند. دسته‌بندی کندل‌های چکش نیز بر همین مبنی به دو دسته صعودی و نزولی انجام می‌شود که عبارت‌اند از:‌

1- کندل چکش صعودی

الگوی چکش صعودی

کندل صعودی نشان‌دهنده آن است که قیمت یک سهم در پایان معاملات بالاتر از قیمت آن در هنگام بازگشایی در همان روز بوده است. کندل‌های صعودی در نمودار به رنگ سبز مشخص می‌شوند. از نظر مفهومی، کندل چکش در روند صعودی نشان‌دهنده آن است که خریداران به حدی قدرتمند بودند که نه‌تنها ابتکار عمل را از دست فروشندگان خارج کرده‌اند، بلکه با خرید بسیار سنگین قیمت سهام را بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدایی روز رسانده‌اند.

2- کندل چکش نزولی

الگوی چکش نزولی

کندل چکش قرمز رنگ در نمودار به نام کندل چکش نزولی شناخته می‌شود که نشان‌دهنده آن است که با وجود تضعیف فروشندگان، باز هم قیمت سهام پایین‌تر از قیمت آن در زمان بازگشایی بسته شده است. در عمل وقتی الگوی چکش نزولی رخ می‌دهد، نشان‌دهنده آن است که با وجود آنکه خریداران موفق شده‌اند روند نزولی را به صعودی تغییر دهند، اما هنوز آن‌قدر خرید صورت نگرفته است که قیمت پایانی سهام به بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدای روز برسد.

ایجاد الگوی چکش نزولی در یک روند صعودی در بازار نشانه چیست؟

گاهی اوقات ممکن است در جریان یک روند صعودی قیمت در بازار، به یکباره کندل چکش نزولی شکل بگیرد. این کندل نشان‌دهنده قدرت فروشندگان در مسیر صعودی است. در واقع فروشندگان موفق شده‌اند فشار عرضه را افزایش داده و در نتیجه قیمت سهام را به پایین‌تر از قیمت بازگشایی آن برسانند. اما مجدداً خریداران با خرید‌های خود مانع از افت قیمت شدید سهام شده‌اند.

به هر ترتیب هر زمان کندل چکش در انتهای روند صعودی شکل گرفت، می‌تواند به عنوان نشانه‌ای برای قدرتمند بودن فروشندگان تلقی شود. به این ترتیب ممکن است در آینده نزدیک روند صعودی متوقف شود و فروشندگان ابتکار عمل را در بازار به دست بگیرند.

آموزش استفاده از الگوی چکش در تحلیل تکنیکال

آنچه تا اینجا در مطالعه این مقاله روشن شد، این است که الگوی چکش در تحلیل تکنیکال، یک الگوی امیدوارکننده و به نوعی نشانه رشد بازار است که در انتهای یک روند نزولی به وجود می‌آید. البته یک معامله‌گر حرفه‌ای با مشاهده این الگو در نمودار قیمت دارایی بلافاصله اقدام به خرید نمی‌کند؛ بلکه آن را به عنوان نشانه‌ای برای بررسی سایر عوامل مؤثر قلمداد می‌کند.

به عنوان مثال می‌توان با بررسی اندیکاتور rsi مشخص نمود که آیا سهم در منطقه اشباع فروش قرار دارد یا خیر. اگر این اندیکاتور عدد کمتر از 30 را به نمایش گذاشت، اعتبار کندل چکش افزایش پیدا می‌کند.

نکته مهم دیگر آن است که شاید الگوی چکش نشانه آغاز یک روند صعودی باشد، اما به هیچ عنوان مشخص نمی‌کند که این افزایش قیمت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؛ بنابراین اینجا اهمیت استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال برای رسیدن به یک دید جامع در خرید سهام بسیار مؤثر و مهم است.

آیا استفاده از الگوی چکش محدودیت دارد؟

الگوی چکش در تحلیل به روش پرایس اکشن بسیار کاربردی هستند و نقش مهمی در رسیدن به نتایج مثبت از این شیوه تحلیل تکنیکال دارند. اما دو نکته مهم در خصوص این الگو وجود دارد که می‌توان به عنوان محدودیت‌های پیرامون کندل چکش مطرح نمود. این محدودیت‌ها عبارت‌اند از:

  1. شاید تصمیم‌گیری مبتنی بر کندل چکش کار چندان منطقی نباشد؛ چرا که به تنهایی نشان‌دهنده تغییر روند قیمت سهام از نزولی به صعودی نیست و باید فاکتورهای متعدد دیگری نیز در کنار آن مورد ارزیابی قرار بگیرد.
  2. به هیچ عنوان هدف قیمتی توسط کندل‌های چکش تعیین نمی‌شود. در واقع معامله‌گر نمی‌تواند به کمک این کند‌ل‌ها متوجه شود که روند صعودی تا چه زمانی ادامه پیدا می‌کند و برای تعیین حد ضرر یا سود باید از ابزارهای دیگر استفاده کند.

منظور از الگوی چکش وارونه چیست؟

از نظر مفهوم و عملکرد تفاوتی بین کندل چکش و چکش وارونه وجود ندارد و هر دو آن‌ها نشان‌دهنده یک الگوی بازگشت صعودی هستند که در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد.

الگوی چکش وارونه

اما از نظر شکل ظاهری الگوی چکش وارونه یا الگوی چکش تفاوت دارد. در کندل چکش، بدنه در بالا تشکیل شده و یک دم در پایین آن شکل می‌گیرد. در حالی که در کندل چکش وارونه، بدنه در پایین تشکیل می‌شود و به جای دم یک شاخ در بالای آن وجود دارد که طول آن 2 تا 3 برابر بدنه است. البته گاهی اوقات ممکن است یک دم خیلی کوچک نیز وجود داشته باشد که کاملاً قابل اغماض است و می‌توان آن را نادیده گرفت. تقریباً تمام آنچه در خصوص کندل چکش اشاره شد، درباره کندل چکش وارونه نیز عیناً صادق است.

سؤالات متداول

آیا کندل چکش وارونه در روند‌های صعودی نیز ایجاد می‌شود؟

خیر؛ الگوی چکش وارونه برخلاف کندل چکش صرفاً در روندهای نزولی ایجاد می‌شود.

آیا می‌توان کندل چکش را به عنوان مبنای تصمیم‌گیری برای خرید سهام قرار داد؟

خیر؛ این الگو به هیچ عنوان به تنهایی نشانه تغییر روند در قیمت سهام نیست و باید سایر ابزارهای تحلیلی را نیز در کنار آن مورد استفاده قرار داد.

کلام پایانی

در این مقاله بررسی شد که الگوی چکش چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد. در مجموع تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی را در اختیار تحلیلگران قرار می‌دهد تا به کمک آن بتوانند سود خود در معامله‌ها را افزایش داده و زیاد خود را به حداقل برسانند. دو دوره آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته در کلینیک سرمایه در اختیار شما قرار دارد که به کمک آن می‌توانید از صفر تا صد هر آنچه برای تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارید را بیاموزید.

انواع الگوهای بازگشتی صعودی در تحلیل تکنیکال

الگوهای بازگشتی دارای دو نوع صعودی و نزولی می باشند؛ الگوهای بازگشتی صعودی از یک، دو یا سه کندل در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شوند و علامتی برای تغییر جهت روند از نزولی به صعودی می باشند. در ادامه به ترتیب الگوهای تکی و ترکیبی صعودی را شرح می دهیم.

1-الگوی همر (Hammer)

الگوی همر (چکش) از جمله الگوهای تک شمعی است که در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و دارای خصوصیات زیر می باشد:

  1. یک بدنه کوچک که در انتها یا نزدیکی بالاترین قسمت دامنه شمع شکل می گیرد.
  2. رنگ بدنه زیاد اهمیت ندارد؛ یعنی می تواند سفید توخالی یا مشکی توپر باشد لیکن اگر صعودی (سفید) باشد دارای قدرت بازگشت بیشتری می باشد.
  3. سایه پایینی بلند که طول آن حداقل دو یا چند برابر بدنه شمع می باشد.
  4. سایه بالایی نداشته باشد و یا در صورت دارا بودن بایستی بسیار کوچک باشد.
  5. قیمت پایانی بایستی در محدوده بالاترین قیمت دامنه شمع قرار داشته باشد.

الگوی همر

الگوی همر از الگوهای تک شمعی

الگوی همر (چکش)

همر می تواند سایه بالایی کوتاه داشته باشد یا اینکه فاقد آن باشد

سایه پایینی بلند نشانگر این است که قیمت در ابتدای بازار توسط فروشندگان به شدت ریزش کرده است ليكن در ادامه خریداران ابتکار عمل را از دست فروشندگان گرفتند و با غلبه بر آنها موجب بازگشت موثر قیمت به سمت بالا شده اند به نحوی که در انتهای بازار در نزدیکی بالاترین قیمت خود بسته شده است. به این صورت شمعی با یک بدنه کوچک، سایه پایینی بلند و سایه بالایی بسیار کوچک و یا حتی بدون آن به نام همر تشکیل می شود تا بازار را به سمت بالا صعود دهد. قابل ذکر است نوع متقارن این الگو در روند صعودی ستاره ثاقب یا شوتینگ استار نام دارد که در ادامه آن را نیز شرح می دهیم.

الگوی همر یا چکش

تشکیل الگوی شمعی بازگشتی همر

نحوه شکل گیری همر

نحوه شکل گیری همر در انتهای روند نزولی و بازگشت آن

2-الگوی نافذ (Piercing Pattern)

الگوی شمعی نافذ از جمله الگوهای بازگشتی قدرتمند است که از ترکیب دو شمع متضاد سیاه و سفید در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و دارای خصوصیات زیر می باشد:

  1. اولین شمع همانند روند قبلی دارای یک بدنه نزولی (سیاه) قدرتمند است که معمولا یک شمع سیاه بلند یا متوسط بوده و باعث اطمینان معامله گران به روند نزولی می گردد.
  2. شمع دوم دارای بدنه مخالف با شمع قبلی و صعودی (سفید) است؛ بدین صورت که نقطه آغازین آن با یک شکاف در زیر قیمت حداقل (حالت ایده آل) یا قیمت پایانی شمع قبلی شکل می گیرد و قیمت تا محدوده بیش از ۵۰ درصدی بدنه شمع قبلی نفوذ کرده و در نهایت نیز در همان ناحیه بسته می شود. به عبارت دیگر نقطه پایانی شمع دوم حداقل در نیمه بدنه و یا نزدیکی نقطه آغازین شمع قبلی قرار دارد.

الگوی نافذ

تشکیل الگوی نافذ

تشکیل الگوی نافذ

نقطه آغازین شمع دوم می تواند در زیر قیمت حداقل یا پایانی شمع قبلی قرار بگیرد ليكن در حالت اول وضعیت بسیار مناسب تر است.

شکل گیری چنین الگویی از نظر روانی تغییر مهمی در تفکر نزولی بودن روند است. اگر شمع دوم کاملا بدنه شمع قبلی را بپوشاند دیگر یک الگوی نافذ محسوب نمی شود بلکه جزو الگوهای پوشاننده است که در ادامه به آنها نیز می پردازیم لیکن اگر نقطه پایانی کندل دوم حداقل به نیمه بدنه شمع قبلی نرسد بایستی به انتظار دیگر علائم تأیید کننده باشیم تا پس از تأیید با معامله خرید وارد بازار شویم. در تأیید بازگشت چنین الگویی بایستی بازار در بالای شمع دوم معامله شود و در نهایت نیز بالای آن بسته شود. این الگو دارای نوع متقارنی در روند صعودی به نام الگوی ابر سیاه می باشد که در ادامه آن را نیز شرح می دهیم.

سهام شرکت کالسیمین

نحوه شکل گیری الگوی نافذ در انتهای روند نزولی و بازگشت آن که با همگرایی همراه بوده است

الگوی نافذ

نحوه شکل گیری الگوی نافذ در انتهای روند نزولی و بازگشت آن

3-الگوی پوشاننده صعودی

این الگو (پوشاننده صعودی) از جمله الگوهای بازگشتی قدرتمند است که همانند الگوی نافذ از ترکیب دو شمع با رنگ های متضاد (سیاه و سفید) در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و دارای خصوصیات زیر می باشد:

  1. اولین شمع همانند روند قبلی خود دارای یک بدنه نزولی (سیاه) قدرتمند است که معمولا یک شمع سیاه بلند یا متوسط بوده و باعث اطمینان معامله گران به روند نزولی می گردد.
  2. شمع دوم دارای بدنه مخالف با شمع قبلی و صعودی (سفید) است.
  3. بدنه شمع دوم بایستی کاملا بدنه شمع قبلی را در بر گیرد (بپوشاند)؛ بدین صورت که نقطه آغازین آن با یک شکاف در زیر قیمت حداقل (حالت ایده آل) با قیمت پایانی شمع قبلی شکل گیرد و قیمت تا کل محدوده بدنه شمع قبلی نفوذ کرده و در نهایت نیز در همان ناحیه با بالاتر بسته شود.

با شکل گیری چنین الگویی به احتمال بسیار زیادی روند نزولی پایان یافته و به زودی حرکت بازگشتی (صعودی) آغاز خواهد شد. البته قابل ذکر است در این الگو احتیاجی نیست که بدنه شمع دوم کل دامنه شمع قبلی (از نقطه پایین به بالا) را در بر گیرد بلکه فقط پوشاندن بدنه کندل قبلی کافی است. البته شما در نمودارهای بازار تنوع زیادی را در این الگو مشاهده می نمایید; برای مثال الگویی که در آن نقطه پایانی کندل اول دقیقا در نقطه آغازین کندل دوم با در نزدیکی آن قرار دارد یا اینکه نقطه آغازین کندل اول دقيقا در نقطه پایانی کندل دوم با در نزدیکی آن قرار دارد. در هر دو حالت، اگر قیمتها در یک انتها مطابق هم باشند نه در هر دو انتها، الگو مورد تأیید می باشد؛ ضمن اینکه بدنه کندل دوم بایستی نسبت به کندل اول تا حد قابل توجهی بلندتر باشد. در این میان اگر قیمتها در دو انتها با هم تطابق داشته باشند و اندازه بدنه ها نیز یک اندازه باشد، این الگوی دیگر پوشاننده محسوب نمی شود.

الگوی پوشاننده صعودی

تشکیل الگوی پوشاننده صعودی

در این الگو اگر اتفاقات زیر به وقوع پیوندد بازگشت با اطمینان و قدرت بیشتری رخ خواهد داد:

  • کندل پوشاننده پس از یک روند طولانی مدت تشکیل گردد.
  • بدنه شمع اولی بسیار کوچک باشد مانند یک الگوی فرفره یا دوجی و توسط یک بدنه بلند پوشانده شود.
  • کندل پوشاننده (شمع دومی) دارای یک بدنه طویل باشد و سایه های بالایی و پایینی نداشته باشد البته سایه های کوچک نیز ایرادی ندارد.
  • کندل پوشاننده کل دامنه شمع اول را بپوشاند یعنی از پایین تا بالای آن را فرا گیرد.
  • کندل پوشاننده نه تنها شمع قبلی بلکه چند شمع قبلی خود را بپوشاند.
  • تشکیل شمع پوشاننده با افزایش قابل توجه حجم همراه باشد.

این الگو بسیار مشابه الگوی نافذ است لیکن بر خلاف نافذ که تا حدود نیمه بدنه شمع قبلی نفوذ می کرد در این الگو کل بدنه شمع قبلی پوشانده می شود. بر این اساس الگوی پوشاننده بسیار قدرتمندتر از الگوی نافذ عمل می کند. قابل ذکر است که این الگو نوع متقارنی نیز در روند نزولی به نام الگوی پوشاننده نزولی دارد.

الگو پوشاننده صعودی

نحوه شکل گیری الگو پوشاننده صعودی در انتهای روند نزولی و بازگشت بازار

منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا