فرق معامله گر با تحلیلگر

معامله گر یا تحلیل گر
در ادامه مبحث معامله گر یا تحلیل گر، به بررسی مفهوم معامله گر می پردازیم.معامله گر شخصی است که در بازارهای مالی برای خود و یا فرد دیگر و یا شرکت خرید و فروش دارایی مالی انجام میدهد . در نظر داشته باشید که بین سرمایه گذار و معامله گر تفاوت وجود دارد آنهم در مدت زمانی است که فرد دارایی را در اختیار دارد. سرمایه گذاران اصولا تمایل به سرمایه گذاری در افق زمانی بلند مدت را دارند. در حالی که فرق معامله گر با تحلیلگر معامله گران ترجیح می دهند دارایی را برای مدت زمان کوتاهی در اختیار داشته باشند تا از روندهای کوتاه مدت بهره مند شوند.
تحلیل گر کیست ؟
بالاتر اشاره کردیم که برای اینکه ببینیم معامله گر یا تحلیل گر کدام یک نقش مهمتری دارند به بررسی مفهوم هر یک به تنهایی خواهیم پرداخت. این قسمت مفهوم تحلیل گر را باز خواهیم کرد.
یک تحلیل گر، تجزیه و تحلیل داده های مالی تاریخی و پیش رو را از طریق مدل های پیشرفته مالی انجام می دهند.
تحقیقات آنها در خصوص بررسی روندهای اقتصادی و تجاری در یک صنعت خاص، منطقه جغرافیایی یا نوع محصول ویژه می باشد.
تحلیلگران سرمایه گذاری دو نوع هستند. تحلیلگران سمت خرید و تحلیلگران سمت فروش
تحلیلگران سمت خرید: در زمینه هایی که فرصتهای سودآوری را نشان می دهند تحقیق می کنند.
تحلیلگران طرف فروش: تحقیق در مورد اصول مالی شرکتها جهت بررسی اینکه کدام یک از آنها بالاترین پتانسیل برای سودآوری را برخوردار هستند.
فرق معامله گر با تحلیلگر چیست؟
برای درک بهتر موضوع بعد از بیان مفاهیم معامله گر و تحلیلگر برای آنکه بدانیم
معامله گر یا تحلیل گر خوب است بدانیم که تفاوت تحلیلگر و معامله گر چیست؟
تحلیلگران اغلب رویکردشان منطقی است. در حالی که معامله گر با یک معامله خاص در رویکرد خود غیر منطقی می شود. غیرمنطقی بودن به رنج و ناراحتی ختم می فرق معامله گر با تحلیلگر شود. یک تحلیلگر می تواند هر نوع سهام یا هر کلاس از دارایی را انتخاب کند و به ارائه نظراتش در آن رابطه بپردازد، اما یک معامله گر باید بهترین نوع سهام یا کلاس دارایی را انتخاب کند.
البته که تفاوت تحلیلگر و معامله گر بسیار زیاد است. لازم و ضروری است که یک معامله گر تحلیلگر خوبی باشد، اما داشتن مهارت های تحلیلی به تنهایی تضمین کننده موفقیت او در انجام معاملات نیست. تحلیلگران بازارهای مالی دو دسته هستند تحلیلگران تکنیکال، تحلیلگران فاندامنتال.
یک تحلیلگر قادر است زمان ورود و خروج از بازار را با توجه به شرایط، تجزیه و تحلیل کند و به معامله گر اطلاع دهد.
یک تحلیلگر رویکرد سیاستمدارانه ای دارد و غالبا از این دست کلمات استفاده می کند(اگر، اما، سپس، امکان داره، در صورتی که…) اما یک معامله گر به خوبی می داند که اگر درست متوجه نشود بهای سنگینی خواهد پرداخت. در مقام مقایسه معامله گر یا تحلیل گر می توان گفت که تحلیلگر زندگی آرامتری نسبت به یک معامله گر دارد. اما اینکه معامله گر فرق معامله گر با تحلیلگر یا تحلیل گر کدام یک ؟ می توان نتیجه گرفت که یک معامله گر می تواند یک آنالیست باشد اما یک آنالیست نمی تواند یک معامله گر باشد. در واقع حتما بایستی یک تریدر و معامله گر خوب و موفق، تحلیلگر خوبی نیز باشد اما لزوما یک تحلیلگر خوب تریدر و معامله گر خوبی نمی تواند باشد.
تحلیلگر یا معامله گر؟
تحلیلگر یا معامله گر؟ اگر در بازارهای مالی فعال هستید حتما این دو واژه به گوشتان خورده است.برای موفقیت در بازارهای مالی باید معامله گر باشیم یا تحلیلگر؟ اصلا این دو با هم فرق دارند؟ در این مقاله آموزشی چیزهایی را متوجه می شوید که خیلی از افرادی که در این حوزه فعال هستند فراموش کرده اند و به آن توجهی نمی کنند.
تحلیل
اگر به تازگی وارد بازار بورس شده فرق معامله گر با تحلیلگر اید به احتمال خیلی قوی با استفاده از ویدیوهای رایگان در اینترنت با اصول ابتدایی تحلیل تکنیکال آشنا شده اید. مثل خود من وقتی وارد بازارهای مالی شدم قبل از هر چیز با راهنمایی دوستان نزدیکم اول تحلیل تکنیکال را یاد گرفتم. وقتی هم که اصول ابتدایی تحلیل را فهمیدم احساس میکردم یکی از قوی ترین تحلیلگر های بازار بورس هستم، با همان اصول ابتدایی چندین سود شیرین را گرفتم و در زمان خیلی کوتاهی همان سود ها را با مقداری از اصل سرمایه ام را با ضرر تحویل بازار دادم.
تحلیلگر
در اینجا نمی خواهم داستان بورسی خودم را توضیح دهم فقط یک خاطره کوچک از روزهای ابتدایی ورود به بازار را گفته ام که این تجربه را ۹۰ درصد تازه واردان دارند. اگر هم شما جز این دسته از افراد هستید که تصور میکنید برای موفقیت در بازارهای مالی باید یک تحلیلگر عالی باشید و هروز هم علم خود را در زمینه تحلیلگری بالا می برید. باید به شما بگویم، شما هم مثل روزهای ابتدایی من راه را اشتباه میروید.من روزی فهمیدم که راه را اشتباه میروم که تفاوت بین تحلیلگر و معامله گر را متوجه شدم.
در ابتدا تصور میکردم این دو با هم یکی هستند و اشتباه من هم همین بود. ما در بازار های مالی دو نوع تحلیل داریم ؛ تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. که تفاوت این دو را در یک مقاله آموزشی با نام “تحلیل بورس” دیگر گفته ام. کاری با تفاوت این دو ندارم ولی زمانی متوجه شدم مسیر موفقیت در بازار بورس از طریق تحلیل بازار، فقط ۲۰ درصد بازار است، بله درست متوجه شدید مطمئن هستم شما هم مثل آن روزهای من کاملا متعجب هستید، از آن روز همه چیز برای من عوض شد.
ارکان موفقیت در بازار بورس
برای موفقیت در بازار های مالی، ما ۳ پازل نیاز داریم تا به هدفمان که موفقیت مالی است برسیم؛ ۱. تحلیل بازار ( استراتژی ) ۲. مدیریت سرمایه ۳. روانشناسی بازار
تحلیلگر
الان با خودتان فکر می کنید موضوع تحلیلگر و معامله گر چه ربطی به این بحث ها دارد. تا آخر مقاله را اگر مطالعه کنید متوجه کل موضوع می شوید. من زمانی شروع به سود گرفتن های مداوم از بازار شدم که این ۳ رکن را فهمیدم. این سه اصل فرق بین معامله گر و تحلیلگر را به شما می گوید و اگر خیلی کوتاه بخواهم این سه رکن را توضیح دهم باید بگویم ؛
تحلیل بازار (استراتژی)
شما باید اصول تحلیل را یاد بگیرید، درصدی بنیادی و درصدی از اصول تکنیکال و از این اصول یک استراتژی معاملاتی بسازید که تحت هر شرایطی به این استراتژی پایبند باشید. ساخت استراتژی به این معنی است که شما تحلیل خود را فقط با یک ابزار انجام دهید، نه اینکه امروز فیبوناچی تحلیل کنید فردا الیوت، پس فردا چنگال اندرو و …..
معامله گر
خیلی از تازه واردها، نمودار را نگاه می کنند و یک روز با ابزار فیبوناچی میخرند، یک روز با الگوی کلاسیک می فروشند در اصلاح هر چیزی که به چارت بخورد معامله می کنند. اگر اصول تحلیل خود را به استراتژی تبدیل کنید تازه شما ۲۰ درصد مسیر موفقیت را رفته اید. و اینجا یک تحلیلگر هستید ولی تا معامله گر شدن هنوز راه دارید.
مدیریت سرمایه
بعد از طراحی استراتژی باید اصول مدیریت سرمایه را رعایت کنید که از ابتدایی ترین اصول آن، تشکیل یک سبد سهام است. یعنی تحت هر شرایطی نباید کل سرمایه را در یک سهام سرمایه گذاری کرد. این ابتدایی ترین اصول مدیریت سرمایه است. در اصلاح میگویند تمام تخم مرغ ها را در یک سبد نگذارید.
معامله گر
مدیریت سرمایه خیلی اصول دارد که باعث می شود ریسک شما در سرمایه گذاری کاهش پیدا کند. مدیریت سرمایه ۳۰ درصد از این مسیر موفقیت است. با ساخت استراتژی معاملاتی و اصول مدیریت سرمایه هنوز شما نیمی از مسیر، یعنی ۵۰ درصد موفقیت در بازارهای مالی را طی کرده اید.
روانشناسی بازار
۵۰ درصد باقی مانده موفقیت در بازارهای مالی به روانشناسی بازار بستگی دارد. تمام این مواردی را که گفتیم تئوری بازار است. روانشناسی هنگام عمل است. حالا سرمایه شما درگیر بازار شده است الان چه رفتاری از خود نشان میدهید؟ آیا به استراتژی خود پایبند هستید؟ به اصول مدیریت سرمایه ای که برای خود نوشته اید عمل میکنید؟ روانشناسی بازار اصول آموزشی خود را دارد که باید آن را یاد بگیرید.
روانشناسی بازار
تفاوت
همه اینها را گفتیم تا به تفاوت تحلیلگر و معامله گر برسیم. با شرایطی که در بالا گفتیم اگر شما اصول تحلیل را یاد بگیرید فقط ۲۰ درصد از بازار را میتوانید داشته باشید. ۸۰ درصد بازار را چطور میتوان رها کرد و ۲۰ درصد بازار را گرفت؟ به نظر شما این قمار نیست؟ اگر شخصی تحلیلی انجام میدهد حتی حرفه ای ترین تحلیلگر دنیا باشد، شما نمیتوانید با تحلیل آن شخص، سرمایه خود را بدون مدیریت سرمایه و روانشناسی بازار به خطر بیاندازید.
بورس
معامله گر کیست؟ | معامله گر کسی است که ۱. استراتژی معاملاتی دارد که به آن پایبند است. ۲. برای خود اصول مدیریت سرمایه مکتوب دارد. ۳. اصول روانشناسی بازار را کاملا میداند و به آن عمل می کند.
نتیجه
با همه گیر شدن شبکه های اجتماعی، بازار خرید و فروش تحلیل ( سیگنال ) برای افراد سود جو خیلی گرم شده است. متاسفانه افراد از ناآگاهی مردم سؤ استفاده می کنند و پول های سنگینی،برای فروش تحلیل سهام از مردم میگیرند.
برای فرق معامله گر با تحلیلگر کسب سود از بازارهای مالی قرار نیست کل مردم این اصول را که گفتم یاد بگیرند. سرمایه گذاری در بورس دو نوع است ؛ ۱. سرمایه گذاری مستقیم ۲. سرمایه گذاری غیر مستقیم. ۵۰ درصد مردم آمریکا سهام دار هستند و حدود ۸۰ درصد از این ۵۰ درصد به صورت غیر مستقیم در بورس سرمایه گذاری می کنند.
در دوره سرمایه گذار بورس ۱ ، از صفر تا صد اصول سرمایه گذاری غیر مسقیم را آموزش داده ام.
لطفا و خواهشا به صورت مستقیم، بدون کسب دانش معامله گری، اقدام به معامله نکنید، چون در نهایت سرمایه خود را از دست می دهید.
معامله گری نیاز به زمان و کسب دانش دارد که هر کسی زمان و شرایط آن را ندارد. با سرمایه گذاری غیر مستقیم می توانید چندین برابر بانک و حتی سرمایه گذاری در املاک سود کسب کنید. که اصول خیلی ساده ای دارد و اصلا نیاز نیست برای این نوع از سرمایه گذاری وقت بگذارید. در ضمن استرس سرمایه گذاری مستقیم را هم ندارد.
امیدورام این آموزش مورد توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد.
حتما آموزش های دیگر ما را در زمینه “سرمایه گذاری” و “کسب و کار“ در سایت “رضا روشنایی“ مطالعه کنید.
همیشه پر سود و موفق باشد، یادتان باشد ثروتمند شدن عزت و افتخار است و برای ثروتمند شدن “آموزش“ اصل مهم و اول است.
تفاوت معاملهگر و تحلیلگر
تفاوت زیادی بین یک معاملهگر و یک تحلیلگر بازار وجود دارد. تحلیلگران به کشف حقایق میپردازند و معاملهگران به مدیریت ریسک. این دو مجموعه مهارت یک دنیا از هم فاصلهدارند. تجربهام ثابت کرده فرق معامله گر با تحلیلگر افرادی که سعی میکنند در عین معاملهگر بودن، تحلیلگر هم باشند معمولاً در محکم گرفتن هر دو سمت ریسمان شکست میخورند.
● یک تحلیلگر و یک معاملهگر توانایی همکاری با یکدیگر را دارند، اما قطعاً نقش آنها متفاوت است. یک معاملهگر پول به فرق معامله گر با تحلیلگر بازار تزریق میکند و عملکرد خود را بهسادگی اندازهگیری میکند؛ اما هدف اصلی یک تحلیلگر درک و کشف آن چیزی است که ممکن است در بازارها رخ دهد. او حقایق را اندازهگیری میکند.
● یک تحلیلگر قضاوت اشتباه خود را «ضعف بازار» مینامد.
● یک معاملهگر هنگام اشتباه، معاملۀ خود را میبندد و به سمت فرصت معاملاتی بعدی حرکت میکند. امیدوارم آسیب کمی دیده باشد!! اشتباه، فرض اساسی برای یک معاملهگر است. یک معاملهگر زمانی که اشتباه میکند و از بازار خارج میشود، مایل است بهاشتباه خود اعتراف کند؛ اما تحلیلگر به موقعیت معاملاتی بازکردۀ خود میچسبد تا فقط نشان دهد که درست گفته است.
● یک معاملهگر باید به هر هشداری واکنش نشان دهد و قواعد معاملاتی او میگوید: به اخبار توجه کن. بسیاری از تحلیلگران با بازار همراه میشوند و بهجای تلاش برای کسب سود در تلاشاند تا حرف خود را به اثبات برسانند.< وقت بسیار زیادی را برای یادآوری پیشبینیهای درست خود به دیگران صرف میکند>. به همین دلیل آنها معاملهای زیان ده را برای همیشه نگه میدارند. چراکه خروج آنها از معامله با زیان، آنها را مجبور به اعتراف اشتباهشان میکند.
● تحلیلگران به مطالعۀ صنایع، شرکتها و شرایط اقتصادی میپردازند. معاملهگران (حداقل بیشتر معاملهگران)، به مطالعۀ رفتار قیمتها میپردازند و کمتر به قیمت شرکت اهمیت میدهند.
● هنگامیکه یک تحلیلگر نظر خود را در مورد سهام یا وضعیت کلی بازار تغییر میدهد، آن را «تجدیدنظر در پیشبینی با توجه به تغییر عوامل بنیادی» نام مینهد. وقتیکه یک معاملهگر دیدگاه خود را در مورد دادوستد تغییر میدهد، آن را «انعطافپذیری برای حفظ سرمایه و بقا» خطاب میکند.
من یک چارتیست کلاسیک هستم. من به نمودارها بهعنوان یک ابزار معاملاتی نگاه میکنم، نه روشی برای پیشبینی قیمتها. من باور نمیکنم که نمودارها بتواند آیندۀ قیمت را دقیقاً پیشبینی کند. من معتقدم که نمودارها میتوانند فرصتهای منحصربهفردی با نسبت بازده بالقوه به ریسک اندک فراهم کنند. به نظر من این تنها ارزش واقعی نمودارها است. ایدۀ ایجاد سناریوهای بزرگ اقتصادی مبتنی بر یک نمودار کاملاً مضحک است.
واقعیت این است که بسیاری از آرایشهای نموداری بهخصوص الگوهای نموداری با مدتزمان کوتاهتر به موفقیت مطلوب نمیرسند. به همین علت است که بسیاری از معاملهگران تازهکار از نمودارها استفاده میکنند و پس از مدتی ادعا میکنند که نمودارها کارایی لازم را ندارد.
الگوهای نموداری ناکام میشوند و ظاهر آنها تدریجاً به الگوهای نموداری جدید و بزرگتر بدل میشود و این اتفاق دوباره و دوباره و دوباره رخ میدهد. من این روند را «بازتعریف نمودار» نام نهادهام. مدت همۀ الگوهای نموداری عظیم از 6 تا 12 ماه است که از دهها الگوی روزانۀ کوتاهمدت و صدها الگو با مقیاس زمانی کوچکتر که عمدتاً شکستخوردهاند ساختهشده است. درنهایت یک الگوی نموداری بالغ میشود و یک فرصت بزرگ سودآوری فراهم میگردد. این فرصتی است که به دنبال آن هستم.
من به دنبال نمودارهای خاص با نسبت بازده به ریسک 2 به 1، یا 4 به 1 یا حتی بالاتر هستم. من مطمئن نیستم که قیمت در روزها و هفتههای پیش رو چه عملکردی دارد؛ اما مطمئن هستم این نسبت بازده به ریسک نتایج مثبتی به ارمغان خواهد آورد.
یکی از موانع ذهنی یک معاملهگر تازهکار، ارتباط بین حقیقت یک بازار و کسب سود در یک عملیات معاملاتی است. این دو از هم منفصل هستند. توضیح این مفهوم اندکی دشوار است، اما همۀ سربازان خط مقدم این عرصه دقیقاً میدانند در مورد چه چیزی صحبت میکنم.
در آخر اگر از پیشبینی قیمتها احساس غرور و افتخار میکنید، پس معامله کردن بدرد شما نمیخورد. اگر اینچنین هستید، سراغ کاری بروید که شامل سفارشات فرق معامله گر با تحلیلگر خرید و فروش نباشد. شاید بتوانید بهعنوان یک تحلیلگر کار پیدا کنید.
یک ضربالمثل دوستداشتنی میگوید: «هر فردی میتواند وارد بازار شود؛ اما چه کسی میداند دقیقاً باید چه زمانی خارج شود!» این مثل نمونۀ بارزی از تلفیق دنیای معاملهگری با دنیای تحلیلگری است. معاملهگر تحلیلگر باشید.
در این مطلب نخواستم پا را از تفاوت بین معاملهگر و تحلیلگر فراتر گذارده و به تفاوت بین تحلیلگران بنیادی و تکنیکی بپردازم و ایرادات عمدۀ آنها نظیر تعصب، تکبّر و خودرایی را نقد کنم! اما در مقدمۀ کتاب دایرهالمعارف الگوهای نموداری – توماس بولکوفسکی تلویحاً به بخشی از آنها اشارهکردهام! هدفم هم نقد یکجانبه و یکسویه نبود، لطفاً با ذهنی باز این مطالب را مطالعه فرمایید!
معاملهگر و تحلیلگر چه فرقی با هم دارند؟
تجربهام ثابت کرده افرادی که سعی میکنند در عین معاملهگر بودن، تحلیلگر هم باشند معمولاً در محکم گرفتن هر دو سمت ریسمان شکست میخورند. معاملهگر و تحلیلگر توانایی همکاری با یکدیگر را دارند، اما قطعاً نقش آنها متفاوت است.
● یک معاملهگر پول به بازار تزریق میکند و عملکرد خود را بهسادگی اندازهگیری میکند؛ اما هدف اصلی یک تحلیلگر درک و کشف آن چیزی است که ممکن است در بازارها رخ دهد. او حقایق را اندازهگیری میکند.
● یک تحلیلگر قضاوت اشتباه خود را «ضعف بازار» مینامد.
● یک معاملهگر هنگام اشتباه، معاملۀ خود را میبندد و به سمت فرصت معاملاتی بعدی حرکت میکند. امیدوارم آسیب کمی دیده باشد!! اشتباه، فرض اساسی برای یک معاملهگر است. یک معاملهگر زمانی که اشتباه میکند و از بازار خارج میشود، مایل است بهاشتباه خود اعتراف کند؛ اما تحلیلگر به موقعیت معاملاتی بازکردۀ خود میچسبد تا فقط نشان دهد که درست گفته است.
● یک معاملهگر باید به هر هشداری واکنش نشان دهد و قواعد معاملاتی او میگوید: به اخبار توجه کن. بسیاری از تحلیلگران با بازار همراه میشوند و بهجای تلاش برای کسب سود در تلاشاند تا حرف خود را به اثبات برسانند.< وقت بسیار زیادی را برای یادآوری پیشبینیهای درست خود به دیگران صرف میکند>. به همین دلیل آنها معاملهای زیان ده را برای همیشه نگه میدارند. چراکه خروج آنها از معامله با زیان، آنها را مجبور به اعتراف اشتباهشان میکند.
● تحلیلگران به مطالعۀ صنایع، شرکتها و شرایط اقتصادی میپردازند. معاملهگران (حداقل بیشتر معاملهگران)، به مطالعۀ رفتار قیمتها میپردازند و کمتر به قیمت شرکت اهمیت میدهند.
● هنگامیکه یک تحلیلگر نظر خود را در مورد سهام یا وضعیت کلی بازار تغییر میدهد، آن را «تجدیدنظر در پیشبینی با توجه به تغییر عوامل بنیادی» نام مینهد. وقتیکه یک معاملهگر دیدگاه خود را در مورد دادوستد تغییر میدهد، آن را «انعطافپذیری برای حفظ سرمایه و بقا» خطاب میکند.
من یک چارتیست کلاسیک هستم. من به نمودارها بهعنوان یک ابزار معاملاتی نگاه میکنم، نه روشی برای پیشبینی قیمتها. من باور نمیکنم که نمودارها بتواند آیندۀ قیمت را دقیقاً پیشبینی کند. من معتقدم که نمودارها میتوانند فرصتهای منحصربهفردی با نسبت بازده بالقوه به ریسک اندک فراهم کنند. به نظر من این تنها ارزش واقعی نمودارها است. ایدۀ ایجاد سناریوهای بزرگ اقتصادی مبتنی بر یک نمودار کاملاً مضحک است.
واقعیت این است که بسیاری از آرایشهای نموداری بهخصوص الگوهای نموداری با مدتزمان کوتاهتر به موفقیت مطلوب نمیرسند. به همین علت است که بسیاری از معاملهگران تازهکار از نمودارها استفاده میکنند و پس از مدتی ادعا میکنند که نمودارها فرق معامله گر با تحلیلگر کارایی لازم را ندارد.
الگوهای نموداری ناکام میشوند و ظاهر آنها تدریجاً به الگوهای نموداری جدید و بزرگتر بدل میشود و این اتفاق دوباره و دوباره و دوباره رخ میدهد. من این روند را «بازتعریف نمودار» نام نهادهام. مدت همۀ الگوهای نموداری عظیم از فرق معامله گر با تحلیلگر ۶ تا ۱۲ ماه است که از دهها الگوی روزانۀ کوتاهمدت و صدها الگو با مقیاس زمانی کوچکتر که عمدتاً شکستخوردهاند ساختهشده است. درنهایت یک الگوی نموداری بالغ میشود و یک فرصت بزرگ سودآوری فراهم میگردد. این فرصتی است که به دنبال آن هستم.
من به دنبال نمودارهای خاص با نسبت بازده به ریسک ۲ به ۱، یا ۴ به ۱ یا حتی بالاتر هستم. من مطمئن نیستم که قیمت در روزها و هفتههای پیش رو چه عملکردی دارد؛ اما مطمئن هستم این نسبت بازده به ریسک نتایج مثبتی به ارمغان خواهد آورد.
یکی از موانع ذهنی یک معاملهگر تازهکار، ارتباط بین حقیقت یک بازار و کسب سود در یک عملیات معاملاتی است. این دو از هم منفصل هستند. توضیح این مفهوم اندکی دشوار است، اما همۀ سربازان خط مقدم این عرصه دقیقاً میدانند در مورد چه چیزی صحبت میکنم.
در آخر اگر از پیشبینی قیمتها احساس غرور و افتخار میکنید، پس معامله کردن بدرد شما نمیخورد. اگر اینچنین هستید، سراغ کاری بروید که شامل سفارشات خرید و فروش نباشد. شاید بتوانید بهعنوان یک تحلیلگر کار پیدا کنید.
یک ضربالمثل دوستداشتنی میگوید: «هر فردی میتواند وارد بازار شود؛ اما چه کسی میداند دقیقاً باید چه زمانی خارج شود!» این مثل نمونۀ بارزی از تلفیق دنیای معاملهگری با دنیای تحلیلگری است. معاملهگر تحلیلگر باشید.
تحلیلگر بازار یا معاملهگر بازار! بررسی تفاوت این 2 فعال بازار
با سری مقالات آموزشی سایت ایتسکا در خدمت شما علاقهمندان ورود به بازار سرمایه هستیم، در این مقاله بهتفصیل تفاوت یک تحلیلگر با یک معاملهگر خواهیم پرداخت.
اغلب کسانی که وارد بازار سرمایه میشوند با دو نوع فعال بازار روبهرو میشوند، گروه اول تحلیلگر بازار و گروه دوم معاملهگر بازار هستند. افراد تازه وارد بازار سرمایه در ابتدای کار شروع به یادگیری تحلیل تکنیکال در کنار تحلیل بنیادی مینمایند که در بیشتر مواقع اکثر آنها پس از طی چند دوره آموزشی و فرق معامله گر با تحلیلگر کمی تجربه واقعی در بازار، تحلیلهای درست و دقیقی انجام میدهند.
آنها استراتژی معاملاتی خود را مشخص کرده و شروع به تحلیل نمودارها میکنند و بر روی کاغذ نقاط ورود و خروج، حجم معامله و حتی استراتژی خروج را مشخص مینمایند اما مشکل از جایی شروع میشود که تحلیلگر بازار در پای میز معامله برعکس تحلیل خود عمل کرده و دچار خطاهای فاحش معاملهگری میشوند.
بهبیاندیگر هر تحلیلگر بازار کار بلدی لزوماً یک معاملهگر ماهر نیست و هر معاملهگر بازار ماهری لزوماً تحلیلگر خبرهای نیست
در ادامه به بررسی تحلیلگر و معاملهگر خواهیم پرداخت، با ادامه مقاله همراه باشید.
تحلیلگر بازار سرمایه کیست؟
تحلیلگر بازار سرمایه فردی متخصص و با اطلاعات بسیار بالا درزمینه بازار بورس است که روند نمودارها را بررسی و تفسیر میکند، او از بررسی نمودارها به دنبال دو هدف است.
2 هدف تحلیلگر از بررسی نمودارها
1- تشخیص و دلیل روند گذشته نمودار
تحلیلگر بازار گذشته نمودار (رفتار قیمتی سهم) را با ابزارهای مخصوص (تحلیل تکنیکال) بررسی میکند تا به یک روند مشخص از نمودار دست یابد.
2- نگاه به روند گذشته نمودار برای پیشبینی آینده نمودار
تحلیلگر بازار با تشخیص روند گذشته نمودار به دنبال پیشبینی رفتار قیمتی نمودار در آینده هستند تا بتوانند معاملات با اطمینان تری انجام دهند زیرا تحلیلگران تکنیکال معتقدند نمودارها در طول زمان رفتار خود را تکرار میکنند.
معاملهگر بازار سرمایه کیست؟
به عمل خریدوفروش بین دو شخص، سازمان یا… معامله میگویند، معاملهگر نیز به معنای فردیست که محصول، خدمت، اوراق بهادار و… در قیمت پایینتر خریداری میکند سپس آن را در قیمت بالاتر به فروش میرساند.
معامله یا ترید در بازار سرمایه شامل خرید یا فروش اوراق بهادار و سهام است که بهصورت مستقیم توسط خود فرد و یا توسط کارگزاریها انجام میشود.
معاملهگر بازار یا تریدر بازار سرمایه فردیست که بهطور مستقل برای خود یا به نمایندگی از اشخاص و سازمانهای دیگر اقدام به خریدوفروش سهام باهدف کسب سود مینماید.
تحلیلگر بازار یا معاملهگر بازار! بررسی تفاوت این 2 فعال بازار 1
هدف معاملهگر چیست؟
بهطورکلی معاملهگر بازار در یک بازهی زمانی مشخص و کوتاه سهام یا دارایی را در قیمت پایین میخرد و در قیمت بالا به فروش میرساند، او از تفاوت قیمت بین خریدوفروش سهام سود کسب میکند.
باید یادآور شوم که فرق بسیاری بین معاملهگر و سرمایهگذار بازار بورس است، معاملهگر در بازهی زمانی کوتاهتری نسبت به یک سرمایهگذار به معامله میپردازد، سرمایهگذار دید بلندمدتتری نسبت به بازار بورس دارد.
برای یادگیری بیشتر در باب تفاوت بین این دو به مقاله آموزشی (تفاوت معاملهگر با سرمایهگذار) سایت ایتسکا رجوع کنید.
ویژگیهای معاملهگر بازار
- معاملهگر رفتارهای قیمتی سهام را مطالعه میکند.
- او یک استراتژی معاملاتی دقیق مختص به خود را دارد.
- توانایی تشخیص صحیح نقاط ورود و خروج معامله را دارد.
- معاملهگر پول به بازار تزریق میکند.
- معاملهگران لزوماً برای خود معامله نمیکنند، بسیاری از سازمانها افراد بااستعداد حوزهی معاملهگری را برای انجام تریدهای حجم بالا برای افراد دیگر، صندوقها و مؤسسات سرمایهگذاری استخدام فرق معامله گر با تحلیلگر میکنند.
- او از خطاهای گذشته خود درس گرفته و تجربهاندوزی میکند.
- به استراتژی معاملاتی خود پایبند است.
- تریدر هنگام ورود به یک معامله نادرست بدون ذرهای تعصب در کوتاهترین زمان ممکن از آن خارج میشود.
- اخبار جزوی از ابزار کار یک معاملهگر موفق است، او به اخبار مهم واکنش نشان میدهد.
- معاملهگر معمولاً در بازههای زمانی کوتاه (بهصورت نوسان گیری) به معامله میپردازد.
ویژگیهای تحلیلگر بازار
- تحلیلگر بازار صنایع، شرکتها و وضعیت اقتصادی کشور را مطالعه میکنند، تحلیلگر به دنبال کشف حقایق قیمتی یک سهم است درواقع او به قیمت ذاتی سهم اهمیت بسیاری قائل میشود و معتقد است بازار نیز به سمت قیمت ذاتی سهام حرکت میکند.
- او قدرت آنالیز بسیار بالایی دارد.
- تحلیلگر بازار نمودار سهم را مطالعه کرده و روند آن را بهدرستی تشخیص میدهد.
- درصدد کشف حقایق بازار است.
- یک تحلیلگر بازار تعصب بیش از اندازهای به تحلیل خود نشان میدهند، بهصورتی که حتی هنگام تحلیل نادرست از پذیرش خطای خود سرباز میزند و معمولاً معتقد است بازار بهزودی پی به ارزش ذاتی سهام خواهد برد.
- او به اخبار توجهی ندارد و اعتقاد دارد بالاخره بازار پی به ارزندگی سهم موردنظر خواهد برد.
مقایسه تحلیلگر بازار با معاملهگر بازار
– تحلیلگر بازار درصدد کشف حقایق بازار و معاملهگر درصدد مدیریت ریسک بازار است.
– تحلیلگر بازار قضاوت اشتباه خود را ضعف بازار تلقی میکند و به موقعیت معاملاتی خود میچسبد اما معاملهگر وقتی وارد معاملهی اشتباهی میشود در سریعترین زمان ممکن از معامله خارج میشود.
– معاملهگر به اخبار واکنش نشان میدهد ولی تحلیلگر در پی اثبات تحلیل خود در معامله میماند حتی اگر زیان بالایی را متحمل شود، درواقع بسیاری از نوسان گیران بازار بورس معاملهگران ماهری هستند، آنها به اخبار واکنش داده و در بازار سرمایه موجسواری میکنند.
– تحلیلگر بازار به مطالعه صنایع و وضعیت اقتصادی کشور میپردازد درحالیکه معاملهگر بازار رفتار قیمتی سهم را بررسی میکند.
تحلیلگر بازار یا معاملهگر بازار! بررسی تفاوت این 2 فعال بازار 2
تحلیلگر باشم یا معاملهگر؟
تحلیلگری و معاملهگری به مثابهی دو بال برای پرواز عقاب است، هیچیک به تنهایی قادر به طی مسیر بازار سرمایه نیست.
معمولا افرادی که به تازگی وارد بازار بورس میشوند سعی دارند به درستی تحلیل کرده سپس وارد معامله شوند که اجرای این روش کاملا به استعداد فرد بستگی دارد.
تحلیلگری و معاملهگری دو مهارت و وظیفه جداست، ممکن است شما در بررسی و تحلیل بازار سهام بسیار قوی عمل کنید ولی هنگام معامله و در وقت عمل نتوانید به تحلیل و استراتژی خود عمل کنید، در بازار سرمایه بیش از آنکه علم باعث سودسازی و پیشرفت شما شود، این کنترل احساسات و فنون معاملهگری است که شما را به سود میرساند.
در مدت حضورم در بازار سرمایه ایران به دید نسبی از (تحلیلگری بهتر است یا معاملهگری) رسیدهام، بنظر من یک معاملهگر ماهر بودن پتانسیل سودسازی بیشتری نسبت به یک تحلیلگر ماهر بودن، دارد.
چگونه یک معاملهگر منضبط باشم؟
در این بخش چند راهکار برای تقویت مهارت معاملهگریتان پیشنهاد میدهم.
اعتمادبهنفس داشته باشید
اعتماد به نفس سنگ بنای تمام موفقیتهای بشری است، در بازار سرمایه نیز با اعتمادبهنفس عمل کنید تا بتوانید به تصمیمات و افکار خود عمل کنید و در وقت درست وارد یا از معامله خارج شوید.
از اشتباه کردن نترسید
اشتباه، ضرر و زیان از اجزای جداییناپذیری معاملهگری است، در بازار سرمایه کمال طلب نباشید، زیان جزوی از بازی بازار سرمایه است.
متعهد به استراتژی معاملاتی خود باشید
پریدن از شاخهای به شاخهی دیگر در تمام بخشهای زندگی آسیبزاست معاملهگری نیز از این قاعده مستثنا نیست، یک استراتژی معاملاتی درست و مناسب خود طراحی کرده و تحت هر شرایطی پایبند به انجام آن باشید.
درنهایت بازار سرمایه، معاملهگری و سود سازی نیازمند آموزش درست، تجربه، اعتمادبهنفس، ریسکپذیری و… است، بازار سرمایه روی خوشی به افراد عجول و بیعلم و دانش نشان نمیدهد.
اگر علاقهمند به ورود به بازار سرمایه هستید حتماً آموزش ببینید سپس وارد شوید، بهتر است برای ورود به بازارهای مالی ایران و دنیا از بروکرهایی که به ایرانیان خدمات میدهند بهره ببرید.