فرمول مدیریت سرمایه

سرمایه در گردش چیست؟ (مفهوم و فرمول)
سرمایه در گردش یا (Working Capital) از موضوعات مهم در تحلیل بنیادی سهام در بورس و دانش مالی است.
در هر شغل یا کسبوکاری که باشید، یا هر شرکتی را که بخواهید تحلیل کنید باید از مفهوم سرمایه در گردش اطلاع داشته باشید.
برای مثال، با افزایش دغدغههای زندگی، افراد کمتر فرصت خرید حضوری پیدا میکنند و میزان خرید اینترنتی افزایش چشمگیری پیدا کرده است. در سایتهای مختلف گاهی دیده میشود که حراجها و تخفیفهای جذابی برای کالا یا گروهی از کالاها در نظر گرفته میشود. فرض کنید کالایی که قبلا 30 میلیون تومان قیمت داشته را اکنون با تخفیفی استثنایی 25 میلیون تومان میفروشند. آیا میتوانید در یک بازه زمانی کوتاه این مبلغ را فراهم آورید؟ اگر به این میزان وجه نقد ندارید، آیا دارایی دارید که بتوانید آن را بهسرعت به وجه نقد تبدیل کنید؟ برای پیدا کردن پاسخ این پرسشها باید از مفهوم سرمایه در گردش اطلاع داشته باشید.
در این مقاله قصد داریم در ارتباط با سرمایه در گردش صحبت کنیم.
تعریف سرمایه در گردش چیست؟
تعریف رسمی سرمایه گردش در علم مالی به این صورت است:
تمام داراییهای جاری (شامل پول نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالا و انبار) منهای تمام بدهیهای جاری (مثل دستمزد، اجارهبها، مالیات و غیره)
فرمول سرمایه در گردش
برای همین میتوانیم فرمول سرمایه در گردش را به این صورت بنویسیم:
بدهیهای جاری - داراییهای جاری = سرمایه درگردش
مثال از محاسبه سرمایه در گردش
در صورت وضعیت مالی تلفیقی شرکت ملی صنايع مس ايران، منتهی به 1398/12/29 میزان بدهی و دارایی شرکت از این قرار است:
جمع دارایی جاری: ۱۹۱,۵۷۱,۶۲۵ (میلیون ریال)
جمع بدهی جاری: ۸۳,۸۱۰,۹۴۱ (میلیون ریال)
سرمایه در گردش برابر میشود با: 107,760,684 (میلیون ریال)
پس فملی در پایان سال 98، معادل 10.7 هزار میلیارد تومان سرمایه در گردش دارد.
مفهوم سرمایه در گردش
این که یک فرد در زمان کوتاهمدت بتواند نیازهای مالی خود را برطرف کند، بستگی به سرمایه در گردش آن شخص دارد. در واقع سرمایه در گردش امکان نقدپذیری داراییهای یک فرد یا یک کسبوکار را نشان میدهد. از این اصطلاح میشود هم در حسابداری شخصی و هم در حسابداری کسبوکارها استفاده کرد.
با فهمیدن مفاهیم اساسی میتوانید بفهمید که آیا از سلامت مالی برخوردارید؟ آیا در مواقع ضروری، مثل درگیر شدن به یک بیماری، میتوانید از پس هزینهها بربیایید؟ یا زمانی که فرصتهای سرمایهگذاری یا خرید مناسب پیش بیاید میتوانید نقدشوندگی لازم برای استفاده از این موقعیت را تامین کنید؟
برای سرمایهگذاری در یک شرکت نیز میتوان میزان سرمایه در گردش آن را بررسی کرد. سرمایه در گردش دارایی است که یک فرد یا شرکت برای تامین مالی، جهت ایفای تعهدات فعلی و کوتاهمدت خود در دسترس دارد. به سرمایه در گردش، داراییهای جاری هم میگویند. در مقاله آشنایی با ترازنامه، در رابطه با داراییها و بدهیهای جاری صحبت کردیم.
دارایی جاری چیست؟
گفتیم داراییهای جاری، داراییهایی هستند که انتظار میرود طی یک دوره یک ساله یا یک چرخه عملیات به وجه نقد تبدیل شوند فرمول مدیریت سرمایه و یا در دوره عملیات از آنها استفاده شود. در واقع داراییهای جاری به راحتی و در مدتزمان کم به وجه نقد تبدیل میشوند، یعنی نقدشوندگی بالایی دارند.
برای مثال وجه نقد، حسابهای جاری، سرمایهگذاری کوتاهمدت، موجودی مواد و کالا بهراحتی به وجه نقد تبدیل میشوند. فرض کنید شما مقدار زیادی از پول خود را به خرید سهام تخصیص میدهید. اوراق بهاداری مثل سهام از نقدشوندگی بالایی برخوردارند، بنابراین در مواقع ضروری میتوان آنها را بهسرعت (در صورتی که بازار شرایط عادی داشته باشد) به وجه نقد تبدیل کرد. طلا نیز میتواند جزئی از داراییهای جاری باشد، زیرا همیشه تقاضا برای آن وجود دارد.
موجودی مواد و کالا هم برای شرکتها، دارایی جاری بهحساب میآید. چون شرکت میتواند از طریق فروش آنها را به وجه نقد تبدیل کند. پس اگر بخواهیم از میزان نقدشوندگی داراییهای یک شرکت باخبر بشویم باید به ترازنامه آن توجه کنیم.
بدهی جاری چیست؟
اما تنها توجه به داراییهای جاری نمیتواند دید روشنی از توانایی شرکت در تامین مالی در شرایط بحرانی به ما بدهد. بنابراین باید به بدهیهای جاری هم توجه کرد. بدهیها تعهدات یک شرکت یا واحد تجاری هستند که بهخاطر مبادلات گذشته ایجاد شدهاند. به بدهیهایی که انتظار میرود طی یک چرخه عملیات و یا یک سال از تاریخ ترازنامه (هرکدام که طولانیتر است) تسویه شوند، بدهی جاری گفته میشود. همچنین به بدهیهایی که از طریق دارایی جاری و یا از طریق ایجاد بدهیهای جاری جدید تسویه میشوند نیز بدهی جاری میگویند. بهخاطر همین موضوع خالص سرمایه در گردش مطرح شده است.
خالص سرمایه در گردش
در واقع خالص سرمایه در گردش که به آن(Net Working Capital) هم گفته میشود، مابهالتفاوت داراییها و بدهیهای جاری را نشان میدهد. این محاسبه به ما میگوید که شرکت برای تامین هزینههای جاری چقدر وجه نقد و یا دارایی که به راحتی نقد میشود، دارد. آیا این پول کفاف هزینههایش را میدهد یا مجبور است وام بگیرد؟
علت عدم دخالت داراییها و بدهیهای غیرجاری در این فرمول، نقدشوندگی اندک آنها است. فرض کنید شما برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود، بخواهید یک خانه یا زمین را بهفروش برسانید. چه مدت طول میکشد تا این زمین فروش برود؟ ممکن است فروش زمین زمان زیادی را به خود اختصاص دهد و شما نتوانید تا تاریخ مورد نظرتان آن را بفروشید. بنابراین داراییهایی مانند زمین، املاک و سایر داراییهای غیرجاری را در این محاسبه در نظر نمیگیرند. فرمول محاسبه خالص سرمایه در گردش به صورت زیر است:
برای محاسبه خالص سرمایه در گردش شرکتها، میتوانید به سایت کدال مراجعه کرده و با جستجوی نام یا نماد شرکت به ترازنامه آن دسترسی پیدا کنید.
با کسر بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن میتوان خالص سرمایه در گردش آن شرکت را محاسبه کرد.
بهطور کلی سرمایه در گردش معیاری برای سنجش نقدینگی و نقدشوندگی، بهرهوری عملیاتی و سلامت مالی شرکت است. اگر تفاوت بین داراییها و بدهیهای جاری رقمی مثبت باشد، میتوان انتظار داشت علاوهبر پرداخت بدهیها، مبلغی برای سایر مخارج و هزینههای احتمالی وجود دارد. همچنین میتوان انتظار داشت که شرکت از فرصتهای سرمایهگذاری برای رشد و سودآوری خود استفاده کند.
اما اگر داراییهای جاری کمتر از بدهیهای جاری باشد، ممکن است شرکت در بازپرداخت بدهیهایش به مشکل بخورد حتی میتواند تا مرز ورشکستگی پیش برود.
چرا خالص سرمایه در گردش بهتر است مثبت باشد؟
فرض کنید صاحب شرکتی هستید و مقدار زیادی از موجودی کالای خود را بهطور نسیه فروختهاید. اما پولی که قرار بود بابت فروش دریافت کنید در تاریخ سررسید به دست شما نرسیده است. اگر در این بازه زمانی شرایطی مثل پرداخت حقوق به کارکنان بهوجود بیاید که مجبور به پرداخت وجه نقد باشید، باید وجه نقد اضافی برای استفاده وجود داشته باشد. شاید بتوان حقوق کارمندان یک شرکت را به تعویق انداخت اما نمیتوان به تعهداتی که شرکت به تامینکنندگان مواد اولیه خود داده است، عمل نکرد.
برخی از شرکتها وجود دارند که در بعضی از فصلها میزان فروششان افزایش پیدا میکند اما در برخی از ماهها جریان نقد ورودی به شرکت کاهش پیدا میکند. وجود خالص سرمایه در گردش مثبت، میتواند به سهامداران و سرمایهگذاران این اطمینان را بدهد که در سایر ماهها عملکرد عادی شرکت دچار اختلال نخواهد شد.
وجود سرمایه در گردش اضافی میتواند به شرکت، در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری کمک میکند. حتی در زندگی شخصی افراد هم، وجود مبلغی اضافی بر مصارف شخصی و هزینهها، میتواند به شما در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری کمک کند. به مثال اول مقاله برگردید. اگر شما سرمایهای مازاد بر هزینههایتان داشته باشید، در مواردی که تخفیف اعمال شود و یا بازاری برای ورود جذاب باشد، میتوانید از آن استفاده کنید.
بالا بودن میزان سرمایه در گردش همیشه هم خوب نیست و میتواند نشانگر عدم مدیریت صحیح وجوه نقد و استفاده نکردن از فرصتهای سرمایهگذاری باشد.
بررسی موردی سرمایه در گردش
در ادامه روند تغییرات سرمایه در گردش خالص یکی از شرکتهای صنعت فولاد را طی پنج ساله گذشته بررسی کردهایم. همانطور که در تصویر زیر میبینید، سرمایه در گردش شرکتها همواره رقمی ثابت نیست و در گذر زمان تغییر میکند. این تغییرات به دلایل مختلفی رخ میدهد.
برای مثال ممکن است یک ملک یا ساختمان مربوط به شرکت بهفروش برود. بنابراین این دارایی از لیست داراییهای غیرجاری خارج خواهد شد و به صورت وجه نقد در لیست داراییهای جاری قرار میگیرد.
این موضوع در رابطه با بدهیها هم صدق میکند. برای مثال برخی از بدهیهای بلندمدت در سال آخر، زمانی که مهلت پرداخت کمتر از یک سال است بهعنوان بدهیهای جاری شناسایی میشوند.
بهتر است که سرمایه در گردش را برای چند دوره بررسی کنیم تا علاوهبر آشنایی با روند تغییرات مالی شرکت، از توانایی شرکت برای تامین مالی و بازپرداخت بدهیهایش اطمینان حاصل کنیم.
برای این کار به سایت کدال مراجعه کردیم. بعد از بررسی صورت وضعیت مالی شرکت (ترازنامه) میزان داراییها و بدهیهای جاری شرکت را بهدست آوردیم. با کسر بدهیهای جاری از داراییهای جاری خالص سرمایه در گردش را برای هر سال محاسبه کردیم.
در سال 1394 خالص سرمایه در گردش شرکت منفی بوده است. یعنی میزان دارایی جاری آن از بدهیهایش کمتر بوده. سپس نسبت جاری را از طریق تقسیم دارایی جاری به بدهی جاری محاسبه کردیم. که این نسبت در سال 94 از یک کمتر بوده، یعنی در آن سال شرکت میتوانست در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدتش با مشکل برخورد کند.
خالص سرمایه در گردش در سال 1394 24,025,012- =۵۱,۴۵۳,۹۹۸ - ۲۷,۴۲۸,۹۸۶
نسبت جاری سال 1394 0/53 =۲۷,۴۲۸,۹۸6/۵۱,۴۵۳,۹۹۸
اما به مرور در چند سال گذشته وضعیت نقدشوندگی شرکت بهبود یافته و این نسبت بیش از عدد یک شده است. یعنی در گذر زمان شرکت با مدیریت صحیح توانسته از یک وضعیت نه چندان خوب نقدینگی به وضعیت مناسب برسد. در این حالت شرکت علاوهبر بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود میتواند از پس هزینههای احتمالی پیشبینی نشده برآید و حتی از فرصتهای سرمایهگذاری هم استفاده کند.
بررسی روند تغییرات خالص سرمایه در گردش و نسبت جاری شرکت فولاد خوزستان
نسبت جاری
علاوهبر بررسی خالص سرمایه در گردش شرکت، میتوان نسبتهای مالی آن، مثل نسبتهای نقدشوندگی را هم بررسی کرد. قبلا در مقالهای جدا به توضیح این نسبتها پرداختیم و گفتیم که این نسبتها ما را از ریسک نقدینگی شرکت باخبر میکنند. مرتبطترینِ نسبتها به سرمایه در گردش خالص، نسبتهای جاری و آنی هستند. هر چه این نسبتها بیشتر باشند، ریسک نقدشوندگی شرکت پایینتر میآید.
معمولا شرکتهایی با نسبت جاری کمتر از یک، برای سرمایهگذاران، بدهکاران و اعتباردهندگان پرریسک دیده میشوند.
بررسی خالص سرمایه در گردش و نسبتهای نقدشوندگی به ما کمک میکند تا بفهمیم، شرکت در شرایط بحرانی چگونه عمل میکند، آیا از پس هزینههای احتمالی برمیآید یا خیر.
موارد فرمول مدیریت سرمایه ذکر شده تحت عنوان سرمایه در گردش چیست؟ تنها قسمت کوچکی از دنیای بزرگ و پیچیده تحلیل بنیادی است. با یاد گرفتن این موارد میتوان با خیال راحتتری اقدام به سرمایهگذاری کرد.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای
یکی از مهم ترین مسائلی که در فرمول مدیریت سرمایه امور مالی و مدیریت دارایی ها بایستی مورد بررسی قرار گیرد، میزان ریسک یا خطر پذیری سرمایه گذاری ها می باشد. در واقع هر سرمایه گذار یا معامله گر، با هر بار سرمایه گذاری روی سهام و یا اوراق بهادار، ملزم به پذیرش ریسک می گردد. در این گونه شرایط می توان از مدل CAPM استفاده نمود که به قیمت گذاری کمک شایانی می کند و باعث کنترل ریسک می شود. در ادامه این مطلب به مدل CAPM و چگونگی استفاده از آن پرداخته شده است.
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای:
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (Capital Asset Pricing Model)، که به آن CAPM گفته می شود، در سال 1952 توسط مارکویتز توسعه داده شد و سپس توسط ویلیام شارپ بهبود یافت. مدل CAPM رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار را بررسی می کند که برای بررسی ریسک اوراق مالی به کار برده می شود.
بنا بر مدل CAPM، نرخ بازده مورد انتظار یک پرتفوی، از جمع نرخ بازده بدون ریسک در بازار و پاداش ریسک حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می گردد که بر این اساس، اگر بازده مورد انتظار به دست آمده با بازده مورد نیاز سرمایه گذار مطابقت نداشته باشد و یا بیشتر از آن نباشد، سرمایه گذاری صورت نمی گیرد.
مفهوم مدل CAPM:
این مدل بیان گر آن است که بازده مورد انتظار برای یک دارایی، به عوامل زیر وابسته می باشد:
- عامل اول، ارزش زمانی پول در شرایط بدون ریسک: این عامل بر اساس نرخ بازده بدون ریسک محاسبه می گردد و پاداش آن صرفا بر اساس گذر زمان دریافت می شود و هیچ ریسکی ندارد.
- عامل دوم، پاداش پذیرش ریسک سیستماتیک: این عامل با توجه به صرف ریسک بازار (مازاد بازده بازار)، بررسی می گردد که بازار برای پذیرش یک واحد از ریسک سیستماتیک، علاوه بر پاداش به تعویق انداختن مصرف پول به سرمایه گذار می دهد.
- عامل سوم، مقدار ریسک سیستماتیک: این عامل بر اساس متغیر بتا مورد بررسی قرار می گیرد که در آن مقداری از ریسک سیستماتیک یک دارایی خاص نسبت به ریسک سیستماتیک پرتفوی بازار می باشد.
فرمول مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای:
برای محاسبه مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، فرمول زیر توسط دانشمندان ارائه شده است:
فرمول مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای
که در آن:
Ra بازده مورد انتظار سرمایه گذاری دارایی a
Rrf نرخ بازدهی بدون ریسک
Ba ضریب بتا یا معیار ریسک سیستماتیک دارایی
Rm بازده مورد انتظار بازار
هدف از ارائه این فرمول، قیمت گذاری دارایی ها بر اساس ریسک آنها می باشد.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله اختیار معامله را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
مشکلات و نواقص مدل CAPM
مشکلات و نواقص مدل CAPM:
مانند تمام نظریه هایی که وجود دارد، این مدل اقتصادی نیز در طول گذر زمان بارها تحت آزمایش قرار گرفته است و دارای نواقصی می باشد که در طول زمان شناسایی شده اند. بر این اساس مشخص شد که با این روش، نتایج همیشه درست نمی باشند و در برخی مواقع امکان بروز خطا وجود دارد.
پژوهشگران این زمینه نقد های زیادی به این مدل قیمت گذاری وارد کرده اند برای مثال می توان به متغیر بتا اشاره نمود که نشان دهنده درجه حساسیت دارایی نسبت به نوسانات بازار می باشد که میزان ریسک را با نوسان قیمت سهام بررسی می کند اما این دوره انتخاب شده برای تعیین نوسان، استاندارد فرمول مدیریت سرمایه نمی باشد زیرا بازده و ریسک دارای توزیع یکنواخت نیستند.
همچنین انتقاد دیگری که به این مدل وارد می شود این است که جریان های نقدی آینده را می توان تخمین زده و ارزش دارایی ها را حساب نمود و اگر در این مورد، سرمایه گذار بتواند تخمین درستی برای بازگشت آینده سهام بزند، استفاده از مدل CAPM ضرورتی ندارد.
دلیل استفاده از مدل CAPM:
حال این سوال پیش می آید که چرا با وجود این عیوب و نواقص، بایستی از این مدل استفاده نمود؟ در واقع می توان گفت که با گذر زمان و نمایان شدن کاستی های این مدل، CAPM هنوز هم به صورت گسترده دارای کاربرد های زیادی است و محبوبیت خاصی دارد. استفاده از این مدل بسیار آسان بوده و دید نسبتا خوبی از ارزش سهام و اوراق به سرمایه گذار می دهد.
در نتیجه می توان گفت که سرمایه گذاران هنوز هم دارایی های سرمایه ای خود را با استفاده از مدل CAPM قیمت گذاری می کنند و از این طریق می توانند ارزیابی قابل قبولی از آینده سرمایه گذاری های خود کسب نمایند.
نتیجه گیری:
مدل قیمت گذاری فرمول مدیریت سرمایه دارایی های سرمایه ای یا CAPM، بر اساس فرضیه هایی در مورد رفتار سرمایه گذاران، میزان توزیع ریسک و اصول بازار بنا شده است که ممکن است تمام آنها با واقعیت امر تطابق نداشته باشند. اما با این وجود نیز میتوان از آن به منظور درک رابطه بین ریسک و سود سرمایه گذاری استفاده نمود تا از این طریق بتوان تصویر روشن تری از آینده به دست آورد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله بازار معاملات فارکس را به شما پیشنهاد می کنیم.
نحوه محاسبه ریسک هنگام معامله در فارکس
محاسبه ریسک چقدر مهم است؟ آیا باید حتما این مورد را در معاملات خود در نظر بگیریم؟ برای پاسخ این سوال با بیگ اینکام همراه باشید.
وقتی شرایط مساعد باشد فرمول مدیریت سرمایه ، معامله می تواند پاداش دهنده باشد ، اما همواره نیز یا خطرات همراه است. به عنوان یک تاجر فعال ، شما باید شرایطی را پیش بینی کنید که ممکن است اشتباه پیش برود و شما را ملزم به داشتن یک برنامه آماده و مطالعه شده برای مقابله با آن وادار میکند. بنابراین ، چگونه می توانید محاسبه ریسک و خطرات بخشی از تجارت را به بهترین وجه محاسبه کنید؟
یک تاجر می داند که حفاظت از سرمایه خود به همان اندازه سودآوری با استفاده از آن مهم است. با تمرکز بر مدیریت ریسک ، رویکرد تجارت ، چه بازار سهام ، بازار آتی ، CFD ، شرط بندی گسترده و بازارهای ارز (فارکس) اولین قدم است ، بنابراین ، دانستن چگونگی محاسبه ریسک در تجارت مهم است.
محاسبه ریسک در فارکس
در معاملات فارکس ، یک معامله گر با پیپ ها کار می کند ، مفهومی منحصر به فرد و یکپارچه در معاملات فارکس. پیپ ها اندازه گیری مورد استفاده برای نشان دادن تغییر حرکت قیمت به رقم اعشار است. معمولاً بیشترین جفت ارز حرکت قیمت آنها و گسترش پیشنهاد قیمت را در پیپ نقل میکند. یک پیپ کوچکترین واحد نرخ ارز و حرکت آن را نشان می دهد. از نظر عددی ، این معمولات یک صدم درصد یا 0001/0 است که چهارمین رقم اعشار میباشد.
یک نقطه شروع خوب برای ساخت یک سبک تجارت که در کاهش خطر تمرکز دارد ، تصمیم گیری در مورد محدودیت خطر است. حداکثر درصد ریسک موجودی حساب شما که می خواهید در هر معامله در رابطه با محاسبه ریسک تقسیم کنید چیست؟
بیشتر تاجران ماندن را ترجیح می دهند در حد 1٪ تا 3٪ باند قرار گرفتن در معرض در هر معامله به مانده حسابی که با آن کار می کنند. این میزان خطر کلی قرار گرفتن در معرض حساب است. این بدان معناست که اگر تصمیم دارید 3 درصد را به عنوان خطر برای حساب خود انتخاب کنید ، اگر دو معامله همزمان انجام شود ، اینها باید 1.5٪ باشند؟
مثال زیر می تواند نشانه ای از نحوه محاسبه ریسک خود هنگام معامله باشد.
اگر مانده حساب شما 1000 دلار است و وارد معامله می شوید EUR / USD در 1.41764. طبق تحقیقات شما ، چشم انداز شما نسبت به این جفت فرمول مدیریت سرمایه ارز صعودی است و انتظار دارید که بیشتر صعود کند. اما شما همچنین نسبت به افت احتمالی قیمت احتیاط دارید و می خواهید ضرر توقف را در 1.41714 تعیین کنید. در اینجا ، گنجاندن سطح پایین به کاهش خطر بالاتر کمک می کند. حتی اگر احتمال سقوط بازار وجود داشته باشد ، ضرر توقف که در 1.41714 تعیین کرده اید به معنای افت فقط 50 پیپ از قیمت اصلی است که آن را خریداری کرده اید. این در ازای هر پیپ 1 دلار ضرر فقط 50 دلار است.
اگر این معامله را با یک حاشیه انجام می دادید ، میزان مواجهه در اینجا فقط به میزان افت پیپ است و تاثیری بر حاشیه کلی شما نخواهد داشت.
اکنون که یک پایه اساسی برای تجارت فارکس خود برنامه ریزی کرده اید ، وقت آن است که عناصر محاسبه ریسک و مدیریت ریسک را درک کنید.
سفارشات ضرر را متوقف کنید
یکی از مفاهیمی که به عنصر محاسبه ریسک در معاملات در برابر ریسک بازار بی ثبات مربوط می شود توقف ضرر است. این یکی از سه تصمیمی است که بازرگانان باید در حین نهایی شدن معامله اتخاذ کنند. دو مورد دیگر عبارتند از: قیمت ورودی برای یک معامله و قیمت هدف که پس از کسب سود برای آن برنامه ریزی شده است.
یک دستور توقف ضرر می تواند همراه با یک سفارش باز باشد و در خدمت کاهش ضرر بالقوه بزرگی است که می تواند در صورت پیش نرفتن شرایط طبق برنامه پیش بیاید. علی رغم فرمول مدیریت سرمایه اینکه تجارت به خوبی برنامه ریزی شده است و وجهی مثبت که وزن منفی را وزن می کند ، در هر سرمایه گذاری می تواند تحولات پیش بینی نشده ای داشته باشد. این جایی است که داشتن مهار با قیمت پایین می تواند ضررهای ناشی از قیمت ها را در سقوط آزاد متصل کند.
قیمت توقف ضرر را در محاسبه ریسک می توان در سطحی تنظیم کرد که متناسب با حمایتی باشد که قبلاً دیده شد. در لحظه ای که احتمال سقوط قیمت ایجاد می شود ، ضرر توقف برای بستن موقعیت باز کار می کند.
متغیرهایی با توقف ضرر متعارف وجود دارد که می تواند انعطاف پذیری بیشتری به تاجر بدهد. به عنوان مثال این یک توقف عقب است که یک ترتیب متحرک با سطوح از پیش تعیین شده است که بسته به حرکت قیمت ها می تواند تعریف شود. ضرر توقف را می توان فقط در سطوح زیر موقعیت بازرگانی قرار داد اما سفارشات برای اصلاح باز هستند.
اندازه گیری موقعیت
اندازه گیری موقعیت یکی دیگر از روش های استراتژیک است که در محاسبه ریسک به شما کمک می کند مقدار تقریبی واحدهایی را که باید برای کنترل حداکثر خطر در هر موقعیت معامله کنید ، پیدا کنید.
تفاوت بین آنها قیمت ورود و سطح توقف ضرر تصویر روشنی از خطر در موقعیت ایجاد می کند. داشتن شناخت مناسب از خطر در هر پیپ و محل استقرار شما می تواند به شما در تعیین خطر کمک کند. توقف ها بر اساس متغیرهای مختلف در موقعیت قرار می گیرند. باید توجه داشت که با وجود استفاده از اندازه گیری صحیح موقعیت ، در صورت شکاف سهام در زیر میزان توقف ضرر ، معامله گران می توانند بیش از حد مجاز حساب مشخص شده خود ضرر کنند.
محاسبه ریسک در معامله با پیپ
Pip risk تفاوت بین نقطه ورود و نقطه ای است که شما سفارش توقف ضرر را می دهید. برای یافتن میزان سود یا ضرر یک موقعیت در هر پیپ ، یک معامله گر باید بداند که اندازه پیپ چه اندازه ای است.
محاسبه دقیق مقدار پیپ ارزیابی درستی از ریسکی است که با نگه داشتن موقعیت می پذیرید.
روشهای محاسبه ریسک با پیپ CFD و شرط بندی گسترده متفاوت هستند. CFD در حالی که قیمت شرط بندی را برای هر بازار به تفکیک امتیاز پخش می کند ، برای هر بازار قرارداد استاندارد دارد.
باید درک درستی از میزان پول موجود در هر تجارت داشته باشید. این به شما کمک می کند ریسک خود را به طور موثر مدیریت کنید. مدیریت ریسک تجارت توانایی مهار ضرر و زیان شما در هر تجارت است. یک تاجر هوشمند فقط کسی نیست که می داند چگونه سود خوبی کسب کند بلکه کسی است که می داند چگونه ضررهای خود را پایین نگه دارد. به همین دلیل بسیار مهم است که شما می دانید هنگام معامله چگونه ریسک خود را محاسبه کنید.
ابزارهای محاسبه ریسک در فارکس
برای این که بتوانید معاملات روزانه خود را به طور موثر انجام دهید همواره به مجموعه ای از ابزارها و خدمات نیز نیاز خواهی داشت. امروزه معاملات مدرن با استفاده از روش الکترونیکی صورت خواهد گرفت به همین منظور معامله گران برای انجام معاملات خود به صورت روزانه به ابزارهایی همچون اینترنت برای دسترسی به بروکرهای فارکس و بازارهای مالی و همچنین وجود تلفن برای برقراری تماس با کاگزار خود نیازمند می باشند و با استفاده از رایانه یا لپ تاپ است که می توان به اینترنت دسترسی داشته و معاملات خود را انجام داد.
معامله گران برای انجام معاملات خود و محاسبه ریسک به ابزارهای زیادی از جمله نرم افزارها، دانستن اصول بازارهای مالی، اندیکاتورها و … نیز نیازمند می باشند. علاوه بر این موارد برای آن که جزو افرادی باشید که به صورت روزانه به انجام معاملات می پردازد باید به یک بروکر معتبر هم دسترسی داشته باشید تا کمیسیون کمی داشته باشد و ارائه دهنده یک پلتفرم معاملاتی که استراتژی معاملاتی است باشد.
فرمولهای مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) – جبران ضرر در بازارهای مالی
فرمولهای مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) از جمله فرمولهای محاسبهی میزان رشد یا افت قیمتها، سود شرکتها، افزایش سرمایهها، درصد کسب سود برای جبران ضررها و… از مواردی است که هر سرمایهگذار میبایست مدنظر قرار دهد و از آنها استفاده کند.
فرمول بهدست آوردن میزان رشد مورد انتظار (بازدهی مثبت):
A × [1 + (n ÷ 100)] = B
A = عدد فعلی
n = درصد رشد مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار
مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته فرمول مدیریت سرمایه باشیم این سهم 20 درصد رشد کند، قیمت سهم چند میشود؟
8000 × [1 + (20 ÷ 100)] = 9600
فرمول بهدست آوردن میزان افت مورد انتظار (بازدهی منفی):
A × [1 – (n ÷ 100)] = B
A = عدد فعلی
n = درصد افت مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار
مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد افت کند، قیمت سهم چند میشود؟
8000 × [1 – (20 ÷ 100)] = 6400
فرمول محاسبهی درصد رشد (سود) یا افت (ضرر) بین دو عدد (نرخ رشد):
[(A – B) ÷ B] × 100 = n
A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد رشد یا افت
توجه: در صورتی که عدد بهدست آمده مثبت باشد، نشان دهندهی درصد رشد (نرخ رشد مثبت) و در صورتی که عدد بهدست آمده منفی باشد، نشان دهندهی درصد افت (نرخ رشد منفی) میباشد.
مثال 1: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 6000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 7500 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد سود (رشد) کردهایم؟
[(7500 – 6000) ÷ 6000] × 100 = 25
مثال 2: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 6800 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد ضرر (افت) کردهایم؟
[(6800 – 8000) ÷ 8000] × 100 = -15
فرمول محاسبهی درصد پوشش یک عدد:
(A ÷ B) × 100 = n
A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد پوشش
مثال 1: درآمد شرکتی 500 میلیارد تومان است. در صورتی که سود ناخالص آن 200 میلیارد تومان، سود عملیاتی 150 میلیارد تومان و سود خالص 100 میلیارد تومان باشد، حاشیه سود ناخالص، عملیاتی و خالص آن چند درصد است؟
(200 ÷ 500) × 100 = 40 (حاشیه سود ناخالص)
(150 ÷ 500) × 100 = 30 (حاشیه سود عملیاتی)
(100 ÷ 500) × 100 = 20 (حاشیه سود خالص)
مثال 2: سود خالص شرکتی در کل سال مالی قبل 80 میلیارد تومان است. در صورتی که در گزارش 6 ماهه سال مالی جاری، 120 میلیارد تومان سود خالص محقق کرده باشد، این شرکت چند درصد از سود سال گذشته خود را تا 6 ماهه سال جاری پوشش داده است؟
(120 ÷ 80) × 100 = 150
مثال 3: سود عملیاتی شرکتی 200 میلیارد تومان و مالیات بر درآمد آن 18 میلیارد تومان است. مالیات بر درآمد این شرکت چند درصد از سود عملیاتی آن میباشد؟ (این شرکت چند درصد مالیات بر درآمد پرداخت میکند؟)
(18 ÷ 200) × 100 = 9
نکته: با استفاده از فرمولهای بالا میتوانید میزان رشد یا افت سودآوری و فروش شرکتها، درآمدها، هزینهها، مالیات و… را در گزارشات صورتهای مالی میاندورهای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه) و گزارشات فعالیتهای ماهانه محاسبه، بررسی، تحلیل و یا پیشبینی کنید.
فرمول بهدست آوردن تعداد سهام پس از افزایش سرمایه:
A × [1 + (n ÷ 100)] = B
A = تعداد سهام قبل از مجمع
n = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = تعداد سهام پس از مجمع و ثبت افزایش سرمایه
مثال: شرکتی 80 درصد افزایش سرمایه دارد (از هر محلی)؛ اگر تعداد سهام ما در این شرکت 1000 عدد باشد، پس از مجمع افزایش سرمایه و ثبت آن، چند سهم خواهیم داشت؟
1000 × [1 + (80 ÷ 100)] = 1800
فرمول بهدست آوردن قیمت تئوریک سهام پس از افزایش سرمایه:
[A + ((n ÷ 100) × M)] ÷ [1 + (N ÷ 100)] = B
A = قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه
n = درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی
M = آوردهی نقدی سهامداران به ازای هر سهم به ریال – معمولاً قیمت اسمی سهم یعنی 1000 ریال است
N = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = قیمت تئوریک سهم پس از مجمع افزایش سرمایه
(n ÷ 100) × M = مبلغی که بابت هر حق تقدم میبایست پرداخت شود
[1 + (N ÷ 100)] = چند برابر شدن تعداد سهام
B – M = قیمت تئوریک هر حق تقدم افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی
توجه: در صورتی که شرکت افزایش سرمایهای از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی نداشته باشد، در فرمول بالا مقدار n و M صفر میشود.
مثال 1: شرکتی 1800 درصد افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 38000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند میشود؟
[38000 + ((0 ÷ 100) × 0)] ÷ [1 + (1800 ÷ 100)] = 2000
مثال 2: شرکتی 30 درصد افزایش سرمایه از محل سود انباشته و 120 درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 8000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند میشود؟
[8000 + ((120 ÷ 100) × 1000)] ÷ [1 + (150 ÷ 100)] = 3680
فرمول ریسک و بازده:
A – X = B
Y – A = C
B ÷ C = D
A = قیمت فعلی
X = حد فرمول مدیریت سرمایه ضرر
B = مقدار ریسک
Y = حد سود
C = مقدار بازده یا پاداش
D = نسبت ریسک به بازده که هر چه کمتر از 0.5 باشد، سهم برای خرید مناسبتتر است
مثال: قیمت سهمی 300 تومان است. برآورد شما این است که نهایت افت و ضرر آن 285 تومان و حد سود (هدف قیمتی) 350 تومان میباشد. نسبت ریسک به بازده آن چقدر است؟
300 – 285 = 15
350 – 300 = 50
15 ÷ 50 = 0.3
فرمولهای محاسبهی درصد کسب سود برای جبران ضرر (زیان) سرمایه:
[(B – A) ÷ A] × 100 = n
A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر
[[1 ÷ (1 – (N ÷ 100))] – 1] × 100 = n
N = درصد ضرر
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر
مثال: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که با 20 درصد ضرر، قیمت فعلی این سهم 6400 ریال باشد، چند درصد باید سود کسب کنیم تا این زیان جبران شود؟
[(8000 – 6400) ÷ 6400] × 100 = 25
[[1 ÷ (1 – (20 ÷ 100))] – 1] × 100 = 25
پایبند بودن به حد ضرر در بورس، یکی از مهمترین اصول سرمایهگذاری است. مطابق جدول زیر، در صورتی که میزان زیان شما از حدی فراتر رود (بیش از 20 درصد)، امکان جبران آن به مراتب سختتر میشود؛ در حالی که زیانهای تا 15-10 درصد، راحتتر جبران میگردد.
میزان زیان (درصد ضرر) | میزان جبران ضرر (درصد کسب سود) |
10 | 11.1 |
15 | 17.6 |
20 | 25 |
25 | 33.3 |
30 | 42.8 |
35 | 53.8 |
40 | 66.6 |
45 | 81.8 |
50 | 100 |
55 | 122.2 |
60 | 150 |
65 | 185.7 |
70 | 233.3 |
75 | 300 |
80 | 400 |
85 | 566.6 |
90 | 900 |
95 | 1900 |
99 | 9900 |
طبق جدول بالا، اگر 1 میلیون تومان داشته باشید، با 20 درصد ضرر، ارزش سرمایهی شما به 800 هزار تومان میرسد که برای جبران آن میبایست 25 درصد سود کنید و اگر 50 درصد ضرر کنید، ارزش سرمایهی شما به 500 هزار تومان میرسد که برای جبران آن میبایست 100 درصد سود کنید!
برای درک بهتر مفهوم حد ضرر، به مثال زیر دقت کنید:
شما با تحلیل کامل و دقیق، 1 میلیون تومان در شرکتی سرمایهگذاری کردهاید که معادل 2000 عدد سهم 500 تومانی آن میباشد. به هر دلیلی قیمت سهام آن شرکت شروع به افت کرده و به 450 تومان میرسد. در صورتی که شما بر اساس حد ضرر 10 درصدی، سهام خود را با همین قیمت بفروشید، ارزش سرمایهی شما 900 هزار تومان میشود که میتوانید آن را در بانک یا جایی دیگر سرمایهگذاری کنید.
با فرض افت 40 درصدی قیمت سهم تا 300 تومان، در صورت تحلیل مجدد و تمایل به خرید آن در کف قیمتی جدید (300 تومان)، شما میتوانید با سرمایهی 900 هزار تومانی خود، 3000 سهم از همان شرکت بخرید و فقط با 11.1 درصد رشد قیمت، ضرر قبلی خود را جبران کنید و با توجه به افت شدید قیمت سهم، سریعتر به سود برسید؛ تعداد سهام شما نیز از 2000 عدد به 3000 عدد افزایش یافته است. ضمناً، مدتی که نقد بودهاید، سود بانکی یا صندوق سرمایهگذاری نیز به شما تعلق گرفته است. همچنین، در صورتی که تمایل داشته باشید مجدد 2000 سهم از آن شرکت بخرید، حالا با 600 هزار تومان میتوانید همان تعداد سهم را بخرید که در نتیجه 300 هزار تومان نیز از همان فروش سهام، سود کرده باشید!
اما در صورت عدم فروش سهام خود، پس از برگشت روند نزولی قیمت، علاوه بر خواب سرمایه، شما میبایست 66.6 درصد سود کنید تا اصل سرمایه برگردد و همچنان همان 2000 سهم را دارید.
بنابراین، در صورت مشاهدهی علائم ریزش قیمتها، فروش سهام با ضرر کمتر، بهترین استراتژی سودآور است و جلوی ضرر سنگینتر شما را خواهد گرفت.
اندازهگیری سرمایه انسانی با روش هزینهیابی مبتنی بر فعالیت و ارزش افزوده اقتصادی
چکیده: آنچه که برای مدتهای زیادی به صورت یک معما برای اقتصاددانان درآمده است چگونگی اندازهگیری دقیق سرمایه انسانی است. تاکنون روش کارآ و مناسبی برای محاسبه ذخیره سرمایه انسانی وجود نداشته است. لذا هدف این مقاله ارائه روشی نوین و کارآمد در خصوص محاسبه سرمایه انسانی است. در سالهای اخیر روش هزینهیابی مبتنی بر فعالیت (ABC) و ارزش افزوده اقتصادی (EVA) در بسیاری از کشورهای غربی و صنعتی بسط یافته و به کار گرفته شده است. در این روش تئوری محاسبه هزینه، گسترش یافته و میتواند ابزار مناسب و مفیدی برای اندازهگیری سرمایه انسانی ارائه دهد. در این مقاله ابتدا روش هزینهیابی مبتنی بر فعالیت مورد بررسی قرار گرفته، سپس ویژگیهای هزینه سرمایه انسانی با استفاده از تئوریهای این مفهوم و همچنین با توجه به ارزش افزوده اقتصادی آزمون و بررسی شدهاند. ابتدا فعالیتهای کلیدی در فرایند توسعه سرمایه انسانی تعریف شده و سپس منابع هزینهای با دقت مشخص میشوند و در نهایت فرآیند محاسبه سرمایه انسانی ارائه میشود. این روش یک ایده جدید از اندازهگیری و مدیریت سرمایه انسانی ارائه داده و به مطالعات آینده نیز کمک خواهد کرد.
کلیدواژهها
- سرمایه انسانی
- هزینهیابی مبتنی بر فعالیت
- ارزش افزوده اقتصادی
- مخزن هزینه
عنوان مقاله [English]
Measuring the Human Capital by Activity Based Costing Method and Economic Value Added
نویسندگان [English]
- Mohammad Javad Salehi 1
- Ehsan Jamali 2
Abstract: It is a big problem how to measure human capital accurately, which has puzzled economists for a long time. There is not an effective way to calculate the cost of human capital until now. In recent years, Activity Based-Costing (ABC) and Economic Value Added (EVA) have been well developed and applied in many industries in western countries. They are advanced theory of cost calculation and may provide us useful tools to measure human capital. The paper examined the cost characteristics of human capital with the theory of ABC. Key activities in the process of human capital’s development were found. Resource costs were allocated accurately and the procedure of human capital’s calculation was proposed. It provides us a new idea to measure and manage human capital and will do some help in further studies.
کلیدواژهها [English]
- human capital
- Activity Based Costing
- Economic value added
- Cost Pool
مراجع
قارون، معصومه (1386). کاربرد هزینهیابی مبتنی بر فعالیت در برآورد هزینۀ سرانۀ دانشجویی. فصلنامه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، 13 (2): 79 – 107.
Chen, Lin & Qiao, Zhilin (2008). Measuring Human Capital with Activity Based-costing and Economic Value Added, International Journal of Business and Management, 3 (7): 55 – 59.
Chen, S.; Dodd, J. L. & James, L. (2001). Operating income, residual income and EVA(TM): which metric is more value relevant? Journal of Managerial Issues, 13: 65-86.
Dutta, S. & Reichelstein, S. (1999). Asset valuation and performance measurement in a dynamic agency setting, Review of Accounting Studies, 4: 235-258.
Jacob, M. (1958). Investment in human capital and personal income distribution, Journal of Political Economy, 66: 281-302.
Lokanandha, R. I., & Raghunatha, R. (2006). Performance evaluation, economic value added and managerial فرمول مدیریت سرمایه behaviour, PES Business Review, 1: 1-7.
Reichelstein, S. (1997). Investment decisions and managerial performance evaluation, Review of Accounting Studies, 2: 157-180.
Wang, J. (2001). Human Capital and Economic Growth —Theory and Demonstration. Beijing: China Financial & Economic Publishing.
Wang, P.; Jin, Q. & D. Ke (2000). Activity-based costing and its application in Chinese enterprises, China Accounting and Finance Review, 2: 121-155.
Wang, فرمول مدیریت سرمایه P., (2001). Research on Theory and Application of Activity-Based Costing. Dalian: Dongbei University of Finance & Economics Press.
Yan, S. & Duan, X. (2001). The comparative analysis on the human capital storge in the west China, Softscience of China, 6: 100-103.
Yoram, B. P. (1967). The production of human capital and the life cycle earnings, Journal of Political Economy, 75: 352-365.