تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

روش MOSCOW (مسکو)، نوعی تکنیک اولویت بندی است که در مدیریت، تجزیه و تحلیل کسب وکار، مدیریت پروژه و توسعه نرم افزار مورد استفاده قرار میگیرد تا به یک درک مشترک با ذینفعان در مورد اهمیتی که برای ارائه هر یک از نیازها قائل میشوند، دست پیدا کند. همچنین این روش با نامهای اولویت بندی MOSCOW یا تجزیه و تحلیل MOSCOW نیز شناخته میشود.
تحلیل زمانی چیست
○نام کامل: آموزش تحلیل زمانی با جواد کشاورز ○مولف/مترجم: جواد کشاورز ○نوع فایل: PDF ○تعداد صفحه: 34 ○حجم: 2 مگابایت ادامه متن . در این مجموعه به آموزش مباحث تحلیل زمانی پرداخته شده. اگر به نمودار یک . اکسپرت و ربات معاملاتی چیست؟ ▪️ ادامه.
تحلیل های زمانی بسیار مشابه تحلیل های قیمتی هستند با این تفاوت که ما واحدهای زمان. را بجای واحدهای قیمت بکار میبریم. آنچه در تحلیل زمانی یک چارت انجام می دهیم این. ادامه.
خوشه های زمانی فیبوناچی از فاصله زمانی (تعداد ستونها) بین دو پیوت و نسبتهای گسترش یافته این فاصله زمانی، به منظور نشان دادن آینده . ترتیبی که برای خواندن مقالات" آموزش تحلیل در advancedget "به شما پیشنهاد میکنیم: . راه حل چیست ؟ ادامه.
Jul 23, 2020 — تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال مورد توجه بسیاری از سرمایه گذاران و تحلیل گران بورس است. . پیشنهاد می کنم مقاله نوسان گیری در بورس چیست؟ ادامه.
تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال به اندازه خود تحلیل اهمیت دارند. مبتدی ها معمولا بدون در . به طور خلاصه، باید از تایم فریمی استفاده کنید که با شخصیت شما و زمانی که در اختیار دارید، در تناسب باشد. بهترین راه هم . نکته اصلی چیست ؟ تاریخ و ساعت . ادامه.
Oct 26, 2019 — شرکت هلدینگ چیست؟ استراتژی پندینگ گذاری · استراتژی معاملاتی ایچیموکو جواد فلاحیان. آموزش تحلیل زمانی جواد کشاورز. ادامه.
Aug 23, 2020 — آنچه در تحلیل زمانی یک چارت انجام می دهیم این است که مدت زمان روندهایی که قبلاً در چارت اتفاق افتاده را اندازه می گیریم و . سود مرکب در بورس چیست. ادامه.
Sep 10, 2016 — هدف از این مدل این هستش که زمانهای برگشت قیمت (زمانهای تشکیل الگوهای سقف یا کف) رو تشخیص بدیم. به عبارت سادهتر دنبال پیدا کردن جواب این . ادامه.
۱ مطلب با کلمهی کلیدی «تحلیل زمانی چیست» ثبت شده است - سایت فیلم آموزش بورس تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ و تحلیل تکنیکال بورس. ادامه.
تحلیل زمانی چیست؟ تحلیل زمانی یکی از روش های تحلیل تکنیکال می باشد که در آن نمودارها از دیدگاه زمان مورد بررسی قرار میگیرند. هر نمودار تکنیکال شامل دو محور . ادامه.
اصلاح زمانی در تحلیل تکنیکال مشخصه هایی دارد که به شرح زیر می باشد: سردرگمی و انتظار معامله گران در موج اصلاحی ویژگی بارز اصلاح زمانی یک سهم می باشد. ادامه.
همواره برای تعیین زمان برگشت سهم باید مفهوم اصلاح زمانی را به صورت کامل یاد بگیریم تا بتوانیم تحلیل زمانی سهام مورد نظر را به خوبی انجام بدهیم. ادامه.
ویدیو جلسه اول مقدمات تحلیل زمانی از کانال h❄23❄mars تحلیلگر امید, اموزش . انتخاب رکورد شتاب زلزله برای تحلیل تاریخچه زمانی 14:20 . تحلیل SWOT چیست؟ ادامه.
چرخه های زمانی بازار در آموزش تحلیل تکنیکال. از مواردی که در آموزش تحلیل تکنیکال در مورد سرمایه گذاری در بخش سهام بسیار مورد تأکید قرار می گیرد، اطلاع یافتن از . ادامه.
مولتی تایم فریم یا تحلیل چند زمانی : به طور کلی به تحلیل روند قیمت های بورس های مختلف اعم از کالا و سهام و حتی بازار ارز ( فارکس ) و سایر روند های قیمتی. ادامه.
Jul 29, 2018 — تحلیل یورودلار 26 اکتبر 2018 از زوایای مختلف. اکتبر 26, 2018. رفع مسئولیت. معامله در بازارهای مالی . ادامه.
تایم فریم (Time frame) چیست؟ اگر به مباحث آموزشی تحلیل تکنیکال علاقمند باشید، احتمالا عبارت تایم فریم را بارها شنیدهاید. تایم فریم یا چارچوب زمانی یکی از . ادامه.
Nov 11, 2018 — این دورههای زمانی یا همان تایمفریمها یکی از مفاهیم اولیه در تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی هستند که درک کاربرد آنها اهمیت زیادی دارد. ادامه.
در این مطلب با مولتی تایم فریم یا تحلیل چند زمانی چیست؟ آشنا میشوید و میبینید مقالات آموزشی فارکس رو // با سایت ما همراه باشید تا . ادامه.
Oct 12, 2020 — اگر در بازارهای مالی فعالیت میکنید یا مباحث مربوط به تحلیل این بازارها برایتان جذاب است، احتمالاً درباره بازه زمانی یا تایم فریم (Time frame) . ادامه.
آشنایی با مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال و انواع آن
در مقاله آموزشی اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، گفتیم که اندیکاتورها بهعنوان یکی از ابزارهای تکنیکی کاربردی به حساب میآیند که به ما برای رسیدن به سود در بورس کمک قابل توجهی مینمایند. اما امروز به سراغ یکی دیگر از ابزارهای تکنیکال رفتهایم که برای تخمین زدن روند سهم به کار میروند و تشخیص آنها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم امکانپذیر است. این ابزارها که یکی از مفاهیم پرکاربرد در بازار بورس و حتی سایر بازارهای مالی مثل بازار ارز میباشند، «واگرایی» نام دارند. هدف تحلیلگران از یادگیری مفهوم واگرایی، در واقع مشاهدهی نوعی وارونگی بین نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور میباشد. آنها به کمک این سیگنال میتوانند به شناسایی اولیهی برگشت روند و معکوس شدن آن بپردازند و به سودهای خوبی دست یابند. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال و انواع آن خواهیم پرداخت.
واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در تحلیل تکنیکال واگرایی به چه معناست
واگرایی در تحلیل تکنیکال به معنای تناقض رفتاری بین اندیکاتور و قیمت میباشد. در واقع، این موضوع نشان دهندهی ضعف روند میباشد. در نتیجه قیمت یک سهم به انتهای روند خود میرسد و تمایل به تغییر روند پیدا میکند. در چنین حالتی میگوییم که واگرایی روی نمودار اتفاق افتاده است. بهمنظور شناسایی سطوح مهم قیمت سهم از جمله سطوح حمایت و مقاومت، میتوان از واگراییها استفاده نمود. چنانچه واگرایی صحیحی در بورس اتفاق بیافتد به احتمال زیاد در آینده شاهد بازگشت قیمت سهم خواهیم بود. در واقع میتوانیم بگوییم که واگرایی زمانی اتفاق میافتد که خریداران و فروشندگان در تصمیم خود دچار تردید شده باشند و این دقیقاً زمانی است که سهمها بتوانند روند خود را تغییر داده و خلاف جهت روند قبلی حرکت کنند. اندیکاتورهای مکدی (MACD)، آر اس آی (RSI)، سی سی آی (CCI) و … از جمله اندیکاتورهایی هستند که برای شناسایی واگرایی مورد استفاده قرار میگیرند.
نکته: اندیکاتور مکدی، یکی از اندیکاتورهایی است که برای شناسایی واگرایی در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
بیان مدل های مختلف واگرایی در تحلیل تکنیکال
در حالت کلی ۳ نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در ادامه به توضیح هر یک از آنها به صورت جداگانه خواهیم پرداخت.
۱. واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال (RD) :
این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال، معمولاً در انتهای یک روند و زمانیکه قیمت یک سهم با اندیکاتور خلاف جهت هم حرکت کنند، اتفاق میافتد. واگرایی معمولی نشان از بازگشت قیمت سهم دارد؛ یعنی بعد از مشاهدهی آن قیمت سهم متوقف شده و در جهت مخالف حرکت میکند. واگراییهای معمولی میتوانند به دو صورت مثبت و یا منفی باشند.
واگرایی معمولی مثبت (RD+) : به این صورت است که زمانیکه ما بر روی خود چارت سهم شاهد قلهای بالاتر از قلهی قبلی باشیم، اما در اندیکاتور متناظر با همان نقطه قلهای پایینتر از قلهی قبلی داریم. یعنی خطی که این قلهها را به هم وصل میکند، روی چارت به صورت صعودی است ولی روی اندیکاتور به صورت نزولی میباشد. این نوع واگرایی به واگرایی منفی شهرت دارد و نشان دهندهی انتهای یک روند نزولی است. اما حتماً به این نکته توجه داشته باشید که بالاترین قله باید کاملاً تشکیل شود و چند تا کندل پایینتر بعد از آن شکل گیرد. بنابراین تا زمانی که از تشکیل بالاترین قله در نمودار مطمئن نشدهاید، نمیتوانید بگویید که واگرایی صعودی اتفاق افتاده است. به یاد داشته باشید که هرچه میزان شیب این دو خط بیشتر باشد و شاهد یک صعود قوی در قلهها باشیم، واگرایی مثبت قویتری خواهیم داشت.
واگرایی معمولی منفی (RD-): این نوع از واگرایی در تحلیل تکنیکال درست برعکس مورد قبلی است؛ یعنی در انتهای یک روند نزولی، کفی پایینتر از کف قبلی مشاهده نماییم. اما در اندیکاتور متناظر با همان نقطه کفی بالاتر از کف قبلی داریم. معاملهگران در تایید تحلیلهای خود میتوانند از این نوع واگرایی استفاده نمایند. این واگرایی به واگرایی معمولی منفی مشهور است. هر چقدر که میزان شیب این دو خط تندتر باشد و شاهد یک ریزش قوی در کفها باشیم، واگرایی منفی ما قدرت بیشتری خواهد داشت.
۲. واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)
این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند اصلاحی میباشد و زمانی اتفاق میافتد که قیمت سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر حرکت نمایند. به بیان دیگر در واگراییهای مخفی، اندیکاتور این قدرت را تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ داشته که کف و یا سقف جدیدی تشکیل دهد، اما قیمت توانایی تشکیل کف یا سقف جدید را نداشته است. در این حالت گفته میشود که واگرایی مخفی رخ داده است. واگرایی مخفی به دو نوع واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی تقسیم بندی می شود.
واگرایی مخفی مثبت (HD+): این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال ما بین دو کف قیمتی ایجاد می شود. در واقع، واگرایی مخفی مثبت زمانی تشکیل میشود که در اندیکاتور کف اول بالاتر از کف دومی قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت کف اول پایینتر از کف دوم تشکیل شود. وقوع این حالت، نشان از افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان و همچنین رشد قیمت سهم میدهد. دقت داشته باشید که این نوع از واگرایی در کانال صعودی و در انتهای یک روند اصلاحی تشکیل میشود.
واگرایی مخفی منفی (HD-): این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال درست برعکس واگرایی مخفی مثبت است در بین دو سقف قیمتی ایجاد میشود. واگرایی مخفی منفی زمانی ایجاد میشود که در اندیکاتور سقف اول پایینتر از از سقف دوم قرار گیرد. اما در نمودار قیمت سقف اول بالاتر از سقف دوم قرار داشته باشد. وقوع این حالت، افزایش قدرت فروشندگان و کاهش قدرت خریداران و همچنین کاهش قیمت سهم را به ما نشان میدهد. واگرایی مخفی منفی در کانال نزولی و در انتهای یک روند اصلاحی ایجاد میشود.
۳. واگراییهای زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)
این نوع از واگرایی در تحلیل تکنیکال با استفاده از فیبوناچی زمانی انجام میشود و وقتی تشکیل میشود که بین قیمت و زمان تضاد وجود داشته باشد. واگرایی زمانی طی یک روند اصلاحی ایجاد میشود. هنگامی که در یک روند اصلاحی، نمودار قیمت نسبت به روند قبلی خود ضعف نشان دهد، واگرایی زمانی رخ خواهد داد. به منظور داشتن معاملات موفق با استفاده از این نوع واگرایی، باید زمانیکه قدرت خریداران زیاد است خرید خود را انجام دهیم و برعکس زمانیکه قدرت فروشندگان زیاد است از خرید سهم اجتناب کرده و نسبت به فروش اقدام نماییم. واگرایی زمانی خود به دو نوع واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیمبندی میشود.
واگرایی زمانی معمولی (RTD) : زمانیکه تعداد کندلهای روند اصلاحی جدید بیشتر از تعداد کندلهای روند اصلاحی قبلی باشد، این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال به وجود میآید. به بیان دیگر موقعی که نمودار قیمت بیش از سطح ۱۰۰% فیبوناچی را اصلاح کند، این نوع واگرایی رخ میدهد. وقوع واگرایی زمانی معمولی، نشان دهندهی قدرت زیاد خریداران و فروشندگان در یک روند اصلاحی میباشد. با ترسیم فیبوناچی بازگشتی زمانی میتوان واگرایی زمانی معمولی را مشاهده نمود.
واگرایی زمانی هوشمند (STD) : زمانیکه تعداد کندلهای روند اصلاحی جدید کمتر از تعداد کندلهای روند اصلاحی قبلی باشد، این نوع از واگرایی در تحلیل تکنیکال رخ میدهد. به بیان دیگر تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ در واگرایی زمانی هوشمند، روند اصلاحی قبلی در مدت زمان کوتاهتری طی شده است. بهمنظور مشاهدهی واگرایی زمانی هوشمند باید فیبوناچی بازگشتی زمانی را ترسیم نمود.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم. از واگراییها در تحلیلها بعد از استفاده از اندیکاتورها و بهعنوان تایید تحلیل میتوان کمک گرفت. بنابراین هیچگاه بهعنوان سیگنال از واگرایی نباید استفاده کرد. چنانچه سهم در چارت خود الگوی بازگشتی زد، یا اینکه چارت نسبت به خط روند واکنش نشان داد و موقعیتهای خوب دیگری در چارت ایجاد شد، با مشاهدهی واگراییها میتوان به تحلیلها اعتبار بیشتری بخشید. برای آنکه اطلاعات بیشتری راجع به واگراییها کسب کنید و بتوانید از آنها در خرید و فروش و تحلیلهای خودتان به درستی استفاده نمایید، میتوانید ویدیوهای آموزش بورس را با دقت مشاهده نمایید. چراغ بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان مفاهیم و نکات آموزشی مهم در زمینهی بورس به شما برای سرمایهگذاری حرفای در این بازار کمک نماید.
اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟
خط روند یکی از معیارهای کارآمد در تحلیل تکنیکال بازار بورس و تحلیل و تصمیم گیری در خصوص اتخاذ استراتژی در بورس است. این معیار سنجه ای معتبر برای اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار بورس به دست می دهد. خط تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ روند با دو شاخص جهت (صعودی یا نزولی) و مدت زمان استمرار جهت به تحلیلگر، سیگنال های تصمیم گیری را ارسال می کند. تصمیم گیری مطمئن در بازار سهام منوط به اعتبار و استحکام خط روند است. پارامترهایی نظیر صاف بودن خط روند، طول خط روند، شیب خط روند، تعداد برخورد قیمت ها با خط روند، میانگین جهت دار و میانگین متحرک از جمله پارامترهای سنجش میزان اعتبار و استحکام خط روند به شمار تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ می روند.
اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟
اعتبار و استحکام خط روند ( Strength Trendline )
خط روند یکی از بهترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند ماحصل متصل کردن بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها در یک بازه زمانی مشخص است. تحلیلگر، بازه زمانی مشخصی را مد نظر قرار داده، در آن بازه بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها را روی نمودار قیمت- زمان، نقطه گذاری کرده و در نهایت با متصل کردن نقط به یکدیگر روند تغییر و نوسان قیمت در بازار بورس را به دست خواهد آورد.
معمولاً برای تحلیل روندهای نزولی، بالاترین قیمت ها به هم متصل می شوند و برای تحلیل روندهای صعودی، پایین ترین قیمت های هر بازه را وصل می کنند.
همچنین می توان با متصل کردن همزمان بالاترین و پایین ترین قیمت ها، به یک کانال دست یافت که مختصات دقیق تری را برای تحلیل گر در بازار ارائه می دهد. خطوط به هم متصل شده اصطلاحا خط روند خوانده می شوند. (1)
جهت روند
انواع خطوط روند کدامند؟
روند صعودی
روند نزولی
روند خنثی
مراحل ترسیم خط روند
تحلیلگر بر حسب شرایط بازار یا جایگاهی که برای خود در بازار سهام لحاظ می کند، دست به انجام مراحل زیر برای ترسیم خط روند می زند:
مرحله اول- تعیین بازه های زمانی
این امر با توجه به شرایط بازار و خود سهامدار متفاوت است. ممکن است یک تحلیلگر بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد و تحلیلگری دیگر بازه های ساعتی، روزانه، هفتگی و. را مد نظر قرار دارد؛ این امر کاملا به شرایط بازار و موقعیت خود تحلیلگر بستگی دارد.
مرحله دوم- درج نقاط قیمت روی نمودار روند
تحلیلگر نقاط قیمتی را روی نمودار درج می کند تا داده های اولیه تحلیل فراهم شده باشد. داده های درج شده مقیاسی کلی از صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمت ها ارائه می دهند و به تحلیلگر راهنمایی برای پیشبرد مراحل ارائه می دهند. ترسیم خط روند در شرایط نزولی یا صعودی بودن، تفاوت هایی دارد که در ادامه بدان اشاره می رود:
اگر روند صعودی بود، در هر نقطه کمترین قیمت ثبت شده را معیار قرار می دهیم و پس از تعیین نقاط، آن ها را به یکدیگر وصل می کنیم. خط حاصله، خط روند صعوی به شمار می رود که نشان گر مهیا بودن شرایط بازار برای خرید سهام است. این خط نشان می دهد که کمترین قیمت ها در بازه های زمانی روند رو به رشدی را داشته اند و بنابراین خرید سهام مقرون به صرفه است.
اگر روند نزولی بود در هر نقطه بیشترین قیمت را معیار قرار داده و نقطه گذاری می کنیم. سپس با وصل کردن نقاط به یکدیگر، خط روند نزولی حاصل خواهد شد که نشان دهنده روند نزولی است. این خط نیز نشانگر این نکته است که بیشترین قیمت در بازه های زمانی مختلف تمایل به نزول دارد و از این رو فروش سهام، استراتژی مناسب تری است.
مزایا و کاربردهای خط روند
ترسیم خط روند حربه ای موثر برای تحلیلگر برای ارائه تحلیل و اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار است؛ چرا که امتیازهای زیر را در اختیار او قرار می دهد:
اطلاع از نوسان قیمت
مدت زمان روند صعودی یا نزولی قیمت
شدت افزایش یا کاهش قیمت
تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
تشخیص نوسانات بازار نسبت به روند کلی قیمت
از این رو استفاده موثر از خط روند و به کارگیری ابزارهای تحلیلی آن، می تواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل ها یاری کند.
اهمیت اعتبار و استحکام خط روند چیست؟
اعتبار و استحکام خط روند ضامنی برای اطمینان از اتخاذ استراتژی های تحلیلگر بازار بورس محسوب می شود. هر چه خط روند علائم بهتری از پایایی و دوام خود برای تحلیلگر ارائه دهد، او در اتخاذ تصمیمات آتی موضعی مطمئن تر خواهد داشت. تحلیلگر خواهد توانست درک بهتری از شرایط امروز بازار، ادامه روند آن، مقاومت هایی که می توانند پیش راه روند موجود رخ دهند، ریسک ها و مخاطرات روند موجود و نیز شدت و ضعف آن داشته باشد و تحلیلگر را بیش از پیش به تحرک از تحلیل لحظه ای و کوتاه مدت به سمت ارائه تحلیل های بلند مدت قیمت ها سوق دهد.
معیارها و نشانگرهای اعتبار و استحکام خط روند
به طور کلی در شناسایی شاخص های اعتبار و استحکام خط روند، دو معیار طولانی بودن و شیب روند در نظر گرفته می شوند. تحلیلگر پس از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر می تواند درک و برداشتی اولیه از صعودی یا نزولی بودن خط روند بدست آورد، اما این معیار کافی برای تحلیل به شمار نمی رود و دستکم سه نقطه برای اعتبارسنجی جهت خط روند لازم است.
- صاف بودن روند
هر چه روند افزایش یا کاهش به صورت جزئی به خط روند نزدیکتر باشد، بیشتر می توان نسبت به اعتبار و استحکام خط روند اطمینان حاصل کرد. فاصله گیری و نوسان بالا نسبت به خط روند عدم ثبات نسبی را با وجود تداوم روند نشان می دهد و این امر می تواند به عنوان سیگنالی مبنی بر شکننده بودن خط روند در نظر گرفته شود. دایره آبی شکل زیر به خوبی نوسان قیمت با وجود نزولی بودن خط روند در برهه مذکور را نشان می دهد.
- تعداد برخورد نمودار با خط روند
این معیار ثبات بیشتر و مقاومت کمتر قیمت ها در برابر خط روند را نشان می دهد چرا که قیمت روز به صورت مکرر به خط روند نیل پیدا می کند. از این رو می تواند سنجه ای برای اعتبار بخشی به خط روند محسوب شود.
- طول خط روند
اشاره شد که از طریق دو نقطه اول روند، می توان مختصات اولیه خط روند را درک کرد. اما استمرار خط در جهت نزولی یا صعودی، ثبات و اعتبار خط روند را نشان داده و به تحلیلگر نسبت به انتخاب راهکار، اطمینان بیشتری می دهد. اگر ما با یک خط روند طولانی برای مثال یکساله رودررو باشیم، بدون شک با فرایندی پایدار مواجه خواهیم بود، حتی اگر شکست یک ماهه را دچار شویم؛ چرا که ممکن است این شکست ناشی از یک تحول جزئی باشد و دامنه کوتاه مدتی داشته باشد.
- شیب خطوط روند
علاوه بر ثبات و پایداری جهت خط روند، افزایش زاویه یا شیب خط روند نیز معیاری مناسب برای تشخیص اعتبار و استحکام خط روند است. برای مثال در شکل زیر شیب خط روند صعودی به مرور بیشتر و بیشتر می شود. این امر نشانگر استحکام تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ بالای روند و تشویق تحلیلگر به خرید بیشتر خواهد بود. بدیهی است که استمرار یا افزایش شیب خط، باعث تشدید این روند خواهد شد. (3)
در عوض شیب خط روند نزولی زیر به تدریج کاسته می شود و این امر گویای کاهش تدریجی روند نزولی خط است. بنابراین تحلیلگر می تواند تخمین بزند که چه بسا در آینده نزدیک خط روند شکسته شود و استراتژی اتخاذ شده در خصوص خط روند نزولی، اعتبار خود را از دست بدهد.
- بازار گاوی و خرسی و ریزساختارها
اصطلاحات بازار گاوی و بازا خرسی زمانی در بورس استفاده می شوند که بازار به ترتیب روند صعودی یا نزولی داشته باشد. (4)
چنانکه اشاره شد طول بلند خط روند، ثبات آن را نشان می دهد. هر چه نوسان حول این خط کمتر باشد، ثبات بالاتر است. همچنین در برخی از موارد می بینیم که میزان نوسان به قدری بالاست که نمی توان یک خط روند مشخص ولو برای بازه های کوتاه مدت نیز ترسیم کرد. در این گونه موارد اصطلاحا ساختار خط روند شکسته و نمی توان برآورد و تحلیل از آن ارائه داد. این شرایط شکننده و فاقد اعتبار و استحکام خواهد بود و معمولا تحلیلگران و بورس بازان در این شرایط دست به عمل نمی زنند تا ثبات حاصل شود.
- شاخص میانگین جهت دار یا ADX
به زمانی می گویند که شاخص ADX حالت نوسانی و غیر خطی می گیرد و به شما امکان تحلیل روند را نمی دهد، و فقط به شما تحلیل می دهد که آیا شاخص در لحظه رو به صعود است یا نزول. شاخص ADX شاخصی است بین اندیکاتور جهت دار مثب و منفی و میانگین این دو را نشان می دهد.
وقتی این شاخص قدرت تحلیلی خود را از دست می دهد و فقط توان برآورد لحظه ای را می دهد، دیگر سنگ محکی برای اطمینان از اعتبار و استحکام خط روند نخواهد بود و در این صورت باید نسبت به اعتبار شرایط بازار تردید کرد. (5)
- میانگین متحرک یا MA
میانگین متحرک در واقع نموداری است که از جمع قیمت های یک نقطه بر تعداد داده ها حاصل می شود. زمانی که قیمت در یک لحظه بالاتر از میانگین متحرک باشد و میانگین متحرک نیز صعودی باشد، می توان تحلیل کرد که قیمت ها رو به افزایش است و فرصت خرید وجود دارد. حال هر چه قیمت بالاتر از MA باشد و این روند دامنه دارتر و درازتر باشد، اعتبار و استحکام خط روند بیشتر خواهد بود. (6)
جمع بندی و نتیجه گیری
خط روند جزو بهترین ابزارها برای تحلیل قیمت و تصمیم گیری در بازار بورس به شمار می رود و در صورت اتخاذ ابزارها و روش های مربوط به آن به شکل دقیق، بدون شک بهترین نتایج برای تحلیلگر تصویر خواهد شد. بدیهی است که اعتبار و استحکام خط روند بهترین نشانگر برای اتخاذ تصمیمات در بازار بورس محسوب میشود، چرا که چشم انداز و افقی با ضریب اطمینان بالا به تحلیلگران و فعالان بازار بورس ارائه داده و آن ها را در به کارگیری حربه هایی نظیر فروش، خرید یا انفعال در بازار مصمم تر خواهد کرد.
روش تحلیل و اولویت بندی MOSCOW چیست و چه کاربردی دارد؟
همه میدانیم «زمان»، از جمله داراییهای با ارزش ما به شمار میرود، برای همین است که نیازمند برنامه ریزی درست برای استفاده بهینه از وقتمان هستیم. در این راستا، برای دستیابی به اهداف و رسیدن به موفقیت، لازم است کارها را اولویت بندی کرده و هر کدام را در زمان مناسب خود انجام دهید. روش تحلیل و اولویت بندی MOSCOW (مسکو)، یکی از رایجترین و شناخته شدهترین تکنیکها برای کمک به درک و مدیریت اولویتهاست که امروز به معرفی و بررسی آن میپردازیم.
روش تحلیل و اولویت بندی MOSCOW چیست؟
برای درک روش MOSCOW ابتدا باید منشا آن، یعنی روش توسعه سیستمهای پویا (DSDM) را بررسی کنیم. DSDM، چارچوبی برای مدیریت پروژه Agile است که توسط متخصصان با هدف بهبود کیفیت در فرآیندهای توسعه سریع برنامه (RAD) طراحی شده است. ویژگی بارز پروژههای DSDM، میزان کیفیت، هزینه و زمان در مراحل اولیه است. با در نظر گرفتن این موضوع، تمام وظایف پروژه باید بر اساس اهمیت تخصیص داده شوند. بنابراین، نیاز به مدیریت اولویتها باعث به وجود آمدن سازوکار اولویت بندی تخصصی از طریق روش تحلیل و اولویت بندی MOSCOW شد.
مدل MOSCOW ، یک راهکار ساده و در عین حال قدرتمند برای تعیین اولویتهاست. در صورتی که در این روش، برای یک فعالیت، ویژگی، عملکرد و…، زمان مشخصی را در نظر بگیرید، کارایی بهتری خواهد داشت. همچنین این چارچوب برای همه سطوح اولویت بندی پروژه، همه عملکردها و مناطق تمرکز قابل اعمال تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ است.
بر اساس مطالب سایت Wikipedia:
روش MOSCOW (مسکو)، نوعی تکنیک اولویت بندی است که در مدیریت، تجزیه و تحلیل کسب وکار، مدیریت پروژه و توسعه نرم افزار مورد استفاده قرار میگیرد تا به یک درک مشترک با ذینفعان در مورد اهمیتی که برای ارائه هر یک از نیازها قائل میشوند، دست پیدا کند. همچنین این روش با نامهای اولویت بندی MOSCOW یا تجزیه و تحلیل MOSCOW نیز شناخته میشود.
اولویت بندی MOSCOW چگونه کار میکند؟
قبل از اجرای تجزیه و تحلیل MOSCOW ، لازم است چند چیز اتفاق بیفتد:
ابتدا باید ذینفعان کلیدی و تیم محصول بر روی اهداف و عوامل اولویت بندی، هماهنگ و همسو شوند. سپس همه شرکت کنندگان باید در مورد اینکه کدام موارد را در اولویت قرار دهند، به توافق برسند.
علاوه بر این، تیم شما باید در مورد چگونگی حل و فصل هر گونه اختلاف نظر در اولویت بندی، بحث و تبادل نظر کند. در صورتی که بتوانید نحوه حل و رفع اختلافات را پیش از بروز آنها مشخص کنید، میتوانید از پیشرفت آنها جلوگیری کنید.
در نهایت، باید در مورد اینکه چند درصد از منابع را میخواهید به هر دسته اختصاص دهید، به توافق نظر برسید.
با تکمیل این مقدمات، میتوانید تعیین کنید برای شروع کار، باید بر روی کدام دسته متمرکز شوید. در بخش بعد، هر دسته را در مدل MOSCOW ، تحلیل و بررسی خواهیم کرد.
عبارت MoSCoW از مخفف کلمات زیر که اصول اصلی این روش هستند، گرفته شده است:
- Must Have
- Should Have
- Could Have
- Won’t Have this time
اولویتهای Must
از آنجا که این اولویتها برای مشتری ضروری هستند، بدون آنها محصول شما بی استفاده خواهد ماند و اهداف کسب و کارتان تامین نخواهد شد. پس به خاطر داشته باشید که در تولید محصول، حتی اگر یکی از اولویتهای این دسته در نظر گرفته نشود، فرآیند معرفی محصول شما به بازار با شکست روبرو خواهد شد.
اولویتهای Should
این اولویتها، شامل نیازمندیهای مهم اما غیرضروری است. به عبارت دیگر، هر چند موفقیت در تولید و انتشار محصولات، به اولویتهای Should وابسته نیست، اما بهتر است در فرآیند تولید و انتشار محصولات، در نظر گرفته شوند. برای تشخیص راحتتر و سریعتر این دسته از اولویتها، باید بررسی کنید که این اولویت تا چه اندازه هدف اولیه کسب و کار را فراهم میکند؟ یا چه تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ تعداد از مشتریان از این اولویت تاثیر خواهند گرفت؟
اولویتهای Could
این دسته اولویتها ویژگیهایی را بیان میکند که هر چند الزامی و اجباری نیستند، اما از نظر مشتریان خوشایند و مطلوب به شمار میروند. پس بهتر است کاری کنید که محصولات شما این ویژگیها را داشته باشد.
اولویتهای Would Won’t Have this time
این دسته از اولویتها، شامل نیازهایی هستند که در پایینترین درجه اهمیت قرار دارند و نمیتوانند اهداف کسب و کار را تامین کنند. در واقع، بود و نبود آنها هیچ تاثیری در روند کار یا بازه زمانی مورد نظر شما ندارد. حتی در بعضی موارد با کنار گذاشتن آنها میتوانید کارتان را سریعتر پیش ببرید.
بنابراین میتوانید این اولویتها را در آینده برای محصولات خود در نظر بگیرید و یا حتی به راحتی از آنها صرف نظر کنید.
جمع آوری الزامات و نیازمندیها چگونه انجام میشود؟
توجه داشته باشید، قبل از اینکه بتوانید اولویت بندی کنید، باید چیزی برای اولویت بندی داشته باشید. این بخشی از فرآیند جمع آوری نیازمندیهاست. هر چند جمع آوری نیازمندیها، بخشی از روش MOSCOW نیست، اما شما باید الزامات را به طور موثر جمع آوری کنید تا بتوانید به درستی اولیت بندی کنید. همچنین لازم است برای جمع آوری کامل نیازمندیها زمان کافی در نظر بگیرید.
جمع آوری نیازها یک فرآیند 4 مرحلهای است که میتواند برای انواع پروژههای کوچک و بزرگ مورد استفاده قرار گیرد. این مراحل عبارتند از:
استخراج
این مرحله به این معنی است که شما از طریق روشهایی مانند مصاحبه، برگزاری جلسه، پرسشنامه و… شروع به پرسیدن سوالات و گوش دادن به پاسخها میکنید.
اعتبار سنجی
اکنون باید دادههای جمع آوری شده را تجزیه و تحلیل کنید تا مطمئن شوید آنها درست و دقیق هستند و انتظارات ذینفعان را به طور واضح نشان میدهند.
مشخصات
در این مرحله باید گزارش تعریف نیازمندیها را ارائه داده و در آن به اولویت بندی و رسمی کردن دادهها بپردازید. علاوه بر این، سعی کنید مطمئن شوید که آنها قابل آزمایش هستند.
راستی آزمایی
اکنون باید تایید کنید که الزامات، کاملا دقیق هستند و نیازها و انتظارات ذینفعان را بیان میکنند. به طور خلاصه، در این مرحله، الزامات بررسی و تایید میشوند.
با دنبال کردن و اجرای این فرآیند جهت تعریف الزامات ضروری و غیر ضروری برای پروژه یا توسعه محصول، به سرعت متوجه میشوید که در کجا باید تمرکز کنید و اولویتهای لازم برای هر کدام از نیازها چیست.
چه زمانی باید از روش MOSCOW برای اولویت بندی استفاده کنید؟
اولویت بندی MOSCOW برای تیمهایی که میخواهند نمایندگانی از کل سازمان را در فرآیند خود بگنجانند، بسیار موثر و کارآمد است. با درگیر کردن شرکت کنندگان از بخشهای مختلف، میتوانید چشم انداز وسیعتر و کارملتری به دست آورید.
دلیل دیگر برای استفاده از اولویت بندی MOSCOW این است که این رویکرد به تیم شما امکان میدهد تا مشخص کند چه مقدار تلاش و فعالیت برای هر دسته انجام شده است. بنابراین، میتوانید مطمئن باشید که در هر مرحله، ابتکارات متنوعی ارائه میدهید.
تیمهای توسعه چگونه از روش MOSCOW استفاده میکنند؟
اگر چه این رویکرد برای کمک به اولویت بندی وظایف در زمان محدود توسعه پیدا کرد، اما در مواقعی که یک تیم توسعه با محدودیتهایی غیر از زمان مواجه است نیز کاربرد دارد. مثلا:
اولویت بندی بر اساس محدودیتهای بودجهای
در صورتی که عامل محدود کننده تیم توسعه، میزان کم بودجه باشد، تیم توسعه میتواند ابتدا از روش MOSCOW برای تصمیم گیری در مورد اولویتهایی که باید و نبایدها را نشان میدهد، استفاده کند. سپس با استفاده از بودجه بخش توسعه به عنوان راهنما، میتواند بفهمد که کدام موارد را باید تکمیل کند.
اولویت بندی بر اساس مهارتهای تیم
ممکن است تیم محصول، خود را با تجربه و تخصص توسعه دهندگان محدود کند. به عنوان نمونه، در صورتی که نقشه راه محصول شما نیاز به عملکرد داشته باشد و تیم توسعه، مهارت لازم برای ایجاد آن را نداشته باشد، این عامل محدود کننده در تجزیه و تحلیل MOSCOW موثر خواهد بود.
اولویت بندی بر اساس نیازهای رقابتی در سازمان
تصور کنید که تیم توسعه میخواهد در عرضه محصولات جدید پیشرفت کند، اما کارکنان اجرایی ضرب الاجلهای سختی را برای عرضههای بعدی در همان بازه زمانی تعیین کردهاند. در این شرایط تیم توسعه میتواند از رویکرد MOSCOW برای تعیین اینکه کدام جنبههای تولید و عرضه محصول، ابعاد ضروری را نشان میدهد و سایر ابعاد را موقتا عقب میاندازد، استفاده کند.
اولویت بندی MOSCOW با چه روشهایی انجام میشود؟
برای پیاده سازی و اعمال روش مسکو در سازمانتان، باید مراحلی را انجام دهید. از جمله اینکه:
یک سیستم رتبه بندی یا امتیاز دهی هدف انتخاب کنید
به خاطر داشته باشید که این روش به تیم شما کمک میکند تا موارد مختلف، از موارد ضروری گرفته تا لیست اهداف دراز مدت را دسته بندی کنید. اما روش MOSCOW به شما کمک نمیکند تا مشخص کنید کدام مورد در کدام دسته قرار دارد.
در این مواقع، شما به یک روش رتبه بندی جداگانه مانند موارد زیر نیاز دارید:
امتیاز دهی وزنی
ارزش در مقابل پیچیدگی
امتیاز دهی فرصت
نظرات همه ذینفعان اصلی را در نظر بگیرید
برای اطمینان از اینکه هر اولویت را در دسته مناسبی قرار دادهاید، باید زمینه لازم را در میان اعضای تیم خود ایجاد کنید. در ابتدای استفاده از روش مسکو، تیم شما باید بررسی کند که کدام سهامداران میتوانند زمینه و بینش ارزشمندی ارائه دهند. سعی کنید فرصتهایی که ممکن است تیمتان از دست بدهد یا خطراتی که ممکن است آن را تهدید کند نیز در فرآیند امتیاز دهی به اولویتها بگنجانید.
فرآیند MOSCOW را در سراسر سازمان به اشتراک بگذارید
با روش MOSCOW ، تیم شما روش مناسبی در اختیار دارد تا نشان دهد محصولات و پروژهها به درستی اولویت بندی میشوند. این روش به شما کمک میکند تا در سطح سازمان به توافق نظر جمعی برسید و یا حداقل به ذینفعان نشان دهید که چه تصمیماتی گرفتهاید.
با برقراری ارتباط درست با استراتژی اولویت بندی تیم، میتوانید انتظارات خود را در سراسر کسب و کار تعیین کنید. هنگامی که ذینفعان متوجه میشوند که شما یک اولویت را بر دیگری ترجیح دادهاید، میفهمند در تصمیمات خود همه موارد را در نظر گرفتهاید و کاملا سنجیده عمل کردهاید.
معایب روش اولویت بندی MOSCOW چیست؟
هر چند روش MOSCOW ثابت کرده که برای اولویت بندی نیازمندیها، پیامدهای عملی بسیار خوبی دارد، اما مانند بسیاری از چارچوبها، بدون جنبههای منفی نیست.
- برچسب گذاری بر روی اولویتها مانند: این ویژگی را باید داشته باشد، یا این ویژگی را میتواند داشته باشد؟ و…، گاهی میتواند چالش برانگیز باشد و مشکل ایجاد کند. علاوه بر این، همیشه هنگام تصمیمگیری میان الزامات متعدد با اولویت یکسان کمکی نمیکند. چرا که در این شرایط شما به زیرمجموعهای از برچسبها برای اولویت گذاری در هر دسته نیاز دارید.
- ممکن است در یک بازه زمانی ابهام وجود داشته باشد. به خصوص در مورد الزاماتی مانند: «باید داشته باشد». در اینجا باید روشن کنید که آیا چیزی باید برای این نسخه برنامه ریزی شود یا نسخه بعدی.
- ممکن است با در نظر نگرفتن همه ذینفعان، برخی الزامات به اشتباه دسته بندی شوند و یا به طور کامل نادیده گرفته شوند. پس لازم است مطمئن شوید قبل شروع پروژه، همه طرفهای درگیر را در نظر گرفتهاید.
- استفاده از یک فرآیند رتبه دهی ناهماهنگ و غلط در این رویکرد، میتواند منجر به قرار گرفتن وظایف در دستههای اشتباه شود.
- تعصب تیمی (مثبت یا منفی) میتواند اثر بخشی رویکرد MOSCOW را تضعیف کند. یکی از خطرات استفاده از روش اولویت بندی مسکو این است که تیم توسعه به اشتباه تصور میکند MOSCOW ، روشی عینی برای اندازه گیری موارد موجود در فهرست است. به این ترتیب، اعضای تیم در مورد یک اولویت بحث میکنند، به توافق میرسند و سراغ اولویت بعدی میروند. بنابراین تیم شما برای رتبه بندی همه اولویتها، به یک چارچوب عینی و ثابت نیاز دارد. این تنها راه برای به حداقل رساندن تعصبات تیم شماست.
و در انتها…
اگر قصد دارید روش MOSCOW را در کسب و کارتان اعمال کنید باید بدانید:
- چگونه الزامات را تعریف کنید.
- چگونه الزامات را اولویت بندی کنید.
- چگونه الزامات را آزمایش کنید.
- و چگونه با تغییراتی که در طول چرخه عمر پروژه ایجاد میشود، مقابله کنید.
در واقع، این مدل نکاتی را به شما ارائه میدهد که با استفاده از آنها میتوانید محصولات خود را دقیقا متناسب با ویژگیهای مورد نیاز مشتریان تولید کنید. علاوه بر این، روش تحلیل و اولویت بندی MOSCOW ، کمک میکند تا تیم پروژه با ذینفعان به درک مشترکی برسند و مطمئن باشند که نتایج، به موقع، با کیفیت و متناسب با بودجه ارائه میشود.
نسبت P/E چیست؟ (راهنمای کامل)
اگر با ادبیات بازار بورس آشنا باشید، به احتمال قوی نام نسبت P/E را شنیدهاید. زمانی که بحث ارزشگذاری سهام پیش میآید، نسبت قیمت به درآمد (پی بر ای) از قدیمیترین و پراستفادهترین معیارها است. با وجودی که این نسبت به سادگی محاسبه میشود، تفسیر آن مشکل است و در حالی که میتواند در شرایطی خاص اطلاعاتی مفید به ما برساند، در زمانی دیگر ممکن است کاربرد مفیدی نداشته باشد. در نتیجه، بسیاری از سرمایهگذاران از این نسبت به درستی استفاده نمیکنند و بیشتر از حد لازم به این نسبت ارزش میدهند. در این مطلب قصد داریم بیشتر با این نسبت آشنا شویم و درباره چگونگی استفاده یا عدم استفاده از آن در تحلیل و بررسی سهام، صحبت کنیم.
بحث P/E و این که سهم با پی به ای (P/E) بالا خوب است یا پایین، همیشه جزو مواردی بوده است که نظرات زیادی درباره آن داده میشود. در ویدئوی زیر بررسی میکنیم که منظور از نسبت p/e و eps چیست و پس از آن، به بیان نکات پرکاربرد این نسبت مهم در بازار بورس اوراق بهادار خواهیم پرداخت.
منظور از نسبت p/e چیست؟
P/E خلاصهشده نسبت قیمت سهم (P مخفف Price) به درآمد هر سهم (EPS مخفف Earning Per Share) است. همان طور که از نام آن مشخص است، برای محاسبه P/E ، قیمت فعلی سهم را بر درآمد هر سهم (EPS) تقسیم میکنید:
درآمد هر سهم (EPS)/قیمت سهم در بازار= P/ E
اغلب محاسبه نسبت P/E بر اساس سود محققشدهای است که در آخرین گزارش سالیانه ذکر میشود. گاهی مقدار EPS موجود در فرمول P/E را EPS تقریبی و پیشبینی شده سال آینده در نظر گرفته میشود که به «پیشبینی درآمد هرسهم سال مالی» آینده نیز مشهور است. همچنین ممکن است برخی بر اساس EPS دو فصل گذشته (۶ ماه گذشته)، EPS آینده را تخمین بزنند و P/E را با این مقدار محاسبه کنند.
اختلاف چندانی بین این متغیرها وجود ندارد. با این حال، مهم است بدانید که در محاسبه با روش اول از اطلاعات تاریخی واقعی سهم استفاده میکنید؛ در صورتی که در پیشبینی EPS ماههای آینده، بر اساس EPS ماههای قبل، الزاما تخمینها دقیق و کامل نیست.
در شرکتهایی که سودده نیستند و EPS منفی دارند، وضعیتی چالشبرانگیز برای محاسبه P/E به وجود میآید و نظرات مختلفی در این موارد وجود دارد. برخی بر این باورند که باید P/E را منفی حساب کرد، برخی دیگر معتقدند باید P/E صفر به سهم داده شود و بسیاری از افراد دیگر این طور محاسبه میکنند که P/E اصلا برای این سهم وجود ندارد.
متوسط P/E کل بازار بورس را نیز میتوان محاسبه کرد. این رقم در کشورهایی مانند آمریکا بین ۱۵-۲۵ در نوسان است ولی در بورس ایران بسیار کمتر و معمولا بین ۱۰-۴ محاسبه میشود. نوسانات موجود در P/ E به طور قابل ملاحظهای به وضعیت اقتصادی و عواملی مانند تورم بستگی دارد. از طرفی نسبت P/E بین صنایع و حتی شرکتها میتواند اختلاف زیادی داشته باشد. برای مشاهده P/E و EPS هر سهم میتوانید به وب سایت tsetmc مراجعه کنید.
بیشتر بخوانید: آموزش سایت tsetmc
نسبت P/E چه اطلاعاتی به سرمایهگذاران میدهد؟
برخی از سرمایهگذاران اعتقاد دارند عدد P/E سهم به ما میگوید که با خرید سهم، چندسال طول میکشد تا سرمایه ما به اصطلاح برگردد؛ در حالی که این محاسبه، نوعی نگاه خیلی ساده و ابتدایی به نسبت P/E است. سودآوری شرکتها و تغییرات آن همواره مورد توجه سهامدارن قرار میگیرد. علاوه بر این، اخبار و اتفاقاتی که ممکن است سودآوری شرکتها را تحت تاثیر قرار دهد، زیر ذرهبین سهامداران قرار دارد. در ویدئو بالا، سودآوری شرکتها و دو معیار eps و p/e را بررسی کردهایم.
رشد سود سهام
با وجودی که EPS موجود در نسبت P/E بر اساس درآمد ناشی از ۴ فصل گذشته سهم محاسبه میشود، نسبت P/E چیزی بیشتر از یک معیار برای عملکرد گذشته شرکت است و به نوعی انتظارات سرمایهگذاران برای رشد یک شرکت را نیز نشان میدهد. به یاد داشته باشید که قیمت هر سهم منعکسکننده طرز فکر سرمایهگذاران نسبت به ارزش آن سهم است و رشد آینده نیز در قیمت سهام لحاظ شده است. در نتیجه، یک راه بهتر برای تفسیر نسبت P/E این است که این نسبت را یک بازتاب از خوشبینی نسبت به آینده و سودآوری شرکت بدانیم.
اگر یک شرکت نسبت P/E بالاتر از بازار یا متوسط صنعت داشته باشد، به این معنی است که بازار انتظار بزرگی از این شرکت در طی ماهها و سالهای آینده دارد. یک شرکت با P/E بالا در نهایت مجبور خواهد شد تا سودآوری خود را به طرز چشمگیری افزایش دهد و در غیر این صورت، لازم است قیمت سهام شرکت کاهش یابد.
ارزش سهام
استناد به نسبت P/E در مقایسه با در نظر گرفتن ارزش بازاری سهام به تنهایی، معیار اندازهگیری بهتری برای ارزش سهام محسوب میشود (در نظر گرفتن قیمت و EPS با هم، بهتر میتواند ارزش سهام را نشان دهند تا توجه صرف به قیمت سهم). برای مثال اگر همه متغیرها را ثابت در نظر بگیریم، یک سهم ۱۰۰۰ تومانی با P/E برابر با ۲۵، گرانتر از سهمی با قیمت ۴۰۰ تومان و P/E برابر ۸ است. البته توجه داشته باشید که محدودیتهایی در این نوع از تحلیل وجود دارد و شما نمیتوانید نسبت P/E دو شرکت مختلف را با هم مقایسه کنید تا بدانید کدامیک ارزش بیشتری دارد.
تشخیص بالا تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟ یا پایین بودن نسبت P/E بدون در نظر گرفتن دو فاکتور زیر، مشکل است:
۱ – نرخ رشد سود شرکت
سرعت رشد شرکت در گذشته چقدر بوده است و آیا انتظار میرود در آینده این سرعت رشد افزایش یابد یا حداقل ادامه پیدا کند؟ وقتی یک شرکت در گذشته نرخ رشد ۵ درصدی داشته و هنوز یک P/E بسیار بالا دارد، مشخص میشود که چیزی در این میان درست نیست. اگر نرخ رشد پیشبینی شده، نسبت P/E را توجیه نکند، بنابراین ممکن است سهام بیش از ارزش خود قیمتگذاری شده باشد. در این شرایط، تمام کاری که میتوانید انجام دهید این است که نسبت P/E را بر اساس EPS برنامهریزی شده (پیشبینی شده) محاسبه کنید.
۲ – صنعت
مقایسه شرکتها تنها در صورتی مفید است که هر دو شرکت در یک صنعت باشند. برای مثال، مقایسه P/E شرکتی که در صنعت پتروشیمی ایران فعال است با شرکتی که در گروه خودروسازان قرار دارد اشتباه است. چون چشمانداز، پایداری رشد و سود در صنعت، سریع یا کند بودن تغییرات و سایر موارد در صنایع مختلف با هم متفاوت است. بنابراین لازم است شرکتهایی را که رشد زیاد دارند با سایر شرکتها در همان صنعت یا با متوسط صنعت مقایسه کنیم.
مشکلات و دامهای P/E
تا این جا یاد گرفتیم که در شرایط درست، نسبت P/E میتواند به ما کمک کند تا تشخیص دهیم قیمت سهام بیش از ارزش واقعی آن است یا کمتر. اما نسبت P/E دامها و مشکلات خود را دارد و بررسی آن، تنها در شرایط خاصی معتبر است. بعضی فاکتورهایی که میتواند باعث شود نسبت P/E، سودمندی خود را از دست بدهد شامل این موارد است:
حسابداری
محاسبه درآمد یک بخش از حسابداری است که شامل موارد غیر نقدی نیز میشود. علاوه بر این، مشخص کردن درآمد بر اساس قوانین حسابداری انجام میشود و در طول زمان ممکن است این قوانین تغییر یابد یا در هر کشور متفاوت باشد. به این ترتیب، سود (EPS) بسته به چگونگی دفترداری و حسابداری میتواند به صورتهای متفاوت محاسبه شود. در نتیجه، مقایسه سودها (EPS ها) با یکدیگر گاهی به مقایسه سیب و پرتقال شبیه است!
در شرایطی که اقتصاد کشور تورم بالایی را تجربه میکند، طبعا هزینههای استهلاک به دلیل بالا رفتن هزینههای جایگزینی کالاها و تجهیزات، در مقایسه با سطح عمومی قیمتها کم در نظر گرفته میشود. بنابراین در زمانهای تورمی P/E ها عموما پایینتر میآیند؛ چرا که بازار سودها را که به صورت ساختگی به بالا گرایش دارد تخریبشده میبیند. مانند تمامی نسبتها، بررسی P/E در گذر زمان برای پی بردن به روند آن ارزشمند است. البته تورم این بررسی را دشوار میکند زیرا اطلاعات گذشته در زمان حال سودمندی کمتری دارد.
تفسیرهای مختلف
نسبت P/E پایین در یک شرکت، الزاما به این معنی نیست که قیمت سهام آن کمتر از ارزش واقعی قرار دارد. بلکه ممکن است این معنی را داشته باشد که بازار، شرکت را در حال رفتن به سمت مشکلاتی در آینده میبیند. قیمت سهام شرکتها به دلیل خاصی پایین میآید. دلیل افت P/E میتواند اعلام شرکت مبنی بر برآورده نشدن سود مورد انتظار باشد.
تنها به اتکای P/E سهام نخرید!
یکی از اشتباهات رایجی که سرمایهگذاران غیر حرفهای مرتکب میشوند، خرید سهام صرفا به دلیل P/E بالا یا پایین آن است. توجه کنید که ارزشیابی سهام تنها با تکیه بر شاخصهای سادهای مانند P/E، سادهانگارانه و نادرست است. با وجودی که P/E بالا ممکن است به معنی این باشد که قیمت سهام بیشتر از ارزش آن است، هیچ تضمینی وجود ندارد که بعدا به سرعت پایین بیاید. از سمت دیگر، توجه کنید که حتی اگر قیمت یک سهم زیر ارزش خود باشد ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد تا بازار ارزش آن را اصلاح کند.
تجزیه و تحلیل سهام، امری بسیار پیچیدهتر از دانستن چند نسبت ساده است. به خاطر داشته باشید که نسبت P/E قطعهای از پازل ارزشگذاری سهام است اما تمام آن نیست.
برای ثبت نام در دوره تحلیل بنیادی کاربردی کلیک کنید:
سخن آخر
در نهایت چه چیزی درباره نسبت P/E یاد گرفتیم؟ با وجودی که P/E معمولا حرف آخر را درباره ارزش سهام نمیزند، میتوان با مقایسه P/E دو شرکت در یک صنعت، P/E شرکت با P/E صنعت مورد نظر و مقایسه P/E فعلی با P/E تاریخی خود سهم، دید دقیقتری به دست آورد. به عنوان جمعبندی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
پی بر ای نسبتی است که از تقسیم ارزش بازاری سهم یا همان قیمت روز سهم (Price) به سود هر سهم ( EPS ) به دست میآید.
با توجه به این که EPS مقدار درآمد هر سهم را مشخص میکند، معیاری برای سودآوری شرکت به حساب میآید.
نسبت P/E از نظر تئوریک بیانکننده این موضوع است که سرمایهگذار تمایل دارد در ازای یک واحد سود، چند واحد پول بپردازد و از منظر دیگر، این نسبت بیانگر دید سرمایهگذاران (خوشبینی یا بدبینی) نسبت به رشد شرکت در آینده است.
در میان دو عدد ارزش بازاری سهم و P/E، نسبت P/E گزینه مناسبتر و شاخص بهتری برای ارزشگذاری سهام به شمار میآید.
زمانی که شرایط اقتصادی کشور با تورم شدید همراه است، P/E شرکتها و صنایع دستخوش تغییرات کاهشی خواهد شد.
تغییرات موجود در اصول حسابداری و متعاقب آن روشهای متفاوت در محاسبه سود EPS، موجب میشود تحلیل نسبت P/E با دشواریهایی همراه باشد.
استناد به نسبت P/E به تنهایی معیار مناسبی برای انجام معاملات نیست و لازم است این معیار با مواردی همچون نرخ رشد صنعت در نظرگرفته شود.
نسبت P/E میتواند از EPS سال مالی قبل یا EPS پیشبینی شده سال مالی آینده یا میانگین این دو محاسبه شود.