شرط کال مارجین

رواج قماربازی در جامعه/ یک معلم: پشیمان نیستم شرطبندی میکنم
شهروند نوشت: این روزها تعداد زیادی از کاربران اینترنتی به شرطبندیهای مجازی مشغولند.
این روزها بازار شرطبندی فوتبال در ایران، بیشتر از هر زمانی دیگری داغ است و این را میتوان از چند هزار وبسایت فعال در داخل کشور فهمید؛ با اینکه بعضی ترجیح میدهند همچنان کاربر سایتهای خارجی باقی بمانند. اعدادی که برای گردش و درآمد مالی ناشی از این پیشبینیها هم مطرح میشود، اگرچه کمی متفاوت ولی نجومیاند و هر روز هم بخشی از سرمایه داخلی به واسطه پیشبینی در وبسایتهای خارجی از کشور خارج میشود.
کاربران این وبسایتها هم گستره زیادی پیاده کردهاند و نمیتوان آنها را به یک جغرافیا یا طبقه خاص نسبت داد. در سالهای گذشته و با گسترش این نوع شرطبندیها، این سوال بین جامعهشناسان و کارشناسان وب ایجاد شده است؛ اینکه چه میشود جوانی در ایران دارایی خود را روی حوادث بازی دوتیم ناشناخته فوتبال در لیگ دسته دوم یونان یا هرکشور دیگری قمار میکند؟ جذابیت این پیشبینیهای هزینهدار چیست و چرا افراد پس از تجربه باختهای مکرر، همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند؟
«مجید» یکی از کسانی است که چند سالی میشود شرطبندی فوتبال میکند. او که فارغالتحصیل رشته آمار در مقطع کارشناسیارشد و ساکن تهران است، درباره شیوه و دلیل ورودش به شرطبندی فوتبال میگوید: «سال ٨٩ وارد بازار آتی یا به اصطلاح (future) شدم، قبل از آن هم در بورس فعالیت میکردم؛ بورس بازاری است که سهام را با اهرم یک خریدوفروش میکنید و سود زیان شما برابر با هزینهای است که انجام میدهید. بعد از مدتی دیدم بورس خیلی هیجان ندارد، وارد بازار فیوچر شدم که اهرم آن ١٠ است، یعنی سود و زیان شما در هر مورد ١٠برابر میشود که درحوزه سکه است و حسابت هر روز، بهروز میشود. ٦ماهی در بازار آتی فعالیت کردم که اینجا هم ضرر کردم؛ یعنی طی زدوبند یکی از مدیران بانکی با فرزندش، پیشفروش سکه راه انداختند که من خیلی ضرر کردم تا اینکه سال٩٠ یکی از دوستان بازار شرطبندی ورزشی را به من معرفی کرد.»
«مجید» که هماکنون به کارهای پژوهشی و تدریس خصوصی مشغول است، درباره تفاوتهای بازار بورس و شرطبندی ادامه میدهد: «وبسایتهای پیشبینی فوتبال خلاف بورس و آتی، کارمزدی از شما نمیگیرد و به ازای هربار که حسابت را شارژ میکنی، ٥درصد مبلغ شما را افزایش میدهد، در بازار بورس و آتی ٣روز کاری طول میکشد تا پول به حسابت برگردد ولی این زمان در وبسایت شرطبندی کمتر از ٢٤ساعت است و مهمتر از همه اینکه اینجا با فوتبال سروکار داری که دستهای پشتپرده در آن بسیار کمتر از بورس و آتیه است؛ البته امکان تبانی وجود دارد که در بازیهای مهم کمتر اتفاق میافتد و این شرط کال مارجین تبانی میتواند به نفع من هم باشد.»
این فارغالتحصیل رشته آمار به جذابیتها و اعتیاد نهفته در این کار هم اشاره میکند: «اوایل با ریسک پایین کار میکردم و سود خوبی هم داشتم ولی قمار است و وسوسه؛ زمانی که میبازی، عقلانیت به کمتر از یکسوم حالت عادی میرسد و چون میخواهی باخت را جبران کنی، مدام ریسک پیشبینیهایت را بالا میبری که معمولا باعث باختهای مکرر و سنگین میشود و این بزرگترین معضل این بازار است. به قول کارگردان معروف فرانسوی، «وودی آلن»، زندگی یک قمار بزرگ است، میبری میبازی، میبری میبازی و درنهایت این قمارخانهها هستند که به سود میرسند ولی دراین بین تو واقعا هیجان عجیبی را تجربه میکنی. من حتی در خواب هم هیجان قمار دارم.» «مجید» که در طول شبانهروز پیشبینیهایش ادامه دارند، درباره مبلغ سود و زیان خود در این سالها میگوید: «در این چندساله واقعا بیشتر از ٣٠میلیون تومان ضرر کردم و بیشترین سودم مربوط به بازی برگشت رئالمادرید با شالکه در لیگ اروپا بود؛ بازی رفت را رئال در «فلتینس آرنا»، ورزشگاه اختصاصی شالکه ٢-٠ برد، در برگشت ضریب برد رئال ١/٢ بود و ضریب شالکه ١٤/٣ بود، چون کسی فکر نمیکرد شالکه بتواند در «سانتیاگو برنابئو» رئال کهکشانی را ببرد، شالکه تیمی نبود، رئال هم در اوج به سر میبرد، من شرطم را برد شالکه انتخاب کردم و با شرط ١٠٠هزارتومانی، یکمیلیون و٤٠٠هزارتومان بردم. یا بازی آرسنال با سوانسی، من شرط با ضریب ١٠ را بردم، شرط با ضریب بالا زیاد بردم. بیشترین سود و زیان من در یک روز نزدیک به ٢میلیون بوده است.»«مجید» یکی دیگر از افراد باسابقه در شرطبندی وبسایتی است. او درباره فعالیتهای این سالهایش میگوید: «من به هیچکس توصیه نمیکنم که وارد این بازار بشود، مگر کسی که صبور باشد و درکنار آن طمعکار نباشد و بعید میدانم انسانی پیدا شود که طمعکار نباشد. اکثر آدمها زمانی این سایت را ترک میکنند که دیگر چیزی برای شرطبندی نداشته باشند، در بازار آتی اصطلاحی وجود دارد به تام «وجه تضمین اولیه»، یعنی مقدار پولی که برای ورود به بازار نیاز است. زمانی که دیگر این وجه تضمین را نداشته باشی، یعنی به اصطلاح کال مارجین (call margin) بشوی، میتوانی ادعا کنی که خارج شدهای و من هنوز کال مارجین نشدم.»او که وبسایتهای فعال در زمینه شرطبندی را «قابلاعتماد» میداند، ادامه میدهد: «یکی از مزیتهای دیگر این سایتها این است که طرف مقابل را نمیبینی، یعنی بازی رودرو نیست که برد شما در شکست دیگری باشد و به این دلیل ناراحت شوی. اینجا طرف مقابل شما یک سرمایهگذار است؛ سایتی که یک فرد پولدار ایجاد کرده و کَندن از چنین آدمی اصلا تو را ناراحت نمیکند.»
«مصطفی» معلم جوانی که در یکی از روستاهای دورافتاده استان کهگیلویهوبویراحمد به تدریس مشغول است، مهمترین سرگرمی خود را پیشبینی فوتبال میداند: «من دانشجوی تهران بودم و آنزمان همیشه وقت کم میآوردم ولی الان با وجود اینکه فعالیتهایم چندبرابر شده اما همچنان اوقات فراغت زیادی دارم و این زمان را با شرطبندی برای خودم جذاب میکنم. این اواخر باختهای زیادی را تجربه کردم و حتی وام ١٥میلیونیام را در یکهفته باختم ولی باز هم ادامه میدهم.»
این معلم درباره حسوحال خود در آن یکهفته و پس از آن با خنده ادامه میدهد: «الان با خیال راحت میگویم که پشیمان نیستم ولی ای کاش کمی حسابشدهتر پیشبینی میکردم. من تجربه خوبی پیدا کردم و مطمئنم از این به بعد وضعیتم بهتر میشود.»
معاملات مارجین
تا بحال شده معامله ای ببینید که از لحاظ شرایط استراتژی و سیستم شما بسیار مساعد باشد و با خودتان بگید ای کاش مبلغ بیشتری داشتم تا از این فرصت بهره ببرم؟ معاملات مارجین شرایطی برای شما ایجاد میکند تا بتوانید از چنین شرایطی تا حد کافی استفاده کنید, لازم به ذکر است معاملات مارجین ریسک و اصول خود را دارد که لازم است قبل از هرچیز با آنها آشنا شوید. فراموش نکنید نقش مدیریت سرمایه بخصوص زمان هایی که میخواهید ریسکی بالاتر از سرمایه خودتون به روش مارجین انجام بدید بسیار مهم است. با هم به مقاله زیر بپردازیم.
معامله مارجین، روشی برای خریدوفروش و معامله دارایی است که از سرمایهای که توسط شخص ثالث تامین و فراهم میشود، بهره میگیرد. در مقایسه با انواع روشهای معمولی معامله، حسابهای مارجین به معاملهگران با استفاده از اهرمها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتری از سود (و همچنین ضرر) را میدهند.
سرمایهگذاران نترسی که احساس میکنند نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال بهاندازه کافی هیجانانگیز نیست، میتوانند از امکانات معاملات مارجین که امروزه بسیاری از صرافیها آن را ارائه میدهند، استفاده کنند.
معاملات مارجین با استفاده از اهرم، میتواند از لحاظ تئوری سود بسیاری را به ارمغان آورده و همچنین ممکن است نقطه مقابل آن نیز رخ دهد که سرمایهای بیش از حد انتظارتان را از دست بدهید. به همین ترتیب، برخی از صرافیها، انتظار بیشتری از تریدرهای مارجین داشته و در تأیید هویت آنها سختگیری بیشتری را اتخاذ کرده یا حتی شروطی را برای واجد شرایط بودن آنها تعیین میکنند.
اکنون قصد داریم نگاه مختصری به تعریف مارجین تریدینگ و نحوه انجام آن انداخته شرط کال مارجین و خطرات و مزایای احتمالی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
معاملات مارجین به زبان ساده
معاملات مارجین در بازار رمز ارزها، تفاوت عمدهای با معاملات مارجین مربوط به اوراق بهادار سنتیتر مانند سهام و اوراق قرضه ندارد. ایده اصلی این است که شما سرمایه اولیه خود را توسط قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش میدهید. این مسئله معمولاً توسط یک نسبت، بیان میشود.
برای مثال، سپرده گذاری ۵ دلاری بهوسیله اهرمی با نسبت ۵:۱ (یک به پنج) به این معناست که شما در بازار آزاد به میزان 25 دلار شرط میبندید. اما نکتهای که وجود دارد این است که شما باید در هر حال، پول قرض گرفته شده را بازگردانید. پس در تمام معاملات مارجین، سود بهدست آمده باید بهگونهای تخمین زده شود که علاوه بر وام دریافت شده، کارمزد مربوط به پول اضافی قرض گرفتهشده را نیز تحت پوشش قرار دهد.
معامله مارجین میتواند برای هر دو موقعیت فروش استقراضی (short) و خرید استقراضی (long) مورد استفاده قرار گیرد. موقعیت خرید استقراضی نشاندهنده این فرض است که با افزایش قیمت دارایی معاملهگر سود میکند و موقعیت فروش استقراضی درست برعکس آن با کاهش ارزش دارایی معاملهگر به سود میرسد.
فرض کنید که فردی یک بیت کوین دارد. او پیشبینی میکند که قیمت بیت کوین از 15,000 دلار به 20,000 دلار برسد و یک معامله مارجین با اهرم 5 انتخاب میکند. در این صورت، گویی که فرد مورد نظر حالا 5 بیت کوین دارد و اگر قیمت به 20,000 دلار برسد سودش 5 برابر بیشتر از وقتی است که با یک بیت کوین سرمایهگذاری کند. اما از سوی دیگر، اگر این فرد اشتباه کرده باشد و قیمت کاهش یابد، صرافی از پول اولیه او نسبت به ضرر صورت گرفته کم میکند یا حتی ممکن است تمام پول او را بردارد که به این حالت به اصطلاح لیکوئید شدن سرمایه گفته میشود)
دو قسمت اصلی برای بازار مارجین تریدینگ وجود دارد. اولین قسمت، معاملات مارجین در بازار نقدی است.
در اینگونه از معاملات، مبالغ قرض گرفتهشده باید بهمحض اتمام معامله عودت داده شود. این ساز و کار معمولاً توسط صرافیها و از طریق سیستم وامدهی همتا به همتا انجام میپذیرد. به عبارت دیگر، یک نهاد دادوستد مجزا مبالغ قرض گرفتهشده را تأمین کرده و انتظارات از این نهاد برای تأمین پرداختها (با بهره یا کارمزد معامله) بالاست.
تصویری از صرافی بیتمکس که معاملات مارجین ارزهای دیجیتال را ارائه میدهد
این مسئله بهنوبه خود باعث ایجاد آستانه تسویه خواهد شد. اگر میزان بدهی معاملهکننده بیشتر از ارزش کل تضمین باشد، وامدهنده میتواند فراخوان مارجین (margin call) انجام دهد تا مطمئن شود که خواهد توانست پول قرض داده شده خود را پس بگیرد. این مسئله به خودی خود به دو سطح تقسیم میشود.
- اولین بخش یک حد مجاز اولیه که معاملهگران را از ایجاد موقعیتهای نامعقول بازمیدارد و حد مارجین پایینتر که در صورت نزول معاملهگر به قلمرو خسارت است، یک مارجین کال فوری را فراخوانی میکند.
- دومین بخش عمده معاملات مارجین، مبادله مشتقات است. مشتقات، همانطور که از نامشان پیداست ابزارهایی مالی هستند که در لایهای بالاتر از دارایی اصلی ایجاد شدهاند که آشناترین نوع آن، معاملات آتی هستند. هنگامیکه تریدر یک معامله مارجین را در بازار مشتقات انجام میدهد، خود دارایی اصلی دستنخورده باقیمانده و طرفین متقابل قرارداد آتی انتخاب میشوند.
همچنین، وامی وجود ندارد که خود به خود بازگردانده شود. با این حال، صرافی باید خود را در مقابل برخی از معاملاتی که ضررده هستند مصون نگه دارد. صرافیهای مختلف، مکانیزمهای متفاوتی برای دوری از این مخاطرات دارند. برخی از آنها به هنگام فراخوان مارجین از تریدرها جانبداری میکنند در حالی که سایر صرافیها، بدهیهای حاصله را از منابع بیمه خود تأمین میکنند.
موضع معاملاتی خرید و فروش استقراضی
بهکارگیری موضع معاملاتی خریدوفروش استقراضی، در بطن معاملات مارجین قرار دارد. در موضع معاملاتی خرید فرض بر این است که ارزش دارایی تحت معامله درنهایت افزایش خواهد یافت در حالی که در فروش استقراضی پیشفرض معامله این است که ارزش داراییها با گذر زمان کاهش خواهد یافت. هر دوی این مفاهیم میتوانند در اهرم بهکار گرفته شوند.
مواضع معاملاتی خرید مفاهیم آشنایی هستند. به این معنا که وقتی یک تریدر، ارزهای دیجیتالی یا سهام دیگری را خریداری کرده و منتظر میماند تا قیمت آن از قیمت خرید خود بالاتر رود، در واقع از این مفهوم استفاده کرده است. در واقع، این مسئله همان جمله مشهور «خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا» را بیان میکند.
معاملات مربوط به فروش استقراضی در ابتدا نامعقول به نظر میرسند. در واقع یک تریدر با استفاده از ابزار مالی، ارزهای دیجیتال یا اوراق بهاداری را میفروشد که فعلاً مالک آنها نیست. در اینگونه معاملات هدف این است که داراییهای فروختهشده را هنگامیکه قیمتشان بهطور قابلتوجهی پایین آمد، بازخرید کنید.
شاید این مفاهیم کمی گنگ به نظر برسند اما مقایسه ساختار این معاملات، در درک آن به شما کمک خواهد کرد. مواضع معاملاتی خرید، نوعی از معامله است که در آن احتمال بیشتر میدهید با خرید کنونی یک دارایی و فروش آن در آینده، به سودآوری خواهید رسید. اما در معاملات فروش استقراضی، معاملهکننده بر این باور است که دارایی موردنظر در طی زمان افت قیمتی خواهد داشت.
مخاطرات و مزایای احتمالی معاملات مارجین
معامله کردن به صورت مارجین، ذاتا خطرناکتر و پرریسکتر از معامله معمولی است؛ اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال است، ریسک این نوع معامله بیشتر هم میشود. با توجه به نوسان بسیار زیاد در بازار ارز دیجیتال، تریدرهای مارجین ارز دیجیتال باید بیشتر مراقب باشند (علت نواسانات بالای بازار ارزهای دیجیتال حجم نقدینگیه پایین یا به اصطلاح مارکت کپ پایین آنهاست که نتیجه آنها روی نمودار نواسانات شدید و یا کندهایی با سایه های بسیار بلند است) . حقیقت این است که اهرم بکار گرفتهشده در معاملات، حکم پول را داشته و یا حداقل در مورد معاملات مشتقات که باید دارایی استفادهشده در معامله، قرض گرفته شود نهایتاً باعث ایجاد موقعیت مطلوبی خواهد شد. چیزهای کمی در دنیا رایگان هستند. خصوصاً زمانی که صحبت از پول باشد. پس یک تریدر باید انتظار خروجیهای بزرگی را از معاملات خود داشته باشد تا بتواند اصل مبلغ وام گرفتهشده، به همراه کارمزدهایش را بهراحتی تسویه کند.
خطر واقعی زمانی رخ میدهد که فراخوان مارجین صادر شده باشد. تریدر، در معرض خطر از دست دادن تمام سرمایهگذاری اولیه خود قرارگرفته و حتی در شرایطی که فراخوان مارجین بهموقع صادر نشود تا از ورود تریدر به منطقه ضرر جلوگیری کند، میتواند باعث شود که وی بیش از آنچه که سرمایهگذاری کرده است را از دست بدهد. پس معاملات مارجین یکی از معدود روشهای مبادله است که ممکن شرط کال مارجین است در آن مبلغی را بدهکار شوید که ارزش آن بیشتر از سرمایه اولیهتان بوده است. در دنیای قماربازان، این روند بهعنوان دامنهای از پولهای قرض دادهشده با ربا شناخته میشود. وامی با درصد سود بالا که برای اهداف مشکوکی مثل شرطبندی با خطر بالا، گرفته میشود. قماربازان امیدوارند مبلغی که برنده خواهند شد، آن وام و درصد ربای وام را پوشش دهد. اگر درنهایت اینگونه نباشد، زمینه برای ایجاد فیلمهای کلاسیک مافیایی مناسب خواهد بود.
معاملات ارزهای دیجیتال، به خودی خود کاملاً خطرناک نیستند ولی در حوزه مارجین تریدینگ، هنوز هم خطر از دست دادن سرمایه بسیار بالاست. صرافیهای بسیاری درنتیجه ارائه خدمات معاملات مارجین، به دستکاری بازار متهم شدهاند. در پایه این مفهوم، جهش قیمتی وجود دارد. جهش قیمتی زمانی رخ میدهد که تقاضا برای خرید یک ارز دیجیتال بالا بوده و عرضه آن محدود باشد. هنگامیکه سری متوالی از تقاضا انباشته شود، جهش سریع قیمتها را به دنبال خواهد داشت. این اتفاق باعث خواهد شد که معاملات استقراضی دیگر به موقعیت فراخوان مارجین رسیده، قیمتها بالاتر و بالاتر رفته و جهشهای قیمتی بیشتری به وجود آید. سر انجام در پایان روز معاملاتی، یک جهش قیمتی باعث نوسانی بزرگ در افزایش قیمت خواهد شد.(معمولا نهنگ ها منجر به این جهش ها و یا ریزش های شدید ناگهانی در بازار میشوند نهنگ ها حکم همان اشخاص حقوقی در بازار بورس را دارند که با حجم نقدینگی بالا میتوانند در یک لحظه با ایجاد هیجان مد نظر خود از بازار سود خود را بدست اورند. در واقع با ورود آنها قیمت ها بصورت ناگهانی بشدت افزایش میبابد و با خروج آنها عکس این اتفاق میفتد. بهرحال نهنگ است و قدرت ایجاد موجی که هر ماهی ریزه رو از بین میبرد)
بنا به گزارشات، برخی از صرافیها در ایجاد این طعمههای استاپ-لاس (stop-loss) برای جمعآوری کارمزدهای فراخوان مارجین، مشارکت میکنند. با این حال، نهنگها یا همان تریدرهایی که موقعیتهای ویژهای در بازار ایجاد میکنند، اغلب اوقات باعث شرایط بحرانی بازار هستند. برای ایجاد یک جهش قیمتی، نهنگ نیازمند ایجاد موقعیت استقراضی است که بهاندازه کافی بزرگ باشد تا با بهکارگیری بخشی از این موقعیت، یک جهش قیمتی را پدید آورد. سپس بقیه موقعیتهای استقراضی خود را بهتدریج و با برنامهای مشخص در بازار وارد میکند تا روند صعودی قیمت را حفظ کند. درنتیجه ارز دیجیتال موردنظر شاهد افزایشی مصنوعی در قیمت خود بوده و نهنگ موردنظر، روز معاملاتی خود را که با سود بسیار بالایی بهدست آمده از بازی دادن موقعیت استقراضی خود تمام میکند.
لیکوئید شدن چیست و چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
احتمالاً بدترین اتفاق ممکن برای تریدرهای ارز دیجیتال، لیکوئیدشدن (Liquidation) باشد. نوسانداشتن قیمتها، بخشی از ماهیت بازار کریپتو است. عدم ثبات بازار، برای برخی منجر به پیمودن راه صدساله در یک شب میشود و گاهی هم کابوسهای وحشتناک برای تریدرها رقم میزند. اگر دارایی یک معاملهگر لیکوئید شود، یعنی کل سرمایهاش را از دست میدهد. در مقاله پیشرو، پاسخی برای سؤال «لیکوئید شدن چیست» و چند ترفند برای جلوگیری از این اتفاق ارائه شده است. در ادامه همراهتان هستیم تا به بزرگترین ترس در معاملات رمزارز غلبه کنید.
نوسانهای بازار کریپتو، زمینهساز لیکوئیدشدن حساب
برای آنکه با معنای لیکوئیدشدن و از دسترفتن سرمایه بهطورکامل آشنا شویم، باید نقش نوسان در بازار ارز دیجیتال را بررسی کنیم. این مفاهیم و سایر بحثهای تخصصی دنیای کریپتو در بهترین آموزش ارز دیجیتال توضیح داده میشود. بیت کوین و سایر رمزارزها نوعی سرمایهگذاری پرریسک هستند و قیمتها در معرض تغییرات شدید قرار دارند. نوسانهای بازار بدان معناست که از دست رفتن سرمایه مخصوصاً از طریق لیکوئیدشدن کاملاً رایج است.
در کنار نوسانپذیری بالا، احتمال افزایش حجم پوزیشنهای معاملات از طریق معاملات مشتقه مالی نیز وجود دارد. معاملات مشتقه (Derivatives) همان قراردادهایی هستند که بر اساس قیمت یک دارایی اصلی انعقاد میشوند. این قراردادها، امکان سرمایهگذاری روی قیمت آیندۀ دارایی را برای مردم فراهم میکنند. بازارهای مشتقه کریپتو برای اولینبار در سال 2011 ایجاد شدند و از آن زمان توجه بسیاری از تریدرها را جلب کردهاند.
لیکوئیدشدن چیست؟ بر باد رفتن سرمایه در بازار ارز دیجیتال به زبان ساده
لیکوئیدشدن یا Liquidation سرمایه برای یک تریدر زمانی رخ خواهد داد که در یک معامله از نوع معاملات آتی (Futures)، سرمایه برای حفظ یک پوزیشن کافی نباشد. بیتردید، بربادرفتن سرمایه برای هرکس یک اتفاق تلخ است. به همین دلیل، در یک آموزش مقدماتی ارز دیجیتال معتبر باید درباره لیکوئیدشدن به تریدرها هشدار داده شود. در Liquidation، پوزیشن تریدر از طرف صرافی بسته میشود.
اگر صرافی حساب را ببندد، کل یا بخشی از سرمایه تریدر صفر میشود. در واقع اگر ضرر معاملهگر برابر با سرمایه اولیه باشد، موجودی حساب به صرافی منتقل خواهد شد. در معاملات فیوچرز، بخشی از سرمایه توسط صرافیها به کاربران قرض داده میشود و به همین خاطر، مؤسسات روی سرمایهشان حساس هستند. برای فهم بهتر لیکوئیدشدن ارز باید بازارهای مالی و ویژگیهایشان را بررسی کنیم.
شناخت بازارهای مالی مختلف؛ راهی برای درک ساده لیکوئیدشدن حساب
برای آنکه بهتر بدانیم لیکوئید شدن چیست باید با انواع بازارهای مالی آشنا شویم. فقط به شرط تسلط روی نکات پایه مثل بازارهای مالی میتوان راهجلوگیری از لیکوئیدشدن و عوامل بروز این پدیده را شناخت. سه بازار مارجین (Margin)، آتی یا همان فیوچرز (Futures) و اسپات (Spot)، جزو مارکتهای اصلی هستند. بازارهای مختلف ویژگیهای خاصی دارند و با شرکت در یک دوره تدریس خصوصی ارز دیجیتال میتوان اطلاعات مفیدی درباره هرکدام کسب کرد. در بازار اسپات، مالکیت سرمایه بهطور مستقیم از فروشنده به شرط کال مارجین خریدار منتقل میشود.
در بازار مارجین، ترید درست مثل مارکت اسپات انجام میشود با این تفاوت که معاملهکنندگان بخشی از سرمایه را از صرافی قرض (اهرم) میگیرند یا به اصطلاح، از مارجین استفاده میکنند. اگر معامله با شکست روبهرو شود و تریدر ضرر کند، صرافی نیز ضررش را از سرمایه اصلی معاملهگر جبران خواهد کرد. در بازارهای فیوچرز (آتی) قراردادها حرف اول را میزنند و نقلوانتقال دارایی انجام نمیشود. تریدرهای بازار آتی روی نوسان قیمت در آینده معامله میکنند.
اهرم در ارز دیجیتال چیست؟ یک عامل مهم در Liquidation
در دنیای کریپتو، اصطلاحات تخصصی مختلفی به گوش میرسد. برای مثال، بسیاری از فعالان تازهکار بازار، هنوز نمیدانند که BSC چیست یا کپی تریدینگ به چه معناست. اهرم نیز یک واژه تخصصی دیگر است که در ارز دیجیتال، معنای خاصی دارد. به سرمایۀ قرض گرفتهشده، اهرم یا Leverage گفته میشود. در بازار فیوچرز، همانطورکه از اسمش مشخص است، افراد با پیشبینی تغییرات قیمت در آینده معامله میکنند.
تریدرهای فعال در فیوچرز دارایی را معامله نمیکنند اما برای سرمایهگذاری روی تغییرات آتی، قادر به استفاده از اهرم هستند. در واقع اگر یک فرد هنگام معامله از سرمایه کافی برخوردار نباشد، صرافی مبلغ موردنیاز را به او قرض خواهد داد. صرافیهایی که در بازارهای مارجین و فیوچرز سرمایه را به تریدرها قرض میدهند، در صورت ضرر، داراییشان را از حساب خارج میکنند. بستهشدن پوزیشن و برداشت دارایی تریدر بهجای سرمایه قرضی توسط صرافی، همان لیکوئیدشدن است.
لیکوئیدشدن در فیوچرز و مارجین؛ بلعیدهشدن سرمایه توسط بازار
حالا که با ویژگیهای بازارهای مالی مختلف آشنا شدیم، درک پاسخ سؤال «لیکوئید شدن چیست» نیز راحتتر خواهد بود. صرافیها نسبت به سرمایهشان شدیداً حساس هستند چون مثل مؤسسههای مالی دیگر تمایلی به ضررکردن ندارند. بستهشدن حساب توسط صرافی در شرایط خاصی رخ میدهد. نحوه رخدادن Liquidation یا «کال مارجین شدن» به نوع پوزیشن افراد بستگی دارد. حالتهای مختلف لیکوئیدشدن در آموزش پیشرفته ارز دیجیتال بهطور کامل توضیح داده میشود.
اگر پوزیشن تریدر، لانگ یا خرید استقراضی باشد، با کمترشدن قیمت دارایی نسبت به ارزشش در زمان ورود، صرافی تسویه حساب میکند. در پوزیشن شورت یا فروش استقراضی، حالت برعکس لانگ اتفاق میافتد؛ اگر تریدر با پیشبینی کاهش قیمت، پوزیشن کوتاهمدت انجام دهد اما ارزش دارایی افزایش یابد، صرافی وارد عمل خواهد شد. نکته مهم این است که میزان لوریج (اهرم) با احتمال لیکوئیدشدن رابطه مستقیم دارد چون اهرم بهصورت ضریبدار عمل میکند. یعنی کاربری که 10هزار دلار سرمایه دارد، با استفاده از اهرم 1:10 (یک به ده) میتواند تا 100هزار دلار معامله کند.
چگونه از لیکوئید شدن جلوگیری کنیم؟ با سرمایهگذاری هوشمندانه
ورود به هر نوع بازار مالی، نیازمند توجه به نکات مختلفی است. یک قدم اشتباه شاید به قیمت نابودی سرمایهای بزرگ تمام شود. کوچکترین اقدام در بازار کریپتو نتیجه خاصی دارد و به همین دلیل، اکنون همه تریدرهای تازهوارد بهدنبال آموزش تحلیل فاندامنتال هستند. حالا که دیگر میدانید لیکوئید شدن چیست، باید جوانب احتیاط را رعایت کنید. برای جلوگیری از لیکوئیدشدن، بهتر است از میزان کم لیوریج استفاده شود. برای مثال، اگر حسابی با لوریج 10 باز کنید، فقط 10 درصد تغییر قیمت برای بستهشدن حساب کافی است.
اگر همان حساب با لوریج 5 باز شود، تا 20 درصد تغییر قیمت نیز تأثیری روی حساب نخواهد داشت. برای آنکه از خطر Liquidation دور بمانید، کل سرمایهتان را وارد معامله نکنید. بهتر است با میزان اندکی از سرمایه پوزیشن ببندید تا در صورت ضرر، کل دارایی را از دست ندهید. به یاد داشته باشید که مارکت، جایی برای جبران ضررهای قبلی نیست. اگر در یک پوزیشن متحمل ضرر شدید، بلافاصله برای جبران وارد یک معامله جدید نشوید. همچنین، روی رمزارزهای معتبر و شناختهشده حساب باز کنید زیرا نوسان آنها کمتر است.
با مشاهده آموزشهای داجکس، ریسک لیکوئیدشدن سرمایه را به حداقل برسانید
در این مقاله تلاش کردیم تا پاسخ مناسبی برای پرسش «لیکوئید شدن چیست» ارائه کنیم. «آبشدن دارایی» یکی از خطرات جدی انجام معامله با قرضگرفتن سرمایه از صرافیهاست. پیشبینی قیمت در معاملات آتی یا فیوچرز باید با دقت کامل انجام شود. اگر معامله با ضرر به پایان برسد، صرافی برای جبران سرمایه از دست رفته، پوزیشن تریدر را میبندد. بستهشدن حساب، یک کابوس برای همه فعالات کریپتو است.
برای کاهش خطر Liquidation باید از قبل با این پدیده آگاهی داشته باشید. آموزشهای ارز دیجیتال داجکس، منبع فوقالعادهای برای یادگیری زیروبم ترید محسوب میشود. اگر میخواهید از پشت پرده معاملات آگاه شوید و توانایی بستن پوزیشن با حداقل ریسک لیکوئیدشدن را کسب کنید، داجکس همراه شماست. مشاوران Dogex که سابقهای بینالمللی دارند، در بخش نظرات، پاسخگوی سؤالات شما درباره لیکوئیدشدن داراییها هستند.
10 فیلمی که افراد علاقهمند و حرفهای بازارهای مالی باید تماشا کنند
دنیای مالی، بخش بزرگ و مهمی از سینمای جهان را تشکیل میدهد. تراژدی، کمدی، نبوغ، فاجعه و رستگاری همگی در بسیاری از فیلمهای مالی که هالیوود طی سالها تولید کرده، وجود دارد. اکثر این فیلمها متخصصان و افراد حرفهای بازارهای مالی را به تصویر میکشند و داستانهای باورنکردنی افراط، ریسکپذیری و البته طمع را در خود دارند که همگی باعث جذابیت این سینما میشود. به همین خاطر، تماشای این فیلمها را به هر کسی که به این حوزه فکر میکند یا قبلا در بازارهای مالی کار کرده است پیشنهاد میکنیم.
متخصصان بازارهای مالی همیشه توصیه میکنند که درباره دنیای امور مالی آگاه بمانید و اطلاعات داشته باشید تا بتوانید با داشتن چشمانداز اقتصادی خوبی، تصمیمات و سرمایهگذاری معقولی بگیرید.
اما شاید بسیاری از ما آنقدر مشغله داشته باشیم که وقتی برای مطالعه کتابهای مالی نداشته باشیم. به جای آن حداقل میتوانیم چندین و چند فیلم مالی که هم سرگرم کننده هستند و هم آموزشی را ببینیم.
در اینجا، 10 فیلم مرتبط با امور مالی، سرمایهگذاری یا بازارهای مالی را لیست میکنیم که هر سرمایهگذاری باید در یک زمانی تماشا کند.
10- رکود بزرگ (The Big Short 2015)
این فیلم که بر اساس کتاب غیرداستانی «رکود بزرگ: درون ماشین روز رستاخیز» (The Big Short: Inside the Doomsday Machine) اثر مایکل لوئیس ساخته شده است، داستان چند معاملهگر باهوش را روایت میکند که برای اولین بار و قبل از هر شخص دیگری از حباب مسکنی که باعث بحران مالی در سالهای 2007 تا 2008 شد، آگاه میشوند.
فیلم «رکود بزرگ» بهخاطر روش هوشمندانهاش برای تجزیه و تحلیل ابزارهای مالی پیچیده شناخته شده است، مثلاً در طول فیلم «مارگو رابی» درباره اوراق قرضه با پشتوانه وام مسکن توضیح میدهد. به طور کلی، این فیلم طیف وسیعی از واژگان مرتبط با امور مالی و بانکی را در ذهن مخاطبان حک میکند، به ویژه آنهایی که مربوط به بازار املاک و مستغلات و سیستم اعتباری هستد.
9- بربرها پشت دروازه (1993 Barbarians at the Gates)
فیلم «بربرها پشت دروازه» یک فیلم تلویزیونی تا حد زیادی فراموش شده، محصول سال 1993 با محوریت خرید اهرمی شرکت صنایع غذایی آمریکایی به نام «آرجیآر نبیسکو» است. فیلم بربرها پشت دروازه، این رویداد واقعی را به شکلی آزادانه و خلاقانه به تصویر میکشد. مخاطبان این فیلم از بیکفایتی و طمع مدیر عامل شرکت نبیسکو، «فردریک راس جانسون» و مذاکرات پشت صحنه و تقلب پیرامون این خرید اهرمی و استقراضی معروف، شوکه و سرگرم خواهند شد.
8- روانی آمریکایی (American Psycho 2000)
این فیلم ترکیبی از ژانر مهیج، اکشن و تاملبرانگیز است و در پسزمینهای از امور مالی و سرمایهگذاری اتفاق میافتد. در فیلم «روانی آمریکایی» کریستین بیل، نقش یک بانکدار سرمایهگذار ثروتمند با رازی تاریک را بازی میکند. این فیلم اقتباسی از رمان «برت ایستون الیس» است. در حالی که میزان کمی از این فیلم درباره دنیای واقعی مالی است، اما به دنیای سورئال که طبقه نخبگان مالی در آن زندگی میکنند تعلق دارد و گسست زیاد و غیرعادی که آنها بین خود و واقعیت دارند را نشان میدهد.
7- گلنگری گلن راس (Glengarry Glen Ross 1992)
این فیلم که اقتباسی تحسینشده از نمایشنامه «دیوید مامت» است، بر روی تیمی از فروشندگان مستغلات ستمدیده تمرکز میکند که اخلاقشان پس از سالها کار برای شرکت بیوجدانشان کاملا از بین رفته است. فیلم «گلنگری گلن راس» حرص و طمع و تاکتیکهای پنهانی را که موقعیتهای فروش ممکن است در معرض آن قرار بگیرند و همچنین فشاری که توسط مافوق آنها بر فروشندگان وارد میشود را نشان میدهد.
کل بازیگران فیلم، درجه یک و عالی هستند، اما شرط کال مارجین میتوان گفت که سخنرانی انگیزشی «الک بالدوین» بهترین صحنه فیلم است و بهترین و بدترین چهرههای نیروی کار تحت فشار شدید را نشان میدهد.
6- معاملهگر سرکش (Rogue Trader 1999)
این فیلم داستان «نیک لیسون» معاملهگر را روایت میکند که به تنهایی باعث ورشکستگی بانک برینگ (Barings Bank)، دومین بانک تجاری قدیمی جهان شد. لیسون که یک ستاره نوظهور در بازار خرید و فروش سهام سنگاپور بود، به همان سرعتی که اوج گرفت، سقوط کرد و ضررهای هنگفتی را از مافوق خود در حسابهای پنهانی مخفی کرد. در نهایت او به سمبل تمام معاملات شکست خورده در یک زمان کوتاه در روزنامه نیهون کیزای (Nikkei) تبدیل شد. در حالی که خود فیلم بسیار سرگرمکننده است، داستان لیسون هم درس بزرگی در مدیریت ریسک و اشتباهات مالی به مخاطب میدهد.
5- اماکن تجاری (Trading Places 1983)
این فیلم که یک ورژن امروزی از داستان شاهزاده و گداست، یک کمدی کلاسیک است که فراز و نشیبهای تجارت را به تصویر میکشد. «ادی مورفی» نقش یک بازیگر کلاهبردار خیابانی را دارد که فریب میخورد تا مدیر یک شرکت تجارت کالا شود و ناخواسته جانشین مدیر اشرافزاده خود با بازی «دن اکروید» میشود.
داستان، حول محور دو میلیونر بیرحم میچرخد که شرط میبندند یک کلاهبردار خیابانی تمام آنچه که برای تبدیل شدن به یک سرمایهگذار مشهور موفق لازم است را دارد. صحنههای پایانی فیلم با به تصویر کشیدن یک جلسه معاملاتی دیوانهکننده، عمیقا بر روی مخاطب تاثیر میگذارد و پایانی نفسگیر را به ارمغان میآورد. این فیلم ساختار طبقاتی اجتماعی، اقتصادی آمریکا و کلیشههای مختلف مرتبط با آن را به خوبی آشکار میکند.
4- گرگ وال استریت (The Wolf of Wall Street 2013)
اگر این فیلم زندگینامهای «مارتین اسکورسیزی» را که داستان ظهور و سقوط یک کلاهبردار معروف بازار سهام، «جردن بلفورت» است را ندیدهاید، یکی از بهترین بازیهای حرفهای «لئوناردو دی کاپریو» و «جونا هیل» را از دست دادهاید.
فیلم «گرگ وال استریت» بر اساس فیلمنامهای اقتباس شده از خاطرات معروف جردن بلفورت، دلال سهام شرکتهای کم ارزش از «لانگ آیلند» ساخته شده است. جردن زمانی بسیار مشهور شد که خاطرات خود را پس از گذراندن محکومیت 20 ماهه به دلیل امتناع از همکاری با پلیس منتشر کرد. مسئله مربوط به رسوایی اوراق بهادار جعلی در دهه 90 بود که وال استریت را تا مرز سقوط کشاند. در این مشکل بزرگ، بانکها و باندهای مافیایی نیز درگیر بودند.
گرگ وال استریت، شامل دیالوگها و سخنرانیهایی با لحنی پرشور است و بازیگران در آن، رفتار و بازی عالی و با اعتماد به نفسی دارند. مطمئناً از این فیلم، چند روش یاد خواهید گرفت تا صحبتهای خود را متقاعد کنندهتر کنید و در عین حال مهارتهای گفتاری خود را بهبود ببخشید. علاوه بر این، فیلم دارای زبانی قوی و همچنین صحنههای حساس است.
3- اتاق بخار (Boiler Room 2000)
برعکس فیلم بربرها پشت دروازه که در یک اتاق پر زرق و برق هیئت مدیره شرکت اتفاق میافتد، فیلم «اتاق بخار» در پایینترین سطوح بازار مالی فیلمبرداری میشود. در حالی که اتاق بخار یک داستان غیر واقعی است، اما شرکتهای پامپ و دامپ (روشی کلاهبرداری در بازارهای مالی شرط کال مارجین که موضوع فیلم درباره این مسئله است) و درد و رنجی که بر قربانیان خود وارد میکنند، بسیار واقعی هستند.
این فیلم به کسانی که شروع به سرمایهگذاری در بازار سهام میکنند این هشدار را میدهد که در شرکتهای شفاف و قابل اطمینان که فعالیت آنها مبتنی که اصول بنیادی سالم و صحیح است سرمایهگذاری کنند و در کار خود همیشه از این ضرب المثل پیروی کنند: «آنقدر خوب است که باورکردنی نیست.»
2- مارجین کال (2011 Margin Call)
شاید بتوان گفت که بهترین و دقیقترین فیلم مالی در لیست ما «مارجین کال» است که 24 ساعت از زندگی یک شرکت وال استریت در آستانه فاجعه را به تصویر میکشد.
مارجین کال به خوبی ریسکپذیری بیملاحظه برخی از بزرگترین بانکها در آستانه بحران مالی سال 2008، آن هم بر روی معاملات پیچیدهای که خودشان به سختی درک میکردند را نشان داده و تحقیر میکند. یک صحنه فوقالعاده تکاندهنده فیلم، دو شخصیت اصلی داستان را نشان میدهد که با یکدیگر درباره فاجعه قریبالوقوعی که به زودی برای بانکشان رخ خواهد داد و چشمانداز مالی نامطمئن آن صحبت میکنند، در حالی که یک سرایدار بین آنها ایستاده است و به طور کامل از آنچه در حال وقوع است بیخبر است و مفهوم حرفهای آنها را متوجه نمیشود.
1- وال استریت (Wall Street 1987)
فیلم شماره یک لیست ما که هر حرفهای و علاقهمند به بازارهای مالی و سرمایهگذاری باید ببیند، فیلم کلاسیک «الیور استون» است. در سال 1987، الیور استون این فیلم دراماتیک آمریکایی را با ستارگان «مایکل داگلاس»، «چارلی شین» و «داریل هانا» کارگردانی کرد. داستان فیلم حول محور یک دلال سهام جوان است که با یک سهامدار عمده ثروتمند درگیر است. در این فیلم تمام تلاشها و معاملات مالی قانعکننده به نظر میرسد. فیلم وال استریت این واقعیت که ممکن است بازار سهام به همه ما ضربه بزند را بازگو میکند. کارگردان، این فیلم را برای ادای احترام به پدرش ساخته است.
وال استریت که در اصل برای نشان دادن افراط و لذتگرایی مرتبط با امور مالی ساخته شده است، تقریباً 35 سال پس از ساخته شدن هم در نشان دادن استخدام معاملهگران، دلالان، بروکرها، تحلیلگران و بانکداران از قدرت باورنکردنی برخوردار است.
اگرچه این فیلم به ما در مورد خطرات خرید و فروش غیرقانونی سهام یک شرکت توسط کارمندان هشدار میدهد، اما با دیدن این فیلم ممکن است با خود به این موضوع فکر کنید که: چه کسی نمیخواهد «باد فاکس» یا حتی «گوردون گکو» (البته به طور قانونی) بوده و کمی حریص باشد. به هر حال، همانطور که گکو میگوید: «طمع خوب است.»
سخن آخر
تماشای این فیلمها برای هر شخص حرفهای یا علاقهمند به بازارهای مالی توصیه میشود، اما حتی اگر به فکر شغلی در این زمینه نیستید، این فیلمها میتوانند کمی دیدگاه از دنیای وحشی و گاه پوچ مالی به شما بدهد. با این حال، همانطور که گفته میشود: «حقیقت از داستان غیر واقعی عجیبتر است» و همانطور که رویدادهایی جهانی مانند رکود اقتصادی 2008، سقوط انرون (شرکت انرژی آمریکایی) و رسوایی برنارد میداف نشان دادهاند، زندگی واقعی میتواند بسیار باورنکردنیتر از هر داستان غیرواقعی باشد که هالیوود میتواند بسازد.
سه شرط مهم برای رشد صادرات زیرسایه کرونا
رییس کنفدراسیون صادرات ایران میگوید برای آنکه کاهش صادرات ثبت شده در ماههای گذشته جبران شود، باید مقدماتی مهم را فراهم کرد.
محمد لاهوتی در گفت و گو با ایسنا، با اشاره به کاهش روند صادراتی ایران در ماههای ابتدایی سال جاری، بیان کرد: ما سال ۱۳۹۹ را در حالی آغاز کردیم که تنها چند هفته از شیوع ویروس کرونا گذشته بود و بسیاری از کشورهای جهان نیز تازه با این ویروس مواجه شده بودند. در چنین شرایطی بسیاری از دولتها به منظور کاهش سرعت کرونا، اقدام به بستن مرزهایشان کردند که این امر در کنار تاثیر بر بسیاری از بخشها، به طور خاص به کاهش جدی آمار صادرات و تجارت خارجی منجر شد و این مسئله نه محدود به یک کشور و منطقه که مربوط به تمام دنیا بود.
به گفته وی، با توجه به این محدودیتها، میزان صادرات ایران در سه ماهه ابتدایی سال جاری به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کرد که البته دور از انتظار نیز نبود اما با شروع تابستان و کاهش نسبی محدودیتها، بار دیگر امکان پیگیری صادرات به وجود آمد.
رییس کنفدراسیون صادرات ایران، با بیان اینکه میزان صادرات در شهریور، ۲۴ درصد نسبت به مرداد رشد داشته است، اظهار کرد: هرچند این اعداد هنوز نسبت به آمار سالهای گذشته فاصله دارد اما نشان میدهد که با کاهش محدودیتها، جبران بخشی از آمارهای کاهشی ممکن شده و میتوان گفت هرچند برای ثبت آمار سالهای قبل هنوز فاصلهای قابل توجه باقی مانده اما صادرات در هفتههای اخیر به ریل اصلی خود بازگشته است که این موضوعی امیدوارکننده خواهد بود.
لاهوتی با اشاره به سایر عواملی که در کنار کرونا بر کاهش صادرات ایران اثرگذار بودهاند، توضیح داد: یکی از این عوامل، کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی است. جدای از فروش این محصول، بخش مهمی از سبد صادراتی ایران را نیز مشتقات نفتی تشکیل میدهند و کاهش قیمت آن در جهان به کاهش صادرات ما نیز انجامیده است. از سوی دیگر سیاستهای ارزی بانک مرکزی نیز به صادرکنندگان فشار جدی وارد کرده و بخشی از آنها انگیزه کار خود را از دست دادهاند.
عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، با بیان اینکه برای جبران کاهش صادرات و ثبت آمارهای مشابه با سالهای قبل، نیاز به چند پیش شرط مهم وجود دارد، تشریح کرد: نخستین شرط در این زمینه، توقف سیاستهای یک شبه در ممنوعیت یا محدودیت صادرات و واردات است. در این تردیدی وجود ندارد که باید ابتدا به تامین بازارهای داخلی فکر کرد اما این سیاست را میتوان با راهکارهای دیگری نیز پوشش داد، اما اینکه ناگهان اعلام شود یک کالا دیگر امکان صادرات ندارد، از سویی سرمایه گذاری صورت گرفته در تولید یک کالا را تا مرز ورشکستگی پیش میبرد و از سوی دیگر، بازارهای صادراتی که با دشواری به دست آمده را از بین میبرد.
لاهوتی، اصلاح شیوه نامههای بهداشتی در راستای تداوم صادرات در ایام کرونا را دیگر خواسته مهم این بخش دانست و گفت: کشور امروز بار دیگر با موج شدیدی از کرونا مواجه شده و در این مسیر آنچه که برای صادرات ما اهمیت شرط کال مارجین دارد این است که به واردکنندگان اطمینان دهیم کالایی که از ایران میرسد چه از نظر سلامت کالا و چه از نظر رعایت مسائل بهداشتی در بسته بندی و جابجایی، با بالاترین سطح ممکن نظارت شده و هیچ خطری در آن وجود ندارد.
وی به مشکلات ارزی بخش خصوصی و بانک مرکزی نیز اشاره کرد و افزود: با وجود آنکه بانک مرکزی معتقد شرط کال مارجین است سیاستهای ارزی را در پیش گرفته که برای صادرات مشکل آفرین نبودهاند اما بررسیهای ما و صحبتهایی که با صادرکنندگان مختلف داشتهایم، جز این را ثابت میکند. به منظور عبور از این شرایط نیز اتاق بازرگانی یک پیشنهاد ۱۰ بندی را در شورای گفت و گو مطرح کرده که بانک مرکزی نیز قول پیگیری آن را داده است. امیدواریم با تصویب این پیشنهادات، شرایط ارزی لازم نیز برای صادرکنندگان به وجود آید تا در نهایت با رونق گرفتن این بخش، ارز مورد نیاز کشور برای واردات کالا نیز با سرعت بیشتری تامین شود.
به گزارش ایسنا، آمارها نشان میدهد که در زمان شیوع ویروس کرونا، میزان صادرات ایران از نظر ارزشی بیش از ۳۰ درصد و از نظر وزنی بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته است. بررسیهای بین المللی نیز نشان میدهد که تقریبا تمامی کشورهای جهان در طول این مدت با کاهش تجارت خارجی مواجه بودهاند.
آمارهای اتاق بازرگانی تهران نشان میدهد که در شهریور ماه، میزان صادرات در مقایسه با مرداد رشدی ۲۴ درصد داشته که این امید را به وجود میاورد که در شش ماه دوم امسال، بخشی از کاهش صادرات ثبت شده جبران شود.