فرق سیستم و استراتژی فارکس

استراتژی ترکیبی MACD-RSI-EMA
همانطور که در گذشته گفتیم، اندیکاتورها تحولی چشمگیر در کیفیت تحلیل نمودارهای قیمت ایجاد کردند. امروزه استراتژیهای زیادی در بین معاملهگران بازارهای مالی وجود دارد که با اندیکاتورها طراحی شدهاند و در عین سادگی، بازدهی بسیار مناسبی نیز دارند. در این استراتژی معاملاتی نیز از سه اندیکاتور پر طرفدار استفاده شده است که ترکیب صحیح آنها باهم یک استراتژی بسیار جذاب را پدید آورده است.
اندیکاتور EMA:
از خانواده میانگینهای متحرک میباشد و به صورت نمایی یا لگاریتمی اقدام به میانگینگیری از نمودار قیمت میکند. در روش میانگینگیری به به صورت نمایی، به قیمتهای جدیدتر وزن بیشتری داده میشود؛ لذا قیمتهای جدیدتر وزن بیشتری در محاسبات دارند.
اندیکاتور MACD:
مکدی از خانواده نوسانگرها میباشد و شامل دو ناحیه منفی و مثبت میباشد. ساختار مکدی را دو میانگین متحرک کوتاه و میان مدت تشکیل دادهاند که یکی از میانگینها ۱۲ دورهای و دیگری ۲۶ دورهای میباشند.
کسب اطلاعات بیشتر پیرامون این اندیکاتور: آموزش اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور RSI:
این اندیکاتور نیز مانند مکدی از میانگین متحرک در محاسبات خود استفاده میکند؛ با این تفاوت که فرمول محاسباتی آن کمی پیچیدهتر از مکدی میباشد. اندیکاتور RSI دارای سه ناحیه میباشد که زیر ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع فروش، بالای ۷۰ به عنوان ناحیه اشباع خرید و همچنین ناحیه بین ۳۰ تا ۷۰ به عنوان ناحیه تعادلی نامیده میشود.
استراتژی ترکیبی MACD-RSI-EMA
با توجه به بررسی انجام شده، این استراتژی در بازه زمانی روزانه و با تنظیماتی که بیان میگردد نتایج مطلوبتری را داشته است. سه ابزار مورد نیاز این استراتژی را معرفی کردیم و در مورد هر یک به صورت مختصر توضیحاتی را ارائه کردیم؛ حال قصد داریم تا در مورد نحوه انجام معامله توسط این استراتژی بپردازیم.
سیگنال خرید:
سیگنال ورود به این استراتژی توسط دو اندیکاتور MACD و RSI صادر میگردد. زمانی که اندیکاتور مکدی در ناحیه اشباع فروش (زیر سطح صفر) قرار گیرد و خط مکدی خط سیگنال را از پایین به بالا بشکند شرط اول ورود به معامله صادر میگردد. اما شرط دومی نیز در نقطه ورود این استراتژی الزامی میباشد؛ در کنار سیگنال مکدی میبایست موقعیت اندیکاتور RSI را نیز بررسی نمایید. زمانی که مکدی سیگنال ورود را صادر کرد، اندیکاتور RSI نیز باید زیر سطح ۶۰ قرار داشته باشد تا شرط ورود به معامله کامل گردد.
سیگنال فروش:
سیگنال خروج این استراتژی توسط اندیکاتور میانگین متحرک و RSI صادر میگردد. برای بررسی سیگنال خروج به دو میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت (۱۳ روزه) و بلند مدت (۲۱ روزه) نیاز داریم. مادامی که میانگین کوتاه مدت در بالای میانگین بلند مدت در حال حرکت است حد ضرر و نقطه خروج ما نیز به صورت شناور جا به جا میشود. زمانی که میانگین کوتاه مدت از بالا به پایین با میانگین بلند مدت تقاطع ایجاد کرد شرط اول خروج از معامله صادر میگردد. اما برای خروج از معامله نیز به شرط دومی نیاز داریم که توسط موقعیت اندیکاتور RSI تعیین میگردد؛ برای تکمیل شرایط خروج از معامله میبایست اندیکاتور RSI بیشتر از سطح ۳۰ قرار داشته باشد.
جُستاری در معنای «استراتژی»
کلمات همواره مستعد نادرستترین تفاسیرند. فقدان تعاریف روشن، مرگ فهم را همراه دارد و کلمات پس از آن پوستهای خالی بر سطح زبان خواهند بود. در چنین شرایطی است که «فهمیدن» جای خود را به «شنیدن» و «خواندن» میدهد. کلمات فقط دیده میشوند. گفتگوها بیش از آنکه زمینهی آشکار شدن طرفین برای یکدیگر بر بستر «مفاهمه» باشند، صرفاً به «تبادل اصوات» بدل میگردند. سقراط تلاش میکرد تا این بیماری را نشان دهد، تا به مردم بفهماند که حتّی سادهترین کلمات هم میتوانند از گنگترین معانی رنج ببرند. به تعبیر کارل یاسپرس زمانی که کلمات لباس هرروزگی بر تن کنند، از معنا تهی می گردند، اما این شیوع کاربرد مانع دیدن آن پوچی میشود. (توّهم تفاهم)
هایدگر در کتاب «چه باشد آنچه که تفکر میخوانندش؟» به همین مسأله پرداخته و کلمهی «تفکّر» را به زیر تیغ عمیقترین جراحیهای معنایابی میسپرد. او با این کلام آغاز میکند که «در زمانهی اندیشه انگیز ما اندیشه انگیزترین امر آن است که ما هنوز اندیشه نمیکنیم». وی با پیگیری این مسأله و تلاش برای یافتن معنای «تفکّر» ما را به آن جا میرساند که دریابیم گویی قرنهاست که بهرهی انسان از تفکّر فقط همین چهار حرفِ «ت.ف.ک.ر» بوده است و حتّی فیلسوفان هم چون درست نگریسته شوند، از «تفکر راستین» فرسنگها به دور بودهاند. صحت سنجی کلام هایدگر نه هدف این مقاله است و نه در سطح دانش نگارنده. در اینجا قصد دارم به معنایابی یکی از پرکاربردترین کلمات دنیای ترید و سرمایهگذاری بپردازم تا ببینیم آیا این کلمه همانگونه که از فراوانیِ کاربرد لذّت میبرد، از روشنیِ معنا هم برخوردار است یا خیر.
استراتژی چیست؟ آیا استراتژی و «سیستم تحلیل» با هم مترادف هستند؟ آیا آموزگاران تحلیل، زمانی که صحبت از ضرورتِ داشتن «استراتژی معاملاتی» میکنند معنای «استراتژی» را به روشنی دریافته و با وضوح انتقال میدهند؟ (بدیهیترین امور سزاوار بدبینانهترین و سختگیرانهترین شکهایند)
پیش از پرداختن به معنایابی «استراتژی» و رسیدن به یک تعریف روشن از این کلمه دو مقدّمه لازم است:
1. «توصیف کردن» و «تعریف کردن» دو مقولهی متفاوت هستند. شما میتوانید یک چیز را به انحاء مختلف توصیف کنید اما همچنان در نهایت تعریفی از آن به دست نداده باشید. مثلاً در تعریف سیب بگوئید «سیب گاهی سرخ و گاهی زرد است/ بر درخت میروید/ گاهی ترش و گاهی شیرین است/ در مناطق شمالی بیشتر میروید» شما فقط به «توصیف سیب» مشغول بودهاید، اما همچنان تعریفی از آن ارائه نکردهاید (با فرض امکان عرضه کردن یک تعریف ماهوی دقیق از سیب) پس فهمِ تفاوت «توصیف» با «تعریف» برای اجتناب از گرفتاری در دام «تعریف نماها» ضرورت دارد.
2. هر اقدامی، بصورت پیشینی با ۳ پرسشِ «چه؟ چرا؟ چگونه؟» مواجه می شود. «چه میخواهی بکنی؟»/«چرا میخواهی آن کار را بکنی؟»/«چگونه میخواهی انجامش دهی؟» پاسخ پرسش «چه؟» توضیحی است که مفاد معنایی Mission را شکل میدهد. پاسخ پرسش «چرا؟» مفاد معنایی Vision و پاسخ پرسش «چگونه؟» توضیحی است در رابطه با معنای کلمهی Strategy. پس این ۳ کلمه با یکدیگر تفاوت معنایی داشته و نباید در جای هم به کار روند.
حال ابتدا به ریشهی لغوی کلمهی استراتژی بپردازیم. ریشهها همان سرآغازها هستند. اینکه بدانیم فلان کلمه اوّل بار در چه کانکستی آفریده شده و در چه معنایی به کار گرفته میشده است برای فهم دقیق معنای آن کلمه از منظر زبان شناسی بسیار مهم است زیرا که بیشتر اوقات، تطوّرات معنایی یک کلمه، ارتباط میان معانی مختلف با معنای اوّلیه را از بین نمی برد.
کلمهی Strategy از ریشه ی یونانی Strategos به معنای «فرماندهی نظامی» گرفته شده است. خود این کلمه مرکب از دو لفظ دیگر است:
Stratos : Army + Agein : To lead
پس این کلمه در فضای «جنگ» آفریده شده است. شاید بتوان در یک معنای عام چنین گفت: «هدایت کردن آنچه که پراکنده شده است»
پی بردن به فضای رویش یک کلمه میتواند راهگشا باشد. میدان جنگ، خودش میتواند گویای نکات ظریفی پیرامون معنای «استراتژی» باشد. نکاتی مثل «در میدان جنگ صحبت از یک عمل تنها نیست/ میدان جنگ آبستن تغییرات بسیار است/ پیروزی در میدان جنگ برآیند هماهنگی تمام نیروهاست/و. ». حال نگاهی به معنای لغوی این کلمه و مترادف های آن بیاندازیم.
میبینیم که در معنای لغوی صحبت از «برنامه» است. «هر برنامهای برای رسیدن به یک هدف». اما آیا «استراتژی» و «برنامه» مترادفاند؟ آیا وضعیت روانیای که «برنامه» برای ما رقم میزند همان است که «استراتژی» پی میریزد؟ استراتژی نمیتواند تنها یک «برنامه» باشد. برنامه «پیشبینی کردن زنجیرهی وقایع آینده است». برنامهریزی برای مسافرت، مهمانی، تعطیلات و. معنا دارد. در این وضعیتِ ذهنی صحبت از دستیابی به هدف خاصی نیست، در اینجا صحبت از بروفقِ مراد بودن رویدادهاست. لذا وقتی اتفاقی بصورت غیرمنتظره رخ میدهد، یا یکی از وقایع آنطور که انتظار داشتیم پیش نمیرود، میگوئیم «برنامهی ما خراب شد». در یک تصویر ذهنی، گویی برنامه برای شخص در حکم «مسیر» بوده است و حالا یک پیچ اشتباه، به او احساس «سردرگمی و گم شدگی» میدهد. حال آنکه، با توجه به ریشهی لغوی کلمهی استراتژی، این مطلب روشن است که جنگ نمیتواند به هیچ وجه آبستن رویدادهای کاملاً قابل پیش بینی باشد. کنترل آن فضا، برعکس یک مهمانی یا سفر، در دستان یک شخص یا گروه نیست. لذا یک اتفاق غیرمنتظره نباید باعث فرق سیستم و استراتژی فارکس احساس سردرگمی و گم گشتهگی فرمانده شود.
آیا استراتژی «یک» عمل است یا اینکه «مجموعهای از عملکردها/عملیاتها/تاکتیکهاست»؟
با تصوّر فضای جنگ، به خوبی روشن است که یک استراتژی جنگی مشتمل بر مجموعهای از عملیاتهاست. از شناسایی تا آرایش جنگی، چینش نیروها و. پس استراتژی «یک» حقّه، عمل یا رفتار نیست بلکه «مجموعهای» از رفتارهاست. همینجا میتوان متوجّه شد که «استراتژی معاملاتی» معنایی وسیعتر و گستردهتر از یک سیستم تحلیل دارد. در تحلیل تکنیکال ما صرفاً کارکردن با ابزارهایی که تلاش برای مفهوم کردن حرکت قیمت دارند را فرا میگیریم. یک سیستم تحلیلِ اندیکاتوری، پرایس اکشنی و. صرفاً در حکم «یک» عملیات و «یک» تاکتیک است، و استراتژی همانطور که اشاره شد مجموعه ای از تاکتیکهاست. پس تحلیل تکنیکال تنها یکی از اجزای استراتژی را میتواند برای ما بسازد. (آیا ایدئولوژی چارتیستها از یک بدفهمی رنج نمیبرد؟)
«تاکتیکهای» یک استراتژی با هم چه ارتباطی دارند؟ آیا این تاکتیکها میتوانند نامرتبط و ناهماهنگ باشند؟
باز هم به میدان جنگ (زادگاهِ واژهی استراتژی) برمیگردیم. کاملاً روشن است که تاکتیکهای جنگی همه در راستای رسیدن به یک هدف مشخص میباشند. هرگونه عدم ارتباط یا هماهنگیِ نادرست میان تاکتیکها، پیامدی جز شکست یا تلفات نخواهد داشت. یعنی آنچه که سواره نظام انجام میدهد باید در راستا و هماهنگ با آن چه باشد که پیاده نظام انجام میدهد. آنچه که نیروی شناسایی انجام میدهد باید در هماهنگی با وظیفهی توپخانه باشد و. در تمثیلی دیگر، تاکتیکها بمثابهی سازهای مختلف در یک ارکستر هستند. اگرچه صدای گیتار غیر از صدای ویالون و صدای این دو با صدای پیانو فرق دارد، اما همگی در هماهنگی کامل با یکدیگر در حال نواخته شده هستند تا هدف ارکستر به درستی در تطابق با نُتها برآورده شود.
پس طبق آنچه که تا اینجا بررسی کردهایم میتوانیم بگوئیم: «استراتژی مجموعهای از تاکتیکهایی است که به خوبی برای رسیدن به هدفی مشخص با یکدیگر هماهنگ شدهاند». اما پیش از صحبت در رابطه با «هدف» چند نکته پیرامون ماهیت استراتژی باید روشن شود.
1. استراتژی باید «پویا» باشد. به میدان جنگ بازگردیم. اگر استراتژیِ طراحی شده پویا نباشد، قطعاً در میدان جنگی که هرلحظه ممکن است اتفاقات غیرمنتظرهای رخ دهد و رقیب روند حرکتش را تغییر دهد، محکوم به شکست خواهد بود. استراتژی باید در ذات خودش امکان وفقپذیری با شرایط را داشته باشد. این عدم وفقپذیری ریشهی معضلی است که از آن با نام «دوراهی نوآوری» یاد میشود. گاهی یک شرکت با اتخاذ یک استراتژی تبلیغاتی یا معاملاتیِ خوب برای مدتی افسار بازار را در اختیار میگیرد. اما با تغییر کردن شرایط بازار و بازی بازیگرها، این شرکت با یک دو راهی روبرو میشود. دست کشیدن از استراتژی پربازده قبلی و طراحی یک استراتژی جدید که بازدهاش معلوم نیست، یا اصرار بر همان استراتژی درحالیکه فضای بازار تغییر کرده است و دیگر شاید آن نتایج خوب در کار نباشد. اگر پذیرفته شود که استراتژی در ذات خود انعطافپذیر و تغییرپذیر است، این ترس معنایی نخواهد داشت.
2. از طرف دیگر، استراتژی، پذیرای «تغییر دائمی» نیست. اگر بدون جبر ناشی از تغییر شرایط بازار و نحوهی بازی بازیگرها استراتژی دائماً درحال تغییر باشد، اصلاً استراتژیای وجود ندارد. استراتژی در عین پویا بودن نباید پیوسته در حال تغییر باشد (آشفتگی روانی تریدر)
3. چیزی به عنوان «بهترین استراتژی» وجود ندارد. ما استراتژی خوب و بد داریم. یک استراتژی میتواند برای یک فرد خوب و برای فرد دیگری بد باشد؛ دو فرد با دو استراتژی متفاوت میتوانند به یک هدف دست پیدا کنند. استراتژی در حقیقت یک امر شخصی است چرا که با توجه به منابع و نگرشهای هر فرد تنظیم میشود.
4. استراتژیِ «کپی شده» استراتژی نیست، دام است. دیگران جزئیات استراتژیهای خود را یا بعد از منقضی شدن تاریخ بازدهی همگانی میکنند و یا اینکه تنها بخشی از آن را در معرض نمایش قرار میدهند. لذا کپی کردن استراتژی دیگری در هریک از این دو وضعیت هیچ سودی برای ما نخواهد داشت.حتّی اگر بر فرض آن دیگری، استراتژی خود را تمام و کمال و در وضعیت پربازده، به ما نشان دهد، باز به علّت شخصی بودن استراتژیها، ممکن است که نتوانیم آن استراتژی را به همان خوبی که وی پیاده میکند اجرا نمائیم. از پکیجهای استراتژیهای معاملاتی نهراسیم؟ سازندگان این پکیجها یا درک درستی از معنا و مفهوم استراتژی ندارند و آن را با یک سیستم تحلیل خلط کرده اند، یا در صورت داشتن درک درست از مفهوم استراتژی، صداقت رفتار ندارند. استراتژیها شخصی هستند و استراتژیِ یک فرد دیگر در بهترین حالت فقط فرق سیستم و استراتژی فارکس میتواند یک «الگوی کلی» برای ما باشد.
5. استراتژی نمیتواند «کلی و مبهم» باشد. استراتژی باید با دقیق ترین توضیحات، جزئیات را مشخص کرده باشد (ارکستر و نت های موسیقی). رابرت ماینر تعریف میکند: با تریدرهای بسیاری روبرو شدهام که میگویند استراتژی معاملاتی دارند، اما وقتی از آنها فرق سیستم و استراتژی فارکس میخواهم که استراتژی خود را روی کاغذ بنویسند یا نمیتوانند چون درک درستی از مفهوم استراتژی ندارند، و یا اینکه به پارهای گزارههای کلی بسنده میکنند (نقل به مضمون). پس استراتژی باید جزئیات را به وضوح مشخص کند و همچنین به راحتی قابل انتقال و توضیح باشد.
6. استراتژی می تواند «ساده» بوده اما آسان نباشد. آسانی و سادگی دو چیز هستند. نحوهی اجرا کردن یک استراتژی تابع وضعیت روانیِ اجراکننده و نحوهی تعاملش با وضعیت بازار است. لذا چه بسا که یک استراتژی ساده به دلیل فشارهای روحی از اجرا شدن باز بماند.
7. استراتژی ضرورتاً نباید «منحصر به فرد» باشد. بسیاری از تاکتیکهای دو استراتژی میتواند شبیه هم باشد اما همچنان ویژگی «شخصی بودن» را داشته باشد. یک موسیقی را با چند ساز میتوان اجرا کرد، که در عین یکی بودن کلیّت، شخصیسازی رعایت شده است.
8. یک استراتژی خوب در یک فضا، میتواند یک استراتژی بسیار بد در فضایی دیگر باشد. پس اگر بر فرض فضای بازار فارکس با فضای بازار کریپتو فرق دارد، استراتژیهای معاملاتی متفاوتی را هم طلب میکند.
استراتژی بدون داشتن یک «هدف» واضح و مشخص بیمعنا و بی ارزش است. اگر ندانی که در صدد کسب چه چیزی هستی، فرقی نمیکند چقدر تلاش کنی، هیچگاه موفق نخواهی شد چون نمیدانی موفقیت چیست! پس پیش از طراحی استراتژی باید سؤالِ «چرا» به شفافی پاسخ داده شده باشد. نیچه میگوید «آنکه «چرایی» برای زیستن داشته باشد، هر «چگونهای» را تاب خواهد آورد». پس در طراحی استراتژی «داشتن هدف شفاف، مشخص و معین» ضرورتی پیشینی از جنس ضرورت علّی و معلولی دارد (علّت غایی!)
پس از این توضیحات شاید بتوان استراتژی را اینگونه تعریف کرد:
«مجموعهای از فعالیتهای (تاکتیکهای) همراستا و به خوبی هماهنگشده به هدف کسب جایگاهی ارزشمند در یک فضای رقابتی»
باید توجه داشت که «ارزشمندی» یک امر فردیست و به نسبت افراد فرق میکند.
پس «سیستم تحلیل» (تکنیکال، آنچین و یا فاند) تنها یک «تاکتیک» است. استراتژی، کلیتر از هریک از آنهاست. «مدیریت سرمایه»/ «وینریت»/«نقاط ورود و خروج»/«حد ضرر»/«تایم فریم»/ «روزهای فعالیت در بازار»/«ساعات فعالیت در بازار»/ «بازار فیوچرز یا اسپات»/ «ساعات خواب»/ «رژیم غذایی» و. و. همه و همه تاکتیکهایی هستند که باید برای رسیدن به یک «هدف مشخص و معین» به بهترین و کاملترین شکل، همراهِ شفافترین جزئیات، با یکدیگر «هماهنگ» شده و فرق سیستم و استراتژی فارکس بعد از آن به شکل یک آیین دینی، از سوی شخص اجرا گردد.
بعد از این شاید بهتر بتوانیم اعتبار پکیجهای استراتژی معاملاتی را سنجید و سطح بینش افرادی که از استراتژی معاملاتی سخن میگویند را محک زد. نداشتن یک تعریفِ واضح، دقیق و شفاف به معنای گنگ بودن استراتژی و تاکتیکهای آن است.
که استراتژی آسان نمود اوّل
ولی افتاد مشکلها
برای خواندن مطالب بیشتر از این نویسنده: توییتر/ مهدی
تفاوتهای بین STP، ECN و DMA
مقالهای جامع که هر آنچه را که لازم است در تصمیمگیری برای انتخاب مسیر خود بدانید، در اختیار شما میگذارد.
تفاوتهای موجود بین مدلهای کارگزاران فارکس STP، ECN و DMA
بیشتر کارگزاران فارکس معمولاً بر اساس مدلهای کارگزاری STP ، ECN و DMA کار میکنند، هر چند بعضی از آنها ممکن است از ترکیبی از دو یا بیشتر از این مدلها نیز استفاده نمایند. برای مقایسه بین کارگزاران فارکس، میتوانید بر اساس چگونگی انجام معاملات مشتریان و اینکه آیا آنها طرف دیگر سفارش و معاملهای که به انتقال آن مبادرت دارند را نیز میگیرند یا خیر، قضاوت نمایید. داشتن اطلاعات در مورد نحوه کار هر یک از این مدل ها ارزشمند است، چون به این ترتیب میتوانید بهترین روش اجرای سفارش را برای کسب و کار کارگزاران فارکس خود انتخاب کنید.
مدل کارگزار فارکس ECN کارگزاران فارکس که از مدل شبکه ارتباطات الکترونیک (ECN) استفاده میکنند به مشتریان خود روش مستقیم دسترسی به بازار بین بانکی فارکس را که قیمتگذاری و اجرای آن توسط پلتفرم تجاری ECN انجام می شود، ارائه مینمایند. با استفاده از مدل اجرایی ECN برای معاملات مشتریهای خود، کارگزار موقعیت کارآمدی به نام میز بدون معامله(NDD) در اختیار دارد، زیرا آنها نقش واسطهای بین مشتریان خود و بازار ارز بیشتر را بازی میکنند. معاملهکننده با انتخاب معامله از طریق کارگزار NDD فرق سیستم و استراتژی فارکس Forex ، هم دست بازارساز را کوتاه میکند و هم جلوی سود احتمالی تراکنشهای میز معاملات آنان را میگیرد. بیشتر کارگزاران ECN اطلاعات سفارش و نرخ ارز را در همان زمان واقعی و بر اساس نوسان قیمتها نشان میدهند و بهای آنها در معاملات بطور مستقیم از بازار بین بانکی فارکس گرفته میشود. به دلیل انجام معاملات به صورت الکترونیکی، میزان خطای انسانی کارگزاران ECN کمتر است. یکی از مزایای اصلی کار با این نوع کارگزاری، عملاً رفع خطر قیمتگذاری مجدد است. این مزیت چشمگیری برای معاملهگران خبریست که میخواهند از نوسانات زیاد بازار که انتشار گسترده دادههای اقتصادی مانند NFP را در برگرفته است، سود ببرند. مزیت دیگر آنکه کارگزاران ECN به معاملهگران امکان میدهند تا با اسپردهای بسیار قویتر از آنچه یک بازارساز داده است، معامله کنند. بعضی از کارگزارانی که از مدل ECN استفاده می کنند، به ازای هر معامله، مبلغ ثابتی را به عنوان کارمزد دریافت میکنند و همین امر برای کسانی که معمولاً مبلغ بیشتری را در دفعات کمتر میپردازند، مزیت دیگری به شمار میآید. به همین ترتیب، بعضی از کارگزاران ECN هم هستند كه اسپرد معاملات را بالا میبرند تا مشتریشان بتواند متناسب با مبلغی كه برای هر معامله در نظر گرفته شده است با آنها معامله کرده و مبلغی را نیز دریافت كند. این نوع کارگزاران ECN ممکن است برای آن دسته از معاملهگرانی که ترجیح میدهند معاملات مکرر ولی با مقادیر کمتری داشته باشند، مناسبتر باشد.
مدل کارگزار فارکس STP کارگزاران فارکسی که از مدل مستقیم از طریق پردازش(STP) استفاده میکنند، معمولاً سیستم خرید و فروشی تمام اتوماتیک، برای استفاده مشتریان خود دارند. چون این کارگزاران میز کاری ندارند ، به آنها کارگزار NDD یا کارگزار بدون میز معامله میگویند. گاهی به این کارگزاری، مدل کارگزاری فارکس A-Book نیز میگویند. سیستم STP با پردازش الکترونیکی هر معامله و ورود مستقیم و ناشناس آنها در میان گروهی از فعالان بازار بین بانکی فارکس یعنی تأمینکنندگان نقدینگی، برای اجرای با قیمتهای رقابتی کار می کند. مزیت چشمگیر کارگزار STP این است که هیچگونه خطای انسانی، تأخیر یا هزینهای همراه معاملات نیست، چون معاملهگران از مداخله دیگران در معاملات خود جلوگیری مینمایند. یک دلیل خوب دیگر برای به کار گرفتن کارگزار STP نقدینگی بیشتر است، چون در این حالت قیمتها به جای آنکه فقط از یک تامین کننده نقدینگی گرفته شود، از تعدادی از مشارکتکنندگان در بازار بدست میآيد. در مقایسه با خدمات کارگزار فارکس که فقط یک منبع واحد برای قیمتگذاری خود دارد، استفاده از این کارگزاری باعث پر شدن بهتر، اسپرد معاملات قویتر و بدست آوردن قیمتهای دقیقتر می شود.
مدل کارگزار فارکس DMA گاهی نیز کارگزاران فارکس برای اجرای معاملات مشتریان خود، مدل دسترسی مستقیم به بازار (DMA) را استفاده میکنند. روش کار این سرویس اتوماتیک، تطبیق سفارش مشتری با قیمت معامله شده توسط بازارسازان یا دیگر تأمینکنندگان پیشروی نقدینگی است. با استفاده از مدلDMA ، تمام سفارشهای مشتریان بطور مستقیم به تأمینکنندگان نقدینگی مسترد میشوند. DMA فقط اجرای میز غیر معاملاتی (NDD) به قیمت بازار را شامل میشود و آنرا برای معاملهکننده به روشی شفافتر تبدیل میکند. از سویی دیگر، خدمات اجرای فوری که بعضی از کارگزاران ارائه میکنند، معمولاً شامل کارهایی مانند پر کردن سفارش توسط خود آنها و سپس تصمیم گیری در مورد جبران کردن یا نکردن ریسک با سایر تأمینکنندگان نقدینگی میشود که برای مشتریان کمتر شفاف است. عموماً کارگزاران DMA در ازای اسپرد معاملات ثابت، فقط اسپرد متغیر به مشتریان خود میدهند. افزون بر آن، پلتفرم اجرای معاملهای که کارگزاران DMA عرضه میکنند، معمولاً علامت ثابتی را به معاملات مشتری اضافه کرده یا بابت هر فرق سیستم و استراتژی فارکس معاملهای کمیسیون میگیرد. گاهی کارگزاران ECN خدمات DMA را نیز برای مشتریان خود فراهم میکنند. برخی کارگزاران STP نیز به مشتریان خود خدمات DMA ارائه میدهند، ولی همیشه اینطور نیست.
مدلهای مختلط کارگزاری فارکس برخی کارگزاران فارکس با ترکیب مدلهای بالا، یک مدل ترکیبی را برای معاملات مشتریان خود انتخاب میکنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ترکیبی از مدلهای موجود، برای استراتژی معاملاتی آنها بهتر عمل کرده و برای معاملهگر نیز میتواند مفید فایده باشد. یک ترکیب معمول شامل ترکیبی از مدل های ECN یا DMA و STP برای ایجاد یک سرویس خرید و فروش کاملاً الکترونیکی فارکس است. چنین ایدهای کارگزار را قادر میسازد تا سفارش را به طور کاملاً اتوماتیک ثبت کند و با شیوههای گسترش قیمت و جنبه های اجرایی معاملات خود سروکار داشته باشد. در مجموع، استفاده از مدل ترکیبی ECN یا DMA و STP به کارگزار امکان میدهد تا هزینه های خود را پس از اتمام توسعه سیستم قدری کاهش دهد، یعنی بتواند در اجرای معاملات تخفیف بدهد.
انتخاب بهترین مدل کارگزاری فارکس بنابراین در انتخاب بهترین کارگزار آنلاین فارکس برای نیازهای شما، موارد زیادی باید لحاظ شوند. هر یک از این کارگزاران مزایای مختلفی ارائه مینمایند. در مجموع، انتخاب مناسبترین کارگزار فارکس برای نیازهای تجاری شما، معمولاً بستگی به استراتژی معاملاتی و میزان سرمایه تجاری در دسترس شما دارد.
تفاوت متاتریدر 4 و 5 | مقایسه MT4 و MT5
تفاوت متاتریدر 4 و 5 | مقایسه MT4 و MT5
آموزش بورس بین الملل-فارکس را با سایت Googleforex.org شروع کنید.
متاتریدر 4 و متاتریدر5
همانطور که میدانید جهت دسترسی معامله گران به بازار فارکس و برای انجام معاملات خرید و فروش ، از نرم افزار معاملاتی متاتریدر MetaTrader استفاده میشود. که در این میان متاتریدر4 و متاتریدر5 محبوبیت زیادی در بین تریدرها دارند. پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت متاتریدر؛ مطلب آموزشی«متاتریدر چیست » را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
تفاوت متاتریدر 4 و 5
در ادامه با « 5 تفاوت » اصلی این 2 متاتریدر آشنا میشویم :
1- تفاوت عمده ی بین متاتریدر 4 و 5 به لحاظ زیر ساخت برنامه نویسی و بهینه سازی (کدنویسی) میباشد. در واقع تفاوت این 2 متاتریدر فقط از نظر برنامه نویسی بسیار زیاد است.
متاتریدر 5 برای افراد برنامه نویس MQL و افرادی که از اکسپرت استفاده میکنند مناسب تر است. حال افرادی که بصورت دستی معامله میکنند تفاوت چندانی را بین متاتریدر 4 و 5 احساس نمیکنند.
2- دیگر تفاوت متاتریدر 4 و 5 در «معاملات الگوریتمی» است . یعنی در گرفتن بک تست و فوروارد تست (Back Test & Forward Test) نتیجه صحت اطلاعات متفاوت خواهد بود.
بک تست:
متاتریدر5 دقت بالاتری در ذخیرهسازی دیتا دارد. بنابراین آمار بدست آمده از بک تست یک استراتژی در متاتریدر5 صحت بیشتری دارد. و همچنین در زمان گرفتن بک تست سرعت بسیار بالاتری دارد.
فوروارد تست :
متاتریدر 5 امکان فوروارد تست را دارد اما متاتریدر 4 ، این امکان را ندارد.
3- گاهی بعضی از محصولات و اندیکاتورها فقط برای متاتریدر 4 نوشتهشدهاند و مشابه آن در متاتریدر 5 نیست. دقیقا برعکس این موضوع نیز صادق است یعنی گاهی بعضی از محصولات و اندیکاتورها فقط برای متاتریدر 5 نوشتهشدهاند و مشابه آن در متاتریدر 4 نیست.
همچنین برخی از بروکرها بعضی از محصولات خود را فقط روی نسخههای خاصی از متاتریدر ارائه میکنند.
4- گاها هزینه معاملات (spread یا Commission) روی متاتریدر 4 با متاتریدر5 تفاوت دارد.
5- متاتریدر 5 یک سیستم multi thread و 64 بیتی است و متاتریدر 4 سیستم single thread و 32 بیتی میباشد. این موضوع باعث سرعت بسیار بالاتر متاتریدر 5 میباشد.
مارکت میکر چیست و تفاوت انواع حساب ها در فارکس
به صورت کلی میتوان انواع حساب ها در بروکرهای فارکس که با اسامی متفاوت در بروکرها معرفی شده اند را به چهار دسته کلی تقسیم کرد. اول به سراغ حساب مارکت میکر میرویم.
آنچه در این مقاله خواهید خواند
آنچه در این مقاله میخوانیم
- معرفی حساب و بروکر مارکت میکر
- شناخت بروکر مارکت میکر
- معرفی حساب stp
- معرفی حساب dma
- معرفی حساب ecn
- جدول مقایسه و تفاوت انواع حساب ها
- معرفی بهترین بروکر حساب ecn
- بهترین حساب ecn را کدام بروکر دارد؟
حساب های مارکت میکر یا MM – Market Maker
حساب مارکت میکر یا بازارساز، مدلی از حساب است که معامله گران، به صورت مستقیم به بازار فارکس متصل نمیشوند، و بازارساز که معمولا خود بروکر هست، به عنوان طرف مقابل تریدر قرار میگیرد.
این بدان معناست که مثلا اگر تریدر طلا را خرید بزند،برای تامین نقدینگی معاملهی تریدر، بروکر در مقابل فروش میزند! این یعنی سود تریدر منجبر به زیان بروکر و زیان تریدر، سود بروکر خواهد بود.
چرا بروکر حاضر به ارئهی حساب مارکت میکر میشود؟
پاسخ کاملا روشن است، به این دلیل که اکثر معامله گران در حال زیان کردن هستند، بنابراین بروکر این ریسک اندک را میپذیرد و یک دوئل مالی را با تریدرها انجام میدهد.
البته این را هم بدانید که مارکت میکرها، علاوه بر درآمد حاصل از زیان تریدرها، هزینه اسپرد و یا کمیسون را هم دریافت میکنند.
کدام بروکرها مارکت میکر هستند
تقریبا تمام بروکرهایی که به ایرانیان خدمات میدهند از حساب های مارکت میکر هم استفاده می کنند که معمولا اسامی مختلفی به تریدرها معرفی میشوند. زیرا معمولا تریدرها در ایران به علت شناخت نادرست از مارکت میکر، دیدگاه خوبی نسبت یه این حساب ها ندارند. تریدرهایی هستند که احساس میکنند در حساب های مارکت میکر، کلا غیرممکن است که بتوانند کسب سود کنند! این دیدگاه کاملا اشتباه است.
آیا امکان دارد در حساب های مارکت میکر بروکرها دست به تقلب بزنند؟
این امکان به ندرت رخ میهد و بروکرها سعی دارند که با دستکاری نقاط خروج معالات و یا نمایش قیمت های غیر واقعی، معامله را به نفع خودشان بگردانند.
البته جای نگرانی نیست، زیرا اگر تریدر با دقت بروکر مناسبی را انتخاب کند و یا قیمت ها و معاملات خودش را زیر نظر بگیرد و با قیمت های واقعی در دیگر بروکرها مقایسه کند، چنین اتفاقی رخ نمیدهد. حتی اگر موردی هم پیش بیاید، تریدر با مطرح کردن چنین تقلب هایی با پشتیبانی بروکر، میتواند طلب خسارت کند.
البته منطقی است که با انتخاب بروکر مناسب، خیال خودتان را از تقلب بروکرها راحت کنید!
بروکرهای مارکت میکر چگونه کار می کنند
مارکت میکرها یا بازارسازان، تاجران بسیار سرمایه داری هستند که با تأمین نقدینگی برای بقیه بازار ، سود می برند.
آنها با اطمینان از اینکه تریدرها همیشه می توانند خرید یا فروش کنند ، “در حال ایجاد بازار” هستند ، از این رو “بازار ساز” نامگذاری شده اند.
بروکر مارکت میکر چیست و تفاوت انواع حساب ها در فارکس
حساب stp چیست؟ Straight Through Processing
در حساب stp مانند حساب مارکت میکر، خود بروکر میتواند طرف مقابل تریدر قرار بگیرد و تنها تفاوتش با مارکت میکر این است که، در حساب stp علاوه بر بروکر، تریدرهایی که در آن بروکر معامله میکنند نیز، گاهی اوقات در مقابل هم قرار میگیرند. این یعنی بروکر برای تامین نقدینگی، علاوه بر خودش، از توان معاملاتی تریدرها نیز استفاده میکند.
حساب dma چیست؟ DMA – Direct Market Access
این نوع از حساب برخلاف قبلی، تریدرها به صورت مستقیم به بازار فارکس متصل میشوند. در این حساب معمولا اسپرد کمتری به نسبت حساب مارکت میکر لحاظ میشوند.
حساب ecn چیست؟ Electronic Communication Networ
Ecn مخفف سه واژه Electronic Communication Network میباشد که به معنای شبکه ارتباطات الکترونیکی است. در حساب ای سی ان تریدرها به صورت مستقیم با بازار و به صورت گسترده تری نسبت به حساب dma به بازار فارکس متصل هستند. این یعنی نقدینگی بسیار بالایی در حساب های ای سی ان وجود دارد.
میزان اسپرد در حساب های ecn بسیار پایین تر از مابقی انواع حساب های دیگر است.
در تصویر زیر با جزییات میتواند تفاوت در انواع این حساب ها را ببینید.
مارکت میکر چیست و تفاوت انواع حساب ها در فارکس مارکت میکر چیست و تفاوت انواع حساب ها در فارکس
بروکرهایی مشهور فارکس برای تریدرهای ایران، از کدام سیستم حساب استفاده میکنند؟
تقریبا تمام بروکرهایی که به ایران خدمات میدهند، از حساب های مارکت میکر استفاده میکنند. این حساب ها را معمولا با اسامی مختلفی مانند حساب استاندارد، یا حساب با اسپرد ثابت یا اسپرد صفر میشناسید.
بهترین حساب ecn را کدام بروکر دارد؟
خود من با توجه به تجربه کار کردن با انواع حساب ها ور سال های گذشته با بروکرهای مختلف، ترجیح میدهم از حساب های استاندارد و حساب ای سی ان ecn بروکر ای مارکتس استفاده کنم. زیرا قیمتهای بسیار دقیق و بدور از تقلب را ارائه داده و پایین ترین اسپرد را در بین همه بروکرها دارد. برای شناختن ای مارکت بر روی دکمه زیر کلیک کنید!
البته دو نوع دیگر از حساب به اسم های NDD – No Dealing Desk و DD – Dealing Desk نیز هست که در این مقاله به توضیحات این دو نوع از حساب نمیپردازیم.
قصد دارید با ما در این خصوص ارتباط برقرار کنید؟ فرم زیر را پر کنید تا با شما ارتباط بگیریم.