ساختار فراکتالی بازار های مالی

ساختار فراکتالی بازار های مالی
نتایج جستجو برای: فرضیه بازار فرکتالی
تعداد نتایج: 43172 فیلتر نتایج به سال:
آزمون فرضیه بازار فراکتالی در بورس اوراق بهادار تهران
تشخیص فرایند حاکم بر بازدهیهای بازار سهام به منظور اخذ تصمیم بهینه و کاهش هزینه ریسک اهمیت فراوانی برای سرمایهگذاران و سیاستگذاران مالی دارد. در این تحقیق تلاش شده است تا با استفاده از بازدهیهای روزانه بازار سهام تهران وجود حافظه بلندمدت، ساختار فراکتالی و پایداری در این شاخص بررسی شود. به منظور آزمون فرضیه بازار فراکتالی در بازار سهام تهران با استفاده از سه روش تحلیل R/S کلاسیک، تحلیل R/S .
آزمون فرضیه کارایی ضعیف در بازار نفت خام: مطالعه موردی سبد نفت اوپک، برنت و WTI
با توجه به اهمیت و جایگاه قیمت نفت در اقتصاد، هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی فرضیه کارایی ضعیف در بازارهای اصلی نفت خام اوپک، برنت و WTI است. برای این منظور، از دو روش موجکها و حرکت بروانی کسری و دادههای روزانه قیمت نفت برای دوره 2003:1 – 2013:9 استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که سری زمانی قیمت نفت سبد اوپک و برنت، دارای وابستگی بلندمدت است. به این مفهوم که با توجه به این نتایج، فرضیه .
بررسی فرضیه کارایی ضعیف در دو رژیم پرنوسان و کمنوسان بازدهی بازار سهام تهران
کارایی بازار یکی از مهمترین موضوعات بازارهای مالی در دهههای اخیر بوده است. فرضیه بازار کارا بیان میکند که کلیه اطلاعات موجود به طور کامل و فوری در قیمت دارایی منعکس میشود، به طوری ساختار فراکتالی بازار های مالی که امکان دستیابی به سود سیستماتیک ناشی از پیشبینی قیمتها وجود ندارد. مهمترین هدف این تحقیق، ارزیابی نوع ضعیف کارایی در بورس اوراق بهادار تهران در دو رژیم پرنوسان و کم نوسان بازدهی سهام است. بدین منظور برای آزمو.
بررسی فرضیه کارایی ضعیف در دو رژیم کمنوسان و پرنوسان بازار نفت خام اوپک
نفت خام کالای استراتژیکی است که در طول 40 سال گذشته یکی از بزرگترین بازار کالا در جهان بوده است. بازیگران اصلی بازار، مانند تولیدکنندگان، موسسات مالی و معاملهگران فردی علاقهمند هستند تا برخی روندها و الگوهای حرکتی در عملکرد قیمتهای نفت و بازدهها را به رسمیت شناخته و از آن بهرهمند شوند. یک بازار که در آن قیمتها همیشه و بهطور کامل منعکس کننده اطلاعات موجود میباشد، کارا نامیده میشود. در .
آزمون پیوستگی و فرضیه بازار مرکزی محصول تخممرغ در استانهای منتخب کشور
آزمون پیوستگی و فرضیه بازار مرکزی محصول زعفران در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی
زعفران یکی از مهمترین محصولات تولیدی کشاورزی کشور میباشد و استانهای خراسان رضوی، جنوبی و شمالی از عمدهترین استانهای تولیدکننده زعفران میباشند. هدف از مطالعه حاضر سنجش فرضیه بازار مرکزی محصول زعفران در استانهای خراسان شمالی، رضوی و جنوبی با استفاده از دادههای ماهانه طی سالهای 1385 تا 1390 میباشد. بدین منظور از فن آزمون همجمعی برای سریهای قیمت با استفاده از رهیافت یوهانسون بهره گرفته.
بررسی فرضیه معکوس شدن روندهای بازدهی در بلندمدت در بازار بورس اوراق بهادار تهران
این مطالعه با استفاده از اطلاعات 178 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1388-1396 به بررسی اثرات معکوس بلندمدت می پردازد. فرضیه اثرات معکوس یا بازگشتی بلندمدت دلالت بر آن دارد که پرتفوی های بازنده (برنده) در بلندمدت به پرتفوی های برنده (بازنده) تبدیل می شوند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر، این فرضیه را تأیید می کند و وجود سودهای بازگشتی در بازدهی های سهام برای یک دوره زمانی 36.
فرضیه بازار کارا، یک مطالعه موردی برای بازار ارز خارجی ایران
فرضیه بازار کارا، مطرح شده توسط فاما (1970)، بیان می کند که قیمت ها به طورکامل کلیه اطلاعات در دسترس را منعکس می کنند. این بدان معناست که برای سفته بازان امکان پیش بینی رفتار آتی قیمت دارایی و کسب سودهای اضافی به صورت سیستماتیک وجود ندارد. اصطلاح "بازار کارا" ابتدا در مورد بازار سهام به کار رفت اما به زودی به دیگر بازارهای دارایی از جمله بازار ارز تعمیم داده شد. فرضیه بازار کارا سه شکل دارد: شک.
فرضیه(هیپوتز)
بررسی فرضیه کارایی ضعیف در دو رژیم پرنوسان و کم نوسان بازدهی بازار سهام تهران
کارایی بازار یکی از مهمترین موضوعات بازارهای مالی در دهههای اخیر بوده است. فرضیه بازار کارا بیان میکند که کلیه اطلاعات موجود به طور کامل و فوری در قیمت دارایی منعکس میشود، به طوری که امکان دستیابی به سود سیستماتیک ناشی از پیشبینی قیمت ها وجود ندارد. مهمترین هدف این تحقیق، ارزیابی نوع ضعیف کارایی در بورس اوراق بهادار تهران در دو رژیم پرنوسان و کم نوسان بازدهی سهام است. بدین منظور برای آزمو.
فراکتال چیست | اندیکاتور فراکتال | استراتژی معاملاتی فراکتال
فراکتال fractals یک ساختار هندسی است که در آن هر جزء دقیقا مانند کل ساختار است به عبارت دیگر این ساختار از تکرار الگو های مشابه تشکیل شده است که در نهایت یک ساختار مرجع به شکل خود تشکیل میدهند. نمونه فراکتال ها در طبیعت بسیار زیاد است به عنوان مثال دانه های برف از الگوهای تکراری تشکیل شده به طوری که اگر با دقت به دانه برف نگاه ساختار فراکتالی بازار های مالی کنید متوجه خواهید شد که این ساختار از جزء های مشابه هم تشکیل شده است. یا در یک شاخه از کلم بروکلی هر جزء کاملا مشابه خود کلم بروکلی است.
شکل فراکتال چیست ؟ یک نمونه از فراکتال به شکل زیر است :
معنی فراکتال در فارکس چیست
تایم فریم فراکتال: نمونه فراکتال ها در بازارهای مالی و بخصوص در چارت قیمت ها دیده میشود به این صورت که الگوهای قیمتی تکراری در تمام تایم فریم های مختلف قابل مشاهده است. همین امر که تمامی استراتژی ها و الگو های قیمتی و اندیکاتور ها در تمام تایم فریم ها به طور یکسان عمل میکنند نشانه ایی از وجود فراکتال ها در بازار فارکس است.
فراکتال یعنی چی : نمونه بارز وجود فراکتال در فارکس در بحث موج شماری الیوت به طور واضح قابل مشاهده است به گونه ایی که در درون هر موج از سیکل های صعودی یا نزولی، سیکل های صعودی یا نزولی دیگر وجود دارد.
به مثال زیر که یک سیکل صعودی 5 موج در بحث موج شماری الیوت است دقت کنید:
در شکل بالا که یک سیکل کامل صعودی از موج 1 تا موج 5 در تایم فریم روزانه است، اگر موج 1 و 2 را در یک تایم پایین تر یعنی تایم فریم 4 ساعته بررسی کنیم مجددا یک سیکل صعودی کامل از موج 1 تا موج 5 را درون آن مشاهده خواهیم کرد. مطابق شکل زیر :
آموزش اندیکاتور فراکتال | Fractals indicator
اهمیت فراکتال در بازارهای مالی به قدری است که برای آن اندیکاتور هایی جهت شناسایی سریع و سیگنال یابی بطراحی شده است. برای اجرای اندیکاتور فراکتال بر روی چارت خود مسیر زیر را انجام دهید : سربرگ insert سپس شاخه ی اندیکاتورها ، در مجموعه ی Bill williams بر روی اندیکاتور فراکتال کلیک کنید.
اندیکاتور ویلیامز فراکتال با یافتن الگو های بازگشتی 5 کندلی میتواند سیگنال خوبی از پایان یک روند و شروع روند جدید بدهد.
الگوی فراکتال بازگشتی صعودی و الگوی فراکتال بازگشتی نزولی
در الگوی صعودی میبایست در ساختار 5 کندلی، کندل سوم از سایر کندل ها کف قیمتی پایین تری ساخته باشد و از سوی دیگر دو کندل اول نزولی و دو کندل آخر صعودی باشد، تشکیل شدن این فراکتال در چارت قیمت میتواند سیگنالی از شروع روند صعودی در آینده باشد.
از طرف دیگر در فراکتال نزولی میبایست کندل سوم از سایر کندل ها سقف قیمتی بالاتری ساخته باشد و دو کندل اول صعودی و دو کندل آخر نزولی باشد. پیشبینی میشود بعد از تشکیل این فراکتال، بازار روند نزولی را در پیش خواهد داشت. حال باید منتظر کندل ششم باشیم تا نتیجه ی نهایی را مشخص کند.
مطابق عکس زیر که ساختار 5 کندلی صحیح دید فراکتالی را نشان میدهد:
در نرم افزار متاتریدر 4 با فعال کردن این اندیکاتور، پیکان های جهت دار در چارت قیمت ظاهر میشود به طوری که پیکان ها به سمت بالا روی فراکتال نزولی و پیکان های به سمت پایین زیر فراکتال های صعودی نمایان خواهد شد.
استراتژی معاملاتی با اندیکاتور فراکتال
فراکتال در تکنیکال چیست : همانطور که توضیح داده شد نحوه سیگنال گیری از اندیکاتور فراکتال بسیار راحت و آسان است اما بهترین استراتژی برای ورود به معاملات با استفاده از این اندیکاتور به اینگونه است که :
برای ورود به معاملا خرید در فراکتال های صعودی باید فراکتال صعودی (کندل ششم) از فراکتال صعودی قبلی (کندل سوم) بالاتر بسته شود ، یا به عبارت دیگر کندل ششم در فراکتال جدید از کندل سوم در فراکتال صعودی قبل بالاتر بسته شود.
برای ورود به معاملات فروش با استفاده از اندیکاتور فراکتال نیز :
باید فراکتال نزولی جدید (کندل ششم) از فراکتال نزولی قبل (کندل سوم) پایین تر بسته شود یا به عبارت دیگر کندل ششم در فراکتال جدید از کندل سوم در فراکتال نزولی قبل پایین تر بسته شود. مطابق عکس زیر که کندل ششم در حالت صعود ، ادامه روند صعودی را تایید میکند و همچنین کندل ششم در حالت نزول ، ادامه روند نزولی را تایید میکند :
همانطور که در عکس بالا مشخص است ، کندل ششم با breakout از کندل سوم ادامه ی روند را تایید میکند و نقطه ی ورود به معامله است.
البته باید در نظر داشت که ورود به معاملات فقط با استفاده از اندیکاتور فراکتال میتواند با ریسک همراه باشد، قبل از انجام معامله با این اندیکاتورها باید حتما سایر شرایط پرایس اکشن فراکتالی را برای ورود به یک معامله سالم در نظر بگیرید.
پرایس اکشن فراکتالی چیست
اندیکاتور فراکتال فارکس از 5 کندل برخوردار است. این کندل ها به معامله گران نشان می دهند که چه زمانی قیمت تلاش کرده است روند صعودی داشته باشد یا به سمت نزول حرکت کرده است. در اصل فراکتال صعودی وقتی تشکیل می شود که بر روی نمودار، یک کندل در سمت راست و چپ خود، دو کندل با سقف پایین تر را نشان دهد.
در حالی که اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال نزولی دقیقا برعکس فراکتال صعودی است. به گونه ای که وقتی تشکیل می شود، در سمت راست و چپ خود دو کندل با کف های بالاتر نمایش داده می شود. اما وضعیت کندل پنجم به چه صورت خواهد بود؟ کندل پنجم در الگوی فراکتال همیشه باید در حالت Close باشد.
علت این مسئله در آن است که وقتی کندل پنجم در حال تشکیل شدن است، قیمت ممکن است حرکت نموده و در الگو تغییری ایجاد کند. از این رو باید زمانی تصمیم به معامله در فارکس بگیرید، که کندل پنجم بسته شود و الگوی اندیکاتور فراکتال فارکس به حالت تثبیت برسد.
استراتژی معاملاتی فراکتال
فراکتال یعنی چه : شاخص فراکتال یک شاخص تجاری است که در تجزیه و تحلیل فنی مورد استفاده قرار می گیرد و برای شناسایی نقاط احتمالی روند معکوس در بازار استفاده می شود. این شاخص توسط یک معامله گر مشهور، بنام بیل ویلیامز توسعه یافته است، و بنابراین به عنوان شاخص فراکتال ویلیامز نیز شناخته می شود. ویلیامز شاخص فراکتال را در کتاب خود با عنوان ” آشوب تجاری ” ارائه کرد و خاطرنشان کرد که ایده وی برای این شاخص ریشه در نظریه آشوب ریاضی دارد. در ریاضیات، فرکتال ها اساساً هر نوع الگوی تکراری هستند. فرض شاخص فرکتال این است که می توانید الگوهای مکرر حرکت قیمت را که در بازه های زمانی مختلف معاملاتی (ساعتی، 4 ساعته، روزانه، هفتگی و غیره) رخ می دهد، تشخیص داده و به طور بالقوه از آن سودکافی ببرید.
استفاده از شاخص فراکتال در بورس در اصل به رسمیت شناختن یک الگو در عملکرد قیمت یک اوراق بهادار معامله شده است. پس از تشخیص الگو، معامله گران می توانند بسته به این که الگوهای فراکتالی صعودی یا نزولی باشد، خرید یا فروش کنند و به دنبال سود از معکوس شدن بازار باشند .یک الگوی فراکتال صعودی، یک معامله گر در انتهای شمعدان پنجم خرید می کند و سپس ممکن است سفارش توقف ضرر خود را درست در پایین ترین سطح الگوی فراکتال پنج شمعدانی قرار دهد.
نقطه ضعف مبادله شاخص فراکتال این واقعیت است که الگوهای فراکتال به طور مکرر در روند عادی حرکت قیمت رخ می دهند. بنابراین، این شاخص مستعد نشان دادن علائم اشتباه به معامله گران است. به همین علت تعداد معدودی از معامله گران به جای استفاده از آن در کنار سایر شاخص های فنی، فقط برای نشانگر معاملاتی به شاخص فراکتال تکیه می کنند. یکی دیگر از معایب تجارت الگوی فراکتال که باید درنظر گرفت این است که نقاط ایده آل کمتری از ورود به بازار را ارائه می دهند . به عنوان مثال؛ آغاز معامله خرید در پایان پنجمین شمعدان با الگوی صعودی فراکتال ممکن است منجر به خرید یک معامله گر در سطح بازار به میزان قابل توجهی بالاتر از پایین ترین سطح بازار شود. علاوه بر این، اگر معامله گر دستور توقف ضرر را در پایین ترین سطح الگوی فراکتال دهد، ضرر احتمالی معامله ممکن است مبلغ پولی باشد که به طور غیر قابل قبول زیاد است.
استراتژی فراکتال بیل ویلیامز :
اندیکاتور فراکتال چیست
همانطور که در شاخه ی اندیکاتورها در متاتریدر مشخص است اندیکاتور فراکتال یکی از 5 اندیکاتور زیر مجموعه ی اندیکاتورهای بیل ویلیامز میباشد. بر اساس استراتژی فراکتال بیل ویلیامز ، اندیکاتور فراکتال میبایست به همراه اندیکاتور تمساح یا alligator استفاده شود.
3 قانون استراتژی فراکتال بیل ویلیامز:
1- سیگنال خرید زمانی صادر میشود که : یک سیکل 5 کندلی فراکتال صعودی، بالاتر از دندان تمساح (خط قرمز اندیکاتور aligator) تشکیل شده باشد. در این حالت تریدرها میتوانند چند پیپ بالاتر از فراکتال صعودی سفارش خرید بصورت Pending Buy قرار دهند و منتظر فعال شدن پوزیشن باشند.
2- سیگنال فروش زمانی صادر میشود که : یک سیکل 5 کندلی فراکتال نزولی ، پایین تر از دندان تمساح (خط قرمز اندیکاتور aligator) تشکیل شده باشد. در این حالت تریدرها میتوانند چند پیپ پایین تر از فراکتال نزولی سفارش فروش بصورت Pending Sell قرار دهند و منتظر فعال شدن پوزیشن باشند.
3- هر گاه سیکل فراکتال ، بالاتر از دندان تمساح (خط قرمز اندیکاتور aligator) تشکیل شده باشد نـباید وارد پوزیشن SELL شوید.
هر گاه سیکل فراکتال، پایین تر از دندان تمساح (خط قرمز اندیکاتور aligator) تشکیل شده باشد نـباید وارد پوزیشن Buy شوید.
معنی فراکتال یا سیکل فراکتالی چیست؟
توجه داشته باشید که سیکل کامل اندیکاتور فراکتال از یک گروه پنج میله ای تشکیل می شود که در یک روند صعودی : دو کندل اولی سیکل بطور مشخص صعودی تشکیل میشود و دو کندل آخری بطور مشخص نزولی تشکیل میشود و کندل سوم که وسطی است بیشترین صعود را دارد که در مجموع یک سیکل فراکتالی را تشکیل می دهند.
تعیین حد ضرر یا SL به کمک اندیکاتور فراکتال:
برخی از معامله گران از اندیکاتور فراکتال برای تعیین حد ضرر یا SL پوزیشن های خود استفاده می نمایند. به عنوان مثال هنگامیکه معامله گر وارد یک پوزیشن خرید شده است می تواند آخرین فراکتال نزولی را به عنوان حد ضرر یا SL پوزیشن خود انتخاب نماید.
دقت اندیکاتور فراکتال چقدر است؟
نقطه عطف قابل توجه اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال این است که این اندیکاتور در دسته ی الگوهای تأخیری (اندیکاتور lagging) قرار میگیرد. یعنی به طور قطع نمیتوانیم قبل از تشکیل پنجمین کندل یک فراکتال را به طور کامل تجسم کنیم!
چگونه از اندیکاتور فراکتال در تحلیل نمودار استفاده کنیم؟
هدف استراتژی شاخص ویلیامز فراکتال کشف نقاط معکوس (پایین و بالا) و علامت گذاری آن ها با فلش است. فرکتال های بالا و فرکتال های پایین شکل خاصی دارند. تنظیمات فراکتال ویلیامز به کاربران کمک می کند تا ازاین جهت به حرکت قیمت مطلع شوند. بیشتر از آن به همراه شاخص تمساح استفاده می شود و قوانین خاصی ساختار فراکتالی بازار های مالی در مورد زمان ورود و خروج از معاملات دارد. یک سیگنال طولانی زمانی رخ می دهد که فرکتال از دندان تمساح بالاتر باشد.
یک سیگنال کوتاه زمانی اتفاق می افتد که فرکتال از دندان تمساح پایین تر باشد. ایده ای که شاخص را ایجاد می کند این است که رفتار قیمتی تکرار می شود و فراکتال ها می توانند بینشی از الگوهای تکرار را ارائه دهند. این شاخص بیشتر شبیه یک مدل پنج میله ای است. برای شناسایی نقاط معکوس احتمالی و تعیین جهت قیمت ایجاد شده است. معامله گران باید به دنبال پنج نوار قیمت پی در پی باشند که در آن نوار سوم بالاترین یا پایین ترین قیمت را نشان می دهد تا محاسبه ویلیامز فراکتال را تشخیص دهد.
نحوه استفاده از فراکتال در معاملات
بسیاری از معامله گران هنوز از شاخص فراکتال استفاده می کنند، اگرچه برخی از معامله گران آن را برای بازارهای امروزی قدیمی درنظر می گیرند.در واقع این یک استراتژی و ابزار حیاتی برای تعریف استراتژی های معاملاتی است و معامله گران می توانند از آن به شرح زیر استفاده کنند:
-برای تشخیص سطوح احتمالی توقف ضرر
– آن ها می توانند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت عمل کنند
– برای شناختن فراز و نشیب ها
– سیگنال نقاط ورود بالقوه
– سطوح اصلاح فیبوناچی از آن ها استفاده می کند.
تحلیل فراکتال چیست
فراکتال ها ممکن است در کنار سایر شاخص های فنی مورد استفاده قرار گیرند. شما می توانید از استراتژی ویلیامز فراکتال به طریق مختلف استفاده کنید و هر معامله گر ممکن است تنوع آن را پیدا کند.
استفاده از اندیکاتور تمساح یک گزینه است و گزینه دیگر استفاده از سطوح فیبوناچی است. اگرچه برخی از افراد آموزش فراکتال را دوست دارند، اما برخی دیگر آن را دوست ندارند. اساسا این دو مورد برای تجارت موفق الزامی نیستند و معامله گران نباید منحصراً به این دو فراکتال وابسته باشند. شاخص فراکتال یکی از پنج شاخصی است که در سیستم معاملاتی بیل ویلیامز ایجاد شده است. با استفاده از شاخص تأیید، فراکتال ها را بر اساس استراتژی معاملاتی خود فیلتر کنید تا بتوانید به نحوه احسن در فرآیند معاملات خود آن ها را به کار ببرید و به کسب سود برسید.
کاربرد اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال چیست
اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال ( Fractals Indicator)، جزو اندیکاتورهای پرکاربرد برای معامله گران در بازار فارکس به شمار می رود. اندیکاتور فراکتال، به منظور تعیین نقطه ورود به معامله و خروج از معامله مورد استفاده قرار می گیرد. فراکتال در بازار فارکس بسیار الگوی پرتکراری بوده و به صورت پیکان های کوچک در بالا و پایین کندل ها نمایش داده می شود. با استفاده از این اندیکاتور، می توان نقطه اوج و ریزش را در نمودار فارکس شناسایی نمود.
اهمیت اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال
آشنایی و معرفی اندیکاتور فراکتال برای تمام معامله گرانی که در بازار فارکس فعالیت می کنند، حائز اهمیت است. این اندیکاتور از الگوی شمعی پیروی نموده ونقاطی که احتمال برگشت بازار به شرایط مطلوب را دارد، تعیین می کند. در اصل معامله گران با استفاده از اندیکاتور فراکتال به دنبال آن هستند که جهت حرکت بازار به سمت قیمت مناسب را شناسایی نمایند.
کاربرد معامله با فراکتال در فارکس
آموزش معامله با اندیکاتور فراکتال در بازار فارکس، به سه دلیل عمده توسط معامله گران انجام می شود. در اصل این سه دلیل را باید کاربردهای اصلی فراکتال به شمار آوریم. از جمله:
- تعیین حد زیان معامله در فارکس
- تحلیل تایم فریم های چندگانه برای انجام معامله
- استفاده از تئوری آشوب
معامله گرانی که در فارکس از اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، می توانند حد زیان را در این اندیکاتور تعیین نمایند. برای این کار تنها کافیست آخرین فراکتال نزولی را به عنوان حد زیان در نظر بگیرید. زیرا فراکتال های نزولی بسیاری بر روی این اندیکاتور وجود دارد. از سوی دیگر می توان با استفاده از این اندیکاتور، اقدام به تحلیل تایم فریم های چندگانه نمود. بسته به اینکه معامله گران از تایم فریم های کوتاه مدت برای معاملات خود استفاده می کنند یا تایم فریم های بلند مدت، می توان از اندیکاتور فراکتال در تحلیل تکنیکال برای تحلیل این مسئله استفاده کرد. در نهایت نیز باید به تئوری آشوب بیل ویلیامز اشاره کنیم که فراکتال یکی از 5 اندیکاتور این تئوری به شمار می رود.
نوسانات بازار مالی و اثر سرایتی آن: رویکرد نوسانات چند فراکتال منفصل (کاپولا)
Financial market volatility and contagion effect: A copula–multifractal volatility approach
مشخصات کلی
سال انتشار | 2014 |
کد مقاله | 1254 |
فرمت فایل ترجمه | Word |
تعداد صفحات ترجمه | 25 |
نام مجله | Physica A |
نشریه | ScienceDirect |
درج جداول و شکل ها در ترجمه | انجام شده است |
جداول داخل مقاله | ترجمه شده است |
چکیده فارسی
در این مقاله، به منظور بررسی اثر سرایتی بین بازارهای سهام ایالات متحده و چین، رویکردی جدید بر مبنای روش نوسانات چند فراکتالی (MFV) ارائه کرده ایم. از مطالعات اخیر، که نشان می دهد ویژگی چند فراکتالی در هر دوی بازارهای مالی توسعه یافته و در حال توسعه وجود دارد، با توجه به ادبیات فیزیک اقتصاد، می توانیم این نتایج را به دست آوریم: اولاً، ما نوسانات را با استفاده از روش نوسانات چند فراکتالی تخمین می زنیم، و درمی یابیم که روش MFV، بهترین روش در بین سایر مدل های نوسان، مانند گارچ و مدل های نوسانات تشخیص داده شده است. دوماً، ساختار وابستگی دنباله ای را بین بازار سهام ایالات متحده و چین، تجزیه و تحلیل می کنیم. نتایج کاپولای آماری برآورد شده برای طی دوره نشان می دهد که کاپولای SJC بهترین عملکرد را دارد و ویژگی های نامتقارن ساختار وابستگی دنباله ای را نشان می دهد. نتایج برآورد شده ی کاپولای پویا نشان می دهد که متغیر زمان کاپولای t بهترین عملکرد را به دست می دهد، که به معنی آن است که کاپولای متقارن پویای t نیز انتخاب خوبی است، چرا که به راحتی برآورد می کند و قادر است هر دو ساختار وابستگی دنباله ای بالایی و پایینی را به تصویر بکشد. در نهایت، با نتایج حاصل از دو مرحله قبل، ما اثر سرایتی بین بازارهای سهام ایالات متحده و چین در طول بحران وام های بی پشتوانه مسکن را تحلیل می کنیم. نتایج تجربی نشان می دهند که بحران وام های بی پشتوانه مسکن در ایالات متحده آغاز شد و بازار سهام آن اثر سرایتی آشکاری بر بازار سهام چین داشته است. نتایج تجربی ما باید یا ممکن است برای سرمایه گذاران، در اختصاص پرتفوی خود، مفید باشد.
چکیده لاتین
In this paper, we propose a new approach based on the multifractal volatility method (MFV) to study the contagion effect between the U.S. and Chinese stock markets. From recent studies, which reveal that multifractal characteristics exist in both developed and emerging financial markets, according to the econophysics literature we could draw conclusions as follows: Firstly, we estimate volatility using the multifractal volatility method, and find out that the MFV method performs best among other volatility models, such as GARCH-type and realized volatility models. Secondly, we analyze the tail dependence structure between the U.S. and Chinese stock market. The estimated static copula results for the entire period show that the SJC copula performs best, indicating asymmetric characteristics of the tail dependence structure. The estimated dynamic copula results show that the time-varying t copula achieves the best performance, which means the symmetry dynamic t copula is also a good choice, for it is easy to estimate and is able to depict both the upper and lower tail dependence structure. Finally, with the results of the previous two steps, we analyze the contagion effect between the U.S. and Chinese stock markets during the subprime mortgage crisis. The empirical results show that the subprime mortgage crisis started in the U.S. and that its stock market has had an obvious contagion effect on the Chinese stock market. Our empirical results should/might be useful for investors allocating their portfolios.
خرید و دانلود ترجمه این مقاله:
جهت خرید این مقاله ابتدا روی لینک زیر کلیک کنید، به صفحه ای وارد می شوید که باید نام و ایمیل خود را وارد کنید و پس از آن روی دکمه خرید و پرداخت کلیک نمایید، پس از پرداخت بلافاصله به سایت بازگشته و می توانید فایل خود را دانلود کنید، همچنین لینک دانلود به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد.
استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر (fractal blaster) و تکنیکهای معاملاتی فراکتال
آیا با روش معامله بهترین استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر آشنا هستید؟ در این مقاله به سوالات استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر پاسخ خواهیم داد. در این مطلب قصد داریم روش استفاده از این استراتژی را جهت دستیابی به معاملاتی پرسود و بهصورت گامبهگام برای شما شرح دهیم.
در این مطلب قصد داریم استراتژی را بررسی کنیم که معاملات آن بر اساس شاخص فراکتال بیل ویلیامز و الیگیتور بیل ویلیامز صورت میگیرد. شاید نام این شاخص را در مقالههای مربوط به تحلیل تکنیکال در بورس دیده باشید.
قبل از اینکه روش دستیابی به معاملات پرسود با استفاده از این شاخص را یاد بگیرید، بهتر است ابتدا در مورد فراکتال و بیل ویلیامز صحبت کنیم. این مطالب به شما کمک میکنند بهتر بتوانید اهمیتی که این شاخص برای انواع بازارهای مالی، مانند بازار بورس دارد را درک کنید. پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
فراکتال چیست؟
شاخص فراکتال بر اساس یک الگوی قیمتی ساده است که معمولاً در بازارهای مالی مانند بورس دیده میشود. در واقع، فراکتال یک الگوی هندسی تکرار شونده بوده که در تمام بازههای زمانی تکرار میشود و شاخص فراکتال بر مبنای چنین مفهومی ابداع شد. این شاخص، نقاط عطف احتمالی را بر روی یک نمودار قیمت جدا میکند. سپس با رسم چند پیکان، وجود یک الگو را به نمایش میگذارد.
الگوی صعودی فراکتال، نشاندهنده این است که احتمال دارد قیمتها افزایش پیدا کنند. الگوی نزولی فراکتال نیز ممکن است نشان دهنده پایین آمدن قیمتها باشد. فراکتالهای صعودی با یک پیکان رو به پایین و فراکتالهای نزولی با یک نماد رو به بالا نشان داده میشوند.
نکات کلیدی در مورد استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر
- یک فراکتال صعودی زمانی نشان داده میشود که یک نقطه نزولی دارای دو کندل نزولی بالاتر از خود در هر طرف باشد.
- یک فراکتال نزولی زمانی نشان داده میشود که یک نقطه صعودی دارای دو کندل صعودی بالاتر از خود در هر طرف باشد.
- یک پیکان رو به بالا نشاندهنده محل یک فراکتال نزولی و یک پیکان رو به پایین نشاندهنده یک فراکتال صعودی است.
بررسی فراکتالهای معاملاتی بیل ویلیامز
آقای ویلیامز با ترکیب نظریه آشوب و روانشناسی معاملاتی و اثراتی که هر یک از این دو عامل بر روی جنبشهای بازار دارند، یک نظریه منحصر به فرد ایجاد کرده است. دانش گسترده بیل ویلیامز در مورد بازار بورس، کالاها و بازار ارزهای خارجی، سبب شد که او شاخصهای زیادی، ازجمله استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر را ایجاد کند.
برخی از این شاخصها شامل شاخص نوسان افزایشی/ کاهشی شتاب، الیگیتور، نوسانگر عالی یا AO، فراکتالها، نوسانگر Gator و شاخص تسهیل بازار هستند.
هریک از این شاخصها دارای مقدار مشخصی هستند. اگر مفهوم پایه هر یک از این شاخصها را یاد بگیرید، میتوانید در بازارهای مالی مانند بازار بورس بهراحتی با آنها معامله کنید.
بر اساس دیدگاه آقای ویلیامز، برای اینکه بتوانید در بازارهای مالی معامله کنید، باید حداقل با ساختار پایه بازار آشنا باشید. برای مثال، اگر بورس را در نظر بگیریم، شما قبل از معامله باید با تحلیل تکنیکال آشنا باشید. شما باید با بخشهای داخلی بازار که آقای ویلیامز به آنها ابعاد ساختار فراکتالی بازار های مالی بازار میگوید، آشنا شوید.
ابعاد بازار شامل موارد زیر هستند:
- فراکتالها (فاز فاصله)
- مناطق (فاز ترکیب انرژی و نیرو)
- شتاب (فاز انرژی)
- کاهش/ افزایش (فاز نیرو)
- خط تعادل (مجذوبکنندههای غیرعادی)
مطالب زیادی در مورد ویلیامز وجود دارد که میتوانیم در مورد آنها صحبت کنیم، اما مهمترین نکتهای که باید در مورد او به خاطر داشته باشیم، این است که تحلیل و دیدگاه او از بازار متفاوت بود. برخلاف ادعای برخی افراد، هنوز تاریخ انقضاء این شاخصهای قدرتمند به سر نرسیده است و زمانی که از استراتژی درست استفاده کنید، میتوانید به نتایج خوبی برسید.
شاخصهای ویلیامز برای بسیاری از سیستمهای معاملاتی، مانند بازار بورس ایران، استاندارد هستند. اکثر این شاخصها بر اساس نام آقای ویلیامز نامگذاری شدهاند و معمولاً آنها را با نام شاخصهای ویلیامز یا بیل ویلیامز میشناسیم.
پیشنهاد می کنیم مقاله روانشناسی بازار بورس | تابلو خوانی حجم معاملات را مطالعه فرمایید
از چه شاخصهایی برای استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر استفاده میشود
در این بخش قصد داریم با کاربردهای شاخص فراکتال آشنا شویم. در واقع، فراکتالها همان پیکانهایی هستند که در بالا یا زیر کندلهای داخل چارتها قرار دارند. اگر با تحلیل تکنیکال آشنا هستید، ممکن است فراکتالها را در نمودارهای بورس بررسی کرده باشید. این فراکتالها زمانی تشکیل میشوند که پنج کندل تکرار شونده بر اساس یک وضعیت مشخص باهم تراز شوند. برای پیدا کردن بالاترین حداکثر قیمت و یا پایینترین حداقل قیمت، به کندل یا میله پنجم نیاز پیدا خواهید کرد.
شاخص الیگیتور بیل ویلیامز چطور کار میکند؟
این شاخص از میانگین سه متحرک خاص تشکیلشده است:
- خط دوره 13 که آرواره آبی نامیده میشود
- خط دوره 8 که دندان قرمز نام دارد
- خط دوره 5 با نام لبهای سبز
هریک از این خطوط، دارای نام خاصی هستند. دلیلش هم این است که بعداً در استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر به آنها اشاره خواهیم کرد.
در تصویر زیر میتوانید شاخص الیگیتور را مشاهده کنید:
شاخصهای نامبرده شده، تنها دو مورد از پنج شاخصی هستند که بیل ویلیامز ایجاد کرده است.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، این پنج شاخص قدرتمند بیل ویلیامز بصورت استاندارد در سیستمهای معاملاتی مانند بورس ارائه میشوند.
همه این پنج شاخص استاندارد هستند، اما بعد از تحقیقات گسترده متوجه شدیم که شاخص الیگیتور و فراکتال، نه تنها سادهترین راه معامله در میان شاخصهای ویلیامز است، بلکه در صورت استفاده از استراتژی مناسب، روشی قدرتمند بری کسب سود محسوب میشود.
پیشنهاد می کنیم مقاله تعدیل قیمت سهم در بورس چیست؟ را مطالعه نمایید
تکنیکهای معاملاتی استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر
در تحلیل تکنیکال معمولاً روشهای معاملاتی مختلفی بررسی میشوند. اگر شما هم قصد فعالیت در بازار بورس را دارید، میتوانید با بررسی مراحلی که در ادامه گفته شده است، استراتژی معاملاتی خود را با آگاهی بیشتری انتخاب کنید.
مرحله اول: هر دو شاخص فراکتال و الیگیتور بیل ویلیامز را بر روی نمودار خود اعمال کنید
اولین کاری که باید انجام دهید، اعمال کردن این شاخصهای مهم بر روی نمودار خود است. برای تحلیل نمودارها، باید با تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشید. همانطور که قبلاً هم گفتیم، این شاخصها برای تمام سیستمهای معاملاتی، ازجمله بازار بورس ایران استاندارد هستند. بنابراین انجام این کار برای شما خیلی ساده خواهد بود. با اعمال کردن شاخصها، نمودار شما به شکل زیر درمیآید:
پیشنهاد می کنیم مقاله نهنگ ها در بازار ارز دیجیتال چه کسانی هستند؟ را مطالعه نمایید
تکنیک دوم: فراکتالهای معاملاتی بیل ویلیامز: مکان شکلگیری فراکتال را مشخص کنید (در بالا یا پایین دندانهای الیگیتور یا همان تمساح)
نکته: برای این مثال ما از یک وضعیت ساختار فراکتالی بازار های مالی معاملاتی خرید استفاده میکنیم، پس تمام این قوانین برای خرید اعمال خواهد شد. در ادامه در مورد فراکتالها توضیح کلی ادائه می دهیم.
فراکتالها یکی از دو جهت بالا یا پایین را نشان میدهند. شاخص فراکتال پایهای که قصد داریم برای شما بررسی کنیم، حداقل 5 میله دارد. پس زمانی که یک فراکتال میبینید، یکی از اتفاقات زیر برای آن رخ داده است:
- در اینجا حداقل یک سری پنجتایی از میلههای پیدرپی وجود دارد که بلندترین میله در وسط و سپس دو میله بلند دیگر در اطراف آن قرارگرفتهاند.
- یک سری معکوس شامل حداقل پنج میله در اینجا وجود دارد که کوتاهترین میله در وسط و دو میله کوتاهی که از آن بلندتر هستند، در دو طرفش قرار گرفتهاند. (این شکل، فراکتال فروش را ساخته است)
- ممکن است فراکتالها فقط با یک کندل در سمت راست ظاهر شوند، اما باید دقت داشته باشید که این یک فراکتال تائید نشده است، زیرا قیمت ممکن است داخل سطح آن نفوذ کند. پس برای اینکه یک فراکتال در یک نمودار ظاهر شود و برای همیشه در آن باقی بماند، معاملهگر باید منتظر تشکیل شدن 2 کندل در سمت راست فراکتال بماند.
- فراکتال ها دارای مقدارها زیاد و کم هستند. این بر اساس پیکانهای رو به بالا یا رو به پایین مشخص میشود.
برای بررسی استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر بهتر است سراغ مثال نمودار خود برویم.
در بالا میتوانید خطوط منحصر به فرد شاخص الیگیتور یا تمساح را بر روی نمودار مشاهده کنید. حالا باید یاد بگیرید که با استفاده از این استراتژی برای این شاخص خاص، فراکتالها در کدام قسمت کندل ها جای میگیرند.
در زیر، فراکتال مورد نظر ما را میتوانید مشاهده کنید:
میبینید که دور یک فراکتال خاص، یک دایره زرد رنگ کشیدهایم. این فراکتال در بالای خط قرمز یا روی دندانهای تمساح روی این کندل ظاهر شده است. این معیار اول استراتژی فراکتال بلستر است.
در یک معامله خرید، فراکتال باید بالای خط قرمز کندل یا روی دندانهای تمساح ظاهر شوند.
اتفاقی که در اینجا میافتد را بررسی می کنیم. همانطور که احتمالا در تحلیل تکنیکال هم یاد گرفتهاید، این فراکتال یک نقطه اوج جدید نسبت به فراکتال قبلی ایجاد میکند و باعث به وجود آمدن یک فراکتال رو به بالا بر روی کندل میشود.
بهمنظور رسیدن به گام دوم در یک معامله خرید، باید یک فراکتال رو به بالا بر روی دندانهای تمساح ظاهر شود.
مرحله سوم: برای حداقل 5 کندل متوالی حرکت قیمت باید در بالای دندان الیگیتور بماند (معامله خرید)
میتوانید تمام اتفاقات جادویی را در این مرحله مشاهده کنید. در اغلب مواقع، زمانی که یک فراکتال مانند مثال بالا ظاهر میشود، حرکات قیمت همچنان ثابت باقی میمانند. ممکن است در تحلیل تکنیکال بسیاری نمادها در بازار بورس ایران چنین چیزی را مشاهده کرده باشید. منظور ما این است که در بازه زمانی اخیر شکست واقعی قیمت رخ نداده است.
دلیل اینکه برای اجرای این استراتژی باید تا تشکیل حداقل پنج کندل متوالی صبر کنیم، این است که در این ساختار فراکتالی بازار های مالی زمان ممکن است پولبک (بازگشت رو به عقب قیمتها) رخ بدهد، یک فرآیند معکوس ایجاد شود و یا حرکات قیمت همچنان در یک بازار مسطح در حال تثبیت باشد.
همانطور که مشاهده میکنید، قیمت حرکت آرامی دارد و خیلی در این پنج کندل بالا یا پایین نمیرود. این دقیقاً همان چیزی است که هنگام استفاده از استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر در بازار بورس یا هر بازار مالی دیگری باید ببینید.
قبل از اینکه بیشتر در مورد این استراتژی صحبت کنیم، بهتر ساختار فراکتالی بازار های مالی است شرایطی را که باعث «شروع مجدد» این استراتژی میشوند و ورودی معاملاتی خرید را در آینده بیاعتبار میسازند، بررسی کنیم:
1- در صورتی استراتژی جدید رخ میدهد که: قبل از باز شدن یک موقعیت، یک فراکتال فروش در زیر دندان تمساح ظاهر میشود. مانند نمودار زیر:
همانطور که مشاهده میکنید، اگر چنین چیزی در مثال معاملاتی خرید ما رخ دهد، باید بدانیم که این معامله خرید دیگر بیاعتبار است و به دنبال موقعیت دیگری بگردیم. زیرا این ممکن است به معنای شروع یک روند نزولی بلندمدت باشد.
2- در صورتی استراتژی جدید رخ میدهد که: هر یک از دو خط شاخص الگیتور بعد از مشخص شدن فراکتال کندلی که در گام اول به آن اشاره کردیم، همدیگر را قطع کنند. مانند تصویر زیر:
مرحله چهارم: حرکت قیمت باید در بالای کندل فراکتالی که در گام اول مشخص شد دچار شکست شود
زمانی که پنج کندل متوالی هیچ حرکت شدید رو به پایینی انجام نمیدهند و در جایی بین بالای کندل فراکتال و ساختار فراکتالی بازار های مالی دندان الیگیتور باقی میمانند، زمان آن است که سفارش ورود بدهیم.
برای مثال،با بررسی نمودارهای تحلیلی میتوانید به محض رخ دادن چنین رویداری وارد بازار شوید. از آنجایی که معیارهای لازم برقرار هستند، استفاده از هر دو روش مشکلی ندارد.
در این مورد میتوانید تصویر زیر را مشاهده کنید:
همانطور که مشاهده میکنید، ما جایی را که فراکتال اصلی مشخص شد علامت زدهایم. اتفاقی که بعد از آن رخ داد، شامل پنج کندل یا تعداد بیشتری بود که به سمت دندان تمساح پایین کشیده نمیشدند، خطوط الیگیتور از هم عبور نکردند و حرکت قیمت هم در نهایت در بالای کندل فراکتال شکست و باعث شروع معامله شد. این روند اجرای استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر بود.
مراحل اجرای استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر چیست؟
در این بخش میتوانید مراحل استفاده از این استراتژی در معاملات فروش را مشاهده کنید:
مرحله اول: هر دو شاخص فراکتال و الیگیتور بیل ویلیامز را بر روی نمودار خود اعمال کنید.
مرحله دوم: یک فراکتال رو به پایین باید در زیر دندان الیگیتور ظاهر شود و حرکت قیمت هم باید برای حداقل 5 کندل متوالی در زیر دندان الیگیتور بماند.
مرحله سوم: حرکت قیمت باید در زیر کندل فراکتالی که در گام اول مشخص شد شکسته شود.
مرحله چهارم: زمانی که دو خط الیگیتور از هم عبور کردند، باید از معامله خارج شوید.
فراکتالها پیکانهایی هستند که با فعال کردن آن ها در بالا یا پایین نمودار نشان داده می شوند. استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر زمانی تشکیل میشود که پنج کندل تکرار شونده بر اساس یک وضعیت مشخص با یکدیگر تراز شوند.
شاخص فراکتال بر مبنای یک الگوی قیمتی ساده می باشد که در بازارهای مالی مشاهده می شود. می توان گفت فراکتال یک الگوی هندسی تکرار شونده است که در کلیه بازههای زمانی تکرار میشود.
جمعبندی
فرقی ندارد که به دنبال یک استراتژی خوب برای معامله در بازار بورس هستید یا میخواهید استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر را در بورس و یا بازارهای مالی دیگر به کار بگیرید. در هر صورت میتوانید با استفاده از این استراتژی از شاخصهای بیل ویلیامز استفاده کنید.
در تحلیل تکنیکال با استراتژیهای مختلفی آشنا خواهید شد، ولی تجربه ثابت کرده است که این استراتژی که ترکیبی از شاخصهای بیل ویلیامز است و بسیار استاندارد است. امیدوارین ار مقاله استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر بتوانید استفاده کنید و معاولات موفق تری در بازارهای مالی را تجربه کنید.
نظریه موج الیوت (Elliott Wave Theory)
نظریه موج الیوت (به انگلیسی Elliott Wave Theory) توسط شخصی با نام «رالف نلسون الیوت» ابداع شد.
هدف الیوت توضیح حرکات قیمت در بازارهای مالی بود که در آنها میتوان الگوهای موجی تکرارشونده و فراکتال را مشاهده کرد.
امواج الیوت در حرکات قیمت سهام و رفتار مصرف کنندگان تشخیص داده میشوند. معاملهگران و سرمایهگذارانی که تلاش دارند از روند بازار کسب سود کنند را میتوان در واقع “سوار بر موجها” تفسیر کرد.
الیوت باور داشت که بازارهای سهام، که براساس تصور کلی رفتاری تصادفی و بینظم داشتند، در واقع در قالب الگوهای تکرارشونده معامله میشوند. در این مقاله به شرح نظریه موج الیوت و نحوه به کارگیری آن در معاملات نگاهی خواهیم انداخت.
مبانی نظریه موج الیوت
نظریه موج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در دهه 30 میلادی ابداع شد.
الیوت، پس از اینکه به دلیل بیماری به ناچار بازنشسته شد، احتیاج پیدا کرد تا با چیزی زمان خودش را پر کند و سرگرم شود.
به این سبب شروع به بررسی 75 سال نمودارهای سالیانه، ماهیانه، هفتگی، روزانه، و همچنین نمودارهای خودساخته ساعتی و 30 دقیقهای در چندین شاخص مختلف کرد.
در سال 1935، هنگامی که الیوت پیشبینی عجیبی از کف بازار (market bottom) ارائه داد، نظریه او نیز به شهرت رسید و از آن زمان به بعد این نظریه اساس اقدامات هزاران مدیر سبد، معاملهگر و سرمایهگذار خصوصی شده است.
الیوت قوانین خاص حاکم بر چگونگی شناسایی، پیش بینی، و سرمایهگذاری براساس این الگوهای موجی را توضیح داد. این کتابها، مقالات، و نامهها در شاهکارهای آر. اِن. الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) جمع آوری شده و در سال 1994 به چاپ رسیدند.
Elliott Wave International بزرگترین شرکت مستقل تحلیل مالی و پیش بینی بازار در جهان است که تحلیلها و پیش بینیهایش از آینده بازار را براساس مدل الیوت انجام میدهد.
از نظر الیوت، این الگوها قطعیتی برای حرکات آینده قیمت نیستند بلکه میتوانند کمکی در تحلیل احتمالات عملکرد آینده بازار قلمداد شوند. این الگوها را میتوان در ارتباط با سایر انواع تحلیل تکنیکال، از جمله اندیکاتورهای تکنیکال، برای شناسایی فرصتهای خاص استفاده کرد. معاملهگران نیز ممکن است از ساختار موج الیوت بازار در یک بازه زمانی مشخص تفاسیر مختلفی داشته باشند.
موجها
به عقیده الیوت، روند قیمتها در بازارهای مالی از روانشناسی غالب سرمایهگذاران نشات میگیرد. او دریافت که تغییرات در ذهنیت و روانشناسی عموم در بازارهای مالی همیشه با همان الگوهای تکرارشونده و یکسان فراکتالی خود را نشان میدهد.
نظریه الیوت تا حدی یادآور نظریه داو (Dow) است زیرا در هر دو قیمت سهام به شکل موجی حرکت میکنند.
با این وجود، از آنجا که الیوت ماهیت “فراکتالی” بودن بازارها را نیز تشخیص داد، توانست بازارها با جزئیات دقیقتری بررسی کند.
فراکتالها ساختارهای ریاضی هستند که پیوسته خود را تکرار میکنند و هر چقدر آنها را بزرگتر کنید باز همان ساختار اولیه به دست میآید. الیوت متوجه شد که الگوهای قیمت در نمودارهای سهام دارای ساختاری فراکتال هستند، و سپس تحقیقات خود را روی الگوهای تکرارشونده این ساختارها آغاز کرد که میتوان آنها را به عنوان یک اندیکاتور برای پیش بینی آینده بازار در نظر گرفت.
نکات کلیدی:
- در تحلیل تکنیکال، نظریه موج الیوت به دنبال الگوهای طولانیمدت و تکرارشونده قیمت است که براساس احساسات و روانشناسی سرمایه گذاران شکل گرفتهاند.
- این نظریه، امواج را متشکل از امواج ایمپالسی (impulse waves) میداند که الگو را شکل میدهند و همچنین امواج اصلاحی (corrective waves) که در تقابل با روند بزرگتر قرار میگیرند.
- هر مجموعه موج، در قالب مجموعهای بزرگتر از امواج جای میگیرد که از الگوی مشابه ایمپالس/اصلاح تبعیت میکند. به این رویکرد خاص از تحلیل بازار و سرمایه گذاری روش فراکتال گفته میشود.
تفسیر نظریه امواج الیوت
نظریه موج الیوت به این شکل تفسیر میشود:
پنج موج در مسیر روند اصلی حرکت میکنند و در پی آنها یک حرکت اصلاحی همراه با سه موج رخ میدهد (در کل یک حرکت 5-3). این حرکت 5-3 خود به دو زیرگروه در موج بعدی تقسیم میشود.
الگوی 5-3 اصلی ثابت میماند، با این حال بازه زمانی هر موج ممکن است متفاوت باشد.
نگاهی به نمودار زیر بیندازید که متشکل از هشت موج است: (پنج موج بالا و سه موج پایین) که با 1، 2، 3، 4، 5، A، B، C نامگذاری شدهاند.
موجهای 1، 2، 3، 4، و 5 یک موج ایمپالس را شکل میدهند و موجهای A، B، و C یک موج اصلاحی.
از سویی دیگر، یک ایمپالس پنج موجی موج 1 و یک اصلاح سه موجی موج 2 را در مقیاس بزرگتر بعدی نشان میدهند.
موج اصلاحی اغلب از سه حرکت مجزای قیمت تشکیل شده است – دو حرکت در مسیر اصلاحیه اصلی (A و C) و یک حرکت خلاف جهت آن (B).
موجهای 2 و 4 در تصویر بالا موجهای اصلاحی هستند.
این امواج به طور معمول ساختاری شبیه این دارند:
توجه داشته باشید که در این تصویر، موجهای A و C در یک درجه بزرگتر در مسیر روند حرکت میکنند و بنابراین ایمپالسی هستند و از پنج موج تشکیل شدهاند. در مقابل، موج B برخلاف روند است و بنابراین اصلاحی و متشکل از سه موج است.
یک موج ایمپالسی که موجی اصلاحی آن را دنبال کند یک درجه از موج الیوت را تشکیل میدهند که از روندها (trends) و ضدروندها (countertrends) تشکیل شده است.
همانطور که از الگوهای تصویر بالا میبینید، پنج موج همیشه به سمت بالا و یا سه موج همیشه به سمت پایین حرکت نمیکنند. به عنوان مثال، هنگامی که روند بزرگتر به سمت پایین باشد، دنباله پنج موجی نیز به سمت پایین خواهد بود.
درجه موج
الیوت 9 درجه موج تعریف و آنها را به این ترتیب، از بزرگترین به کوچکترین، نامگذاری کرد:
- چرخه فوقبزرگ (Grand Supercycle)
- چرخه بزرگ (Supercycle)
- چرخه (Cycle)
- اولیه (Primary)
- حد وسط (Intermediate)
- کوچک (Minor)
- جزئی (Minute)
- بسیار جزئی (Minuette)
- زیرگروه بسیار جزئی (Sub-Minuette)
از آنجا که موجهای الیوت فراکتال هستند، درجات موج الیوت، به لحاظ نظری، بیشتر از آنچه که در بالا فهرست شد نیز میتوانند تا ابد بزرگ و بزرگتر و در نتیجه جزئی و جزئیتر شوند.
یک معاملهگر میتواند هرروز از این نظریه استفاده کند، یک حرکت ایمپالسی با روند صعودی را شناسایی کرده، با آن همراه شود و سپس این موقعیت را پس از کامل شدن الگوی پنج موجی و هنگامی که روند معکوس قریب الوقوع است بفروشد یا Short کند.
امواج الیوت چه چیزی را نشان میدهند
برخی تحلیلگران تکنیکال تلاش دارند تا از الگوهای موجی در بازار سهام با استفاده از نظریه موج الیوت بهره ببرند.
این فرضیه میگوید حرکات قیمت سهام را میتوان پیش بینی کرد زیرا این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شوندهای به نام امواج شکل میگیرند که تحت تاثیر روانشناسی سرمایهگذار است.
در این نظریه، امواج مختلفی وجود دارد از جمله امواج محرک (motive waves)، امواج ایمپالس (impulse waves)، و امواج اصلاحی (corrective waves).
امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و همه معاملهگران این نظریه را به یک شکل تفسیر نمیکنند و برخی آن را استراتژی موفقی در معاملات نمیدانند.
خود نظریه تحلیل موج را نیز نمیتوان به سادگی تعریف کرد.
برخلاف بسیاری از نظریههای شکلگیری قیمت، این نظریه دارای طرحی مشخص و قاعدهمند نیست تا بتوان دستورالعملهای آن را بشکل کاملا دقیق دنبال کرد. تحلیل موج صرفا تصویری از تحرکات بازار ارائه میدهد و کمک میکند تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار وسیعتر و عمیقتر درک کنید.
نظریه موج الیوت در اصل شامل امواج ایمپالسی و اصلاحی میشود:
امواج ایمپالسی
موجهای ایمپالسی از 5 زیرموج تشکیل میشوند که در مسیر بزرگترین روند حرکت میکنند.
این الگو رایجترین موج محرک است و بسیار ساده میتوان آن را در بازار تشخیص داد.
مانند تمامی امواج محرک، این موج از 5 زیر موج تشکیل شده که بین آنها 3 موج محرک و 2 موج اصلاحی هستند. این ساختار 5-3-5-3-5 نام گذاری شده و در تصویر بالا نشان داده شده است.
با این حال، این ساختار قوانینی دارد که شکل گیری آن را تائید میکنند. این قوانین غیرقابل نقض هستند.
اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختار را نمیتوان موج ایمپالسی دانست و موج مشکوک باید دوباره نامگذاری شود. این قوانین عبارتند از:
- موج 2 نمیتواند بیش از 100 درصد مسیر موج 1 را طی کند
- موج 3 هرگز نمیتواند بین موجهای 1، 3، و 5 کوتاهترین باشد
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی، که گاهی امواج مورب (diagonal waves) نامیده میشوند، از سه موج یا ترکیبی از 3 زیرموج تشکیل شدهاند که در مسیر خلاف روند بزرگترین درجه بعدی حرکت میکند.
مانند تمامی امواج محرک، هدف آن حرکت دادن بازار در مسیر روند است و از 5 زیرموج تشکیل شده است.
تفاوت اینجاست که به نظر میرسد امواج مورب یا در حال گسترش و یا در حال انقباض هستند. همچنین، با توجه به اینکه کدام موج مشاهده شده، تعداد زیرموجهای امواج مورب ممکن است به 5 نرسد.
مانند دیگر امواج محرک، هر زیرموج از امواج مورب هرگز به طور کامل مسیر زیرموج قبل را طی نمیکند و زیرموج 3 از امواج مورب هرگز کوتاهترین موج نیست.
این امواج ایمپالسی و اصلاحی در یک ساختار فراکتال مشابه با خود جای گرفتهاند تا الگوهای بزرگتر را بسازند.
به عنوان مثال، یک نمودار یک ساله ممکن است در میانه یک موج اصلاحی باشد، اما یک نمودار 30 روزه ممکن است یک موج ایمپالسی در حال رشد را نشان دهد. معاملهگری که چنین تفسیری از موج الیوت دارد ممکن است دو دیدگاه بلندمدت خرسی و کوتاه مدت گاوی برای سرمایهگذاری داشته باشد.
پیشبینیهای بازار براساس الگوهای موجی
الیوت پیش بینیهای دقیقی از بازار سهام بر اساس ویژگیهای قابل اعتمادی که در الگوهای موجی یافته بود انجام داد. یک موج ایمپالس (impulse wave) که در مسیری مشابه روند بزرگتر حرکت میکند، همیشه پنج موج در الگوی خود نشان میدهد.
با این حال، یک موج اصلاحی (corrective wave) در مسیری خلاف روند اصلی حرکت میکند. در مقیاسی کوچکتر، در هر موج ایمپالسی پنج موج را میتوان یافت. و این الگو تا بینهایت خود را در مقیاسهای کوچکتر و کوچکتر تکرار میکند. الیوت این ساختار فراکتال را در دهه 30 میلادی در بازارهای مالی پیدا کرد اما تا دههها بعد دانشمندان پی به اهمیت فراکتالها نبردند و آنها را به شکل ریاضی ترسیم نکردند.
ما اکنون میدانیم که در بازارهای مالی، “برای هر بالا رفتنی، پایین آمدنی نیز هست” زیرا هرگاه حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین باشد، حرکت بعدی در جهت مخالف خواهد بود. عملکرد قیمت شامل روندها و اصلاحهای قیمت است. روندها مسیر اصلی قیمت را نشان میدهند درحالیکه اصلاحها برخلاف روندها حرکت میکنند.
الیوت دریافت که دنباله فیبوناچی (Fibonacci sequence) تعداد امواج را در ایمپالسها و اصلاح ها مشخص میکند. روابط موجی در قیمت و زمان نیز معمولا نسبتهای فیبوناچی را نشان میدهند، مانند 38~ درصد و 62 درصد. برای مثال یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از مسیر موج ایمپالسی قبل از خود را دوباره طی کند.
تحلیلگرانِ دیگر اندیکاتورهایی ایجاد کردهاند که از نظریه موج الیوت الهام گرفته شدهاند، از جمله اسیلاتور موج الیوت که در تصویر زیر نشان داده شده است.
این اسیلاتور با روشی مبتنی بر محاسبات انجام شده توسط کامپیوتر، پیشبینی مسیر آینده قیمت را بر اساس تفاوت بین میانگین متحرک 5 دورهای و 34 دورهای ارائه میدهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International، به نام EWAVES، تمام قوانین و دستورالعملهای موج الیوت را روی دادهها اعمال میکند تا بتواند تحلیلی خودکار از موج الیوت به دست آورد.
شهرت نظریه امواج الیوت
در دهه 70 میلادی، اصل موج الیوت از طریق کتاب افسانهای دو نفر با نام «ای. جی. فراست» (A.J. Frost) و «رابرت پرشتر» (Robert Prechter)، شهرت زیادی پیدا کرد.
نام این کتاب، اصل موج الیوت: کلید رفتار بازار (Elliott Wave Principle: Key to Market Behavior) بود.
نویسندگان این کتاب بازار گاوی دهه 80 را پیشبینی کرده بودند و پرشتر بعدها بر مبنای همین نظریه رکود 1987 را پیشبینی و یک پیشنهاد فروش صادر قبل از سقوط بازار در سال 1987 میلادی منتشر کرد.
سخن آخر
طرفداران موج الیوت تاکید دارند که فراکتال بودن ساختار بازار به منزله سهولت پیش بینی بازار نیست.
دانشمندان درخت را دارای ساختاری فراکتال میدانند اما نه به این معنا که میتوان راه هر شاخه را پیشبینی کرد. نظریه موج الیوت، مانند هر روش تحلیلی دیگری، در عمل طرفداران و همچنین منتقدین خودش را دارد.
یکی از مشکلات اساسی این است که طرفداران نظریهها همیشه میتوانند اشتباهات را به گردن خوانش بد از نمودارها بیندازند تا ضعف خود نظریهها.
علاوه بر این، تفاسیر و تعابیر از اینکه چقدر طول میکشد تا یک موج کامل شود بیشمار است. با این حال، معاملهگرانی که طرفدار نظریه موج الیوت هستند سرسختانه از آن دفاع میکنند.