معامله در بازار فارکس

تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟

بازار می‌تواند بیشتر از چیزی که تصور کنید، غیرمنطقی باشد.

مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط و وضعیت یک شرکت و هدف اصلی از انجام این مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام آن شرکت است. در مقابل، تحلیل تکنیکال روشی برای پیش بینی قیمت در بازار است که از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار انجام می شود. در این ویدیو بیشتر با تفاوت این دو نوع تحلیل آشنا خواهیم شد.

مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال

در این باره بیشتر بخوانید

  • معرفی انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال
  • شاخص ترس و طمع چیست و چه کاربردی در تحلیل قیمت دارد؟
  • بازارهای مالی
  • تحلیل تکنیکال
  • تحلیل فاندامنتال

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

درود بر شما! خوشحالیم این مطلب برای شما مفید بوده‌، لطفا برای حمایت از ما آن را با دوستان علاقمند به تکنولوژی و ارز‌های دیجیتال به اشتراک بگذارید.

متاسفیم که این مطلب نتوانسته نظر شما را جلب کند. لطفا با نظرات و پیشنهادات‌ خود، ما را در بهبود همیشگی سایت یاری دهید.

21 درس بیت کوین

اطلس ارزدیجیتال

سپاسگزارم. بسیار آموختم🙏❤🙏

اگر سهام داران بورس یه ذره فاندامنتال بلد بودند سهام شرکتی رو نمیخریدن که فقط چهارتا پایه ستون اونجا گذاشته بودن وسهامش تو بورس بالا وپایین میشد 😂

سلام.چطور میشه این فیلم رو دانلود کرد؟

باید تحلیل بلد باشی😆

دست ات رو چند ثانیه رو فیلم نگه دار بعد خودش دانلود رو میاره

قیمت بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال را به صورت لحظه‌ای ببینید و نرخ آن‌ها را به یکدیگر تبدیل کنید. آخرین اخبار، تحلیل‌ها و مقالات حوزه بلاک چین را بخوانید. سبد دارایی خود را با افزودن ارزهای دیجیتال بسازید و ارزش آن را هر لحظه دنبال کنید. با جامعه فارسی‌زبان ارزدیجیتال در مورد توکن‌ها و کوین‌های محبوبتان بحث و گفتگو کنید.

dlnow dlnow

  • برگزیده
    • سوالات متداول
    • ویدئو آموزشی
    • اینفوگرافیک
    • شرایط و قوانین استفاده
    • مبدل قیمت ارز دیجیتال
    • محاسبه سود استخراج
    • قیمت ارز دیجیتال
    • اوج قیمت ارزهای دیجیتال
    • آشنایی با بلاک چین
    • آشنایی با بیت کوین
    • آشنایی با اتریوم
    • صفر تا‌‌ صد امنیت
    • تحلیل قیمت بیت کوین
    • تحلیل قیمت آلت کوین‌ها
    • تحلیل قیمت اتریوم
    • تحلیل فاندامنتال
    • فرصتهای شغلی
    • تبلیغات
    • درباره ما
    • ارتباط با ما

    کلیه حقوق این سایت نزد ارزدیجیتال محفوظ بوده
    و بازنشر محتوا با ذکر منبع بلامانع است.

    تحلیل فاندمنتال در برابر تحلیل تکنیکال، روش‌های تحلیل سرمایه‌گذاری در بورس

    تحلیل فاندمنتال در برابر تحلیل تکنیکال : راهنمای مبتدیان برای روش‌های تحلیل سرمایه‌گذاری

    بحث بر سر مزایای نسبی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندمنتال یا تحلیل تکنیکال یا همان تحلیل فنی بحثی بحث برانگیز است. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران غالبا وقتی یکی را از این دو روش را انتخاب می‌کنند، معمولا از دیگری غافل می‌شوند اما در واقع ترکیب این دو است که می‌تواند در سرمایه‌گذاری در بورس و بازار سرمایه موثر باشد.

    در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال توضیح داده می‌شود، نقاط قوت و ضعف هر یک برجسته می‌شود و همچنین چندین روش ترکیب این دو رویکرد و آینده‌ای را که برای اشکال مختلف روش‌های تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شده است، لیست می‌کنیم.

    تحلیل فاندمنتال یا تحلیل بنیادی چیست؟

    تجزیه و تحلیل بنیادی در بازار سهام روشی برای ارزیابی یک شرکت و تعیین ارزش ذاتی سهام آن است. ارزش شرکت‌ها بدون توجه به قیمت بازار آنها به گونه‌ای است که لیست شده‌اند. سپس تصمیمات خرید و فروش براساس اینکه آیا سهام به ارزش منصفانه خود معامله می‌شود، اتخاذ می‌شود.

    اگرچه دانستن ارزش سهام در نهایت مهم است اما شرکت‌های تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ نسبتا کم ارزش هم می‌توانند در بلند مدت عملکرد بهتری داشته باشند تا ارزش سهامشان افزایش یابد.

    از تجزیه و تحلیل بنیادی همچنین می‌توان در بازارهای دیگر از جمله ارز و کالاها هم استفاده کرد. در صورت استفاده از این روش تحلیل در بازار ارزش و کالا باید هرگونه عواملی که بر ارزش دارایی تاثیر می‌گذارد را در نظر گرفت.

    تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی چیست؟

    تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال تنها بر اساس قیمت سهام یا داده‌های حجم انجام می‌شود. هدف این تحلیل پیش‌بینی آینده نیست، بلکه شناسایی محتمل‌ترین سناریوها است. در این تحلیل، از قیمت به عنوان نشانه‌ای از نحوه عملکرد فعالان بازار در گذشته و نحوه عملکرد آنها در آینده استفاده می‌شود.

    تحلیلگران تکنیکال از الگوها و روندهای نمودار، سطح حمایت و مقاومت و رفتار قیمت و حجم استفاده می‌کنند تا فرصت‌های معاملاتی را با انتظارات مثبت شناسایی کنند. تجزیه و تحلیل فنی به بررسی وضعیت اقتصادی که بر ارزش یک شرکت تاثیر می‌گذارد، توجه نمی‌کند.

    تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل فاندمنتال

    تفاوت بین این دو رویکرد یعنی تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال به آنچه که ارزش و قیمت سهام را تعیین می‌کند، می‌رسد.

    در تجزیه و تحلیل بنیادی ارزش شرکت در نظر گرفته می‌شود اما در نهایت به ارزش دارایی‌های شرکت و سودهایی که شرکت می‌تواند ایجاد کند، بستگی دارد. تحلیلگران فاندمنتال معمولا نگران تفاوت بین ارزش سهام و قیمت معامله آن هستند.

    تجزیه و تحلیل تکنیکال مربوط به عملکرد قیمت است که سرنخ‌هایی در مورد پویایی عرضه تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ و تقاضای سهام نشان می‌دهد که در نهایت قیمت سهام را تعیین می‌کند. الگوهایی که در بازار سرمایه وجود دارد اغلب تکرار می‌شوند زیرا سرمایه‌گذاران اغلب در یک موقعیت مشابه، رفتاری مشابه می‌کنند. تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی فقط مربوط به داده‌های قیمت و حجم است.

    به طور کلی می‌توان گفت یکی از تفاوت‌های مهم بین دو روش تحلیل تکنیکال و بنیادی این است که در تحلیل بنیادی قبل از رشد یک سهم، رشد آن را پیش‌بینی می‌کند اما در تحلیل تکنیکال بعد از مشاهده شواهد، رشد یک سهم است که ورود به سهم را تایید می‌کند. در واقع تحلیل تکنیکال با تاخیر یا همان Lag همراه است.

    ابزارهای مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل فاندامنتال و تکنیکال

    تحلیلگران فاندمنتال یا بنیادی موقعیت‌ها و عملکرد یک شرکت، بازاری که در آن فعالیت می‌کند، رقبا و اقتصاد را در نظر می‌گیرند. و مهمترین منبع داده برای تجزیه و تحلیل بنیادی، صورت‌های مالی شرکت است که این موارد شامل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد است.

    از داده‌های این صورت‌های مالی می‌توان برای محاسبه نسبت‌ها و معیارهایی استفاده کرد که نشان‌دهنده عملکرد، سلامت و نرخ رشد شرکت است. داده‌های صنعت و عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و هزینه‌های خرده فروشی نیز برای پیش‌بینی نرخ رشد آینده استفاده می‌شود. در نهایت، ارزش منصفانه پس از مقایسه چندین مدل و نسبت به دست می‌آید.

    تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی بسیار گسترده‌تر از آن چیزی است که بسیاری از مردم تصور می‌کنند. همه چارتیست‌ها از نمودارهای قیمت از جمله نمودارهای خطی، نمودارهای میله‌ای یا نمودارهای شمعی یا همان نموردهای کندل استفاده می‌کنند. جدا از نمودارهای قیمت، ابزارهای مورد استفاده هم می‌توانند بسیار متفاوت باشند.

    برخی تحلیلگران تکنیکال از شاخص‌هایی مانند میانگین متحرک و نوسان‌سازهای محاسبه شده از قیمت سهام استفاده می‌کنند. دیگران از الگوهای قیمت و چارچوب‌های تجزیه و تحلیل پیچیده‌ای مانند امواج الیوت و مشخصات بازار استفاده می‌کنند. پیروان شیوه و تکنیک روند از ابزارهای دیگر برای شناسایی روند قیمت و اندازه‌گیری حرکت استفاده می‌کنند.

    تحلیل فنی و تحلیل بنیادی بورس

    تجزیه و تحلیل بنیادی در مقابل فنی: کدام بهتر است؟

    صحبت بر سر تحلیل بنیادی و فنی بحث برانگیز است. طرفداران هر دو نوع تجزیه و تحلیل اغلب جایگزین را حذف می‌کنند اما درک نمی‌کنند که هر دو می‌توانند جای خود را داشته باشند.

    تجزیه و تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایه گذاری‌های بلند مدت مفید است، در حالی که تجزیه و تحلیل فنی برای معاملات کوتاه مدت و زمان‌بندی بازار مفیدتر است. همچنین می‌توان هر دو را برای برنامه‌ریزی و اجرای سرمایه‌گذاری در میان مدت و بلند مدت ترکیب کرد.

    تحرکات کوتاه مدت قیمت‌ها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود که به نوبه خود تحت تاثیر بسیاری از تجزیه و تحلیل اساسی قرار می‌گیرد.

    احساسات بازار و تاثیر احساسات بر فعالیت بازار تنها با استفاده از داده‌های قیمت و حجم، قابل تجزیه و تحلیل است.

    از طرف دیگر، نمی‌توان از نمودارها برای تعیین اینکه آیا ارزش سهام کمتر از حد است یا بیش از حد و مشخص کردن ارزش آن در سال‌های آینده استفاده کرد. نمودارها آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده است منعکس می‌کنند و ارزش آنها در افق زمانی بیشتر کاهش می‌یابد.

    مزایا و معایب تحلیل بنیادی

    مزایای تحلیل بنیادی

    در تجزیه و تحلیل بنیادی یکی از اطلاعاتی که برررسی می‌شود بررسی موقعیت مالی و رقابتی است که مشخص کردن آن مزایای متعددی دارد.

    تجزیه و تحلیل محیطی که شرکت در آن فعالیت می‌کند هم در تحلیل بنیادی بسیار اهمیت دارد. با توجه به این که در تحلیل فاندمنتال یا بنیادی تمرکز تنها بر روی تجارت است نه بر روی قیمت سهام، بنابراین این روش تحلیل به سرمایه‌گذاران این ایده را می‌دهد که ارزش شرکت در واقع چقدر است.

    به عبارتی می‌توان گفت این تحلیل برای سرمایه‌گذاری بلند مدت بسیار ارزشمند است. سرمایه‌گذاری در تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ حباب‌های بازار می‌تواند سودآور باشد اما هنوز مهم است که بدانید بازار در چه حبابی قرار دارد.

    معمولا بیشترین سود را سرمایه گذاران به دست می‌آورند که از تحلیلی فاندامنتال استفاده می‌کنند چون اساسا، تصمیمات مبتنی بر تجزیه و تحلیل بنیادی به طور معمول احتمال بیشتری برای درست بودن به ویژه در بلندمدت دارند.

    اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل بنیادی

    چندین اشکال در تحلیل بنیادی وجود دارد. نکته مهمی که در تحلیل بنیادی باید به آن دقت داشته باشیم این است که این شیوه تحلیل بازار سرمایه محدودیت‌هایی دارد. از جمله محدودیت‌های این روش تحلیل می‌توان به زمان‌بر بودن آن اشاره کرد چون اساسا در این روش هر شرکت را باید به طول مستقل و با جزئیات مورد مطالعه قرار داد.

    درست است که بیشتر اطلاعات مورد استفاده در تحلیل بنیادی به طور گسترده در دسترس است اما برای دستیابی به مزیت‌های اساسی، باید مجموعه داده‌های منحصر به فردی را پیدا کنید که در دسترس اکثر سرمایه‌گذاران نیست.

    تجزیه و تحلیل بنیادی اطلاعات بسیار کمی در مورد آنچه ممکن است در کوتاه مدت رخ دهد به شما می‌گوید. با مشاهده صورت‌های مالی نمی‌توان حرکت قیمت‌ها و نوسانات کوتاه مدت را پیش‌بینی کرد.

    تجزیه و تحلیل بنیادی بسیار کمتر از آنچه انتظار می‌رود، دقیق است. مدل‌های ارزشیابی مانند مدل جریان نقدی تنزیل شده بر اساس مفروضات متعددی است که به ندرت بسیار دقیق هستند. ارزش‌گذاری هدف می‌تواند به صورت نسبی مفید باشد اما در مورد ارزش‌گذاری شرکت در بیش از یک یا دو سال آینده محدود است.

    مزایا و معایب تجزیه و تحلیل فنی

    مزایای تحلیل فنی

    یکی از مزایای عمده تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی این است که سهام را می‌توان به سرعت تجزیه و تحلیل کرد. همچنین، برخی از وظایف تحلیلی در این روش را می‌توان به صورت خودکار انجام داد و همین کار باعث صرفه‌جویی در وقت می‌شود.

    این مساله به این معناست که یک تحلیلگر فنی می‌تواند سهام بیشتری را بررسی کند و ایده‌های بیشتری هم برای حضور در بازار داشته باشد.

    همچنین می توان از تجزیه و تحلیل فنی برای تعیین اهداف قیمت و سطوحی استفاده کرد که در آنها ایده‌ای بدیهی اشتباه است. این امر به معامله‌گران اجازه می دهد تا استراتژی‌های سرمایه‌گذاری با ریسک و پاداش مشخص تعریف کنند.

    در کوتاه مدت، عملکرد قیمت تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می‌گیرد که تجزیه و تحلیل بنیادی نمی‌تواند آنها را مشخص کند. اما در روش تحلیل فنی با نگاه کردن به نمودار، می توان تاثیر احساسات بازار، روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا را مشاهده کرد.

    همچنین می‌توان از تجزیه و تحلیل فنی برای بهبود زمان‌بندی و تجارت استراتژی‌های متناسب با شرایط بازار استفاده کرد.

    این مساله در نهایت می‌تواند با بهبود زمان‌بندی شما در هنگام فروش یا خرید گزینه‌های کوتاه مدت، استراتژی‌های ریسک را بهبود بخشد.

    از طرف دیگر برخی از استراتژی‌های فنی را می‌توان دوباره آزمایش کرد. این به این معناست که می‌توان آنها را آزمایش علمی کرد و از آنها استفاده کرد. استراتژی‌هایی که می توانند دوباره آزمایش شوند، اساس بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی الگوریتمی هستند.

    اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل فنی

    البته تجزیه و تحلیل فنی اشکالاتی هم دارد. اولین اشکال این روش تحلیل این است که با وجود امکان آزمایش دوباره، بسیاری از الگوهای این روش تحلیل از جمله تجزیه و تحلیل موج الیوت و سایر اشکال تجزیه و تحلیل فنی ذهنی هستند و بر قضاوت تکیه دارند بنابراین پرریسک محسوب می‌شوند بنابراین می‌توان گفت استفاده از نمودارها بیشتر یک هنر هستند تا یک علم.

    تجزیه و تحلیل فنی اغلب منجر به ابهام می‌شود. دو تحلیلگر فنی می‌توانند با استفاده از رویکردهای مختلف در مورد یک سهم به نتایج بسیار متفاوتی برسند. نمودارها اغلب در بازه‌های زمانی مختلف بسیار متفاوت به نظر می‌رسند و با تعداد زیادی روش تجزیه و تحلیل، شاخص‌ها و بازه‌های زمانی موجود، تشکیل و ایجاد یک نمای واحد می‌تواند یک چالش باشد. این مساله اغلب اتفاق می افتد و در واقع به عنوان فلج تحلیل شناخته می‌شود.

    از طرف دیگر باید گفت راه‌اندازی معاملات فنی نرخ پیروزی نسبتا پایینی دارند. در حالی که یک الگو یا راه‌اندازی ممکن است دارای برتری باشد، اما در واقع میزان برد در این شیوه اغلب کمتر از 60 است.

    استفاده از تجزیه و تحلیل فاندمنتال و تحلیل تکنیکال در کنار هم

    روش‌های مختلفی وجود دارد که به کمک آنها می‌توان از تجزیه و تحلیل تکنیکال و فاندمنتال به طور موثردر کنار هم استفاده کرد. در ادامه چند روش برای ترکیب این دو روش تحلیلی ذکر شده است:

    فقط نگاه کردن به نمودار قیمت می‌تواند تصوری از جهت روند سهام در شما ایجاد کند. این روش به شما این ایده را می‌دهد که آیا بازار با ارزش‌گذاری شما موافق است یا خیر. نکته مهم در این روش این است که اگر نظرتان با باقی افراد فرق دارد باید کاملا آماده باشید تا در صورت داشتن سهام سریع از آن خارج شوید و یک تغییر اساسی ایجاد کنید.

    شما می‌توانید بر اساس تجزیه و تحلیل بنیادی، فهرستی از سهام مورد نظر خود تهیه کنید و سپس از تجزیه و تحلیل فنی برای تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش سهام استفاده کنید.

    مطالعات کمی نشان داده است که ترکیبی از ارزش و حرکت می‌تواند یک روش موثر برای انتخاب سهام باشد. در اصل، معاملات سهام با ارزش کم اما با شتاب قوی تمایل به عملکرد بهتری دارد.

    نتیجه‌گیری

    روش‌های زیادی برای انتخاب سهام وجود دارد. به طور سنتی، سرمایه‌گذاران بلندمدت بر تجزیه و تحلیل بنیادی تکیه می‌کنند، که ساختار مدیریت شرکت، رقبا، موقعیت صنعت، میزان رشد، پتانسیل رشد، درآمد و سود را بررسی می‌کند و سعی می‌کند تعیین کند که آیا سهام یک شرکت ارزش خوبی دارد یا خیر.

    به عبارتی در روش تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال معیارهای بسیاری مانند سود به ازای هر سهم، نسبت قیمت به درآمد، رشد قیمت به درآمد و سود تقسیمی برای مقایسه دو شرکت با قیمت سهام متفاوت، تعداد متفاوت سهام معاملاتی، یا فقط ساختار شرکت‌های مختلف، مورد استفاده و ارزیابی قرار می‌گیرد.

    سرمایه‌گذارانی که قصد سرمایه‌گذاری کوتاه مدت دارند اغلب بر تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ تحلیل تکنیکال اتکا می‌کنند. این روش تحلیل بر الگوهای موجود در نمودارهای سهام تمرکز می‌کند تا روند قیمت‌گذاری و حجم آینده سهام یک شرکت را پیش‌بینی کند.

    در تجزیه و تحلیل فنی فرض می‌شود که الگوها و حرکت‌های آینده اغلب شبیه الگوها و حرکت‌های قبلی خواهد بود. پیروان تجزیه و تحلیل فنی معمولا بر این باورند که نمودارها منعکس‌کننده تمام اطلاعاتی هستند که به طور عمومی در مورد یک شرکت خاص، توسط کسانی که آن را معامله می‌کنند، نشان می‌دهد.

    تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟

    تحلیل یکی از مهمترین بخش های بازار سرمایه است که به وسیله آن می توان سهام یک شرکت را ارزیابی کرده و ارزنده بودن آن را تشخیص داد. در بازار سرمایه از دو روش تحلیلی برای ارزیابی سهام شرکت ها استفاده می شود که این دو روش شامل تحلیل فاندامنتال(بنیادی) و تکنیکال است.

    تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟

    به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد، تحلیل جزئی از بازار سرمایه است، نمی توان وارد بازار سرمایه شد و از تحلیل استفاده نکرد، زیرا تحلیل به سرمایه گذار دید بهتری برای خرید یا فروش سهام و ارزنده بودن آن می دهد. در بازار سرمایه برای ارزیابی سهام و شرکت ها دو روش تحلیل وجود دارد که هر کدام می تواند به صورت فردی یا مکمل دیگری باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال(بنیادی) روش‌هایی هستند که از آن‌ها در جهت تحلیل سهام استفاده می‌کنند.

    تحلیل فاندامنتال و ابزارهای آن

    تحلیل فاندامنتال که با عنوان تحلیل بنیادی هم نام برده می شود روشی است که از طریق آن می‌توان داده های مالی، اطلاعات شرکت، دارایی ها و بدهی، شرایط اقتصادی و سیاسی تاثیر گذار بر سهم و ارزش ذاتی سهام یک شرکت را تعیین کرده و ارزنده بودن سهام را نسبت به قیمتی که در بازار خرید و فروش می شود مشخص کرد.

    تحلیلگران بنیادی با استفاده از ابزارهای خود ارزش ذاتی و واقعی یک شرکت را بدست آورده و بر اساس تفاوتی که میان ارزش ذاتی و واقعی سهم آن با قیمتی که در بازار خرید و فروش می شود ارزنده بودن یا نبودنش را تشخیص می دهند. در صورتی که قیمت سهم نسبت به ارزش ذاتی شرکت کمتر باشد خرید آن سهم را ارزنده دانسته و در صورتی که قیمت سهم بیشتر از ارزش واقعی آن باشد سهم را زیان ده و غیر ارزنده اعلام می کنند.

    تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن

    تحلیل تکنیکال بدین صورت است که فرد تحلیلگر به صورت های مالی و شرایط اقتصادی و سیاسی توجهی ندارد زیرا باور او این است که نوسانات قیمتی سهام شرکت ها اتفاقی نیست و بر اساس یک الگو تغییر می کند که با استفاده از روش های مختلف این الگو را می توان شناسایی کرد و ارزنده بودن سهم را تشخیص داد . بر اساس تحلیل تکنیکال، بازار هوشمند است و الگوی قیمتی سهم شرکت ها بر اساس تغییرات بیرونی توسط بازار تصحیح می شود و فرد با استفاده از ابزار تکنیکالی مانند اسیلاتور و اندیکاتورها با استفاده از روش های مختلف می تواند این الگو و روند را شناسایی کرده و تغییرات قیمت سهم را تشخیص دهد و درنهایت بر اساس روند تشخیصی زمان خرید یا فروش سهم را پیشبینی می کند.

    در اصل تحلیلگران تکنیکال می گویند تغییرات قیمتی سهم در گذشته الگوی قیمتی آینده آن را نشان می دهد و با توجه به رفتار گذشته قیمت سهم است که می توان زمانی برای ورود و خروج تعیین کرد.

    تحلیل فاندامنتال چیست و چه کاربردی در ارز دیجیتال دارد؟

    تحلیل فاندامنتال در ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین – BTC و اتریوم – ETH یکی از روش‌های تحلیل و خرید و فروش رمز ارز ها در کنار تحلیل تکنیکال است.

    زمانی که صحبت از ترید و کسب سود از طریق معامله گری می‌شود، چه در بازارهای سنتی مانند بورس سهام و چه در بازارهای نوظهور مانند ارزهای دیجیتال، علم دقیقی وجود ندارد. اگر چنین بود، برترین بازیگران وال استریت تاکنون به این فرمول رسیده بودند و آن را اعلام می‌کردند. در عوض آنچه که ما در اختیار داریم، طیف وسیعی از ابزارها و روش‌های معرفی شده و مورد استفاده توسط تریدرها و سرمایه‌گذاران است. در بازار رمز ارز ها مانند بیت کوین و اتریوم نیز اینگونه است و این ابزارها را می‌توان در دو دسته بندی کلی قرار داد: تحلیل تکنیکال – Technical Analysis و تحلیل فاندامنتال – Fundamental Analysis.

    تحلیل فاندامنتال چیست؟

    تحلیل فاندامنتال روشی است که سرمایه‌گذاران و تریدرها با استفاده از آن در تلاشند تا ارزش ذاتی یک دارایی را تعیین کنند. در این روش با مطالعه دقیق عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار بر قیمت یک دارایی به این سوال پاسخ داده می‌شود که آیا ارزش فعلی دارایی مورد مطالعه کمتر از ارزش ذاتی آن است یا خیر؟ نتیجه این مطالعه می‌تواند به داشتن استراتژی مناسب برای سرمایه‌گذاری در یک دارایی کمک کند.

    تحلیل فاندامنتال چیست

    به عنوان مثال، اگر به سرمایه‌گذاری در یک شرکت علاقه‌مند شدید، ابتدا می‌توانید مواردی مانند درآمد شرکت، ترازنامه، صورت‌های مالی و گردش پول مربوط به آن شرکت را مطالعه کنید تا نسبت به سلامت مالی آن اطمینان خاطر حاصل نمایید. سپس ممکن است که به صنعتی که شرکت در آن حوزه فعال است، نگاهی بیندازید. به عنوان مثال تحقیق کنید که رقبا چه کسانی هستند؟ جامعه هدف را چه افرادی تشکیل می‌دهند؟ آیا صنعت مربوطه در حال گسترش است؟ حتی می‌توانید مطالعات خود را گسترده‌تر کنید تا ملاحظات اقتصادی مانند نرخ بهره و تورم را در تحلیل خود دخیل نمایید.

    موارد بالا همان چیزی است که به عنوان یک رویکرد از پایین به بالا شناخته می‌شود: شما با شرکتی که به آن علاقه‌مند هستید شروع می‌کنید و تلاش می‌کنید تا فهم خود را در اقتصاد گسترش دهید. اما روش برعکس این قضیه نیز وجود دارد و شما می‌توانید با یک رویکرد از بالا به پایین، به نتیجه یکسان برسید.

    هدف نهایی تحلیل فاندامنتال، تجزیه و تحلیل ارزش و قیمت ذاتی یک دارایی و مقایسه آن با قیمت فعلی است. اگر ارزش ذاتی از ارزش فعلی بیشتر باشد، می‌توان نتیجه گرفت که قیمت فعلی دارایی مدنظر ارزان است. در سمت مقابل اگر ارزش ذاتی کمتر از ارزش فعلی باشد، قیمت فعلی دارایی مدنظر گران محسوب می‌شود. با داشتن چنین اطلاعات مناسبی، می‌توان در مورد خرید یا فروش آن دارایی تصمیم‌گیری آگاهانه‌ای داشت. این روش در تمامی بازارها مانند بورس سهام، فارکس و یا بیت کوین و اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال ممکن است ولی رویکرد متفاوتی دارد.

    تفاوت تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال

    تریدرها و سرمایه‌گذاران تازه وارد به بازارهایی مانند بورس سهام، فارکس، ارزهای دیجیتال و … غالبا در انتخاب رویکرد معاملاتی خود دچار سرگیجه می‌شوند. تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال در سمت مقابل هم قرار دارند و برای تحلیل دارایی‌های مختلف به روش‌های متفاوتی متکی هستند. در عین حال، هر دو تحلیل، داده‌هایی را برای تسهیل معامله و تریدینگ و خرید و فروش ارائه می‌دهند. پس کدام یک بهتر است؟

    مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

    برای پاسخ به این سوال بهتر است که ببینیم هر کدام از این تحلیل‌ها چه نتیجه‌ای را در اختیار معامله‌گر قرار می‌دهند. تحلیلگران فاندامنتال بر این باورند که قیمت فعلی یک دارایی لزوما نشانگر ارزش واقعی آن دارایی نیست. این ایدئولوژی اساس تصمیمات سرمایه‌گذاری در تحلیل فاندامنتال است.

    در سمت مقابل، تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که حرکت بعدی قیمت را می‌توان تا حدودی از طریق عملکرد قیمت در گذشته و حجم معاملات پیدا کرد. آن‌ها خود را مانند تحلیلگران فاندامنتال با مطالعه عوامل بیرونی سرگرم نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند که روی نمودارهای قیمت، الگوها و روند بازار تمرکز کنند. هدف تحلیلگران تکنیکال، شناسایی نقاط ایده‌آل برای ورود و خروج به یک دارایی است.

    طرفداران فرضیه بازار کارا (Efficient-Market Hypothesis) بر این باورند که غیرممکن است بتوان با استفاده از تحلیل تکنیکال به تنهایی به صورت پیوسته موفق بود. در این فرضیه، بازار کارا به بازاری گفته می‌شود که در آن اطلاعات با سرعت بالایی بر قیمت سهام تاثیر می‌گذارد و قیمت‌ها خود را با توجه به این اطلاعات تعدیل می‌کنند.

    به طور کلی، زمان ثابت کرده است که در تمامی بازارها مانند بورس سهام و ارزهای دیجیتال، هیچ استراتژی بهتر از زوج تحلیل تکنیکال و فاندامنتال وجود ندارد، زیرا این روش‌ها به خوبی ادراک ما را نسبت به زمینه‌های مختلف یک بازار مالی افزایش می‌دهند. برخی از افراد ممکن است سبک معاملاتی منحصربفرد خود را استفاده کنند، اما در عمل، بسیاری از تریدرها از یک یا ترکیب این دو روش تحلیلی در معاملات خود استفاده می‌کنند. این روش‌ها هم در تحلیل‌های کوتاه مدت و هم در تحلیل‌های بلند مدت قابل استفاده هستند.

    اندیکاتورهای محبوب در تحلیل فاندامنتال

    در تحلیل فاندامنتال ما به دنبال استفاده از الگوهای کندل استیک، اندیکاتور مک دی – MACD و یا شاخص قدرت نسبی – RSI نیستیم، بلکه تحلیل فاندامنتال ابزار مخصوص خود را دارد. در این قسمت، برخی از این ابزارها و اندیکاتورها را معرفی می‌کنیم.

    سود هر سهم – EPS

    سود هر سهم یا EPS معیار مشخصی برای سودآوری یک شرکت است و به ما می‌گوید که چقدر از سود شرکت به هر سهم تعلق می‌گیرد. فرمول محاسبه EPS به صورت زیر است:

    تعداد کل سهام / درآمد خالص شرکت

    فرض کنید که سود خالص یک شرکت با 200,000 سهم، 1 میلیارد دلار است. در این حالت سود اختصاص یافته به هر سهم 5 دلار خواهد بود. اگرچه محاسبه EPS بسیار ساده است، اما این شاخص ابزار قدرتمندی برای درک بهتر پتانسیل یک دارایی است. شرکت‌های دارای EPS بالا و یا رو به افزایش، عموما گزینه جذاب‌تری برای سرمایه‌گذاری و معامله‌گری هستند.

    مانند همه شاخص‌ها، ابزار EPS نیز نباید تنها تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ معیاری باشد که برای ارزش‌گذاری آینده یک دارایی استفاده شود. این ابزار در کنار سایر شاخص‌ها حداکثر کارایی خود را دارد.

    نسبت قیمت به درآمد – P/E

    نسبت قیمت به درآمد یا P/E یکی از ابزارهای مهم برای ارزش‌گذاری سهام شرکت‌هاست. این نسبت از تقسیم قیمت فعلی یک سهم بر سود هر سهم (EPS) به دست می‌آید:

    شرکت ذکر شده در مثال تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ قبلی را به یاد آورید. سود هر سهم این شرکت 5 دلار بود. اگر اکنون قیمت هر سهم این شرکت 10 دلار باشد، نسبت P/E این سهم 2 خواهد بود. اما این به چه معناست؟ این شاخص تا حد زیادی به بقیه تحقیقات انجام شده بستگی دارد.

    بسیاری از افراد از نسبت P/E به منظور تعیین اینکه آیا قیمت فعلی بالاتر و یا پایین‌تر از ارزش ذاتی است، استفاده می‌کنند. هرچه نسبت P/E بالاتر باشد، می‌توان اینگونه برداشت کرد که قیمت دارایی مدنظر گران‌تر است. از طرفی، بهتر است همواره نسبت قیمت به درآمد شرکت‌های یک صنعت مشخص را با هم مقایسه کنید و ببینید که کدام سهام کدام شرکت، دارای P/E پایین‌تر و مناسب‌تری برای سرمایه‌گذاری است. باز هم ذکر این نکته ضروری است که این قانون همیشه صادق نیست، بنابراین بهتر است که از این ابزار در کنار سایر ابزارهای کیفی و کمی تحلیل فاندامنتال استفاده کنید.

    نسبت قیمت به ارزش دفتری – P/B

    نسبت P/B بیانگر نسبت قیمت یک سهم به ارزش دفتری آن است. ارزش دفتری – Book Value عبارت است از حاصل تقسیم ارزش ویژه (مجموع حقوق صاحبان سهام) تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ یک شرکت به تعداد سهام آن که نشان دهنده ارزش ترازنامه‌ای شرکت است. نسبت P/B به صورت زیر محاسبه می‌شود:

    ارزش دفتری یک سهم / قیمت یک سهم

    بار دیگر شرکت ذکر شده در مثال بالا را به خاطر بیاورید. فرض می‌کنیم که ارزش دفتری کل شرکت 500,000 دلار است. در این صورت، از آنجایی که مجموعا 200,000 سهم برای این شرکت منتشر شده است، ارزش دفتری هر سهم 2.5 دلار خواهد بود. با داشتن قیمت یک سهم (معادل 10 دلار) و ارزش دفتری هر سهم (2.5 دلار)، نسبت P/B قابل محاسبه و برای شرکت مذکور برابر با 4 خواهد بود. این مقدار مناسب نیست، زیرا بیانگر آن است که در حال حاضر هر سهم این شرکت 4 برابر بیشتر از ارزش واقعی سهم روی کاغذ معامله می‌شود. بنابراین قیمت فعلی این سهم گران است. در صورتی که نسبت P/B کمتر از 1 باشد، می‌توان گفت که سهم مدنظر ارزان و مناسب سرمایه‌گذاری می‌باشد.

    نسبت P/B بیشتر برای شرکت‌های بزرگ کاربرد دارد و در مورد شرکت‌های کوچک با دارایی کم ممکن است دارای خطا باشد.

    تحلیل فاندامنتال در بازار ارزهای دیجیتال

    آنچه تاکنون گفته شد، کاربرد خاصی در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم ندارند. در عوض، برای ارزیابی اطمینان یک پروژه باید به عوامل دیگری رجوع کرد. در این قسمت، تعدادی از ابزار محبوب و مورد استفاده در تحلیل فاندامنتال بازار ارزهای دیجیتال معرفی شده‌اند.

    نسبت ارزش به تراکنش – NVT

    شاخص NVT به شاخص P/E ارزهای دیجیتال معروف است و به سرعت به یکی از شاخص‌های مهم در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. این شاخص از طریق فرمول زیر محاسبه می‌شود:

    ارزش تراکنش‌های روزانه / ارزش شبکه

    نسبت NVT تلاش می‌کند تا تفسیر درستی از ارزش یک شبکه و ارزش تراکنش‌های روزانه آن داشته باشد. فرض کنید که دو ارز مختلف با نام‌های Coin A و Coin B داریم. هر دو ارز دارای ارزش بازار 1 میلیون دلاری هستند. ارز Coin A دارای میانگین ارزش تراکنش‌های روزانه 50 هزار دلاری و ارز Coin B دارای میانگین ارزش تراکنش‌های روزانه 10 هزار دلاری است.

    بنابراین نسبت NVT برای Coin A و Coin B به ترتیب 20 و 100 است. به صورت کلی، ارزهای دارای NVT پایین‌تر دارای قیمت کمتری نسبت به قیمت ذاتی هستند و به عبارتی ارزان‌ترند. در این مثال، ارز Coin A در مقایسه با Coin B دارای ارزش بیشتری برای سرمایه‌گذاری از نگاه شاخص NVT است.

    تعداد آدرس‌های فعال

    برخی از تحلیلگران از تعداد آدرس‌های فعال یک ارز مانند بیت کوین و اتریوم به عنوان شاخصی برای تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کنند. این شاخص به تنهایی نباید مبنای سرمایه‌گذاری و تحلیل فاندامنتال قرار بگیرد، زیرا به راحتی توسط بازیگران یک ارز دیجیتال قابل دستکاری است. به صورت کلی هرچقدر تعداد آدرس‌های فعال یک رمز ارز بیشتر باشد، استفاده از آن بیشتر است و وضعیت فاندامنتال مناسب‌تری برای سرمایه‌گذاری دارد.

    نسبت قیمت به هزینه تمام شده استخراج

    نسبت قیمت به هزینه تمام شده استخراج شاخصی برای ارزهای مبتنی بر الگوریتم اجماع اثبات کار تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ – Proof of Work است که در آن ارزهای دیجیتال از طریق فرآیند ماینینگ تولید می‌شوند. هزینه‌های مربوط به فرآیند استخراج یک ارز دیجیتال شامل هزینه برق و هزینه سخت افزار می‌شود. این نسبت از طریق فرمول زیر قابل محاسبه است:

    هزینه استخراج یک واحد ارز / قیمت یک واحد ارز در بازار

    قیمت یک واحد ارز در بازار همان قیمتی است که اکنون آن ارز روی آن معامله می‌شود. هزینه استخراج یک واحد ارز نیز هزینه‌ای است که برای استخراج یک واحد از آن رمز ارز برای ماینرها تمام می‌شود.

    فرض کنید ارز Coin A روی قیمت 5000 دلار و ارز Coin B روی قیمت 20000 دلار معامله شوند و هزینه تمام شده استخراج هر واحد از این ارزها 10،000 دلار باشد. در این حالت، نسبت قیمت به هزینه تمام شده استخراج برای Coin A و Coin B به ترتیب 0.5 و 2 است. نسبت قیمت به هزینه تمام شده استخراج زیر 1 بیان‌گر آن است که ماینینگ با قیمت فعلی ضررده است. در سمت مقابل از آنجا که این نسبت برای ارز Coin B بیشتر از 1 است، می‌توان گفت که ماین کردن این ارز با قیمت فعلی بسیار پربازده است.

    به صورت کلی، انتظار می‌رود که این نسبت تمایل به حرکت به سمت 1 داشته باشد. برای ارز Coin A، ماینرها تا زمانی که قیمت به سطوح هزینه تمام شده استخراج نرسد، دیگر در ماینینگ شرکت نخواهند کرد. ارز Coin B نیز گزینه جذابی برای ماینرها است و انتظار می‌رود که ماینرها به فعالیت در شبکه این ارز جذب شوند. عکس این قضیه نیز صادق است و ممکن است که قیمت ارز Coin A به قدری افزایش یابد که نسبت به سمت 1 متمایل شود. در سمت دیگر Coin B ممکن است دچار افت قیمت شود و این نسبت به 1 برسد.

    کارآمدی این شاخص همواره مورد بحث بوده است. با این وجود، این شاخص می‌تواند درک خوبی به افراد فعال در حوزه ارزهای دیجیتال در مورد اقتصاد استخراج بدهد.

    وایت پیپر، تیم و نقشه راه

    محبوب‌ترین روش برای تعیین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال، تحقیق در مورد پروژه آن ارز مجازی است. با خواندن وایت پیپر، شما می‌توانید اهداف پروژه، موارد استفاده و فناوری مورد استفاده در آن را متوجه شوید. بررسی سوابق و میزان فعالیت اعضای تیم سازنده پروژه می‌تواند معیار مناسبی برای فهم توانایی تیم یک پروژه در ساخت و گسترش یک ارز دیجیتال باشد. در نهایت مشاهده نقشه راه یک پروژه می‌تواند به شما بگوید که این پروژه در چه مسیری قرار گرفته است. با تحقیقات بیشتر در این مورد می‌توان متوجه شد که آیا این پروژه به اهداف و نقاط عطف خود خواهد رسید یا خیر. بدیهی است که ارزش ذاتی یک پروژه رمز ارز مستقیما وابسته به میزان موفقیت آن پروژه است.

    مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال

    تحلیل فاندامنتال مانند تحلیل تکنیکال نیز مزایا و معایب خاص خودش را دارد. بنابراین برای اینکه بتوانید از این ابزار در معاملات و خرید و فروش‌های خود بهترین استفاده را ببرید، لازم است تا با آن‌ها آشنا شوید.

    مزایا

    تحلیل فاندامنتال یک روش بسیار قوی برای ارزیابی شرکت‌ها است و تحلیل تکنیکال در این زمینه قابل رقابت با تحلیل فاندامنتال نیست. برای سرمایه‌گذاران در سرتاسر دنیا، مطالعه طیف گسترده‌ای از معیارهای کمی و کیفی یک نقطه شروع حیاتی برای هر سرمایه‌گذاری و تجارتی است.

    تحلیل ارزهای دیجیتال

    هر کس قادر به انجام تحلیل فاندامنتال است، زیرا روش‌ها و داده‌های مورد نیاز تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ در این زمینه همواره فراهم است، حداقل در بازارهای سنتی اینگونه است. اما در بازار ارزهای دیجیتال ممکن است اینگونه نباشد، چراکه یافتن برخی از داده‌ها دشوار و یا غیرممکن است و همبستگی سنگینی بین ارزهای مختلف وجود دارد، که ممکن است تحلیل فاندامنتال در این بازار را ناکارآمد سازد.

    در صورت انجام یک تحلیل فاندامنتال درست، به خوبی می‌تواند ارزان تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ بودن و یا گران بودن قیمت یک دارایی را در مقایسه با ارزش ذاتی آن بدست آورد. اسطوره‌های سرمایه‌گذاری مانند وارن بافت و بنجامین گراهام نشان داده‌اند که استفاده درست از تحلیل فاندامنتال، نتایج شگفت انگیزی را به دنبال دارد.

    معایب

    انجام یک تحلیل فاندامنتال ساده و خوب دشوار است. تعیین ارزش ذاتی یک دارایی، فرآیندی وقت گیر است که نیاز به کار بسیار بیشتری نسبت به ارتباط دادن اعداد به یک فرمول دارد. عوامل زیادی در تحلیل فاندامنتال باید ارزیابی شوند و منحنی یادگیری این تحلیل کاملا شیب دار است. علاوه بر این، این تحلیل بیشتر برای معاملات بلند مدت مناسب است.

    تحلیل فاندامنتال از روندهای قدرتمند بازارغافل است، چیزی که تحلیل تکنیکال به خوبی از پس آن بر می‌آید. اقتصاددان مشهور “جان مینارد” در این باره می‌گوید:

    بازار می‌تواند بیشتر از چیزی که تصور کنید، غیرمنطقی باشد.

    تضمینی وجود ندارد که سهامی که قیمت آن‌ها از ارزش ذاتیشان پایین‌تر است، در آینده با افزایش قیمت همراه باشد.

    جمع بندی

    تحلیل فاندامنتال یک روش ثابت شده است و بسیاری از موفق‌ترین سرمایه‌گذاران و تریدرها از آن استفاده می‌کنند. با استفاده درست از این تحلیل، سرمایه‌گذاران نه تنها قادر به تعیین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم و یا بورس سهام خواهند بود، بلکه سرمایه‌گذاری، معامله‌گری و اقتصاد مربوط به آن را بهتر درک خواهند کرد.

    با ترکیب تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، معامله‌گران به خوبی می‌توانند بفهمند که کدام دارایی می‌تواند آن‌ها را به سود برساند. ترکیب این دو تحلیل یک روش محبوب برای افراد فعال در بازارهای سنتی و بازار ارز دیجیتال است.

    با توجه به نوظهور بودن بازار ارزهای دیجیتال، ممکن است که تحلیل فاندامنتال نتایج مطلوبی را در این بازار به همراه نداشته باشد. همیشه خودتان تحقیقات لازم در زمینه تحلیل فاندامنتال را انجام دهید و از داشتن یک استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک پیش از خرید ارز دیجیتال اطمینان حاصل نمایید.

    تحلیل فاندامنتال چیست و چه تفاوتی با تحلیل تکنیکال دارد؟

    fundamental analysis

    در همه‌ی بازارهای مالی، چه بازارهای سنتی و چه بازارهای نوپا از جمله بازار ارز دیجیتال تحلیل وجود دارد، تحلیل جزئی از بازار سرمایه است و نمی‌توان وارد بازار سرمایه شد و از تحلیل استفاده نکرد چرا که تحلیل به سرمایه‌گذار دید بهتری نسبت به خرید و فروش دارایی مورد نظر می‌دهد.

    در بازارهای مالی چند نوع تحلیل داریم :

    • تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
    • تحلیل تکنیکال
    • تحلیل احساسات

    از آنجایی که بازار مورد نظر ما بازار ارزهای دیجیتال است معمولا از تحلیل‌های فاندامنتال و تکنیکال در این بازار بیشترین استفاده را می‌شود.

    در این مقاله سعی داریم تا شما را با تحلیل فاندامنتال آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

    تحلیل فاندامنتال چیست؟

    علم ارزیابی متغیرهای اقتصادی، مالی و دیگر موارد تغییر پذیر درمورد یک دارایی است که باعث می‌شود بتوان ارزش حقیقی فعلی و احتمالی آن را در آینده تعیین کرد.

    به بیانی ساده یعنی تحلیل‌گر با بررسی و تحلیل شرایط یک پروژه یا شرکت از جنبه‌های مختلف، دنبال کردن اخبار و رویدادهای مهم آن، آنالیز تمام جوانب و عوامل موثر بر آن به‌طوری که ارزش ذاتی و پتانسیل‌های بالقوه آن را تشخیص داد تحلیل فاندامنتال گفته می‌شود.

    عوامل موثر در تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال

    • مارکت‌کپ یا ارزش کل بازار: مارکت‌کپ که مقدار آن برای هر ارز درسایت coinmarketcap.com مشخص شده‌است، مقدار کل سرمایه درحال گردش آن ارز بر حسب دلار را نشان می‌دهد.
    • حجم معاملات: میزان حجم معاملات یک ارز در ۲۴ ساعت گذشته
    • پارامتر NVT: نسبت ارزش کل شبکه به حجم تراکنش‌های آن
    • میزان به‌صرفه بودن استخراج ارز: مقایسه قیمت ارزهای دیجیتالی قابل استخراج با مقدار هزینه‌ای که برای استخراج آن‌ها مور نیاز است.
    • نوع پروژه و آینده آن (بررسی وایت‌پیپر ارز)
    • مورد قبول بودن توسط کشورها وشرکت‌های دیگر
    • اخبار سیاسی و اقتصادی

    تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال

    تحلیل فاندامنتال روشی بسیار قوی نسبت به تحلیل تکنیکال

    تفاوت اصلی این دو تحلیل در نوع نگرش آن‌ها به نوسانات قیمت و تفسیر آن است:

    • اساس کار تحلیل تکنیکال پیش‌بینی قیمت ارز در آینده با توجه به قیمت‌های آن در گذشته است در حالی‌که تحلیل فاندامنتال براساس پیش‌بینی برمبنای رخدادهای واقعی است.
    • نتایج تحلیل تکنیکال بیشتر کاربرد کوتاه مدت دارد اما تحلیل فاندامنتال برای مدت زمان طولانی‌تر، جامع ‌تر و مفیدتر است.
    • در تحلیل تکنیکال مبنا روند قیمت و حجم معاملات است و دلایل تغییر قیمت نادیده گرفته‌می‌شود اما در تحلیل فاندامنتال همه عواملی که منجر به تغییر قیمت ارز شده مورد بررسی قرارمی‌گیرد تا ارزش جاری و آینده ارز در برابر یکدیگر به‌دست آید.

    مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال

    تحلیل بنیادی مانند تحلیل تکنیکال مزایا و معایبی دارد برای این‌که بتوانید از این ابزار در معاملات خود بهترین استفاده را ببرید لازم است با آن‌ها آشنا شوید:

    مزایا

    • تحلیلی بسیار قدرتمند برای ارزیابی یک پروژه سهام یا ارز دیجیتال
    • امکان یافتن سهام یا ارزهایی که زیر قیمت واقعی خود معامله می‌شوند

    معایب

    • کاری زمان‌بر و طاقت فرسا (پیچیده بودن این تحلیل)
    • مناسب نبودن برای معاملات کوتاه مدت (مشخص نبودن دقیق نقطه ورود یا خروج)
    • امکان تاثیر گذاشتن تحولات سیاسی و حوادث گوناگون به شکل منفی برروی تحلیل فاندامنتال در طولانی مدت

    سخن پایانی

    بااستفاده از تحلیل فاندامنتال یا بنیادی شما می‌توانید با بررسی دقیق دارایی مورد نظر برای آن ارزش کمی تعریف کنید و با مقایسه با قیمت فعلی آن بتوانید نتیجه بگیرید آیا این دارایی مناسب خرید و فروش یا سرمایه گذاری است یا خیر؟

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا