نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال
الگوهای تغییر روند در آموزش فارکس فرمت های خاصی از پرایس اکشن هستند که اکثرا تریدرها از آنها استفاده می کنند.منظور از الگوهای برگشت قیمت، همانطور که از عنوان آن پیداست، تغییر جهت روند جاری است که میتواند نزولی یا صعودی باشد.
برای مثال، اگر از لحاظ پرایس اکشن (رفتار قیمت) روند فعلی بازار صعودی باشد، این الگوها باید نشانی از پایان این روند باشند. به عبارت دیگر، روند نزولی باید آغاز شود.
تغییر جهتهای قیمت را میتوان به سادگی روی نمودار تشخیص داد. اگرچه معاملهگران مبتدی معمولا زمانی متوجه آنها میشوند که کاملا شکل گرفتهاند.
در این مقاله به منظور کمک به معاملهگران در شناسایی به موقع تغییر روندها، به انواع متداول الگوهای بازگشت قیمت پرداخته میشود.
رایجترین الگوهای تغییر روند
الگوهای تغییر روند بسیاری وجود دارند که در ادامه تعدادی از متداولترین آنها بیان میشوند:
- سقفهای دوقلو و کفهای دوقلو
- سقفهای سهقلو و کفهای سهقلو
- سر و شانه و سر و شانه معکوس
- گوه صعودی و گوه نزولی
هر یک از این الگوهای تغییر روند در طول یک دوره معاملاتی چندین مرتبه تشکیل میشوند.
اما تشکیل شدن این الگوها به چند ویژگی مختلف بستگی دارد. یکی از این مشخصهها پرایس اکشن است و دیگری نوسانات بازار.
نحوه شناسایی الگوهای تغییر روند
یکی از بهترین روشهای تشخیص الگوهای تغییر روند، شناسایی آنها از طریق پرایس اکشن است.
پرایس اکشن به معاملهگر کمک میکند که هم تغییر روندها را شناسایی کند و هم ادامه روند را تشخیص دهد.
زمانی که به دنبال سیگنالی مبنی بر تغییر روند هستید، رفتار قیمت پیرامون سقف و کفهای گذشته، روندهای حمایتی و مقاومتی و سطوح تلاقی اهمیت بسیار بالایی پیدا میکند. بعلاوه، الگوهای کندلاستیک (نمودار شمعی) مانند دوجی، کندل پوششی (Engulfing) یا پینبارها میتوانند اعتبار تغییر روند در حال شکلگیری را افزایش دهند.
تمام موارد فوق میتوانند نشانههایی مبنی بر خستگی حرکت در جهت روند فعلی و تغییر جهت قیمت باشند. معمولا خستگی با یک دوره از حرکات خنثی همراه میشود که خود میتواند نشانی دیگر از تغییر روند پیش رو باشد.
معاملهگران فارکس میتوانند جهت اعتبارسنجی سیگنالهای تغییر روند، از تعدادی از اندیکاتورها مانند RSI و نوارهای بولینجر نیز استفاده کنند. در این صورت باید در اندیکاتور RSI شرایط اشباع خرید و اشباع فروش را در سطوح ۳۰ و ۷۰ درصدی آن بررسی کنید و یا اینکه میزان انحراف یا گذر قیمت از نوارهای بولینجر را در نظر بگیرید.
همچنین ابزار فیبوناچی انبساطی (Fibonacci Extension) نیز میتواند در تحلیلهای پرایس اکشن مفید باشد. برای مثال، اگر قیمت به سطح ۲٫۶۱۸ درصدی فیبوناچی انبساطی برسد، شرایط برای تغییر روند مساعد است.
چگونه به هنگام تغییر روندها معامله کنیم
زمانی که هر یک از شرایط مذکور سیگنالی برای تغییر روند صادر کردند، بایستی به دنبال حرکت قیمت و شکست سطوح در جهت مخالف باشید.
روشهای مختلفی برای معامله کردن در شرایط تغییر روند وجود دارد. میتوان برای بازگشت قیمت به سطح حمایتی یا مقاومتی شکسته شده منتظر ماند و سپس به معامله ورود کرد. یکی از سطوحی که خوب است شکست آنها مد نظر قرار گیرد، شکست خط گردن است.
خط گردن یک ناحیه مورب حمایتی یا مقاومتی یا یک خط روند است. قیمت پیش از شکستن این ناحیه برای مدتی در طول آن حرکت میکند. در مثالی از این روش، ما به دنبال ضعیف شدن این خط روند و شکست آن برای شروع یک تغییر روند هستیم تا به دنبال آن یک معامله انجام دهیم.
یک نمونه موقعیت برای معامله”
یک معاملهگر فارکس در صورت تسلط روی پرایس اکشن میتواند به آسانی نواحی مقاومتی اصلی و عدم توانایی قیمت در عبور از آن را تشخیص دهد، که این حالت میتواند نشانی از یک تغییر روند در آینده باشد.
فرض کنید یک الگوی سقف دوقلو در نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال انتهای یک روند صعودی و زیر یک منطقه مقاومتی قوی پرایس اکشنی از تایم فریم های بالاتر را مشاهده می کنید، این الگو نشانی از تغییر روند است. همچنین الگوی کندلاستیک دوجی در همان سقف دوقلو نیز تشکیل شده. بعلاوه به دنبال دوجی، الگوی مرد آویزان (Hanging man) و سپس کندل پوششی نیز شکل گرفتهاند که همگی تائیدی برای تغییر روند محسوب میشوند.
به دنبال تمام موارد فوق، قیمت در ادامه حرکت خود از سقف های دوقلو به سمت پایین(خلاف روند صعودی اخیر) یک منطقه مقاومتی را شکسته و در ادامه قیمت مجددا از زیر به آن منطقه بازگشت نموده است. در این حالت شما می توانید وضعیت بازار را برای تغییر روند مورد بررسی قرار دهید.
این نمونه یک روش محتاطانه برای معامله کردن با استفاده از شکست خط مقاومتی در الگوی سقف دوقلو و تغییر روند است. ممکن است یک معاملهگر بدون ملاحظه و بیپروا از همان ابتدا وارد معامله شود، اما در نظر داشته باشید که خیلی از مواقع شکست سطوح ممکن است کاذب باشد. یکی از مهمترین نکات در استفاده از الگوها این است که بدانید الگوی مورد نظر در نزدیکی یک سطح مقاومتی یا حمایتی قرار گرفته است.برای تشخیص سطوح قوی تغییر روند توصیه می کنیم مقاله” چگونه سطوح قوی تغییر روند را شناسایی کنیم؟ “را مطالعه نمایید.
تشخیص پایان روند نزولی و صعودی با الگوی کندل اینگالف
در این مطلب قصد داریم در مورد کندل اینگالف صحبت کنیم. کندل اینگالف های گاوی در پایان یک روند نزولی ظاهر می شوند و آغازگر روند صعودی هستند.
بسیاری از تریدرها به دنبال فرمولی جادویی برای پیش بینی بازار، مخصوصا تشخیص زمان پایان یک روند نزولی هستند. اما واقعیت این است که هیچ فرمول جادویی، اندیکاتور یا الگوی کندلی وجود ندارد که به طور قطع به شما بگوید که روند نزولی تمام شده و صعود آغاز خواهد شد. تنها چیزی که وجود دارد، نشانه هایی است که به ما در مورد پایان یک روند هشدار می دهند و اگر تعدادی از آنها به طور همزمان ظاهر شوند، اطمینان بیشتری در مورد تحلیل وجود خواهد داشت. الگوی کندل اینگالف یکی از این نشانه ها است.
آنچه در این مطلب می خوانیم ☜
الگوی کندل اینگالف گاوی چیست؟
الگوی کندل استیک اینگالف صعودی یا گاوی ، یک کندل سبز رنگ است که پایین تر از قیمت بسته شده کندل قرمز روز قبل باز می شود و بالاتر از نقطه باز شده کندل روز قبل بسته می شود. بدین شکل تصور کنید که بعد از یک کندل قرمز کوچک (نشان از روند نزولی)، یک کندل سبز بلند ظاهر شود. این کندل سبز که نشان از روند گاوی دارد، کندل قرمز قبلی را به صورت کامل می پوشاند. تصویر این الگو را در شکل زیر می بینید.
شمایی از الگوی کندل اینگالف
درک و تفسیر الگوی اینگالف گاوی
الگوی کندل اینگالف گاوی، یک الگو با دو کندل به صورت بازگشتی است. بدین صورت که کندل دوم، کندل قرمز اولی را اینگالف (احاطه) می کند. البته در این اینگالف تنها باید به بدنه کندل دقت کرد. بررسی سایه نیاز نیست. این الگو در یک روند نزولی ظاهر می شود و نشانه بازگشت روند صعودی است. تفسیر این الگو بدین صورت است که در روز بعد از شکل گیری کندل کوچک قرمز، هنوز جو و فشار نزولی بالاست. این باعث باز شدن قیمت در زیر نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال قیمت بسته شده کندل قبلی می شود. ولی کم کم فشار خرید افزایش می یابد. تا جایی که از قیمت باز شده روز قبل نیز بالاتر می رود. این موضوع نشان از قدرت بلامنازع خریداران است.
الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟
شکل گیری الگوی اینگالف صعودی به این سادگی نیست که یک کندل قرمز کوچک شکل بگیرد و روز بعد کندل سبز بلند داشته باشیم. بلکه همانطور که گفته شد، قیمت باز شده در روز دوم باید پایین تر از قیمت بسته شده روز اول باشد. بدین صورت، یک شکاف یا اصطلاحا گپ (Gap) باید به وجود بیاید. اگر این گپ نباشد، کندل دوم نمی تواند کندل اول را به طور کامل بپوشاند. بدین صورت می توان گفت که روز اول، بازار دست خرس ها یا فروشندگان است. روز دوم نیز بازار با تسلط خرس ها باز می شود. ولی با هجوم گاوها به پایان می رسد.
کندل دوم (سبز) عموما باید سایه بالایی (Upper Shadow) کوتاهی داشته باشد. البته اگر سایه وجود داشته باشد. این یعنی از زمانی که گاوها تسلط بازار را به دست می گیرند، تا انتهای روز قدرت دست آنها است. به بیان دیگر، بازار در شرایطی بسته می شود که قیمت همچنان در حال صعود بوده است. این سایه بالایی کوتاه، احتمال سبز بودن کندل روز سوم را نیز بالا می برد. ولی از طرف دیگر، می توان انتظار کندل قرمز در روز سوم را نیز داشت. چرا که این الگوی اینگالف (که نشان از تغییر روند است) مورد توجه تریدرها و فعالان بازار قرار می گیرد. تریدرها از این وضعیت استفاده می کنند و به همین خاطر ممکن است در روز سوم، فشار فروش بالا برود.
کندل اینگالف گاوی در مقابل اینگالف خرسی
الگوهای اینگالف خرسی و گاوی دقیقا متضاد یکدیگر هستند. اینگالف خرسی، بر خلاف الگوی گاوی در پایان روند صعودی ظاهر می شود و نشان دهنده شروع روند نزولی است. کندل اول در این الگو، سبز کوچک است. کندل دوم نیز یک کندل قرمز بلند تر است که کندل اول را احاطه می کند. در کندل دوم، سایه پایینی باید کوتاه باشد. (در صورت وجود سایه).
نمونه هایی از الگوی اینگالف گاوی
به عنوان نمونه ای از این الگو می توان به سهام فیلیپ موریس نگاهی انداخت. در سال 2011، سهام این شرکت در روند صعودی خوبی قرار داشت. ولی در اوایل 2012، در وضعیت نزولی قرار گرفت. تا اینکه یک کندل اینگالف گاوی ظاهر شد و نشان داد که گاوها هنوز زنده اند و موج صعودی بعدی در راه است. این نمودار در تصویر زیر مشخص شده است.
نمودار فیلیپ موریس
در زمان ظهور کندل اینگالف چه کار کنیم؟
حال که به طور کامل این الگو را شرح دادیم، نوبت آن رسیده تا نحوه عمل را نیز مشخص کنیم. چرا که تریدرها در نهایت دوست دارند بدانند آیا پس از ظهور اینگالف صعودی باید اقدام به خرید کنند یا خیر. در این زمان باید گفت که اگر حجم معاملات همزمان با رشد قیمت افزایش داشته باشد، می توان انتظار افزایش بیشتر قیمت را داشت. البته تریدر های محافظه کار ممکن است روز بعد را نیز به تماشا بنشینند و هیچ کاری انجام ندهند. تا از شروع روند صعودی مطمئن شوند.
محدودیت های اینگالف
با اینکه الگوی اینگالف گاوی می تواند سیگنال قدرتمندی ارائه دهد، ولی صد در صد نیست. این الگو زمانی بیشتر استفاده می شود که در پایان یک روند نزولی قرار گیرد و پرایس اکشن نیز پایان این روند را تایید کند. اگر پرایس اکشن متلاطم و نامطمئن باشد، میزان اطمینان از الگوی اینگالف کم می شود. (حتی اگر قیمت بالا برود). از طرف دیگر، کندل دوم در این الگو ممکن است بسیار بلند باشد. در نتیجه، استاپ لاس تریدر باید بسیار فاصله بگیرد. البته این در صورتی است که بخواهد از این الگو سود ببرد. این موضوع یعنی ریسک بالا. در حالی که سود سرشاری در مقابل این ریسک نصیب وی نمی شود.
به طور کلی، تعیین میزان سود از این الگو سخت است. مخصوصا اینکه این الگو تارگت قیمتی نمی دهد. به جای آن، تریدرها باید از ابزارهای دیگر مانند تحلیل روند یا اندیکاتورها بهره ببرند تا بتوانند تارگت تعیین کنند.
جمع بندی مبحث کندل اینگالف
اینگالف سیگنال مناسبی است، ولی به شرط آنکه بتوان از آن استفاده مفید برد. همچون دیگر الگوها و ابزارهایی که در وبلاگ والبی معرفی کرده ایم، باید بگوییم این الگو را نباید به تنهایی استفاده نمود. بلکه باید از ابزارهای گوناگون جهت حصول اطمینان استفاده کرد. امیدواریم از این مطلب استفاده لازم را برده باشید. لطفا نظر خود را در قسمت درج دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
بخشی از آموزش های مربوط به تحلیل تکنیکال کلاسیک، مبحث الگوهای نموداری یا الگوهای قیمتی در روند سهام هست. توصیه می شود حتی اگر تمایلی به یادگیری تحلیل گری پیشرفته بازار سرمایه ندارید، اما حداقل به عنوان معامله گر به این الگوها توجه کنید و آن ها را یاد بگیرید به نحوی که بتوانید، در نمودارهای مختلف آن را تشخیص دهید و روند را پیش بینی کنید. چرا که در تعیین و تشخیص سیگنال ها و نقاط مناسب خرید و فروش بسیار کارآمد می باشند.
فراگیری این الگوها راحت است و درصورت یادگیری به راحتی در نمودار سهام قابل تشخیص است، از این رو یکی از مباحث جذاب در تحلیل تکنیکال به شمار می رود.
ویژگی مهم الگوهای قیمتی آن است که اولا از حرکات نامنظم قیمت روی نمودار به دست می آیند و ثانیا تکرار شونده هستند.
در کتاب ها و منابع مختلف، الگوهای متفاوتی معرفی شده است. اما به مرور زمان بعضی از این الگو ها کاربرد بیشتری داشتند و از اعتبار بیشتری برخوردارند.
از الگوهای نموداری شامل الگو های بازگشتی و ادامه دهنده می توان به الگوهای زیر اشاره کرد.
الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و پرچم سه گوش یا آویز، الگوی کف دوگانه و قله دو گانه یا پولبک ها، الگوی مثلث، الگوی کنج یا گوه و الگوی مستطیل
به طورکلی این هفت الگو کاربرد بیشتری برای معامله گران و تحلیل گران سایر بازارهای سرمایه دارند.
نکته مهم آن است که وجود این الگوها پیش بینی قطعی را به دست نمی دهد. بلکه این ها صرفا ابزاری هستند که در تحلیل روند به ما کمک می کنند.
در تصاویر زیر به طور خلاصه شمای کلی هر الگو را مشاهده خواهید کرد.
الگوی سر و شانه
الگوی فنجان و دسته
الگوی پرچم
الگوی کنج یا گوه
الگوی مستطیل
الگوی مثلث
پولبک ها
این تصاویر صرفا جهت آشنایی شما عزیزان با شکل کلی این الگوهاست و قطعا در مرحله آموزش نکات زیادی در باره ی این الگوهای هفت گانه وجود دارد که می بایست بررسی شوند.
الگوی سر و شانه چیست؟
باید بدانیم که یکی از الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال به تریدرها کمک میکند، حال در هر بازاری، الگوی سر و شانه میباشد. این الگو هم مانند دیگر الگوها مثل الگوی هارمونیک و الگوی پین بار و غیره، کمک کننده تریدر در تحلیل بازار ارز دیجیتال میباشد. تیم توکن باز در این مقاله قصد دارد به بررسی الگو سر و شانه بپردازد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
الگوی سر و شانه چیست؟
در تعریف این الگو میتوانیم اینگونه بگوییم که الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یکی از بنیادیترین الگوهای تحلیل تکنیکال به شمار میرود. از این الگو هم در بازار ارزهای دیجیتال و هم در بازارهای مالی میتوان بهره جست که تشخیص آن برای تریدر بسیار سهل است و برای کار امری دشوار نخواهد بود.
این الگو متشکل از یک خط گردن یا مبنا و سه قله است. نحوهٔ قرارگیری قلهها به گونهای است که قلهٔ میانی در بالاترین قسمت، نسبت به دیگر قلهها قرار دارد. برای فهم بهتر این موضوع میتوانیم با بهره جویی از نام این الگو آن را انسانی در نظر بگیرم به صورت ایستاده که قلهٔ وسط خود انسان و دو قلهٔ دیگر شانههای وی هستند که خط مبنا یا گردن از بین آنان عبور میکند.
باید بدانیم که این الگو، در نمودارهای قیمت، الگویی نزولی تلقی میشود که نمایانگر تغییر روند صعودی به نزولی است؛ پس هرگاه این الگو رویت شد باید منتظر ریزش قیمت باشیم.
چگونگی تشخیص الگوی سر و شانه
باید بدانیم که چگونه میتوان الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد. در این بخش قصد داریم به شرح آن بپردازیم.
نحوه جایگیری الگوی سر و شانه
- شانه سمت چپ: بالا رفتن قیمت، تشکیل قله و نزول قیمت
- شانه سمت راست: موجب کم شدن دوبارهٔ قیمت میشود. صعودی یا بالا رفتن برای ایجاد قله راست الگو سر و شانه است که از قله سر کوتاهتر میباشد و بعد از آن روند نزولی شدید قیمت را در پی دارد.
- سر: بالا رفتن دوبارهٔ قیمت و به وجود آمدن قلهای بالاتر از شانهها
نحوه جایگیری الگوی سر و شانه معکوس
- شانه سمت چپ: نزول قیمت به وجود می آید و در پی آن دره تشکیل می شود و سبب بالا رفتن قیمت می شود.
- شانه سمت راست: صعود را تجربه کرده و پس از آن نزول قیمت خواهد داشت به طوری که به دره سمت راست شوک میدهد.
- سر: کم شدن مجدد قیمت تا هنگامی که درهای پایینتر به وجود آید.
باید این نکته را یاد آور شویم که این الگوی خیلی کم و به ندرت به وجود می آید و امکان دارد میان سر و شانه های این الگو، حرکت های دیگری نیز رویت شود. اما نکته ای مهم که باید بدان دقت کنیم آن است که روند پیش از الگوی سر و شانه صعودی می باشد و لازم است زمان تشخیص و شناسایی این الگو به روند پیشین آن نیز دقت داشته باشیم.
در ارتباط با الگوی سر و شانهٔ کف میتوانیم اینگونه بیان کنیم که همچون الگوی Head And Shoulders بسیار کم، به صورت شمایل ماه کامل دیده میشوند. همچنین باید بدانیم از روند پیش رو نباید غافل شد، که روندی نزولی بوده است.
ترسیم کردن خط گردن
باید بدانیم خط مبنا یا گردن (neckline)، سطوح حمایت یا مقاومتی میباشد که معاملهگر برای معین نمودن محدودههای مطلوب به جهت سفارش گذاری از آن بهره میجوید. لازم است بدانیم که روند نزولی و شکسته شدن خط حمایت هنگامی اتفاق میافتد که شانه سمت راست، در زیر خط مبنا قرار گرفته باشد.
در الگو سر و شانه کف، شاهد رویکردی معکوس هستیم؛ یعنی شانه سمت راست در اوج یا بالای خط مبنا قرار خواهد گرفت که در آن هنگام سطح مقاومت درهم شکسته میشود و روند افزایشی خواهد شد.
اما اگر بخواهیم خط مبنا را در الگوی سر و شانه ترسیم کنیم. نخست مستلزم به آنیم که شانه راست و چپ الگو را در نمودار معین و شناسایی کنیم که در اینجا کف قیمت پس از شانه چپ به همراه کف قیمت شانه راست به هم اتصال پیدا می کنند تا خط مبنا یا گردن ترسیم شود. لازم است بدانیم در الگوی کف نیز باید اوج قیمت ها پس از اتصال به سر ترسیم خط گردن را رقم می زنند.
تمایزهای الگوهای سر و شانه، سقف و کف
باید بدانیم که در الگوی برگشتی سر و شانه وارونه نیز، شکسته شدن خط مبنا برای تکامل آن امری ضروری تلقی میشود. ضمن آنکه راهکارهای محاسبه و به دست آوردن قیمتهای هدف همانند الگوی سر و شانههای سقف میباشد. اما باید بدانیم صرفاً و تنها تمایز جزئی که در کف قادر است موجود باشد، این است که کشش و تمایل بیشتری برای حرکات برگشتی به سوی مبنا وجود دارد که این تمایل پس از موج نزولی رخ میدهد.
رویکرد مطلوبتر برای ارزیابی این تمایز، آن است که هر بازاری بعد از تنها یک رکود قادر خواهد بود که سقوط کند. کم شدن تقاضا یا میل کاربران برای خرید، عموماً بازار را به سوی نزول سوق و هدایت خواهد کرد. اما نباید از این موضوع غافل شد که بازار پس از رکود و ناکارایی قادر نخواهد بود که به طور ناگهانی روندی صعود در پیش گیرد. این امر زمانی صورت میپذیرد که قیمتها در صورت ارجحیت پیدا کردن تقاضا بر عرضه و هجوم کثرت خریداران نسبت به فروشندگان باشد.
مشکلات ترید با الگوی سر و شانه
لازم است بر این موضوع واقف آییم که هر اندیکاتور یا اسیلاتور میتواند از ایرادت جزئی برخوردار باشد. به همین منظور برخی از ایرادات این الگو به هنگام ترید را برای شما کاربران شرح خواهیم داد.
آموزش الگوهای هارمونیک پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آنها
الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) چیست؟ الگوهای هارمونیک، الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است. زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید. ما در این مقاله قصد داریم به آموزش مهم ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال که جزو الگوهای هارمونیک پیشرفته هستند و همچنین نحوه تشخیص الگوهای هارمونیک بپردازیم.
مهم ترین الگوهای هارمونیک پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است. الگوهای هارمونیک همیشه در حال تکرار در بازار می باشند و تحلیلگران زمانی که این الگوها را چه در زمان شکلگیری و چه در زمان تکمیل مشاهده کنند با بکارگیری نسبتهای فیبوناچی از این الگوها در معاملات خود استفاده میکند.
در واقع، با استفاده از اعداد فیبوناچی میتوان نقاط دقیق بازگشتی را برروی الگوهای قیمتی هندسی مشخص کرد و همچنین معاملات هارمونیک سعی در نمایش حرکات بعدی قیمت سهم دارند و اعتقاد دارند الگوها در نمودار تکرار میشوند.
الگوهای هارمونیک اصلی متشکل از پنج نقطه می باشند و الگوهایی مانند الگوی ABC و ABCD که نشات گرفته از این الگو اند به ترتیب سه و چهار نقطهای می باشند و تمامی الگوهای اصلی که شامل ۵ نقطه هستند (XABCD) در خود دارای الگوی سه نقطهای (ABC) می باشند. قوانین و ساختار در الگوهای اصلی یکسان می باشد و در اندازهی اصلاع و محل قرارگیری پنج نقطهی الگو متفاوت هستند. در صورتی که شما یک الگو را به خوبی درک کنید و آن را یادبگیرید میتوانید الگوهای دیگر را هم تشخیص داده و با استفاده از سیگنالهای که از این الگوها دریافت می کنید به معامله بپردازید.
انواع الگوهای هارمونیک پیشرفته
الگوهای هارمونیک که هر کدام از آنها در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند به طور کلی بصورت زیر می باشند:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه
- الگوی هارمونیک خفاش
- الگوی هارمونیک ABC صعودی/ نزولی
- الگوی هارمونیک خرچنگ
- الگوی هارمونیک سایفر (Cypher)
- الگوی هارمونیک کوسه
- الگوی هارمونیک AB = CD
- الگوی هارمونیک سه حرکته (Three Drive)
در بین انواع الگوهای هارمونیک پرطرفدارترین و مهم ترین الگوهای هارمونیک پیشرفته در 4 الگوی زیر تقسیم بندی می شوند و تصویر کلی آنها نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال هم به صورت زیر می باشد:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
- الگوی هارمونیک خفاش (bat)
- الگوی هارمونیک خرچنگ (crab)
آموزش الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
در الگوی گارتلی (Gartley) که یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک می باشد، الگوی صعودی (گاوی bullish) آن اکثرا در شروع روندها تشکیل میشود و نشان میدهد که به زودی امواج اصلاحی قیمت تمام خواهد شد و با افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D تشکیل می شود.
دریافت سیگنال از الگوی گارتلی (Gartley) یکی از الگوهای هارمونیک پرکاربرد: تحلیل الگوی گارتلی (Gartley) در الگوی صعودی و نزولی: به تصویر زیر توجه کنید زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A افزایش یابد سپس سهم تا نقطه B اصلاح شود، نقطه B سطح اصلاحی 61.8% موج A می باشد. بعد از اصلاح، قیمت مجددا تا نقطه C و به اندازه خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی 38.2% تا 88.6% موج AB است. پس از رشد قیمت، سهم دوباره به اندازه CD اصلاح می شود که امتداد نسبت 127.2% تا 161.8% از خط AB می باشد و نقطه D هم سطح اصلاحی 78.6% از XA به حساب می آید. تحلیلگران ناحیه D را به عنوان ناحیه برگشتی احتمالی در نظر میگیرند و سیگنال خرید در این ناحیه دریافت میکنند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت با خیال راحت اقدام به خرید میکنند.
برای الگوهای نزولی (خرسی BEARISH) معاملهگران ناحیه D ناحیه برگشتی احتمالی سهم و موقعیتی برای فروش میدانند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای افت قیمت اقدام به فروش سهم میکنند.
آموزش الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
به دلیل اینکه الگوهای پروانه دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X هستند متفاوتتر از گارتلی می باشند. دریافت سیگنال از الگوی پروانه (butterfly) در تحلیل تکنیکال به تصویر زیر توجه کنید در روند نزولی (bearish) زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A کاهش می یابد، موج صعودی AB، همان موج اصلاحی 78.6% از خط XA می باشد. پس از آن همانطور که در تصویر مشاهده میکنید موج BC اصلاح 38.2% تا 88.6% از موج AB می باشد. پس از موج BC، موج CD امتداد 161.8% تا 2.24 از AB خواهد بود و D در امتداد 127% از موج XA قرار میگیرد. معامله گران و تحلیل گران نقطهو ناحیه D را ناحیه احتمالی برگشت سهم و ناحیه فروش تلقی میکنند و با مشاهده و بررسی نشانههایی برای تایید کاهش قیمت اقدام به فروش سهم میکنند و حدضرر را هم مقداری بالاتر از نقطه ورود قرار میدهند.توجه: به مثال بالا توجه کنید، ما در مثال ها اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB می باشد، معامله گرانی هم هستند که فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 می باشند و اهمیتی به سایر اعدادی که میان این دو نسبت هستند نمیدهند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
آموزش الگوی هارمونیک خفاش (BAT)
الگوی هارمونیک خفاش (BAT) از نظر شل ظاهری شبیه به الگوی گارتلی می باشد اما از نظر اندازه متفاوت از این الگو است.دریافت سیگنال از الگوی هارمونیک خفاش (BAT) یکی از بهترین الگوهای هارمونیک به تصویر زیر توجه کنید در الگوی صعودی خفاش سهم از X تا A افزایش قیمت داشته است و پس از رشد سهم وارد فاز اصلاحی میشود و تا نقطه B اصلاح میخورد که نسبت 38.2% از موج XA می باشد. پس از اصلاح سهم مجددا افزایش می شود و موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB به حساب می آید و دوباره پس از این رشد سهم به اندازه CD که نسبت 1.618 تا 2.618 در امتداد AB است وارد فاز اصلاحی می شود. معامله گران معمولا نقطه و ناحیه D را ناحیه برگشت سهم میدانند نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA می باشد و معامله گران با بررسی فاکتورهای دیگر و تایید نشانههای دیگری از افزایش قیمت در این ناحیه اقدام به خرید سهم می کنند و حدضرر را مقداری پایینتر از نقطه خرید قرار میدهند. معامله گران برای الگوی خفاش در حالت نزولی (خرسی) ناحیه D را ناحیه برگشت سهم و موقعیت فروش میبینند و با بررسی و درنظر گرفتن فاکتورهای دیگر با تایید نشانه هایی از کاهش قیمت سهم اقدام به فروش سهم می کنند.
آموزش الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک می باشد که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را نمایش میدهد. الگوی خرچنگ شبیه به الگوی پروانه می باشد اما تفاوت هایی در محاسبات آن وجود دارد.دریافت سیگنال از الگوی خرچنگ (Crab) یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید الگوی خرچنگ (Crab) در یک الگوی گاوی (صعودی)، به این صورت است که قیمت یک سهم وقتی از X تا A رشد میکند و سپس به اصلاح می رود و تا نقطه B اصلاح میشود که این نقطه با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA می باشد. همچنین موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB می باشد و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج AB است و نقطه D امتداد 1.618 موج XA می باشد و معامله گران نقطه C را نقطه برگشت احتمالی سهم تلقی میکنند و با بررسی فاکتورهای دیگر اقدام به خرید سهم میکنند و حد ضرر را مقداری پایینتر از نقطه ورود تعیین میکنند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال دارایی مزایا و معایبی می باشند که این مزایا و معایب به شرح زیر می باشد: 1- مزایای الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- الگوهای هارمونیک تکرارشونده، ادامهدار و قابل اعتماد می باشد
- استفاده از دیگر ابزارها در کنار الگوهای هارمونیک امکان پذیر است
- الگوهای هارمونیک آینده سهم و نقاط توقف را بطور حرفهای پیش بینی میکند
- الگوهای هارمونیک با تمام بازههای زمانی و بازارهای مالی کار میکند
- الگوهای هارمونیک با حرکات سنگین بازار بورس کار میند و در مقیاس بزرگ قابل استفاده است.
- قوانین معامله در الگوهای هارمونیک با نسبتهای فیبوناچی استاندارد شدهاند
2- معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- تشخیص طرحها و عقبنشینیها با استفاده از فیبوناچی دشوار است
- الگوهای هارمونیک پیچیده و فنی هستند و یادگیری آن کمی سخت است.
- احتمال تعیین دقیق ریسک و سود در الگوهای غیر متقارن بسیار پایین می باشد.
- فهم درست و تشخیص دقیق الگوهای هارمونیک مشکل است
زمان ورود و خروج در الگوهای هارمونیک
برای ورود و خرید سهم بهتر است از ترکیب فعالیتهای بازگشتی قیمت به همراه تغییر روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برایدر بهتر این موضوع به مثال زیر توجه فرمایید: اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و بهتر است که در این نقطه اقدام به معامله کنید و زمانیکه روند در حال صعودی شدن بود اقدام به خرید و اگر روند در حال نزولی شدن بود اقدام به فروش سهم کنید. اما توجه داشته باشید زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید.